مشرق - يک تصوير ماهواره اي باز ديده مي شود، همزمان با تند تر شدن موسيقي کم کم بر روي بخشي ازاين عکس ماهواره اي زوم شده، تصاوير بزرگ و واضح و واضح تر مي شوند، با واضح شدن تصويرها صدايي نيز در پس زمينه شنيده مي شود، که با بالا رفتن کيفيتش، معلوم مي شود مربوط به يک سخنران پرحرارت عرب بايد باشد.
صداي ديگري بر روي تصوير مي آيد، آرام و پر حجم که شروع مي کند به زبان انگليسي درباره فردي به نام «الاسد» توضيحاتي را به صورت داستان وار گفتن. تصاوير پشت سر هم به نمايش در مي آيند. محل اتفاقات جايي در شبه جزيره عربستان و منطقه اي در حدود يمن است اما خيابان ها شباهت زيادي به خيابان هاي جنوبي شهر بيروت دارند. فردي که دوربين از ديد او تصاوير را نشان مي دهددر حقيقت يک مامور آمريکايي است که در دست افراد «الاسد» که راوي انگليسي زبان او را تروريست معرفي مي کند، اسير است.او را سوار بر اتومبيلي کرده و به سمت محلي نا معلوم حرکت مي کنند.نحوه جابجايي و ماموراني که در گوشه و کنار سلاح هاي کلاشينکف شان را قراول رفته اند يادآور صحنه هاي انتقال قهرمان فيلم "سيريانا" در بيروت جنوبي-ضاحيه- است.
پس از چند خيابان بالاخره مسافر آمريکايي به مقصد رسيده و وي را به فردي تحويل مي دهند که بسيار کريه المنظر و البته صدايي زشت و وهم انگيز دارد. بعد از بد و بيراه هايي که به مامور اسير آمريکايي گفته مي شود با يک گلوله خلاصش مي کنند و بازي آغاز مي شود.
Call of duty4 يا نسخه Modern warfare1 برخلاف نسخه هاي ديگر اين بازي پر طرفدار آمريکايي به تاريخ و جنگ جهاني دوم نمي پردازد. موضوع اين بازي مربوط به مبارزه با تروريسم است.جالب تر اين که صدايي که از آن با عنوان سخنراني پرحرارت عربي که مطالبي را رابطه با جنگ با غرب مطرح مي کرد براي مخاطب خاورميانه اي و حتي غربي بسيار آشناست. اين صدا بسيار شبيه صداي سيد حسن نصرالله دبير کل حزب الله لبنان است.
درست چند ماه پيش از انتشار اين نسخه از بازي، سريال معروف شبکه فاکس، يعني 24 که معمولا به مسايل روز امنيتي مي پردازد فصل ششم خود را در ژانويه 2007 آغاز کرد. در اين فصل قهرمان ماجراهاي 24 دوباره براي نجات آمريکا سر و کله اش پيدا مي شود و به طرز معجزه آسايي با پا درمياني رئيس جمهور از زندان چيني ها آزاد مي شود.تهديد جديد از طرف عرب ها است. عرب هايي که در ابتداي ماجرا هنوز هويت شان معلوم نيست. اما رئيس جمهور آمريکا باور را تنها براي قرباني کردن نجات داده است که وي نيز با توجه با اينکه ابرقهرمان بودن، اين سرنوشت را پذيرفته، باور قرباني مي شود تا در يک معامله يک عرب جاي عامل اصلي حمله هاي تروريستي به لس آنجلس آمريکا را لو بدهد و ارتش آمريکا با از بين بردن او غائله را ختم کند.
از سوي ديگر آن عرب که قرار است تا بر سر جک باور معامله کند کسي نيست جز برادر فردي که چند سال پيش يعني آنچنان که در فيلم به آن اشاره مي شود 1999، باور از برادرش بازجويي کرده و او در همين بازجويي کشته شده است. نام اين عرب ابوفايد است. باور اين بازجويي را در پي گيري يک حمله تروريستي انجام داده بود. حمله اي که در آن سال به سفارت آمريکا در بيروت صورت گرفته و باور مامور تحقيق اين پرونده مي شود. برادر ابوفايد عضو يک سازمان تروريستي است که حالا تلويحا گفته مي شود که لبناني نيز هست. تيپ شخصيت هاي ابوفايد و دوستانش و حتي فيزيک بدني شان شباهت زيادي به نيروهاي حزب الله لبنان دارد. ماجرا به همين جا ختم نمي شود. ابوفايد قرار است تا در ازاي تحويل باور محل مسبب حملات که يکي از نفرات اصلي سازمان به نام "الاسد" است را لو بدهد. باور در طول شکنجه شدن توسط ابوفايد در مي يابد که کل ماجرا انحرافي است و مسئول اصلي انفجار ها کسي نيست جز شخص ابوفايد.
