کد خبر 169521
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۹

بعدازظهر شنبه 21 آبان‌ماه، یكی از پادگان‌های پشتیبانی سپاه در اطراف تهران شاهد حادثه‌ای دردناك بود؛ حادثه‌ای كه اگرچه سردار حسن طهرانی مقدم و یارانش را به آرزویشان -شهادت در راه خدا- رساند، اما دل‌های بسیاری را در غم فراغ این بزرگمردان اندوهناك كرد.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری؛  پای صحبت‌های سردار محمد طهرانی مقدم، برادر شهید حسن طهرانی مقدم نشسته‌ایم. حاج محمد طهرانی مقدم كه حالا دیگر برادر دو شهید است، با لحنی آغشته به افسوس و غبطه و البته باافتخار، از خصال نیك برادرش یاد می‌كند و خاطراتی از دیدارهای برادرش با رهبر معظم انقلاب را برای ما می‌گوید.

بسیاری از همسنگران و نزدیكان حاج حسن طهرانی مقدم خاطرات و ویژگی‌هایی را از او نقل كرده‌اند. شما به عنوان برادر این شهید بزرگوار مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری شهید طهرانی مقدم را چه می‌دانید؟


به گمان من، ویژگی‌هایی كه در شهادت شهیدی همچون صیاد شیرازی بود كه همه‌ی مملكت ما را از شهادتش داغدار كرد، در شهادت حاج حسن آقا هم بود. اولاً اخلاص شهید صیاد، كه شهید طهرانی مقدم هم واقعاً همین‌گونه بود. نكته‌ی دوم هم بحث گمنامی ایشان بود. واقعاً حاج حسن آقا یك دانشمند برجسته و یك زاهد بی‌ادعا و گمنام بود. اگر هم در محافل و مجامع عمومی حضور می‌یافت، همیشه سعی می‌كرد در گمنامی باشد. این دو ویژگی به نظر من باعث شده كه این‌قدر مردم ایران و به‌خصوص رهبر معظم انقلاب به این شهید عنایت دارند.

خداوند دست گره‌گشایی به او داده بود. هر مستمند و هر سائلی كه به ایشان مراجعه می‌كرد، دست خالی برنمی‌گشت. ایشان یك مركز خیریه‌ای داشت كه از طریق آن به صورت گمنام و پنهانی به نیازمندان كمك می‌كرد. كسانی می‌آمدند و وام می‌خواستند، مسكن می‌خواستند، جهیزیه می‌خواستند، به مادرم می‌گفتند و حاج حسن آقا از این طریق به آنان كمك می‌كرد. افرادی پس از شهادت ایشان به من مراجعه كردند و از رسیدگی‌ها و دستگیری‌های حاج حسن آقا برایم گفتند.



در كارهای خیر همیشه پیش‌قدم بود. مبلغی پول را در یك صندوق قرض‌الحسنه گذاشته بود و از آن طریق به افرادی كه به وام احتیاج داشتند، كمك می‌كرد. بسیار اتفاق می‌افتاد كه كسانی وام دریافت می‌كردند، اما اقساط آن را پرداخت نمی‌كردند. حاج حسن آقا به جای این‌كه ناراحت شود، به من می‌گفت خب حتماً پول ندارند كه بدهند. آن‌قدر این اتفاق می‌افتاد تا آن پول تمام می‌شد و ایشان جایش پول دیگری می‌گذاشت و این كارِ همیشگی ایشان بود. در جمع دوستان و خانواده هم به تعظیم شعائر اهل بیت علیه‌السلام بسیار اهتمام داشت.

یكی از عوامل موفقیت حاج حسن آقا، جدیت توأم با انگیزه‌های الهی ایشان بود. در طول مسیر به ثمر رساندن پروژه‌ها، بارها با مشكلاتی جدی روبه‌رو می‌شد؛ مشكلات سختی كه بنده و همكارانش خیلی كم سراغ داشتیم افرادی را كه با این قبیل مشكلات مواجه شوند. ایشان اما با توكلی كه داشت و با روحیه‌ا‌ی قوی این مشكلات را حل می‌كرد و مسیرش را ادامه می‌داد.

