به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت:
تحلیلگر روابط ایالات متحده و چین در مقاله تحلیلی با عنوان «جنگ سرد آمریکا و چین چگونه به پایان می رسد؟» اختلافنظر در اردوگاه جمهوری خواهان در رابطه با نحوه مواجهه با چین را مورد توجه قرار داده و اولویتیابی سیاست «تلاش برای تغییر حکومت در چین» در بین شخصیتهای کلیدی کارزار انتخاباتی ترامپ و نزدیکان وی را مورد شناسایی قرار داده است.
از نظر نویسنده، رهبران هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات، چین را تهدیدی جدی برای امنیت ملی آمریکا میدانند و سیاستهای تقابلی یکسانی از جمله مسدود کردن واردات کالاهای چینی با استفاده از تعرفهها و جلوگیری از تولید نیمهرساناها را ضروری میدانند اما با نزدیک شدن به انتخابات ایالات متحده، شکافهای فکری و سیاستی جدیدی نه فقط در بین دو حزب بلکه در صفوف جمهوریخواه ایجاد شده است.
ایده تغییر رژیم
در این چارچوب، تعداد زیادی از جمهوریخواهان براین باورند که آمریکا باید صراحتاً هدف نهایی تغییر حکومت و براندازی حزب کمونیست در چین را اتخاذ کند. طرفداران این ایده استدلال میکنند که ایدئولوژی حزب کمونیست چین با ایدئولوژی ایالات متحده در تضاد کامل است و اقدامات این حزب به طور فزایندهای ایالات متحده و منافع آن را تهدید میکند. آنان تاکید میکنند که آمریکا در رقابت با چین تنها زمانی واقعاً برنده خواهد بود که حزب کمونیست چین قدرت را از دست داده یا حداقل اراده و ظرفیت تهدید آمریکا را نداشته باشد. هواخواهان این ایده بر این باورند که دستیابی به این هدف از طریق تضعیف تدریجی حکومت چین حاصل می شود.
برای نمونه، مت پوتینگر، مشاور امنیت ملی و معمار ارشد سیاست گذاری در قبال چین در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و یکی از شخصیتهای کلیدی کارزار انتخاباتی کنونی او تاکید میکند که «ما باید در جنگ سردی که پکن علیه ما راه انداخته پیروز شویم» «اگر میخواهیم رابطه سازندهای با پکن داشته باشیم، نباید خودمان را فریب داده و فکر کنیم که میتوانیم با دیکتاتور توتالیتری که در سخنرانی افتتاحیهاش در سال ۲۰۱۳ متعهد شده سرمایهداری را از روی زمین حذف کند به این روابط سازنده برسیم».
ایده مدیریت تخاصم
برخلاف دسته فوق، سایر جمهوریخواهان، تعیین تغییر رژیم به عنوان نقطه پایان رقابت ایالات متحده و چین را به طرز خطرناکی تنشزا دانستهاند.
البریج کولبی، مقام ارشد سابق وزارت دفاع در دوران ترامپ، که در دوران مسئولیتش خواهان تمرکز بیشتر بر موضوع قدرت یابی چین بود، معتقد است « پیگیری این هدف سبب افزایش احساس ترس و ناامنی در پکن شده و خطر تنشزایی را به شکل بی سابقه ای افزایش دهد».
نویسنده در همین رابطه با بیش از ۱۰ مقام فعلی و سابق آمریکا و طیفی از کارشناسان مسائل چین مصاحبه کرده تا بفهمد با فرض پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات کدام سیاست تقابلی در اولویت قرار خواهد گرفت. عمده مصاحبه شوندگان تلاش برای تغییر رژیم حاکم بر چین را نسبت به ایده مدیریت تخاصم و تقابل در اولویت دانستهاند. در ادامه به برخی از این پاسخ ها اشاره شده می شود.
پاتینگر و گالاگر نمایندگان جمهوری خواه که سابقه طولانی در برجسته ساختن موضوع چین در جامعه نخبگانی و سیاسی آمریکا دارند، سیاست تنش زدایی جو بایدن را به دلیل ناتوانی در مقابله با تهدید فزاینده چین نادرست دانسته اند. در عوض، آنها استدلال می کنند که «ایالات متحده نباید رقابت با چین را مدیریت کند، بلکه باید آن را برنده شود.
آنها راه غلبه بر چین را در پیگیری یک سیاست دو مرحله ای دانسته اند: در مرحله نخست، چین تحت فشار مداوم و قاطعانه آمریکا از تلاش های خود برای تهدید دست می کشد. در مرحله دوم پس از آشکار شدن نواقص رویکرد فعلی چین، مردم این کشور علیه اقتدارگرایی حاکمانشان قیام می کنند».
کولبی البته علناً با دیدگاه پاتینگر و گالاگر در رابطه با ایده تغییر رژیم مخالفت کرده و تاکید کرده است که «لاجرم باید این تعارض وجودی با حفظ توازن مناسب قدرت مدیریت شود».
رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی ترامپ که اخیراً یک پیشنهاد سیاست تهاجمی علیه چین را برای دور دوم ریاست جمهوری ترامپ ارائه کرده، معتقد است «ایالات متحده باید به عنوان چراغ راهنمای دموکراسی عمل کند و الهام بخش مردم چین باشد اما این لزوماً به معنای تغییر رژیم در این کشور نیست».
جان مولنار، نماینده جمهوریخواه و رئیس کمیته منتخب حزب کمونیست چین در مجلس نمایندگان آمریکا در این رابطه تاکید کرده «رقابت ما، مانند رقابت با اتحاد جماهیر شوروی، بین دو کشور نیست، بلکه بین دو چشمانداز نسبت به آینده است. تنها راه زنده ماندن ما این است که ما برنده شویم و آنها ببازند».
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.