کد خبر 1645553
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۹

شرکتی که در طول شبانه روز با بخش قابل توجهی از مردم سروکار دارد چرا باید بکوشد نام خود را خرج فیلم یا سریالی کند که نه تنها جنبه‌ای خانوادگی ندارد.

به گزارش مشرق، حتی از عنوان سریال می‌توان حدس زد با چه اثری مواجه خواهیم بود. با این‌حال تبلیغات پرحجم شهری که از طریق بیلبوردهای عظیم‌الجثه در پر رفت و آمدترین گذرگاه‌های شهری خودنمایی می‌کند حیرت‌آور و البته پرسش برانگیز است.

یک سریال با نام و تصویر و البته محتوایی حاوی خشونت افراطی در روزهایی که مصادف با میلاد پیامبر مهر و رحمت است به طرزی عجیب سرتاسر شهر را به خود اختصاص داده است.

در کنار تبلیغات پرحجم شهری آنچه عجیب‌تر از همه به نظر می‌رسد این است که نام یک شرکت تاکسی اینترنتی معروف در کنار این تبلیغات خودنمایی می‌کند.

اعجاب‌آور بودن ماجرا از این حیث است که اساساً شرکتی که در طول شبانه روز با بخش قابل توجهی از مردم سروکار دارد و وجهه اجتماعی پررنگی برای آن متصور است چرا باید بکوشد نام خود را خرج فیلم یا سریالی کند که نه تنها جنبه‌ای خانوادگی ندارد بلکه به شکلی افراطی در حال بازتولید خشونت در جامعه است.

شرکتی که به طور عادی با قشر رانندگان شهری سروکار دارد و باید مروج سبک زندگی و فرهنگ شهروندی باشد ترجیح داده حامی مالی ضدفرهنگ‌ترین جنس محتوا در شبکه نمایش خانگی باشد. سریال نمایش خانگی گردن زنی هم به لحاظ نام و هم به لحاظ تصاویر استفاده شده به شدت القای خشونت می‌کند.

جالب است که آغاز تبلیغات این اثر با آغاز هفته وحدت و سالروز میلاد پیامبر مهر و رحمت همراه بوده است و وزارت ارشاد و شهرداری تهران هیچ کدام نسبت به این مسئله حساسیتی از خود نشان نداده‌اند.

خون‌پاشی، مواد مخدر و دیگر هیچ

خبرگزاری مهر درباره محتوای سریال نمایش خانگی که این روزها تصاویر نه چندان آرامش‌بخش آن گستره پایتخت را پرکرده است چنین گزارش می‌دهد: قسمت اول «گردن زنی» این هفته در شبکه‌های اجتماعی پخش شد. سریالی که همان قسمت اول و در میانه یک عروسی مخاطب را بیشتر از لذت عروسی، مهمان دعوا، صحنه‌های خشن و خون و خون پاشی‌های یک قتل کرد و تقریباً از نمایش هیچ چیز هم ابا نداشت! از خشونت‌های فیزیکی و باز هم دعواهای نمایشی و نزاع‌های زیرزمینی تا تصویر مصرف مواد و دیگر خشونت‌های عیان.


اگرچه این سریال با رده بندی سنی ۱۶ سال ارائه شده بود، اما در کشوری که رده بندی سنی هنوز خیلی فرهنگ‌سازی نشده است نمایش این میزان از خشونت در سریال‌ها شاید چندان منطقی نباشد. حتماً انتظار نیست بدمن‌های سریال به سبک شخصیت منفی‌های سریال‌های تلویزیونی صرفاً چهره خلاف داشته باشند، اما این سریال تنها در یک قسمت پر بود از صحنه‌هایی که می‌توانست در جامعه پر التهاب و تنش زای امروز بیشتر به ترویج خشونت دامن بزند.


برخی در فضای مجازی به قسمت اول سریال واکنش‌های منفی نشان داده‌اند و در حالی که در انتظار یک سریال خانوادگی بوده‌اند از آزار روحی آن نوشته‌اند. حال باید دید سریالی که در شروعش با قتل و دعوای زیرزمینی و خون‌پاشی‌های غیرمتعارف کارش را شروع کرده است در ادامه چطور پیش می‌رود.

