اکنون که رئیس‌جمهور پزشکیان بر اعطای اختیارات و امکانات به نخبگان تأکید کرده باید منتظر ماند و دید کارنامه دولت جدید در "نخبه‌گزینی" که شاه‌بیت حل مشکلات کشور است، چه خواهد بود!؟

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

همه منتظر کارنامه پزشکیان در "نخبه‌گزینی"

رئیس‌جمهور پزشکیان طی سخنانی در جلسه هیئت دولت که روز یکشنبه گذشته برگزار شد با تأکید بر شعار وفاق در دولت چهاردهم، گفت:‌ از ابتدای دولت هم در دیدارها و هم در رسانه ملی اعلام کرده‌ایم که دولت چهاردهم از تمام کسانی که برای حل مشکلات کشور و معیشت مردم، راهکارها و پیشنهادهای کارآمد دارند با آغوش باز استقبال می‌کند.

به گزارش جماران، او افزوده است: از هر کسی که می‌گوید، می‌تواند مشکلی از مشکلات مردم و نظام را حل کند، استقبال می‌کنیم و به او اختیارات و امکانات هم می‌دهیم؛ بیاید دست به دست هم دهیم و مشکلات را حل کنیم، کشمکش و دعوا که فایده‌ای ندارد.[۱]

*از آنجا که رئیس‌جمهور پزشکیان را به صداقت می‌شناسیم؛ باید از وعده او مبنی بر استقبال از نخبگان و اعطای اختیار و امکانات به آنان استقبال کرد.

چه اینکه مردم در همه جوامع انسانی باید بدانند که مشکلات یک جامعه به دست فارغ‌التحصیلان یا مدیران اداری حل نخواهد شد بلکه باز شدن گره مشکلات و افزایش سرعت پیشرفت یک جامعه صرفا به دست نخبگان یک جامعه انجام خواهد شد.

نخبگانی که معدود و انگشت‌شمارند و برای یافتن آنها باید شاهد عزمی اجتماعی و حکومتی باشیم.

فی‌الجمله اینکه خوب است دکتر پزشکیان آغازگر این راه بین دولت‌های سال‌های اخیر باشند و تا پایان سال کارنامه‌ای در زمینه نخبه‌گزینی به مردم و رسانه‌ها ارائه کنند.

کارنامه‌ای که توضیح دهد برای کدام مشکل با کدامین نخبگان رایزنی کرده‌اند، مکانیزم یافتن نخبگان در دولت چیست و کارنامه آن نخبگان در حل چالش‌ها و افزایش پیشرفت کشور چه بوده است!؟

دقت شود که فرد نخبه را بایستی از طریق آنالیز کارنامه، سنجش میزان فهم او از مسئله توسط یک هیئت داوری متشکل از مدیران اداری باسابقه و تعمق در اجرایی بودن راهکار پیشنهادی او برای حل مسئله پیدا کرد.

و گرنه این خیلی ساده‌اندیشی است که فردی یا مدیری تصور کند نخبه‌گزینی به معنی اعطای پول بیت‌المال و اختیارات دولتی به چند فارغ‌التحصیل دانشگاهی است!

مجددا تأکید می‌شود که یک نخبه‌ی عرصه حکمرانی؛ لزوما فردی با معدل بالای دانشگاهی یا دارای سوابق اداری نیست و ایضا در مابه ازای اختیار و بودجه‌ای که دریافت می‌کند؛ حتما کارنامه ارائه خواهد داد.

