سالهاست که رژیم صهیونیستی بخشی از خاک عربستان سعودی را به تصرف خود درآورده بدون آنکه حتی مردم این کشور از این موضوع مطلع باشند و آلسعود نیز هیچ اقدامی برای باز پس گرفتن آن از خود نشان دهد. «جزیره تیران» به طور رسمی تابع کشور عربستان سعودی است و در ورودی تنگه تیران قرار دارد و خلیج عقبه را از دریای سرخ جدا میکند. مساحت جزیره تیران بالغ بر ۸۰ کیلومتر مربع است. این جزیره به همراه «جزیره صنافیر» که مساحت آن به حدود ۳۳ کیلومتر مربع بالغ میشود، قبل از جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ از سوی «ملک فیصل» در اختیار جمال عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر قرار گرفت تا مصر از این جزایر در جنگ علیه رژیم صهیونیستی استفاده کند.
این دو جزیره در دهانه ورودی خلیج عقبه، یعنی تنگه تیران در شمال دریای سرخ قرار دارند. عربستان سعودی، اردن، رژیم صهیونیستی و مصر کشورهای حوزه خلیج عقبه را تشکیل میدهند. کشورهای عربستان و مصر در دو طرف تنگه تیران قرار دارند. خلیج عقبه تنها راه دسترسی مستقیم رژیم صهیونیستی به دریای سرخ است، هم اکنون این رژیم نه تنها کنترل دو جزیره صنافیر و تیران را در دست دارد، بلکه عملا کنترل تنگه تیران نیز در اختیار رژیم صهیونیستی است.
نحوه اشغال دو جزیره «تیران» و «صنافیر»
شکست مصر موجب شد تا این جزایر به تصرف ارتش رژیم صهیونیستی درآمد. در ۱۹۶۸ و ۱۱ ماه پس از تصرف این جزایر توسط ارتش رژیم صهیونیستی، فیصل که در آن زمان سفیر عربستان در امریکا بود، از اشغال خاک کشورش آگاه میشود و در نامهای به وزارت خارجه آمریکا نسبت به اشغال تیران و صنافیر اعتراض میکند. به این ترتیب دو جزیره تیران و صنافیر به تصرف ارتش رژیم صهیونیستی درمیآید تا نوبت به امضای پیمان صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹ میرسد.
براساس این پیمان، رژیم صهیونیستی میبایست از این دو جزیره خارج میشد و آن را در اختیار نیروهای ناظر بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد قرار میداد تا بدین وسیله مناقشه مصر و رژیم صهیونیستی پایان یابد. در واقع عربستان جزایر خود را به نفع رژیم صهیونیستی در اختیار نیروهای بین المللی قرار داد و عملا از آنها چشم پوشید. این درحالی است که نباید این واقعیت را نادیده گرفت که طی مذاکرات نیز مصر تلاشی جدی برای بازپس گرفتن جزایر انجام نداد. «انور سادات»، رئیس جمهور اسبق مصر اعتقاد داشت، تیران و صنافیر تابع مصر نیست؛ بلکه جزئی از سرزمین حجاز به شمار میروند و به همین دلیل سعودیها باید برای باز پس گیری آن اقدام کنند.
در مقابل نیز عملا مشاهده شد که آلسعود هیچ اقدام یا تلاشی برای بازگرداندن این دو جزیره که بخشی از خاک عربستان به شمار میآید، بعمل نیاورد. برخی معتقدند، این جزایر مرجانی که هیچ آب و نفتی در آنها یافت نمیشود، ارزش زیادی برای ریاض ندارد، اما این استدلالی نیست که بتوان به آن استناد جست، چون اگرچه این جزایر دارای هیچ منبع نفتی یا آبی نیست، اما از موقعیت استراتژیکی برخوردار هستند، بگونهای که باید آندو را دروازه ورود به خلیج عقبه بر شمرد. در واقع باید گفت، این استدلال بیشتر به حقیقت نزدیک است که دلیل سکوت عربستان سعودی نگرانی مقامات این کشور از این بود که دنیا و بخصوص جهان عرب متوجه این رسوایی و افتضاح تاریخی عربستان شود که خاندان حاکم بر این کشور بخشی از سرزمین حجاز را اول به رژیم صهیونیستی و سپس به سازمان ملل باخته و البته حضور نیروهای وابسته به سازمان ملل در این دو جزیره به معنای حضور رژیم صهیونیستی در آنهاست، چون به اعتقاد مسلمانان و اعراب سرزمین حجاز دارای قداست خاصی است و رسانهای شدن این واقعیت موجب سرافکندگی خاندانی خواهد شد که ادعای رهبری جهان عرب و اسلام را دارد.
