به گزارش مشرق، کانال اندیشکده نما در پیامرسان «بله» نوشت:

در حالی که چندماهی است نگاه جهانیان به جنایات بی‌سابقۀ صهیونیست‌ها در نوار غزه دوخته شده، بروز وقایعی چند در جبهۀ کرانۀ باختری در هفته‌های اخیر، سبب شده تا توجه کارشناسان محافل فکریِ خارجی، به سمت این جبهه بیشتر شود تا نتیجتاً تحلیل‌های خود را در خصوص وضعیت کرانه باختری و نقش آن در جنگ غزه ارائه دهند.

بر همین اساس سعی کرده‌ایم اهمّ محورها و مناسبات جاری در کرانۀ باختری را به نقل از محافل مزبور احصا کنیم تا نتیجتاً اهمیت جبهۀ کرانه باختری در پازل کلانِ جنگ غزه بهتر فهم شود.

گزاره‌های راهبردی

عملیات نظامی گستردۀ اسرائیل در سحرگاه چهارشنبه ۲۸ آگوست، با نام «مخیمات الصیف»، بزرگترین عملیات این رژیم در خاک کرانه باختری، از زمان عملیات «السور الواقی» در سال ۲۰۰۲ محسوب می‌شود. این عملیات (مخیمات الصیف)، متمرکز بر سه منطقه در شمال کرانه باختری بود: اردوگاه جنین، اردوگاه نور شمس در طولکرم و اردوگاه الفارعه در استان طوباس.

اما به نظر می‌رسد این عملیات، از حیث جغرافیایی گسترش یافته و جنوب کرانه باختری را نیز شامل شده است؛ چنانکه صبح روز شنبه و یکشنبه، ۳۱ آگوست و ۱ سپتامبر، سلسله عملیات‌های مکملی در مناطق جنوبی کرانه باختری، به ویژه در نزدیکی الخلیل رخ داد. خاطرنشان می‌شود این سلسله عملیات‌ها، هم‌زمان با گسترش جغرافیاییِ دامنۀ عملیاتی مقاومت، از شمال به سمت جنوب کرانه باختری صورت می‌گیرد.

هدف اصلی اسرائیل از اجرای عملیات «مخیمات الصیف»، احیای بازدارندگی آسیب‌دیده‌اش در کرانه باختری، پس از «طوفان الاقصی» بوده است؛ اما نکته اینجاست که تکرار اینگونه عملیات‌های چریکی در کرانه باختری، اسرائیل را در مقابل یک معضل امنیتی قرار می‌دهد که بحران بازدارندگی اسرائیل در جبهه کرانه را پیچیده‌تر خواهد کرد؛ چرا که این منطقه، خود تحت تدابیر امنیتی شدید اسرائیل قرار دارد.

اسرائیل کرانه باختری را نقطه‌ضعف اصلی خود و خطرناک‌ترین جبهه می‌داند؛ زیرا از نظر جغرافیایی به عمق اسرائیل متصل است. بنابراین اسرائیل بر این عقیده است که شعله‌ور شدن یک انتفاضه مسلحانۀ همه‌جانبه در خاک کرانه، به مثابۀ تکرار سناریوی طوفان الاقصی (یعنی شروع حمله از کرانه و پیشرویِ گروه‌های فلسطینی به داخل شهرک‌ها)، ممکن است کرانۀ باختری را این بار به‌جای جبهۀ پشتیبان غزه به جبهه اصلی نبرد تبدیل کند؛ اتفاقی که در نوع خود، خطری استراتژیک برای امنیت ملی اسرائیل به حساب می‌آید.

با توجه به سطور فوق، می‌توان اهداف مختلف اسرائیل از اجرای عملیات «مخیمات الصیف» را گمانه‌زنی کرد؛ به‌ویژه مرتبط با طرح‌هایی چون مهاجرت اجباری ساکنان کرانه، الحاق کرانه [به سرزمین‌های اشغالی] و سیاست یهودی‌سازیِ کرانه. به یاد داشته باشیم که این منطقه، از حیث سیاسی و دینی، برای راست‌گرایان ناسیونالیستِ افراطیِ اسرائیل اهمیتی ویژه دارد. اکنون پرسش این است: آیا احتمال دارد این عملیات، به‌واسطۀ بن‌بست امنیتی فزایندۀ اسرائیل در خاک کرانۀ باختری، به‌ویژه در قدس، به باتلاقی علیه این رژیم تبدیل شود و نتیجتاً مقدمه‌ای برای شعله‌ور شدنِ انتفاضه سوم باشد؟ همان انتفاضه‌ای که اسرائیل نزدیک به ۱۱ ماه از وقوع طوفان الأقصی، با تمام توان از بروز آن جلوگیری کرده است!