***

این مرد، فدایی روحانی و دشمن پزشکیان شد

رسول منتجب‌نیا، از فعالان جریان چپ که در ایام دولت روحانی گفته بود اصلاح‌طلبان فدایی دولت روحانی هستند؛ به تازگی در مصاحبه با خبرآنلاین، انتقادات تند و تیزی را علیه رئیس‌جمهور پزشکیان مطرح کرده است که جملاتی از آنرا در ادامه می‌خوانید:

_ اینکه یک شخصی در برابر سیل مخالفان، منتقدان و رقیبان با کمک مجلس شورای اسلامی و در یک فضای سرد و پر از یاس و نا امیدی، با کمک هواداران و لطف خداوند، موفقیتی را به دست آورد و پس از این موفقیت و در ابتدای کار تمامی پست های دولت را به مخالفان خود واگذار کند و دوستان فداکار خود را در اوج غربت رها کرده و میدان را به رقبای خود بسپارد، اقدامی تازه در تاریخ است. این اقدام دو توجیه می‌تواند داشته باشد؛ اول این که رقبا و مخالفین رئیس‌جمهور دست از طرز فکر خود برداشته و با رئیس‌جمهور کاملا همفکر شده‌اند. مثلا اگر اصولگرا بوده‌اند به سمت اصلاح‌طلبان سوق پیدا کرده‌اند یا اگر در جبهه پایداری بوده‌اند به سمت خط امامی سوق پیدا کرده باشند و با آقای پزشکیان همراه شده باشند که در شرایط فعلی این امکان وجود ندارد. چرا که هرکدام از این افراد به یک گروه فکری وابسته هستند. توجیه دوم این است که رئیس‌جمهور در این افراد «حل» شده باشد. به این معنا که آقای پزشکیان با سابقه پنج دوره نمایندگی و سابقه وزارت در دولت اصلاحات، دست از فکر و اندیشه خود برداشته و جزئی از تفکر گروه مخالفین شده باشد. چنین اقدامی نیز منطقی نیست و بعید است که آقای پزشکیان چنین کاری کرده باشد.

_ دولت چهاردهم با حضور تعداد بسیار کمی از اصلاح‌طلبان و قشر گسترده‌ای از اصولگرایان و افراد تندرو جبهه پایداری تشکیل شده است.

_ چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم که دولت آقای پزشکیان به مراتب از دولت آقای رئیسی راست‌تر و دور از اصلاح‌طلبان است.

_ نتیجه حضور چنین افرادی در دولت این است که شما روز به روز به خاطر جذب مخالفان، ظرفیت‌ها و استعدادهای هواداران خود را از دست می‌دهید. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که شما این هزینه هنگفت را پرداخت کرده‌اید تا یکسری افراد تندرو و مخالف را جذب کنید؟ اگر هدف این بوده، شما هزینه الکی را پرداخته‌اید. من بارها به صورت حضوری به آقای پزشکیان تاکید کرده‌ام که می‌ترسم شما روزی تمامی یاران و هواداران خود را از دست بدهید به افرادی تکیه کنید که به شما هیچ ایمانی ندارند و در بزنگاه ها پشت شما را خالی خواهند کرد.

_ الان صد روز از حضور دولت آقای پزشکیان می‌گذرد، چه اقدام قابل توجهی صورت گرفته است؟ بالاخره باید دو قدم مثبت جلو بروند یا نه؟

_ این را بدانید که تسامح جدا از تسلیم است. مردم احساس می‌کنند که آقای پزشکیان تسلیم محض است.

_ مهمترین تکیه‌گاه یک رئیس‌جمهور و دولتش مردم هستند. مردم در حال حاضر گرفتار هستند و آمدن شما نیز بر این گرفتاری افزوده است. مردم از اقدامات زیربنایی شما را نمی‌بینند، مردم قیمت دلار و سکه را می‌بینند. با این وضعیت برخورد کنید و نگذارید این اتفاق بیافتد. قرار نبود شما هم اقصاددان باشید هم صنعتگر یا دیپلمات. قرار شما استفاده از ظرفیت کارشناسان بود. درحال حاضر باور عمومی این است که در دولت اقای پزشکیان کار کارشناسانه مغفول شده و عده‌ای دور ایشان جمع شده‌اند و تصمیمات را می‌گیرند. [۲]

*دقت شود که این سخنان را یک منتقد یا رقیب یا یک مخالف نمی‌تواند بیان کند بلکه اظهار چنین سخنانی در قبال یک دولت ۱۰۰ روزه فقط از یک دشمن برمی‌آید!

