کد خبر 1641432
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰

تلاش آرمین برای شکل دهی به دوگانه حمایت از دولت و یا رفتن به خیابان در وهله اول بیانگر یک تناقض عمیق در جبهه اصلاحات است.

سرویس سیاست مشرق- محسن آرمین از تئورسین‌های بخش رادیکال اصلاحات ضمن اشاره به در دستورکار بودن تدوین راهبرد جدید جریان اصلاحات پس از انتخابات ریاست جمهوری در جبهه اصلاحات از سوی دیگر نسبت به انتقادات اصلاح طلبانی همچون عباس عبدی و جلایی‌پور از سیاست روزی و ادبیات مبارزه جویانه و ستیزه جویانه این جبهه، واکنش نشان داد.

محسن آرمین طی سخنانی در جلسه مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران با بیان اینکه با انتخابات ریاست جمهوری اخیر کشور وارد مرحله جدیدی شده است، گفته است که اتخاذ راهبردی واقع بینانه متناسب با این مرحله از جمله مبرم ترین اقدام جبهه اصلاحات است. این راهبرد مبنای برنامه‌های کوتاه مدت و میان مدت،‌ باز سازی سازمانی و تشکیلاتی متناسب با شرایط جدید و ‌نحوه تعامل با دولت و حاکمیت خواهد بود.

وی همچنین با اعلام این خبر که هیئت رئیسه جبهه اصلاحات با درک این ضرورت بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر تدوین راهبردی متناسب با شرایط جدید و برنامه‌ سالانه جبهه را در دستور کار خود قرار داده است، تاکید کرد، راهبرد جدید هرچه باشد به گمان من باید ذیل شعار گذشته جبهه یعنی دولت قدرتمند و جامعه توانمند تعریف و تدوین شود.

آرمین اما در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره ضمنی به انتقادات عباس عبدی مبنی بر سیاست ورزی و ادبیات مبارزه جویانه جبهه اصلاحات و اتخاذ راهبردهای تخاصمی اظهارات، اظهار داشت: تفسیر این شعار دوگانه به مبارزه طلبی و عمده کردن برخی اظهارات اگر نگوییم بی انصافی، نوعی کج سلیقگی است. هرچند به گمان من آن چه مذموم است ستیز و خشونت طلبی است و نه «مبارزه» که فی نفسه نه تنها امر مذمومی نیست، بلکه لازمه زندگی فردی و اجتماعی است. به هر حال امروز نیز همین شعار دوگانه باید مبنای راهبرد جدید اصلاح طلبان متناسب با شرایط تحول یافته کنونی باشد.

نائب رئیس جبهه اصلاحات ایران همچنین در ادامه با بیان اینکه التزام به این شعار دوگانه( دولت قدرتمند و جامعه توانمند )به ویژه در شرایط جدید بسیار دشوارتر و مهم‌ترین مسئله یا پارابلم جبهه اصلاحات به شمار می‌رود، تاکید کرد، از یک سو اصلاح طلبان باید خود را ملزم به حمایت از دولت در انجام برنامه‌ها و تعهدات خود بدانند و از سوی دیگر دولت به سبب محدودیت‌های ساختاری و ضرورت‌های ناشی از توافق در سطح حاکمیت توان محدودی برای پاسخ به مطالبات اجتماعی دارد. در نتیجه ایستادن در کنار دولت موجب فاصله گرفتن از جامعه می‌شود.

نماینده سابق مجلس ششم در ادامه گفته است: از این رو به ویژه در شرایط کنونی رسیدن به نقطه‌ای بهینه در این دوگانه اصلی‌ترین مسأله اصلاح طلبان است. دعوت و تأکید بیش از حد بر یکی از دو سوی این دوگانه به از دست رفتن فرصت تاریخی موجود یا فاصله گرفتن از مردم و استحاله در مناسبات قدرت خواهد انجامید. از این رو می‌توان گفت عزیزانی که با تأکید و بزرگنمایی برخی موارد خاص و تعمیم آن به اصلاح طلبان می‌کوشند ستیز و مقابله جویی را مشکل اصلی اصلاح طلبان تبلیغ کنند دستکم در تشخیص مسئله اصلی دچار خطا هستند.

آرمین در ادامه با فراخواندن منتقدان به توجه وحدت و انسجام درونی، پذیرش قواعد دموکراتیک عمل سیاسی، اجتناب از اختلاف و منازعات تصنعی و حیدر نعمتی، تصریح کرد، از این روآگاهی از این واقعیت و تلاش برای حل اختلافات احتمالی یا رسیدن به تفاهم از طریق گفت و گوی درون جبهه‌ای به جای فعالیت‌های محفلی و خلق اختلافات تصنعی با دامن زدن به سوء ظن‌های بی مورد و شایعات بی اساس، اصلی‌ترین شرط در تشخیص درست مسأله ی فراروی اصلاح طلبان در شرایط کنونی و یافتن راهی صحیح برای حل آن است.

گفتنی است اظهارات محسن آرمین بیانگر آن است که جبهه اصلاحات ایران که در شرایط کنونی با استیلای طیف رادیکال جریان اصلاحات فعال است، به دنبال تعریف راهبرد اصلی خود در قبال دولت چهاردهم و حاکمیت می‌باشد، همچنین این مساله نشان می‌دهد که این جبهه در شرایط کنونی به تحلیل جامعی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری نرسیده است.

نحوه مواجهه نائب رئیس جبهه اصلاحات با منتقدانی همچون عباس عبدی نشان می‌دهد که از سویی شکاف تحلیلی، راهبردی و تشکیلاتی در جبهه اصلاح طلبان جدی است و از سوی دیگر جبهه اصلاحات پاسخ متقنی برای انتقادات چهره هایی همچون عباس عبدی نداشته و می کوشند تا به بهانه حفظ و انسجام داخلی این انتقادات را در شرایط تعلیق قرار دهند، شیوه ای که البته پیش از این مورد انتقاد چهره های اصلاح طلب نیز بوده است.

همچنین محسن آرمین با اظهارات خود بخشی از اظهارات منتقدان داخلی جریان اصلاحات را تایید می کند که جریان اصلاحات نقش تعیین کننده در انتخابات قائل است، اصلاح طلبان با طرح مطالبات حداکثری به دنبال کنش های جنبشی هستند، طرح حداکثری مطالبات با حضور حداقلی در انتخابات همخوانی ندارد و نیز فقدان تحلیل جامع و به روز از شرایط کشور در میان اصلاح طلبان موج می‌زند.

تلاش آرمین برای شکل دهی به دوگانه حمایت از دولت و یا رفتن به خیابان در وهله اول بیانگر یک تناقض عمیق در جبهه اصلاحات است. اگر این جبهه برای خود نقش تعیین کننده در انتخابات قائل است چرا نسبت به دولت پزشکیان مسئولیت پذیری نداشته و صرفا از پیگیری مطالبات سخن به میان می آورد. از سوی دیگر آرمین توضیح نمی‌دهد که چرا در کنار دولت بودن موجب فاصله گرفتن از جامعه می شود!

آیا جز این است که مراد اصلاح طلبان رادیکال از جامعه و مردم، طیف اعتراضی جامعه بوده از سوی دیگر درستی کنش های مبارزه جویانه این بخش از جریان اصلاحات را آشکار می سازد؟، آنهم کنشی که آرمین آن را مذموم نمی داند، از جانب دیگر بیان این مطالب نشان می دهد که اصلاح طلبان در محافل خود به جا گذاشتن دولت و عبور از آنهم در صورت عدم موفقیت هم می اندیشند!