اسرائیل اخیراً از تاکتیک‌های نظامی جدیدی در خاک کرانه علیه نیروهای مقاومت استفاده می‌کند؛ از جمله به‌کارگیریِ پهپاد و جنگندۀ نظامی برای هدف قرار دادن این نیروها در داخل اردوگاه‌ها. با وجود این، وقوع عملیات بمب‌گذاری در تل‌آویو در ۱۸ آگوست (که حماس و جهاد اسلامی مسئولیت آن را برعهده گرفتند)، نقطه چالشی جدیدی برای اسرائیل بود و سؤالات بسیاری را در خصوص توان بازدارندگی مقاومت در کرانه باختری برانگیخت. همچنین، به موازات این مسئله، هشدارهای امنیتی دربارۀ خطرات ناشی از افزایش توانمندیِ مقاومت مسلحانه، به‌ویژه در اردوگاه‌های شمالیِ کرانه باختری تشدید شده است؛ چنانکه اخیراً واحد اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل (آمان) نسبت به احتمال تنش‌افزایی در کرانه باختری، وقوع انتفاضه و نتیجتاً اجرای عملیات در عمق اسرائیل هشدار داد.

این در حالی است که بیانیه‌های سرویس‌های امنیتی اسرائیل از آغاز جنگ، این ادعا را تأیید کرده‌اند که شاباک و ارتش اسرائیل، با بیش از ۱۱۰۰ عملیات بزرگ در کرانه باختری مقابله کرده‌اند! عملیات‌هایی مشتمل بر تیراندازی، چاقو زدن یا تلاش برای چاقو زدن، عملیات زیرگرفتن اسرائیلی‌ها (با ماشین) که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از آنان شده است.

اما آنچه در این برهه، نگرانی اسرائیل را بیشتر کرده، پیشرفت تکنولوژی رزمندگان مقاومت فلسطین در ساخت دستگاه‌های انفجاری همچون «دستگاه تامر»، با استفاده از فناوریِ انفجار از راه دور است؛ دستگاهی که به سبب انفجار شدید، برای هدف قرار دادن وسایل نقلیه و ماشین‌آلات زرهی دشمن به کار می‌رود. تکنولوژی مذکور، این امکان را به رزمندگان مقاومت می‌دهد که هنگام درگیری در مناطق باز، از مزیت اختفا برخوردار باشند و در عین حال بتوانند به تجهیزات اسرائیلی ضرباتی مستقیم وارد کنند.

همچنین است پیشرفت مقاومت فلسطین در عرصۀ عملیات‌های دیده‌بانی و تعقیب‌وگریز که نشانگر بروز یک تحول کیفی در ابزارهای جنگیِ مقاومت است؛ چرا که آن چیزی که اثربخشی این ابزار را افزایش می‌دهد، هماهنگیِ بیش‌ازپیش میان رزمندگان همۀ گروه‌های مقاومت فلسطین است؛ اعم از گردان‌های القسام، سرایا القدس و شهداء الاقصی.

از همۀ این‌ها مهم‌تر، گسترش دامنۀ جغرافیاییِ عملیات‌های مقاومت است که اسرائیل را بیش از هر چیز دیگری نگران کرده است. سابقاً عملیات‌های مقاومت، به جنین و اردوگاه آن و نیز مناطق محصور در شمال کرانه باختری محدود می‌شد؛ اما بعدتر به جنوب کرانه باختری نیز کشیده شد که جدیدترین آن، عملیات تیراندازی در غرب الخلیل، صبح روز یکشنبه ۱ سپتامبر بود که به کشته شدن تنی چند از نیروهای پلیس اسرائیل منجر شد و مجریان عملیات نیز موفق به فرار شدند.