این اظهارات که انگار نه سرد و گرم روزگار چشیده، نه سیاست می‌داند و نه اهل مطالعه است در حالی از سوی یک فعال چپ ابراز شده‌اند که دولت پزشکیان حتی هنوز انتصابات خود را نیز به پایان نرسانده است.

بدخواهی این اظهارات به حدی است که منتجب‌نیا در حالی مدعی می‌شود دولت پزشکیان طی ۱۰۰ روز گذشته گام مثبتی برنداشته که اگرچه ما هم معتقدیم دولت می‌توانست بیشتر از این کار کند اما انصاف نیست که به کاهش درآمدهای مالیاتی دولت در لایحه بودجه، پیش‌بینی نهادهای مهم اقتصادی مبنی بر کاهش تورم در سال جاری و آینده و نیز افزایش معافیت مالیاتی برای حقوق بگیران در سال آینده اشاره نکرد.

ماجرای به‌کارگیری وزرا و برخی نیروهای ناهمسو با جریان حامی پزشکیان نیز مشی شخصی پزشکیان است که از نجابت او منشأ گرفته و خوب یا بد اما توانسته رأی اکثریتی مردم را هم بگیرد. لذا به دیگرانی که پیروز انتخابات نشده‌اند یا کسانی که مخالف مشی نجیبانه پزشکیان در سیاست هستند؛ ربطی ندارد که سلیقه سیاسی رئیس‌جمهور چیست!؟

منتجب‌نیا که در دولت روحانی یک فدایی جان‌نثار بود و اکنون به یک منتقد شدید تبدیل شده همچنین مدعی است که مردم احساس می‌کنند پزشکیان تسلیم است.

در واقع او در اینجا مفهوم مردم را به گروگان گرفته و حاضر نیست، بگوید احساس مردم را فعالان سیاسی و خواص شکل می‌دهند و اگر هم تصور غلطی درباره رئیس‌جمهور در ذهن مردم وجود دارد؛ این به دلیل بدعملی و تقصیرات امثال منتجب‌نیا است.

و اما گرفتاری بیشتر مردم با انتخاب پزشکیان!

مردم باید بدانند که این ادعا از جانب کسی مسموع است که صاحب کارنامه اجرایی خوبی باشد و در انتخابات هم با ارائه یک کارنامه خوب به مردم؛ خواستار رأی خوب شده باشد. نه از جانب کسی که همانطور که اشاره شد نه تنها کارنامه اجرایی خاصی را پیشنهاد نکرده بلکه در دولت روحانی فدایی بود و اکنون به منتقد شداد و غلاظ پزشکیان تبدیل شده است!

همچنین است که عقل عمومی جامعه باید این تشخیص را داشته باشد که دولت پزشکیان هنوز حتی انتصابات خود را هم به پایان نرسانده است تا بتوان عملکردش را کاملا قضاوت کرد. ضمن اینکه هیچ رئیس‌جمهوری ید بیضا ندارد و مشکلات و مثبتات در دولت‌های مختلف؛ معجزه‌وار بهبود پیدا نمی‌کنند بلکه در مسیر کاهش و افزایش قرار می‌گیرند.

بدین‌قرار مشخص می‌شود که سخنان منتجب‌نیا واجد هیچ ارزش سیاسی، اقتصادی و حکمرانی نیست و از آنها خیرخواهی به مشام نمی‌رسد.

ما پیش از این تأکید کرده بودیم که دولت اصلاح‌طلب پزشکیان، دوستان زیادی در میان اصلاح‌طلبان ندارد و چپ‌های نانجیب نیز عزم کرده‌اند تا دولت پزشکیان را با دستان خود به خاک بسپارند.

در این میان، بیش و پیش از همه شخص دکتر پزشکیان است که باید متوجه خیرخواهی و بدخواهی‌های اطراف خود باشد و از کار کردن با چپ‌های نانجیب اجتناب کند.

***

پیشنهاد یک اقتصاددان برای چالش دولت با رهبری!

