کد خبر 1661220
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۰

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی نواصولگرا نوشت:

پاسخ سوال بالا در کلیات دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، خیر است. اما در جزئیات و روش‌ها حتما و قطعا تفاوت‌های بسیاری وجود داشته و خواهد داشت. اینکه دیپ استیت در آمریکا غایت کار خود را براندازی یا تضعیف شدید نظام اسلامی در ایران قرار داده، ربطی به افراد و احزاب ندارد و برای همه‌ی آنها یکسان است. اما روش دستیابی به این هدف در بین روسای جمهور آمریکا تفاوت‌های اساسی داشته است.

باید فهم کنیم که ترامپ، کارکتری کاملا خارج از عرف سیاست‌ورزی در جهان مدرن است و همین امر باعث می‌شود تا رفتارهای افراطی از خود نشان دهد. وقتی قدرت در دست یک افراطی باشد، جهان پیرامون آسیب بیشتری خواهد دید. به ویژه آنکه نوع نگاه او به مسائل جهان مانند ماهیت درگیری با چین، حضور در ناتو، دفاع از اسرائیل، شعارهای غربی مانند حقوق بشر، شرایط آخرالزمانی و... با نگرش بخش اعظم نظام حکمرانی در آمریکا تفاوت‌های کم تا زیاد دارد. نوع تعریف پله‌های اقدام برای رسیدن به اهداف هم در ذهن او متفاوت با یک سیاستمدار معقول و دارای تجربه است. اینها باعث می‌شود که شکل و شدت فشار حتما تغییر کند.

برای مثال ترامپ از «پایان دادن به جنگ‌ها» سخن می‌گوید؛ همان کاری که بایدن هم شعارش را می‌داد. اما روش و نوع تلاش برای تحقق این اهداف مهم است. افزایش برخی فشارها بر طرف مقاومت و نه رژیم وحشی، حتما در اولویت ترامپ در این زمینه خواهد بود. نباید از یاد ببریم که ترامپ نسبت به ایران، نگاهی آخرالزمانی داشت و همان زمان که پیشنهاد معامله می‌داد، ۱۲ خواسته‌ی کاملا استعماری را روی میز گذاشت. یعنی مواردی که احتمالا حتی بحرین و کویت هم آنها را قبول نمی‌کردند.

البته باید منصفانه توضیح داد که اصل ایجاد فشار شدید به ایران در سال آخر برجام، چندان تفاوتی بین دو نامزد نداشت و حتما انجام می‌شد. لذا کار درست، طراحی یک بسته‌ی کامل برای این فشارها بود. کاری که چین با یک بسته اعتباری بزرگ برای بازار داخلی خود از ماه‌ها قبل آغاز کرده بود و حالا برای درگیری آماده‌تر است. در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد که چرا امکان معامله و مذاکره تا لحظه آخر رفع تحریم در اکتبر آینده وجود نخواهد داشت.

کار اساسی این است که کارت‌های دشمن را با برخی اقدامات کم‌اثر کنیم و درمقابل برخی کارت‌ها را برای خودمان به وجود آوریم. کاهش نقش درهم و امارات، جنگ در جنوب لبنان و همکاری واقعا راهبردی با چین، آغازگر این مسیر است.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.