کد خبر 1666049
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۵

به گزارش مشرق،محمد ایمانی در مطلبی پیرامون آتش بس لبنان در کانال تلگرامی خود نوشت:

آیا جنگ حزب الله با اسرائیل، و پیش از آن جنگ مقاومت فلسطین، ارزشش را داشت؟ این سوالی است که با مشاهده حجم خسارت ها، در طول ۱۴ ماه گذشته و به ویژه پس از ترور سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار و فرماندهان ارشد مقاومت، تکرار شده است.

قبل از هر چیز باید گفت عملیات طوفان الاقصی، خروجی محاصره شدید دو دهه ای غزه و تنگ شدن عرصه زندگی بر مردم آن از سوی اشغالگران صهیونیست بوده است.

مبارزه با اشغالگران، یک الزام برای ملت فلسطین، پس از چند دهه سرگردانی پشت میز مذاکره ، پایمال شدگی بدیهی ترین حقوق انسانی و ملی، و تنگ تر شدن عرصه زندگی در این روند بوده و کسی نمی تواند مقاومتِ جوشیده از متن ملت فلسطین را سرزنش کند، بلکه سزاوار تحسین است.

نکته دوم اینکه گزارش های متعددی در رسانه های غربی و عبری منتشر شده و نشان می دهد رژیم صهیونیستی، از مدت ها قبل در صدد اقدام نظامی غافلگیرانه علیه غزه بوده است.

شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل هم اخیرا فاش کرد به اسناد مهمی دست یافته که نشان می‌دهد ۶ روز قبل از عملیات طوفان‌الاقصی، مراکز اطلاعاتی اسرائیل طرح حمله گسترده به غزه را آماده کرده بودند: "رونین بار رئیس شاباک در اول اکتبر ۲۰۲۳، طرحی را برای حمله به غزه و ترور فرماندهان حماس ارائه داد و به رئیس ستاد ارتش توصیه کرد که طرح را پیش ببرد".

مشابه همین طراحی را صهیونیست ها برای لبنان داشته اند و ضمنا مقاومت فلسطین، مانعی در برابر اجرای آن طراحی بوده است. سند روشن این که ارتش اشغالگر اسرائیل، یک بار در سال ۱۹۸۲ میلادی تا بیروت پیشروی کرد (و منجر به تشکیل ارتش مقاومت یعنی حزب الله و اخراج اشغالگران شد) و نوبت دوم، برنامه ریزی حمله غافلگیرانه به لبینان در سال ۲۰۰۶ بود که حزب الله پیشدستی کرد.

اما از این منطق روشن که بگذریم، حزب الله یک اقدام شرافتمندانه بر اساس محاسبات انسانی و اسلامی انجام داده و سزاوار تحسین است. این بیان شریف از پیامبر اعظم است که فرمود: "مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ، وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم‏". همپچنان که امیر مومنان (ع) فرمود: «احْسَنُ الْعَدْلِ، اعانَةُ (نُصْرَةُ) الْمَظْلُومِ».

آیا جناب سید حسن و فرماندهانش، یا شهیدان هنیه و سنوار احتمال نمی دادند که مسیر مقاومت ممکن است به ترور ختم شود؟ قطعا می دانستند.

آیا امام حسین (ع) به عنوان الگوی آزادگی و مقاومت، فرجام نهضت را نمی دانست و آیا نهضت، در عصر عاشورا به پایان رسید، یا اینکه کابوس قطعی مستکبران شد؟

پویش تاریخ با همه انحطاط ها و سقوط ها رو به تعالی است. از پیروزی انقلاب اسلامی تا گسترش آن، از اعدام صدام تا صدور حکم جلب برای نتانیاهو، پیروزی هایی است که در اثر استقامت پدید آمده و ان شاء الله گسترش پیدا خواهد کرد.

محاسبه و اراده خداوند، متفاوت از کم حوصلگی های رایج بشری است که به تن دادن بشر به ذلت و تشدید ستم انجامیده است. "اِنَّ اللهَ بالغُ اَمرِه قَد جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیء قَدرا". خداوند، امر خود را -که نصرت مومنان، سرلوحه آن است- به سرانجام می رساند و برای هر چیزی، اندازه ای قرار داده است.