در داخل سازمان تروريستي لبناني اختلاف و انشعاب بروز کرده،که بر اساس آن گروهي که از طرفداران ابوفايد هستند معتقد به ادامه مشي نظامي و حفظ سلاح هستند و گروه ديگر به رهبري "الاسد" معتقدند که بايد سازمان به طور کامل سياسي شده و با غرب مذاکره کند، و حالا ابوفايد و دوستانش با اين حرکت به دنبال حذف الاسد هستند. باور پس از فرار از چنگ ابوفايد خودش را به الاسد مي رساند و با وجود اينکه وي قبلا تروريست بوده راه حل او را مي پذيرد و به کمک او به دنبال تروريست اصلي که ابوفايد است مي گردد.تاريخ ها و وقايع در اين ماجرا ها نقش مهمي بازي مي کنند. ريشه بخشي از پيشينه داستان به حمله به سفارت آمريکا در بيروت در سال 1999 باز مي گردد. اما هيچ حمله اي به سفارت آمريکا در سال 1999 ثبت نشده است.
 تنها حمله اي که به سفارت آمريکا ثبت شده است در سال 1983 بوده است. اما در سال 1999 اتفاق ديگري صورت گرفته، در اين سال وزارت خارجه آمريکا حزب الله را به عنوان يک سازمان تروريستي در ليست سياه تروريست ها قرار مي دهد و درست يک سال بعد رژيم صهيونيستي مجبور مي شود تا با قبول شکست جنوب لبنان را ترک کند.
همچنين فصل ششم سريال 24 در ژانويه 2007 پخش مي شود و اين يعني تنها چند ماه پس از پايان جنگ 33 روزه، جنگي که قرار بود توسط اسرائيل و به حمايت آمريکا چهره منطقه را تغيير دهد. در روزهاي اخير و در سالگرد جنگ 33 روز يک مرکز تحقيقات استراتژيک در آمريکا که با عناصر صهيونيست در اين کشور ارتباطات جدي دارد گزارشي را منتشر کرد که برخي حقايق را در اين زمينه بهتر توضيح مي دهد.
در اين گزارش که بوسيله موسسه تحقيقاتي خاورنزديک واشنگتن منتشر شده، به تغيير تاکتيک آمريکا در برخورد با حزب الله پس از جنگ 33 روزه اشاره کرده و سخن از زمزمه هايي به ميان آورده که به دنبال مذاکره با اين حزب و برخي عناصر آن بوده اند.
بر اساس اين گزارش برخي از دولتمردان و عناصر وزارت خارجه آمريکا معتقد بودند که مي توان با طيفي ميانه رو در داخل حزب الله وارد گفت و گو شد و از اين طريق شکافي را در اين حزب ايجاد کرد و بر آن فشار آورد. طرح تروريست هاي لبناني به عنوانن تهديدي براي مردم آمريکا آن هم از طرق گوناگون،ترسيم گذشته اي مانند-1999 بيروت- و طرح اينکه شايد بشود با بخشي از اين سازمان ها مذاکره کرد، مانند ماجراي اسد، تمام زمينه ها را براي طرح حزب الله در جامعه آمريکايي و در همه طيف هاي ارتباطي از دشمني و جنگ تا مذاکره آماده مي کند.
از سوي ديگر بازي call of duty 4 نيز در همان سال و چند ماه ديرتر يعني در ماه نوامبر 2007 منتشر شد و در سطحي ديگر سناريو عليه حزب الله را تکميل کرد. اين بازي حتي سعي مي کند تا گروههاي مختلف را به هم متصل کند که اسد يکي از آنها است.
اما در نهايت گزارش منتشر شده توسط مرکز تحقيقات خاورنزديک واشنگتن در پايان و نتيجه گيري هرگونه مذاکره با حزب الله را بي نتيجه مي داند چرا که حزب الله حاضر نيست سلاح خود و ايدئولوژي اش را کنار بگذارد.برنامه ريزي رسانه اي آمريکا بر روي مسائل امنيتي مورد نظرش بلند مدت و به عنوان تاثير گذارترين ابزار، روش هاي موثر و داراي ضريب نفوذ فرهنگي متمرکز مي شود. با توجه به افزايش فشار بر حزب الله لبنان بايد منتظر يک تحول جدي در حيطه رسانه و توليدات رسانه اي فرهنگي و هنري بود.