اما به نظر میرسد، این استدلال نیز بیانگر همه حقیقت نباشد، چون نکات مبهم زیاد دیگری درباره تیران و صنافیر وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است، از جمله اینکه چرا نیروهای مرزبانی سعودی به هیچیک از شهروندان سعودی و عربی اجازه نزدیک شدن به این جزایر را نمیدهد؟ بگونهای که حتی صیادان نیز اجازه ندارند، در فاصله مابین شهر کوچک «حقل» عربستان و جزایر تیران و صنافیر ماهیگیری کنند؟ آیا نباید گفت، خاندان سعودی حافظ امنیت رژیم صهیونیستی در تنگه تیران است؟ آیا همانگونه که رابین میخواست یک توافقنامه امنیتی میان عربستان و اسرائیل منعقد شود، این توافق حاصل نشده یا اینکه سعودیها با صهیونیستها توافق کردهاند، از طریق تنگه تیران مخازن نفت رژیم صهیونیستی در بندر ایلات را پر کنند؟
اظهارات یک پایگاه صهیونیستی در موضوع جزایر
سکوت عربستان در پیگیری مسئله جزایر ممکن است، نشان از توافقی پنهان میان این کشور با رژیم صهیونیستی باشد، زیرا یک سال و نیم قبل از حوادث غزه، آلسعود از احداث پلی میان منطقه «راس الشیخ حمید» در عربستان و «شرم الشیخ» در مصر خبر داده بود که با واکنش شدید رژیم صهیونیستی مواجه شد تا جایی که پایگاه اطلاع رسانی امنیتی-نظامی «دبکا» وابسته به سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تاکید کرد که «ساخت این پل میتواند زمینه یک نزاع بزرگ مسلحانه در خاورمیانه را فراهم کند.»
پایگاه اطلاع رسانی دبکا در ادامه برای خطرناک نشان دادن این اقدام عربستان سعودی دلایل آغاز جنگ ۱۹۶۷ میان اعراب-اسرائیل را به مقامات سعودی گوشزد کرده و در ادامه مینویسد: «جنگ ۱۹۶۷ زمانی درگرفت که به دستور جمال عبدالناصر رهبر مصر تنگه تیران به روی کشتیهای اسرائیلی بسته اعلام شد.» این پل ۵۰ کیلومتری که برای احداث آن هزینهای بالغ بر سه ملیارد دلار در نظر گرفته شده بود، قرار بود ظرف سه سال به بهرهبرداری برسد، اما با وجود گذشت چندین سال از مراسم کلنگ زنی آن، تاکنون هیچ اطلاعاتی از پیشرفت این پروژه در دست نیست.
تمام این اتفاقات در حالی روی میدهد که آل سعود به دنبال الحاق جزیره بحرین به خاک سرزمینی خود است. چند ماه پیش و سرانجام پس از چندین ماه زمینه سازی آل سعود و آل خلیفه برای مشروعیت بخشیدن به اشغال بحرین، یک مسئول بحرینی تأکید کرد که این کشور با طرح شاه سعودی برای الحاق به عربستان موافقت کرده است. قرار بود در نشست اعضای شورای همکاری در ریاض موضوع الحاق بحرین به عربستان تحت عنوان تشکیل اتحادیه بررسی شود که به طور موقت این مساله مورد تایید اعضا قرار نگرفت اما از دستور کار نیز خارج نشد.
به نظر میرسد بهتر است مقامات آل سعود به جای دستاندازی به بحرین، به فکر آزادسازی جزایر اشغالی خود توسط اسرائیل باشند و به دنبال جبران خاک از دست رفته خود با چنگاندازی به دیگر کشورها نباشند.