کد خبر 1671876
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۸

رصد رفتار آمریکا و ۳ کشور شرور اروپایی نشان می‌دهد حریف از منطق «بی‌منطقی» رنج و به تعبیر واقعی‌تر سود می‌برد.

به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: ۱- مفروض ما در اعمال سیاست خارجی و تعامل با رقبای جهانی و دشمنان ایران و اسلام این است: حریف منطقی یا عقلایی عمل می‌کند. فکر می‌کنیم سیاست رفتاری رقبا بر اساس یک روش‌شناسی علمی است.

اما رصد رفتار آمریکا و ۳ کشور شرور اروپایی نشان می‌دهد حریف از منطق «بی‌منطقی» رنج و به تعبیر واقعی‌تر سود می‌برد.

مثلا در دوران «بوش کوچک» یک دوره تعامل با آمریکا ذیل «گفت‌وگوی تمدن‌ها» را طی کردیم اما از طرف مقابل جز فحش و ناسزا و بدگویی و بدعهدی چیزی ندیدیم و نشنیدیم. در دوران اوباما هم یک دوره گفت‌وگو را تجربه کردیم که از دل آن توافق برجام درآمد. اما نه در دوران اوباما و نه در دوران ترامپ با برجام هم به نتیجه‌ نرسیدیم.

رصد رفتار دیپلماتیک غرب نشان می‌دهد آنها می‌خواهند به ما القا کنند، نمی‌توانید منطق ما را کشف کنید. ما پیش‌بینی‌ناپذیر هستیم! حتی القا می‌کنند در سیستم تصمیم‌گیری حاکمیت در آمریکا کسی نیست با شما توافقی کند؛ ممکن است شما با یک ضلع از اضلاع حاکمیت مثل کاخ سفید یا وزارت خارجه توافق کنید ولی کنگره و سیا آن را وتو می‌کنند به همین دلیل بخشی از تحریم‌ها، تحریم‌های دولت، برخی تحریم‌ها برای کنگره و برخی مربوط به جاهای دیگر است. شما باید با همه این اضلاع گفت‌وگو کنید و تازه اگر گفت‌وگو کردید و به توافق رسیدید، نهایتا ممکن است جلوی شما همان پشت میز، توافق را پاره کنند و بگویند توافق چی؟ کشک چی؟!

۲- اگر فرضیه فوق را بپذیریم کار دیپلماسی ما دشوار می‌شود.

چه باید کرد؟ گفت‌وگو را تعطیل کنیم یا ادامه بدهیم، اگر ادامه بدهیم با کدام منطق؟!

بی‌منطقی امروز خود یک «منطق» است. پژوهشکده‌ها و اندیشکده‌ها در واشنگتن در حال تئوریزه کردن این «منطق» هستند.

۳- جهان در دوران جنگ سرد دارای یک منطق در روابط بین‌الملل بود که نخبگان، ۲ سوی قدرت و رقابت آن را خوب می‌فهمیدند. جهان با ورود به هزاره سوم و پس از فروپاشی شوروی؛ آن منطق را باطل کرد و جنگ سرد وارد یک جنگ گرم شد که مردم دنیا حرارت آن را در غرب آسیا و بخشی از اروپا؛ در قصه جنگ اوکراین حس می‌کنند.

۴- حضرت امام خامنه‌ای در دیدار هفته گذشته‌شان یک تصویر درست از میدان و یک نگاه واقعی از «تهدیدها» و «فرصت‌ها» به دست دادند و فرمودند:

- بزرگ‌ترین درس حادثه سوریه این بود: نباید از دشمن غافل شد، آن را حقیر شمرد و به تبسم او اعتماد کرد.

- آنچه در سوریه اتفاق افتاد یک نقشه آمریکایی – صهیونیستی بود.

غفلت ما از راهبردهای دشمن و اعتماد به تبسم او در گفت‌وگوها ما را در لبه پرتگاه و نابودی قرار می‌دهد. ارتش سوریه و اسد اگر می‌ایستادند، می‌فهمیدند هزینه مقاومت کمتر از هزینه تسلیم و سازش است. اگر آنها نیمی از خسارت‌هایی که رژیم صهیونیستی در چند روز بعد از فتح دمشق روی دست ملت سوریه گذاشته است، هزینه می‌کردند امروز از حیفا و تل‌آویو چیزی باقی نمانده بود.

صهیونیست‌ها پس از نابودی زیرساخت‌های سوریه به سوی نابودی زیرساخت‌های نیروی انسانی و نخبگان سوری در ارتش و سازمان اداری خواهند رفت و همه آنها را زیر تیغ ترور خواهند برد.

۵- چه باید کرد؟ منطق ما در برابر راهبرد «بی‌منطقی» دشمن چه باید باشد؟

الف- به نظر می‌رسد رفتار ما برای دشمن باید پیش‌بینی‌پذیر نباشد. اگر به چاله پیش‌بینی‌پذیری بیفتیم، آنها ما را در چاه «بی‌منطقی» خود دفن خواهند کرد.

ب- نباید «فرصت» ۷ اکتبر تبدیل به یک «تهدید» شود. راهی که حماس در غزه می‌رود درست‌ترین و بهترین راه است.

۶- پایگاه‌های آمریکا در منطقه باید از سوی مقاومت مورد هدف قرار گیرد. آمریکا باید هزینه خود را در سرزمین‌های اشغالی بپردازد. این هزینه خارج از این قلمرو باید به ماشین جنگی و اقتصاد جنگی آمریکا تحمیل شود. ترامپ با همه بی‌منطقی زیر بار منطق هزینه جنگ نمی‌رود. او حتی اخیرا اعلام کرده اگر اعضای ناتو هزینه ندهند از ناتو خارج می‌شود. ترامپ را باید به چاه یک جنگ ویتنام و افغانستان در غرب آسیا کشاند تا بدانند یک من شیر (بخوانید اسد) در دمشق چند کیلو کره دارد!

۷- حضرت امام خامنه‌ای فرمودند: سوریه به دست جوانان سوری آزاد خواهد شد. آن ظرفیت عظیمی که در سوریه در جریان سرکوب داعش در کنار ارتش سازماندهی شدند هنوز هستند. گردوخاک تروریست‌ها در دمشق از بین‌ برود این ظرفیت سر برون خواهد آورد. جبهه مقاومت باید در تجهیز این ظرفیت به میدان بیاید.

خواهید دید در سوریه، آمریکا و صهیونیست‌ها با شگفتانه‌های زیادی روبه‌رو خواهند شد.

این ظرفیت، بی‌منطقی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را تا سرحد التماس به آتش‌بس با منطق مقاومت آشنا و آشکار خواهد ساخت.

۸- منطق مبارزه با بی‌منطقی آمریکایی‌ها را فقط باید در منطق مقاومت جست‌وجو کرد. آنجا که یحیی سنوار گفت: کار را شروع می‌کنیم؛ یا شهید می‌شویم و کربلا رخ خواهد داد یا پیروز می‌شویم به گونه‌ای که نتانیاهو ۱۰۰ بار مادرش را لعنت خواهد کرد که او را به دنیا آورده است. «بی‌منطقی» یک بازی جدید است که «بازی‌ساز» آن آمریکا و رژیم اشغالگر قدس هستند و در واقع بازیگران آن در منطقه مشخصند. اگر بدل آن را نزنیم، «بازی‌خورده» محسوب می‌شویم.