به گزارش مشرق به نقل از افکارنیوز، حجت الاسلام نقويان در گفتوگو با خبرنگار ما از علایق و تفريحات خود سخن گفته و نگاهي کوتاه نيز به تفريح فرزندانش دارد.
وی درباره دوران تحصیل خود می گوید: در دوران راهنمايي که در نوجواني بودم، هم درس ميخواندم و هم کار ميکردم چون خانواده من از لحاظ اقتصادي ضعيف بود و من مجبور بودم کار کنم و در روستاي امير کلاي بابل نانوايي ميکردم و اينکه اميرالمؤمنين فرمودهاند تفريح مرد کار است يا کار بهترين تفريح است در آن زمان هم تفريحات ما با کارکردن صورت ميگرفت، اما امروز بايد تفريح را معني کنيم. امروز شايد يکي از بهترين تفريحات من اين باشد که بنشينم و اگر فرصت دارم يک دور کامل حافظ و سعدي و مولوي بخوانم و حالا فرقي ندارد در يک اتاق دربستهاي باشم يا در باغ ارم شيراز، بنابراين تفريح را بايد تعريف کنيم و سربسته بيان کردن آن بيمعني است.
نقویان درباره عکس العملش در مقابل خواسته های فرزندانش می افزاید: سعي کردهام آنها را در قفس نگذارم يعني سعي دارم آزاد باشند، مثلاً يکي از آنها بيشتر دوست دارد برنامههاي ورزشي تلويزيون را ببيند و يکي دوست دارد با کامپيوتر کار کند و من فکر ميکنم اگر پدر و مادر مقداري با فرزندانشان صميمانه برخورد کنند و با آنها گفتوگو کنند و اگر يک لطيفه اي ميخواهند بگويند در خانه بگويند که همگي از آن لذت ببرند خيلي در روابط و فهميدن مشکلات فرزندان خانه مؤثر است.
اصلاً بگذاريم فرزندانمان برايمان حرف بزنند و از شنيدههايش و ديدههايش در روز براي ما بگويند، از افکارش بگويند، نظر بدهند، بگويند مثلاً اين پرده چرا اينجوري است؟ يا بابا جون اگر ماشين را عوض کني بهتر است، اصلاً تو آخوند نبودي بهتر بود! و اينها همه خودش تفريح است، تفريحاتي که در عين حال ساده مينمايند ولي تأثيرگذارند.
وی در پاسخ به سوالی درباره سینما رفتنش می گوید: يک وقتهايي ميرفتيم، الان اگر يک جاي محصوري يا بستهاي باشد اين کار را ميکنم! چون بالاخره ميدانيد که ما يک محدوديتهايي داريم ولي من تا قبل از اينکه به اين شهرت و عنوان برسم لباسم را در ميآوردم و با آنها به پارک ميرفتيم، من بارها با خانواده پارک ارم رفتهام و سوار خيلي از اسباببازيها شدهام. اين را بگويم که الان هم من به سينما ميروم و حتي به خيلي از جاهايي که طلبهها ممکن است نروند مثل رستورانها ميروم و با حفظ شأن طلبگي، نه غرور و تکبر چون اين دو متفاوت است، تفريح ميکنيم.
حجت الاسلام نقویان در بخش دیگری از این گفتوگوی خودمانی بیان می کند: اگر فرصت کنم موسيقيهاي سنتي خودمان را که همراه با آوازهايي از ادبيات کلاسيک است گوش ميدهم.
اگر فرصت کنم موسيقيهاي سنتي خودمان را که همراه با آوازهايي از ادبيات کلاسيک است گوش ميدهم.