از این رو، هدف اصلیِ اعلامیِ اسرائیل از انجام عملیات «مخیمات الصیف»، قطع ریشه‌های مقاومت فلسطین در اردوگاه‌هاست؛ با کمک تاکتیک‌هایی چون دستگیری، حملات ناگهانیِ گسترده و نهایتاً تداوم ترور فرماندهان شاخه‌های نظامی مقاومت. این در حالی است که توانایی اسرائیل در دست‌یابی به هدفش، یعنی تخریب زیرساخت نظامی مقاومت یا توقف عملیات‌های چریکی آن، کماکان در هاله‌ای از ابهام است. اسرائیل پیش‌تر هم روش‌های خشن و بیش‌ازحد سرکوبگرانه را به‌ویژه در جنین به کار برده است؛ اما گروه‌های مسلح مقاومت مجدداً بازگشته و صفوف خود را سازماندهی کرده‌اند.

نکتۀ مهم‌تر اینکه برخی عملیات‌های چریکی در کرانه باختری و داخل اسرائیل، به‌وسیلۀ جوانانی انجام می‌شود که به هیچ سازمانی تعلّق ندارند و فقط انگیزۀ انتقام از جنایات اسرائیل است که آنان را به انجام چنین اقداماتی تشویق می‌کند؛ اقداماتی که البته به سبب نداشتن سازماندهیِ منسجم، کار را برای اسرائیل سخت‌تر از گذشته کرده است.

در سطح مردمی نیز اسرائیل، از زمان وقوع «طوفان الاقصی»، به دنبال قطع ارتباط میان رزمندگان مقاومت و بدنۀ مردمیِ آن‌ها بوده است. از همین رو، شهرها، روستاها و اردوگاه‌های کرانه باختری، تقریباً همه‌روزه شاهد حملات نظامی بی‌سابقۀ صهیونیست‌ها (به ویژه در مناطق شمالی کرانه باختری) بوده است که در خلال این حملات، اسرائیلی‌ها با بولدوزر، خیابان‌ها و پیاده‌روها را تخریب می‌کنند تا مسیر را برای تهاجمات روزانۀ خود هموارتر کنند.

همچنین است تخریب عَمدی و البته گستردۀ محله‌ها، تأسیسات غیرنظامی، مراکز بهداشتی و درمانی، استفاده از نیروی هوایی ارتش برای بمباران منازل و مساجد کرانه باختری، محاصره بیمارستان‌ها، هدف قرار دادن مستقیم کادر درمان و تیم‌های اورژانس و حتی اعدام‌های خیابانی که مورد اعدام، شهروندان عادی همچون پزشکان و دانش‌آموزان‌اند و نه رزمندگان مقاومت! با این هدف که مانع از سُر خوردن جامعۀ فلسطینیِ کرانه باختری به سمت برافروختن انتفاضه سوم شوند.

با این حال، به نظر می‌رسد اسرائیل به این جمع‌بندی رسید که این سطح از اِعمال زور کافی نیست؛ بنابراین تصمیم گرفت از طریق عملیات «مخیمات الصیف» سطح بازدارندگی خود را تقویت کند تا نتیجتاً ساکنان اردوگاه‌ها را به وحشت بیندازد و در این مسیر، هم به گروه‌های مقاومت فلسطین، هم ساکنان غیرنظامی این اردوگاه‌ها بفهماند که «اسرائیل را نمی‌توان شکست داد» و «مقاومت، بیهوده و عواقب آن برای هر دو دسته (گروه‌های مقاومت و ساکنان کرانه)، وخیم خواهد بود».

در این میان، جنین به دلیل ایستادگیِ مثال‌زدنی‌اش همچون غزه، شاهد بالاترین میزان تهاجمات اسرائیل بوده است؛ به نحوی که نیروهای ارتش اسرائیل پس از هجوم به این اردوگاه در سحرگاه روز پنجشنبه ۱۳ ژوئن ۲۰۲۴ و محاصره مناطقی از آن، اردوگاه جنین را یک منطقه بستۀ نظامی اعلام کردند. با وجود این، منطقه شمالی کرانه باختری، به ویژه جنین، هم‌زمان با تداوم جنگ غزه و البته به دلیل حضور پایگاه مردمیِ مقاومت در این منطقه، شاهد نوعی آشفتگیِ دائمی علیه اسرائیلیان بوده است. این امر تأییدی است بر اینکه پروژۀ اسرائیل برای بازمهندسیِ جامعۀ فلسطینیِ کرانه باختری، در پرتو غرب‌زدگیِ تحمیلیِ سالیان دراز در این جامعه، عملاً شکست خورده است.