به نظر شما چه مؤلفه‌ای در روحیه‌ی ایشان وجود داشت كه رهبر انقلاب در دیدار با خانواده‌ی شهید گفتند عطش شهید طهرانی مقدم خیلی زیاد بود و گاهی جلوی آن را می‌گرفتند؟
حاج حسن آقا افكار بلند و استراتژیكی داشت و این ناشی از اعتقادات و باورهایی بود كه از نفس گرم حضرت امام و رهبر معظم انقلاب به او رسیده بود. فكر بلندی داشت. می‌گفت ما باید در مقابل دشمن آن‌چنان مجهز باشیم كه حق این آیه را ادا كنیم: «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن ربَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ»(1) معتقد بود كه ما باید در مقابل دشمن آن‌چنان دستمان پر و آتشین و آهنین باشد كه این ترس همیشه در دل دشمنان ما باشد تا جرأت تهدید و مقابله با ما را نداشته باشند. به همین دلیل هم دنبال این بود كه هر مقداری كه دنیا در فناوری نظامی و تجهیزات دفاعی پیشرفت می‌كند، ایشان یك قدم جلوتر باشد. به همین دلیل هیچ‌گاه آرام نبود و به وضع موجود راضی نمی‌شد.

حضور حضرت آقا در مراسم تشییع شهدای این حادثه و صدور پیام تسلیت و سر زدن به منزل شهید طهرانی مقدم، حكایت از اهمیت جایگاه این شهید دارد. شما در هر دو برنامه حضور داشتید. برای ما از نحوه‌ی مواجهه‌ی ایشان با خانواده‌ی شهید بگویید.
حضرت آقا در مراسم تشییع شهدا، از بنده درباره‌ی والدینم پرسیدند كه به ایشان گفتم، پدر ما سال‌ها است كه از دنیا رفته و مادر ما هم حالشان مساعد نبود و نتوانستند در این مراسم حاضر شوند. ایشان هم فرمودند «سلام مخصوص من را به مادرت برسان و من از خدا می‌خواهم به ایشان صبر و سكینه عنایت كند.» این پیغام ایشان برای مادر ما و دل خانواده‌ی شهید، بسیار سكینه‌آور و آرام‌بخش بود.

حضرت آقا علاوه بر این‌كه در مراسم تشییع تشریف آوردند و پیام تسلیت صادر فرمودند كه غیر از تسلای خاطر بازماندگان، برای همسنگران شهید هم راهگشا بود، محبت كردند و قدم بر چشمان ما گذاشتند و در منزل شهید حضور پیدا كردند و اسباب دلگرمی خانواده‌ی ایشان را فراهم كردند. دیدار با حضرت آقا بسیار صمیمانه و روحانی بود. ایشان ضمن احوال‌پرسی از خانواده‌ی شهید، از شرایط همسر و فرزندان سؤالاتی پرسیدند كه همسر برادرم پاسخ گفتند و فرزندانشان را هم معرفی كردند و درباره‌ی وضعیت آنان توضیحاتی دادند. سپس حضرت آقا درباره‌ی حسن آقا فرمودند كه من این شهید را بیش از بیست‌و‌پنج سال است كه می‌شناسم و از روحیه‌ی تعالی‌جو و فعالیت‌های او كاملاً اطلاع داشتم و با او مأنوس بودم و در واقع رفیق بودم.



