کد خبر 165814
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۰

آیت‌الله حسینی حائری از مراجع تقلید عراق و شاگرد شهید صدر می‌گوید: شهید صدر چند روزی به حرم امیرالمؤمنین(ع) نرفت. شخصی در خواب حضرت امیر(ع) را دید که می‌فرماید: چرا «سید محمدباقر» پیش ما نمی‌آید؟!

به گزارش مشرق به نقل از فارس، آیت‌الله سید کاظم حسینی حائری از مراجع تقلید عراقی، ساکن قم و از شاگردان ممتاز و نزدیکان فقیه و اصولی برجسته آیت‌الله است. وی گفت‌وگویی با به بیان جایگاه شخصیت علمی شهید صدر پرداخته است که مشروح آن در پی می‌آید.

* حضرتعالی عوامل استحکام مبانی اصولی شهید صدر را چه می‌دانید؟

- عوامل مختلفی دارد. اولاً نبوغ و قدرت فکری که در ایشان بود مثل و مانند ندارد. ثانیاً مرحوم شهید صدر اخلاص عجیبی داشت. همیشه رضای خداوند در نظرش بود. همین اخلاص موجب یک سری خصوصیات اخلاقی شایسته‌ای در استاد شده بود. یک وقت یک فردی خیلی نسبت به ایشان بد می‌گفت. اما ایشان می‌فرمود من این فرد را عادل می‌دانم و پشت سرش نماز می‌خوانم.

یک وقت دیگر یکی از کسانی که در حد شاگرد ایشان بود و به اندازه یک موی ایشان هم نبود، به ایشان بد می‌گفت. بعدها آمد پیش من و مشورت می‌خواست که چه کنم، گفتم برو به دیدن ایشان، او هم رفت برای معذرت خواهی و ایشان هم او را پذیرفتند. قضیه سوم مربوط می‌شود به یکی از اساتید برجسته حوزه که بسیار علیه شهید صدر موضع گرفته بود. وقتی می‌خواست از نجف بیرون برود، ایشان در وداع با شهید صدر اشک می‌ریخت.

نقل شده شهید صدر به حرم امیرالمؤمنین(ع) می‌رفت و در آن جا به تفکر در مبانی خویش می‌پرداخت و گویا به ایشان الهام می‌شد. چند روزی هم نرفت. شخصی در خواب حضرت(ع) را دید که چرا سید محمد باقر پیش ما نمی‌آید؟

* آیا شما شهید صدر را اهل نوآوری در اصول فقه می‌دانید؟

- بله. ایشان ابداعات و نوآوری در دانش اصول فقه داشته است.

برخی می‌گویند ایشان نوآوری‌های خاص خویش مانند نظریه «حق الطاعه» یا «تفسیر حکم ظاهری» را از دیگران گرفته است!

- بر فرض گرفته باشد چه ایرادی دارد؟ آیا این بد است که نظری را از غیر بشنویم و وقتی آن را حق دیدیم قبول کنیم؟ این کار قدح نیست. البته این که از بقیه گرفته باشد برای ما ثابت نیست.

ما باید دنبال حق باشیم و آن را هر جا دیدیم بپذیریم و کاملاً علمی ‌برخورد کنیم. یک وقت شهید صدر برای من نقل می‌کرد که در زمان شیخ انصاری یکی از شاگردان وی ردی بر یکی از مطالب شیخ نوشت و به شیخ داد. شیخ انصاری به شدت ناراحت شد. شخصی بود به نام جناب. آمد به شیخ عرض کرد این که ناراحتی ندارد. یک ردیه نوشته شده است. شما هم ردیه بنویسید. شیخ فرمود من از این ردیه ناراحت نشدم. من دیدم این شخص مقصود مرا درست درک نکرده است. از این ترسیدم و بیمناکم که من هم مقصود کلام گذشتگان را در حالی که نفهمیده‌ام رد کرده باشم. ببینید این برخورد برخورد علمی ‌است.

به‌طور مثال من از همان ابتدا که آقای منتظری قائم مقام شده بود گفتم که ایشان صلاحیت این مقام را ندارد که البته بعدها هم دیدیم که چه پیش آمد و با مرحوم امام دچار مشکل شد. اما من از کتاب‌های فقهی ایشان استفاده علمی‌ می‌کنم.

یا مثلاً در زمان پهلوی ملعون که به ایران آمده بودم دیدم عرفان‌های ساختگی و من‌درآوردی خیلی زیاد شده است. لذا تصمیم به نوشتن کتاب «تزکیة النفس» گرفتم. این اقدام به مذاق برخی خوش نیامد. یک نماینده فرستادند که از افراد منسوب به بیت امام(ره) بود. با من بحث کرد که از اصل کار منصرف شوم، من منصرف نشدم اما دیدم در برخی موارد اشتباه کرده‌ام لذا برخی مطالب کتاب را تغییر دادم.

* دلیل قرار نگرفتن کتاب دروس فی علم الأصول یا همان حلقات شهید صدر به عنوان کتاب درسی در برنامه آموزشی حوزه چیست؟

- ابتدا که به ایران آمده بودم از کتاب‌های شهید صدر استقبال نشد و بلکه مخالفت می‌شد. اما کم کم و به تدریج رواج پیدا کرد. اساساً تغییر متون درسی مسئله‌ای است که دچار حساسیت شده است. من خیلی وقت قبل، درباره تغییر متون درسی مثل کفایه و مکاسب صحبت کردم. بعد از آن اعلامیه می‌زدند که ببینید این سید چه گفته است!

اگر توصیه‌ای برای طلاب دارید بفرمایید.

- سفارش من این است که به دنبال رضای خداوند باشید. اگر به دنبال رضای خدا نباشید هیچ کاری ارزش ندارد. اما اگر به دنبال رضای خدا باشید حتی اگر اشتباه دربیاید ارزش دارد. در راستای تأیید جمهوری اسلامی ‌حرکت کنید. نه که جمهوری اسلامی نقص نداشته باشد. نقص دارد. من هم برخی اشکالات را فرستادم. اما در جهت تأیید کلیت جمهوری اسلامی ‌باشید.