با این حال، اسرائیل کماکان سعی می‌کند ساکنان کرانه را بترساند؛ با تمسک به این تهدید که الگوی جنگ غزه را به کرانه باختری خواهد کشاند؛ چنانکه یسرائیل کاتز، وزیر خارجه اسرائیل گفته بود: «آنچه در کرانه باختری رخ می‌دهد، جنگ به تمام معناست و ما باید در آن پیروز شویم... مقابله با تهدیدات در کرانه باختری می‌بایست به همان شیوۀ جاری در غزه باشد.» بر همین اساس بود که اخیراً اسرائیل دست به سلسله اقدامات خشنی در این منطقه زد:

محاصرۀ شدیدی بر این منطقه اِعمال کرد؛ تک‌تیراندازها را بر فراز پشت‌بام ساختمان‌های بلند مستقر کرد؛ برخی از همین ساختمان‌ها را منفجر کرد؛ عملیات‌های دستگیری و حملات غافلگیرانۀ گسترده را کلید زد؛ ورودیِ شهرها و محله‌ها و حتی بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی را به محاصره درآورد؛ مانع کار آمبولانس‌ها و تیم‌های پزشکی شد؛ زیرساخت‌ها را ویران و خیابان‌ها را با بولدوزر تخریب کرد؛ برق و اینترنت را قطع کرد و نهایتاً خطوط اصلی آب و فاضلاب منطقه را از بین برد.

همچنین از دیگر اهداف اسرائیل در اجرای عملیات «مخیمات الصیف»، تلاش برای مهاجرت اجباریِ جمعیت این منطقه بوده است؛ چنانکه یسرائیل کاتز نیز در سخنان پیش‌گفته، با تعبیر «لزوم تخلیۀ موقت مردمِ کرانه باختری» بدان تصریح کرده بود. این موضوع زمانی مشخص شد که نیروهای اسرائیلی به ساکنان اردوگاه نور شمس در طولکرم هشدار دادند که باید در عرض چهار ساعت، این مکان را تخلیه کنند؛ درست همان روندی که در غزه رخ داد. شایستۀ توجه است در پی این حادثه، تعدادی از ساکنان محله شرقی جنین، پس از آنکه اسرائیل خانه‌هایشان را به عنوان پادگان نظامی اشغال کرد، به کوه‌ها پناه بردند و عملاً آواره شدند.

هدف غایی از این دست اقدامات، نابودی آرمان فلسطین و تخریب اردوگاه‌ها به مثابۀ نماد سیاسی این آرمان است و همچنین، آواره کردن اهالی کرانه به منظور الحاق این منطقه به یک سرزمین یهودی‌نشینِ خالص! لذا این دست اقدامات را می‌توان مانوری برای عملیات اصلیِ اسرائیلی‌ها در آینده‌ای نه چندان دور دانست؛ دال بر آوارگی کامل ساکنان اردوگاه‌های کرانه باختری.

تحلیل

کوتاه سخن آنکه تلاش مذبوحانۀ صهیونیست‌ها برای طراحی و اجرای عملیات «مخیمات الصیف»، می‌تواند در پازل بزرگترِ انتقال مدل جنگیِ غزه به کرانه باختری فهم شود. این در حالی است که به اذعان کارشناسان، این انتقال، لزوماً به بازدارندگی علیه ساکنان کرانه منجر نخواهد شد؛ بلکه به‌عکس،ممکن است عاملی برای خیزش همه‌جانبۀ مقاومت به سمت انتفاضۀ سوم شود؛ به‌ویژه که تاکتیک صهیونیست‌ها در تخریب اردوگاه‌های کرانه و کوچاندن اجباری اهالی آن، تاکتیکی است که قطعاً واکنش سرسختانۀ ساکنان کرانه را به دنبال خواهد داشت.

یادمان باشد که وجود روابط خانوادگی گسترده میان اهالی کرانه باختری و نوار غزه، عاملی است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن عبور کرد و محتملاً انگیزه‌ای قوی برای ساکنان کرانه خواهد بود تا در صورت تشدید اوضاع از سمت صهیونیست‌ها، پاسخی جدی به اسرائیل را با طلایه‌داریِ گروه‌های مقاومت، در دستور کار قرار دهند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.