حضرت آقا آن شب به بازدید سال گذشته‌شان از دستاوردهای جهاد خودكفایی سپاه و فعالیت‌های برادرم و همكارانش در این مركز اشاره كردند و دو نكته‌‌ی مهم را مورد توجه قرار دادند؛ اول این‌كه دستاوردهای شهید طهرانی مقدم را بسیار عالی ارزیابی كردند. دوم این‌كه فرمودند: شهید طهرانی مقدم جمعی از افراد نخبه و باتقوا را فراهم كرده و وارد این عرصه كرده بود. البته حضرت آقا در پیام تسلیتشان هم به این نكته اشاره كردند كه این جمعی كه ایشان در مجموعه‌ی جهاد خودكفایی سپاه جمع‌آوری كرده بود، توانایی ادامه‌ی راه این شهید را دارند.



در پایان دیدار هم حضرت آقا به حرف‌های خانواده‌ی ایشان به‌دقت گوش دادند و برای خانواده‌ی شهید طلب صبر و اجر كردند. البته حضرت آقا یك بار هم پیش از شهادت شهید طهرانی مقدم با خانواده‌ی ایشان دیدار داشتند. یكی از فرزندان خردسال حاج حسن آقا كه آن زمان حدود 4 سال داشت، یك نقاشی ‌كشیده بود و ‌گفته بود كه من می‌خواهم این نقاشی را به آقا هدیه كنم. نقاشی را به صندوق پست ‌انداخته بود و اتفاقاً نقاشی از طریقی به دست حضرت آقا ‌رسیده بود. ایشان هم با دیدن نقاشی خواستند این بچه و خانواده‌ی او را ببینند. حضرت آقا فهمیده بودند كه نقاشی برای فرزند حاج حسن آقا است. بالاخره خانواده‌ی شهید و مادر ما به همراه این بچه در جلسه‌ای خدمت رهبر معظم انقلاب ‌رسیدند و حضرت آقا این بچه را بغل ‌گرفتند و او را مورد تفقد قرار ‌دادند و سراغ حاج حسن آقا را هم ‌گرفتند كه خانواده پاسخ دادند ایشان در مأموریت است.

آیا خاطره‌ی خاصی از ارتباط رهبر معظم انقلاب و شهید طهرانی مقدم به یاد دارید؟
یك خاطره‌ای كه در ذهنم مانده، راجع به بازدیدی است كه رهبر معظم انقلاب از مجموعه‌ی تشكیلات جهاد خودكفایی سپاه داشتند كه زیر نظر حاج حسن آقا اداره می‌شد. یك روز جمعه‌ای در سال گذشته ایشان تصمیم به بازدید از این مجموعه گرفتند. در این بازدید حضرت آقا دستی بر شانه‌ی این شهید گذاشتند و فرمودند: «تاكنون هر قولی را كه حاج حسن آقا به ما داد، وفا كرد.» من در آن‌جا یاد این آیه‌ی شریفه افتادم كه «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً»(2) و واقعاً این نكته برای ما و دوستان هم‌رزمش خیلی جالب بود كه حاج حسن آقا پروژه‌های بزرگ دفاعی و نظامی را در زمان‌بندی بسیار دقیق و به نحو احسن به انجام می‌رساند و به تعهد و قولش عمل می‌كرد.



خاطره‌ی دیگر كه من از خود حاج حسن آقا شنیدم، از دوران دفاع مقدس بود. رهبر معظم انقلاب در دوره‌ی ریاست‌جمهوری خود به جبهه تشریف آورده بودند و از فعالیت‌های توپخانه‌ی سپاه هم بازدید كردند كه تحت نظر شهید طهرانی مقدم بود. حاج حسن آقا به من می‌گفت آن‌جا به حضرت آقا گفتم: «چون شما شیعه‌ی واقعی مولا امیرالمؤمنین هستی و مَشتی(3) هستی، ما شما را دوستت داریم.» حاج حسن آقا می‌گفت آقا فقط خندیدند و چیزی نگفتند، اما این صحبت حاج حسن آقا در ذهن همه‌ی همرزمان ایشان كه در آن‌جا حاضر بودند، مانده است.