نشریه آمریکایی فارین‌پالیسی در بررسی ابعاد راهبردی عملیات موشکی ایران تاکید کرد ایران بخشی از روند مقابله با اسرائیل را تغییر داده و با کنار گذاشتن صبر استراتژیک، مصمم به زدن ضربات مستقیم است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این نشریه به قلم یک پژوهشگر دانشگاه علوم اقتصاد و سیاسی لندن نوشت: دومین حمله ایران به اسرائیل با شلیک صدها موشک در تاریخ اول اکتبر، درگیری‌های جاری در منطقه را شدت بخشید. پس از ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، توسط اسرائیل در تهران و ترور سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله و عباس نیلفروشان، فرمانده ارشد سپاه پاسداران در بیروت، ایران حمله عریان، قابل‌توجه و مستقیم علیه دشمن قسم‌خورده‌اش آغاز کرد.

تبادل حملات بین ایران و اسرائیل در حال حاضر منجر به شکل‌گیری معادله جدید در منطقه شده و پیامدهای راهبردی قابل شناسایی است. اولا ایران احتمالا ساختار امنیت ملی و استراتژی نظامی ایران، تعامل با متحدان خود در محور مقاومت را در قالب جدیدی تعریف می‌کند و شکل جدید از بازدارندگی را ارائه می‌دهد. بنابراین راهبرد ایران در حوزه خاکستری، که بر درگیری غیرمستقیم هماهنگ با محور مقاومت متمرکز بود، به یک رویکرد مکمل تغییر می‌کند. ایران همچنین رویکرد صبر استراتژیک را کنار گذاشته است. از پایان جنگ ۸ساله با عراق، مقامات ایرانی، راهبردی پنهان را اتخاذ کردند که بر اساس آن هرگونه کنش و واکنشی با لحاظ کردن زمان و مکان موردنظر تهران انجام می‌شود. اقدامات خرابکارانه اسرائیل، «ابهام استراتژیک» را به آنچه که به عنوان صبر استراتژیک شناخته می‌شود، تغییر داد که با عدم اقدام تلافی‌جویانه به واسطه عدم تمایل تهران بر گسترش تنش‌ها مشخص می‌شد. اما حالا ایران برای دومین‌بار صبر استراتژیک خود را کنار گذاشته و به این باور رسیده است که اقدام تلافی‌جویانه، نقطه عطف راهبردی خواهد بود.

ثالثا ایران اکنون سیاست ممتازی را در حوزه بازدارندگی اتخاذ کرده است. رویکرد انتقام‌جویانه ایران نشان‌دهنده اراده و توانایی این کشور برای انجام حملات آسیب‌زننده به اسرائیل بود. در مقایسه با حمله اول، که در آن بخشی از موشک‌ها و پهپادهای ایرانی رهگیری شدند، حمله دوم موشکی موفق‌تر بود و توانست از سیستم‌های دفاع پیشرفته عبور کند. با وجود اینکه اسرائیل یکی از محافظت‌شده‌ترین آسمان‌ها در جهان را دارد و به پیشرفته‌ترین فناوری ضد موشکی مجهز است، صدها موشک ایرانی توانستند به پایگاه‌های هوائی کلیدی برخورد کنند. این امر اهمیت قدرت موشکی را در استراتژی امنیت ملی ایران برجسته و تاکید می‌کند که قابلیت‌های موشکی ایران، غیرقابل مذاکره خواهند بود. تهران احتمالا بیشتر به تقویت قابلیت‌های نظامی اهتمام بورزد، که می‌تواند شامل استقرار جنگنده‌های سوخو Su-۳۵، خرید سیستم‌های دفاع ضد موشکی و گسترش همکاری نظامی با مسکو باشد.

نکته چهارم این است که خط قرمز ایران نسبت به اسرائیل هم بازتعریف شده است. به مدت ۱۵ سال، تل‌آویو پایگاه‌های محور مقاومت مستقر در سوریه را بمباران و حتی اوایل سال جاری کنسولگری ایران در دمشق را هدف قرار داد. این بمباران، عبور فاحش از خطوط قرمز بود و موجب شد تا ایران دو هفته بعد با شلیک موشک‌ها و پهپادها به اسرائیل پاسخ دهد. تحمل ایران در قبال اسرائیل پایان یافته است. در پاسخ به اقدامات مداوم اسرائیل هم، از جمله ترور رهبر ارشد حماس در تهران و سیدحسن نصرالله در بیروت، انتقام‌گیری ایران به منظور افزایش سطح بازدارندگی انجام شد.

خامسا به نظر می‌رسد نفوذ ایران در خیابان‌های عربی افزایش یافته است. دستاوردهای قدرت نرم ناشی از حمله اخیر محبوبیت ایران در جهان اسلام را افزایش داد. از زمان جنگ با حماس در غزه، حمایت از ایران در میان فلسطینی‌ها و جوامع عربی به طور قابل‌توجهی افزایش یافته است.

نکته ششم این که عملیات تلافی‌جویانه اسرائیل علیه ایران می‌تواند به طور چشمگیری سیاست مرتبط با برنامه هسته‌ای تهران را تغییر دهد. گروهی از محافظه‌کاران در تلاش هستند تا از برنامه هسته‌ای به عنوان یک ابزار استراتژیک برای تقویت توان بازدارندگی کشور استفاده کنند. این گروه استدلال می‌کنند که موثرترین ابزار ایران برای بازدارندگی، تصمیم استراتژیک برای توسعه دکترین هسته‌ای است. در نتیجه، چشم‌انداز هرگونه حمله نظامی اسرائیل ممکن است به تسریع بیشتر تلاش‌های تهران برای تغییر دکترین هسته‌ای منجر شود.

نکته آخر این که درگیری فعلی، به روشنی تضاد بین قدرت‌های فناوری و قدرت‌های ژئوپولیتیکی را نشان می‌دهد. در حالی که ایران از مزایای ژئوپولیتیکی قابل‌توجهی برخوردار است، نقطه ضعف اسرائیل در آسیب‌پذیری ژئوپولیتیکی‌اش نهفته است که در قلمرو کوچکی بین رود اردن و دریای مدیترانه محدود شده است. این تفاوت ژئوپولیتیکی، استراتژی‌های آنها را شکل داده است. اگرچه فناوری نقش فزاینده‌ای در انقلاب‌های نظامی ایفا می‌کند، عوامل ژئوپلیتیکی همچنان در شکل‌دهی به مسیر رقابت‌های منطقه‌ای ضروری هستند. فناوری ممکن است وزن واقعیات ژئوپولیتیکی پایدار را کمرنگ سازد، اما هرگز نمی‌تواند آنها را به طور کامل محو کند.

برچسب‌ها