حسین راغفر، اقتصاددان و فردی که گفته می‌شود مشاور اقتصادی پزشکیان در دوره رقابت‌های انتخاباتی بوده است، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با انصاف‌نیوز، انتقادات تندی را علیه سیاست‌های اقتصادی دولت چهاردهم مطرح کرد.

راغفر در این گفت‌وگو به مذاکرات خود با پزشکیان قبل از تایید صلاحیت، دوره کاندیداتوری و پس از آن اشاره کرده و گفته است: من به ایشان گفتم که دولت کاره‌ای نیست. باید با رهبری نظام مذاکره و ایشان را قانع کنی که برای اداره کشور راهی جز خروج نظامیان، بنیادها، موسسات متعلق به ائمه جمعه و… از اقتصاد نیست. در غیر این‌صورت، شکاف بین مردم و حاکمیت بیشتر و بیشتر می‌شود و در نهایت در قالب خودکشی، فساد اخلاق، مهاجرت، رشد جرم و جنایت یا اعتراض خیابانی خود را نشان می‌دهد.

او می‌افزاید: آقای پزشکیان صادقانه تحقق عدالت و انصاف را می‌خواست اما نمی‌دانست که دولت سهم کمی از آن ۹۰ میلیارد دلار درآمد ارزی دارد و نمی‌تواند برای مصارف اساسی مردم هزینه کند.

راغفر مدعی ناشفاف بودن توزیع ارز شده و اظهار کرده است: مطمئن هستیم که بخشی از این پول از کشور خارج می‌شود و بنابراین یک گام مهم دولت، می‌تواند بودجه‌ریزی ارزی باشد. این هم مستلزم توافق در ارکان حاکمیت است.

او بار دیگر بر لزوم مذاکره پزشکیان با رهبری نظام تاکید کرد و گفت: به نظر می‌رسد ایشان را از نزدیک شدن به امثال بنده و آقای دکتر مومنی برحذر داشته‌اند اما اگر بار دیگر ایشان را ببینم باز هم خواهم خواست که نزد رهبری برود و بخواهد سکان‌دار یگانه اقتصاد و مدیر همه منابع ارزی کشور، صرفا دولت باشد.

راغفر این را هم اضافه کرد که ایران در حال حاضر فاقد دولت است و یک دستگاه بروکراسی است که به توزیع حقوق کارکنان خودش و منزلت اجتماعی می‌پردازد؛ یکی وزیر است، دیگری معاون وزیر و… اما کاری از دستش برنمی‌آید چون منابعی در اختیار ندارد؛ درآمدهای ارزی که از دولت دریغ شده، اجازه اخذ مالیات از اعضای ائتلاف غالب که صاحب ثروت‌های بادآورده و نجومی شده‌اند هم ندارد.

او گفت: انتظار می‌رفت پزشکیان بازی ائتلاف غالب را بر هم بزند و این هم مستلزم گفت‌وگو در عالی‌ترین سطوح حاکمیت است.[۳]

*علت اینکه احزاب سیاسی در ایران نمی‌توانند پا بگیرند و یا حیطه اقتصاد سیاسی در کشورمان تا حد زیادی مغشوش است و تأثیر و شنونده خاصی هم ندارد را می‌توان در صحبت‌های راغفر هم دید.

آنجا که می‌بینیم یک اقتصاددان به جای ارائه راهکار و درک درست از حکمرانی؛ به جایگاه اپوزیسیون می‌رود و بیت‌الغزل سخنانش برای حل مشکلات کشور نیز گفتگو (بخوانید چالش) رئیس‌جمهور با رهبری نظام است!

دقت شود که اقتصاددانانی مثل راغفر و مؤمنی اگرچه سخنان خوب هم دارند اما این رویکرد آنها که دائما از وجود یک مافیا و ائتلاف غالب در اقتصاد کشور سخن می‌گویند و دولت را در مقابل این هیولای فرضی، افلیج نشان می‌دهند و به معارضه با سیستم سیاسی و حکومتی می‌رسند؛ نه علمی است، نه صحیح و نه پسندیده!