میل افراطی به بازتولید خشونت در آثار نمایشی


ترویج خشونت از طریق آثار نمایشی موضوعی است که جامعه شناسان باید درباره آن سخن بگویند، اما موضوعی که به نظر می‌رسد نمی‌توان آن را انکار کرد حجم بالای آثار نمایشی است که در آن‌ها خشونت به اشکال مختلف خود را نشان می‌دهد.

این موضوع در سریال‌های تلویزیونی به شکلی و در آثار شبکه نمایش خانگی به اشکالی دیگر بروز و ظهور می‌یابد. برای مثال در سریال‌های تلویزیونی بیشتر شاهد خشونت عاطفی و لفظی درون محیط خانواده هستیم. بی‌مهری و روابط سرد و بحرانی میان زوج‌ها و فرزندان موضوعی است که حجم وسیع آن در محتوای این آثار غیرقابل انکار است.

در مقابل آثاری که در آن خانواده در حالتی عادی نشان داده شوند تقریبا در سینما، شبکه نمایش خانگی و تلویزیون به طور کلی به چشم نمی‌خورند. آخرین باری را که در یک سریال تلویزیونی شخصیت مادر تکریم شده باشد نمی‌توان به خاطر آورد. پدر خوب از گمشده‌های آثار نمایشی چند دهه اخیر کشور بوده است. با استثنائات کاری نداریم.

درباره رویه‌ها صحبت می‌کنیم. خشونت جلوه‌های گوناگونی در آثار نمایشی دارد. ممکن است یک فیلم در ژانر ورزشی درباره یک ورزش رزمی باشد، اما به شدت احساسات و عواطف مخاطب را با خود درگیر کند و در آن شاهد جامعه‌ای متعادل و پویا باشیم و خشونت در دایره‌ای معقول که رقابت ورزشی است رقم بخورد، اما در عین حال سریالی که عنوان خانوادگی را یدک می‌کشد واجد رفتارهایی میان اعضای خانواده باشد و روابطی آنچنان سرد را به نمایش بگذارد که نوعی خشونت پنهان از دل آن القا شود. حتی ممکن است اثری مشحون از صحنه‌های اکشن باشد، اما از معانی و فضایی فرهنگی برخوردار باشد.

کدام سینمای اجتماعی!

در واقع بخش عمده‌ای از آنچه را که در ایران بیش از سه دهه است با عنوان سینمای اجتماعی تولید و روانه اکران می‌شود آثاری تشکیل می‌دهند که به بازتولید خشونت می‌پردازند. این حجم از ضریب دادن به خشونت از سوی هنرهای نمایشی به جامعه‌ای تزریق می‌شود که مبانی دینی و فرهنگی در آن از دیرباز مردمانش را به شدت عاطفی احساسی و آرام بار آورده است.


بازتولید خشونت در تولید آثار نمایشی به طور قطع از گرایشی افراطی در میان بخش قابل توجهی از سینماگران ایران خبر می‌دهد. گرایشی که کنکاش پیرامون چرایی آن می‌تواند مبحثی مهم برای اندیشکده‌های پژوهش محور کشور باشد.

از منظری بدبینانه می‌توان گفت یک جریان و شبکه گسترده از چند دهه پیش در حال بازتولید خشونت و تزریق آن به آثار نمایشی هستند و از بالا بردن دوز خشونت در جامعه سود می‌برند، اما در حالتی واقع بینانه‌تر می‌توان حدس زد که بازتولید چرخه خشونت در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ناشی از غفلت مجموعه‌ای از نویسنده‌ها و تهیه کننده‌ها است و البته در کمال تاسف باید گفت مراکز فکری کشور همچون اندیشکده‌ها و دانشگاه‌ها و حتی رسانه‌های جمعی نیز آن‌طور که باید به وظایف خود در قبال تولید و تزریق خشونت در محتوای آثار نمایشی عمل نکرده‌اند و از این بدتر می‌توان گفت به بروز و ظهور این افراط گرایی نمایشی حتی آگاهی هم پیدا نکرده‌اند.

آنچه واضح و غیرقابل انکار است اینکه زیرپوست جامعه ایرانی به طور قطع این حجم از خشونت که القا می‌شودنه تنها وجود ندارد بلکه جامعه ایران همچنان با وجود بی‌مهری محتوایی سینما و تلویزیون جامعه‌ای عاطفی، آرام و خانواده محور است.

منبع: روزنامه جوان