کد خبر 1642791
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۲

آیا باید حقایق را عریان و توام با گزندگی به تصویر بکشد؟ اصل حرف را نمی‌توان طوری دیگر مطرح کرد؟ در شبکه نمایش خانگی ظاهرا سازندگان از آزار مخاطب بی‌نوا لذت می‌برند.

به گزارش مشرق، احتمالا بخشی از آثار هنری، بازتاب وضعیت جامعه هستند. کسی هم از هنرمندان دغدغه‌مند! انتظار ندارد خلاف جهت آب شنا کنند. ولی دوستان، کمی آهسته‌تر لطفا. می‌دانیم شما «همراه» مردم هستید و هدف‌تان از ساخت سریال صرفا پر کردن جیب مبارک نیست! می‌دانیم نیت‌تان آسیب‌شناسی است ولی باور کنید خود ما از مصائب مطلعیم و خواهش می‌کنیم اندکی بی‌خیال رسالت هنری‌تان شوید.

«داریوش» یک غمنامه مفصل از بدبختی آدم‌ها است؛ کسانی که حتی حیثیت خود را به حراج گذاشته‌ و برای یکدیگر دندان تیز کرده‌اند. گاه یکی در آتش جزغاله می‌شود و دیگری زیر مشت و لگد تاب نمی‌آورد و دخترش را معامله می‌کند.

«گردن زنی» یک سور به زیست وحوش داده؛ سریالی که آدم‌ها برای مال و منال هیچ خط قرمزی ندارند. توی مجلس عزای عروس و داماد ( پس از آن صحنه قتل جانسوز) صحبت از خیانت است و انتقام؛ و آدم‌هایی که جز پرخاش، زبانی دیگر نمی‌دانند. مصیبت کم است، یک شخصیت عقب‌افتاده هم اضافه شده تا روان مخاطب، دوچندان آسیب ببیند.

«بازنده» روایتگر رابطه ویران یک زوج و افسردگی یک زن شده و مرگ دلخراش و تحمل ناپذیر یک کودک را نیز مقابل چشم مخاطب قرار داده.

شاید توجیه این باشد که «گردن زنی»برخاسته از واقعیت هستند و دو دیگر سریال بازتابی از زندگی و جامعه. این وسط وظیفه فیلمساز چیست؟ آیا باید حقایق را عریان و توام با گزندگی به تصویر بکشد؟ اصل حرف را نمی‌توان طوری دیگر مطرح کرد؟ ظاهرا سازندگان از آزار مخاطب بی‌نوا لذت می‌برند. حال آن که در روزگار اکنون، مردم به سریال‌ها پناه می‌برند که لختی آسایش داشته باشند.

منبع: سینما صد و بیست