مثلا آقای راغفر مدعی است که نظامی‌ها و بنیادها (از مضحکه نهادهای مربوط به ائمه جمعه هم بگذریم!) باید از عرصه اقتصاد بروند.

این در حالی است که اولا نهادهای مالی (اعم از اینکه به چه صنوفی وابسته باشند) در تمام کشورهای دنیا فعالیت اقتصادی دارند و بین آنها و حاکمیت و دولت؛ بستگی وجود دارد.

این بستگی در کشور ما هم وجود دارد لکن چیزی که در کشور ما هست و در ممالک دیگر نیست؛ وجود معترضان به این فرایند است.

باید دانست که نهادهای مالی کلان (غیر از بانک‌ها) اگر نتوانند با پول‌های خود، کار و تجارت کنند؛ به این معنیست که فلسفه اقتصاد را نمی‌دانند.

طبعا حاکمیت و دولت هم ذینفع این فعالیت‌ها هستند و هیچ منطقی نمی‌پذیرد که مثلا اگر یک نهاد مالی با صبغه نظامی؛ می‌تواند فعالیتی اقتصادی در داخل و یا در ورای تحریم‌ها در خارج داشته باشد؛ از این فعالیت منع شود چون منطق برخی اقتصاددانان نهادگرا اینست که الّا و لابد دولت باید فرمانده همه چیز باشد!

مثلا اگر یک نهاد نظامی می‌تواند بعنوان پیمانکار پروژه‌های عمرانی در کشور کار کند و یا در حیطه تحریم‌ها با استفاده از نفوذ خود مقادیر تحریمی را داد و ستد کند؛ این حکم عقل است که فعالیت چنین نهادی را در چارچوب قوانین و عرف حکومتی‌مان تشویق کنیم. ولی برخی نهادگراها که ایمانشان به ایدئولوژی‌های اقتصادی؛ بیشتر از ایمانشان به عقلانیت است؛ در اینجا با کنار گذاشتن عقلانیت و مصلحت می‌گویند تمام این رفتارها باید دولتی باشد و حال که دولت در این معادله نیست پس هیچ بازیگری هم در کار نباشد!

دقت شود که مبتنی بر همین عقلانیت‌هاست که می‌توان تأکید کرد پیشنهاد چالش رئیس‌جمهور با رهبری نه منطقی است نه واجد هیچ تأثیر خاصی. و راهکارهای اقتصادی را باید از مسیر عقلانیت اقتصادی جست نه از دالان‌های تاریک شهوات سیاسی.

دولت رئیس‌جمهور پزشکیان طی ۱۰۰ روز گذشته با رفتارهایی مثل تأکید بر کاهش نرخ سود بانکی، افزایش معافیت‌های مالیاتی، تأکید بر بنگاه‌سازی بانک‌ها به جای بنگاه‌داری و کاهش درآمد مالیاتی خود در لایحه بودجه سال آینده؛ گام‌های بزرگ و مهمی را به سمت عدالت و انصاف در حق مردم برداشته است.

می‌توان این حرکات رو به جلو را دید و با حمایت از آنها؛ پیرامونشان سنگر حفاظتی ساخت و یا اینکه نه! می‌توان ندید، چند قدم مثبت یک دولت را نیز فدای ایمان به مکاتب اقتصادی و شهوات سیاسی کرد، پای رهبری را به میان کشید و معیشت مردم را تنها با چند مصاحبه به مسلخ کشاند.

بیان این طعنه هم ضروریست که گویا برخی نهادگرایان از ترس متهم شدن به قیمت‌گذاری دستوری؛ هیچ اشاره‌ای به تأثیر نبود دولت در بحث نظارت بر بازار و بروز گرانی بیقاعده ندارند و برخی از آنان ترجیح می‌دهند صرفا وقتی برای دولت نقش قائل باشند که پای کلان نظام در میان است!

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1650787

2_ khabaronline.ir/xmSZK

3_ https://ensafnews.com/561521