به گزارش مشرق، امیرحسین یزدان پناه، فعال فضای مجازی در توئیتر نوشت:
سه ساله است و نامش علی اکبر. در آغوش پدر مشغول بازی بوده که اسرائیلی ها با انفجار پیجر، او را به این روز انداخته اند؛ نمی دانم خواهد توانست زیبایی های لبنان را بیشتر از سه سالگی هم به یاد بیاورد یا نه اما پدرش که او هم شدیدا مصدوم شده هرگز آن لحظه را از یاد نخواهد برد.
فضای اتاق علی اکبر برای من خیلی حزن انگیز بود و من را خجالت زده می کرد؛ مادرش اما با روحیه و با اراده قوی نشسته بود. پزشکان و پرستاران می گفتند که دیروز حین سخنرانی سید، جملات غرور آفرین و رجزهای او را محکم و با مشت های گره کرده فریاد می زده است؛ و این یعنی نه فقط شکست استراتژی نتانیاهو بلکه نماد دیگری است از پیروزی خون بر شمشیر در عاشورای ۶۱ و نشانه ای از این که پیام آن قیام تا امروز زنده و پویا باقی مانده است.
هم سه ساله بود، هم علی اکبر بود، هم در آغوش پدر چنین بلایی به سرش آورده بودند... از هر منظری که می نگریستی تداعی یک خط از کربلا بود؛ حتی روحیه زینبی مادرش.
حکایت زهرای ۱۱ ساله هم تقریبا همین بود؛ دوست داشته هوافضا بخواند؛ پرستاران می گفتند با این که یک دستش از مچ قطع شده، خم به ابرو نیاورده و روحیه ای بسیار بالا و باورنکردنی دارد.
فکر می کنید خواسته اش از دکتر قالیباف چه بود؟ نه از درد و رنج اش گفت و نه از دست قطع شده و شرایط سخت مجروحیت؛ خواسته اش این بود که آقای قالیباف سلامش را به آقا برساند؛ همین.
و این خواسته تقریبا همه مجروحانی بود که امروز رئیس مجلس برای عیادت بر بالین شان حاضر شد.. جالب این جاست که در طول حدود ۴۵ دقیقه ای که فرایند عیادت ها در اتاق های مختلف زمان برد، حتی یک نفر ناله نمی کرد، حتی یک نفر از درد و رنج و سختی مجروحیتش نگفت، حتی یک نفر آن لحظه جنایت را تعریف نکرد، حتی یک نفر نگفت دلم می خواهد بتوانم دست فرزندم را بگیرم یا صورت همسر و بچه هایم را دوباره ببینم...
اگر باور نمی کنید، به شما حق می دهم اما من شنیدم که آن ها، همه شان از مقاومت مقابل اسرائیل می گفتند و همه شان، تاکید می کنم، همه شان از آقای قالیباف خواستند، سلام آن ها را به آقا برساند. حق هم همین است؛ ریشه های تنیده شده و مقاوم در خاک چه ترس از طوفان دارند، شیپور جنگ که نواخته می شود، فقط سره را از ناسره جدا نمی کند؛ مردان حسینی و زنان زینبی را هم می آزماید و از دل ها و زبان ها و اراده های شان مسیری به عاشورای ۶۱ می گشاید.
در این مسیر اگر به تاسی از «فاخلع نعلیک» وارد شدی و خم به ابرو نیاوردی، آنگاه وارد سرزمین مقدس «طوی» خواهی شد؛ چه خوش است چنین عاشقی و چنین وصالی میانه میدان.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.