همین لبنان را ببینید که برای چند دهه عروس خاورمیانه می خوانده اند؛ بی هیچ قدرت دفاعی، پایمال استعمارگران. حالا این کشور طایفه ای فاقد ارتش توانمند و مورد طمع قدرت ها، صاحب توانمندی دفاعی مثال زدنی در تراز حزب الله شده که توانسته در برابر حمله سنگین و کم سابقه آمریکا و ناتو (در پوشش اسرائیل)، به مدت دو ماه مقاومت کند و اجازه پیشروی به ارتش مهاجم را در عمق خاک خود ندهد.

این در حالی است که نقشه اتاق عملیات مشترک دشمن پس از سلسله عملیات تروریستی، حرکت برق آسا برای اشغال بیروت و نابودی مقاومت ظرف یکی دو هفته بوده است.

زمامداران جبهه دشمن هنوز هم باورشان نمی شود که حزب الله توانسته باشد آن شوک بزرگ را از سر بگذراند، خود را به سرعت بازسازی کند و ضربات راهبردی در عمق رژیم صهیونیستی بزند.

اکنون مهم است که توجه کنیم جنگ اخیر در منطقه پایان نیافته است، همان گونه که جنگ ما با صدام (بخوانید جبهه استکبار) در تیر ماه ۱۳۶۷، پایان نیافت.

همان زمان در حالی که رسانه های معاند بیگانه و منافقین داخلی به علاوه عناصر ساده اندیش، حضرت امام و مردم را به خاطر مقاومت و عملی نشدن شعار "جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم" و شعار سرنگونی صدام سرزنش می کردند، امام فرمودند: "ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم و همان جا بشارت پیروزی های بزرگ را دادند که تدریجا در حال آشکار شدن است.

موضوع مهم در ماجرای آتش بس اخیر این است که طرف این آتش بس، دولت لبنان است و نه حزب الله. حزب الله همچنان دست به ماشه و آماده جنگ است و طبعا با توجه به سوابق رژیم صهیونیستی، کسی باور نمی کند که این رژیم، جیزی به نام توافق و آتش بس سرش بشود.

این یک وقفه کوتاه مدت در جنگ است. مقاومت اکنون به واسطه مقاومت مظلومانه اما شجاعانه خود، نتانیاهو را در جایگاه جنایتکار جنگی جایابی کرده است. اگر آن مقاومت نبود، نتانیاهو اکنون بر اساس توافق آبراهام، قهرمان صلح در منطقه شمرده می شد.

رژیم صهیونیستی تا یک سال قبل، با تدارک آمریکا و ارتجاع منطقه و بر اساس توافق ابراهیم، آخرین گام را برای معتبر و پذیرفته شدن در منطقه غرب آسیا بر می داشت که طوفان الاقصی و دفاع مقاومت از حیثیت و موجودیت ملت های منطقه، رشته های دشمن را پنبه کرد.

نه اینکه امروز سازش ارتجاع منطقه و غرب بر سر رژیم صهیونیستی ممکن نیست. اما ۱۴ ماه مقاومت در کنار تبدیل شدگی رژیم صهیونیستی به جنایتکار جنگی، خاکریز دفاعی و مانع بزرگی بر سر پذیرش رژیم اشغالگر در منطقه ایجاد کرده است.

مقاومت در منطقه ای که دشمنان مشترک آن با اشغالگری و جنگ و جنایت می کوشند حق حاکمیت ملت ها را منکوب کنند و به سرقت ببرند، انتخابی از میان انواع گزینه ها نیست، بلکه الزام و اجبار است.

ما بر این مبنا، مسئولیت بزرگتری بر عهده داریم و قدم اول آن است که سر سوزنی به این دشمنان اعتماد نکنیم و به جای وارد شدن در بازی او، نقشه و برنامه مستقل خود را پیش ببریم؛ چنان که به برکت وجود امام و رهبری -با وجود همه کج تابی ها و کوتاهی های برخی سیاسیون- پیش برده ایم. چاره کار در تدبیر و مجاهدت مضاعف و نیفتادن در تارهای عنکبوتی است که محاسبات موهوم و القایی جریان نفوذ در هم می تند.