به گزارش مشرق، ششم محرم الحرام بنابر روایات معتبر سالروز شهادت حضرت یحیی بن زکریا است؛ پیامبری که همانند سید و سالار شهیدان سر از تن وی جدا کردند و بر اساس آیات قرآن زندگی ایشان شباهت زیادی به زندگی پسرخاله وی حضرت عیسی (ع) دارد.

زندگی نامه اجمالی حضرت یحیی(ع)

حضرت زکریا(ع)با بانویی به نام ایشاع (یا حنانه) خاله حضرت مریم(ع)ازدواج كرد. سالها گذشت و هر دو به سن پیری رسیدند ولی دارای فرزند نشدند. سرانجام زكریا(ع)در كنار محراب مریم(ع)غذاها و میوه‎های بهشتی دید، دریافت كه باید امیدوار به خدا بود، با این كه ۱۲۰ سال از عمرش گذشته بود و همسرش ۹۸ سال داشت، ازدرگاه خداوند تقاضای داشتن فرزند كرد. سرانجام فرشتگان به اوبشارت دادند كه خداوند پسری به نام یحیی(ع)به تو عطا خواهد كرد، و چنین نامی تاكنون كسی نداشته است.

نبوت و کتاب حضرت یحیی(ع)

حضرت یحیی (ع)در کودکی به مقام نبوت رسید، و خداوند در همین سن آن چنان او را از عقل و درایت و هوش برخوردار نمود كه شایستگی مقام نبوت را پیدا كرد.
مقام یحیی(ع)در پیشگاه خداوند آن چنان در سطح بالایی است كه خداوند می‎فرماید: «وَ سَلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ یمُوتُ وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیا؛ و سلام بر او آن روز كه تولد یافت، و آن روز كه می‎میرد، و آن روز كه زنده و برانگیخته می‎شود.»
از امتیازات حضرت یحیی (ع)این كه: خداوند او را به عنوان تصدیق كننده نبوت حضرت مسیح (ع)و به عنوان رهبر، و بسیار عفیف و پرهیزكار و پیامبری از صالحان، معرفی می‎كند.
گر چه از ظاهر آیه ۱۲ سوره مریم استفاده می‎شود كه او دارای کتاب مستقل بوده، ولی منظور از كتاب در این آیه، همان تورات است. او مروج آیین موسی(ع)بود، وقتی كه عیسی(ع)به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد، و مروج آیین حضرت مسیح(ع)گردید. حضرت یحیی(ع)سه سال یا شش ماه از حضرت عیسی(ع)بزرگتر بود.

شباهت عیسی (ع)و یحیی (ع)

حضرت یحیی(ع)و حضرت مسیح(ع)نسبت به هم شباهتهایی در امور زیر داشتند:

زهد و پارسایی فوق العاده. ترك ازدواج،‌ كه آنها براثر شرایط خاص زندگی برای تبلیغ احکام الهی مجبور به سفرهایی بودند و ناچار مجرد زندگی می‎كردند.
تولد اعجاز آمیز، كه یحیی در سنین پیری پدر و مادر، از آنها به دنیا آمد، و عیسی(ع)بدون پدر متولد شد.
یحیی و عیسی، با همدیگر خویشاوندی نزدیك داشتند (یحیی پسر خاله حضرت مریم(ع) مادر عیسی(ع)بود.) شباهت دیگر این كه هر دو در كودكی به مقام نبوت رسیدند. یحیی و عیسی(ع)با همدیگر الفت و انس خاصی داشتند، و هم چون دو برادر عرفانی، ارتباط تنگاتنگی در میانشان بود؛ تا آن جا كه در روایت آمده:
مدتی پس از فوت حضرت یحیی(ع) ، حضرت عیسی(ع)كه از فراق او دلتنگ شده بود، كنار قبر یحیی (ع)آمد و از درگاه خدا خواست تا یحیی(ع)را زنده كند.
دعایش به اجابت رسید، یحیی(ع)زنده شد و از میان قبر بیرون آمد و به عیسی (ع)گفت:
«از من چه می‎خواهی؟»عیسی (ع)گفت: «اُرید ان تؤبسنی كما كنتُ فی الدنیا؛ می‎خواهم با من انس و الفت بگیری همان گونه كه در دنیا با هم مأنوس بودیم.»
یحیی(ع)گفت: «ای عیسی! هنوز از مرارت و سختی مرگ، آرامش نیافته‎ام، می‎خواهی مرا به دنیا برگردانی! تا بار دیگر به سختی مرگ مبتلا شوم.» این را گفت و سپس به قبر خود بازگشت.

در روایات معراج آمده، پیامبر اسلام فرمود: در شب معراج هنگام سیر در آسمانها، وقتی كه به آسمان دوم رسیدم، ناگاه دو مرد شبیه هم را دیدم، به جبرئیل گفتم: اینها كیستند؟ گفت: «دو پسرخاله همدیگر، یحیی و عیسی(ع)هستند.» بر آنها سلام كردم، و آنها بر من سلام كردند، برای آنها از درگاه خدا طلب آمرزش كردم، آنها نیز برای من طلب آمرزش نمودند، و به من گفتند: «مرحباً بالاَخِ الصالح و النبی الصالح؛ آفرین بر برادر شایسته و پیغمبر شایسته.»
از شباهتهای یحیی(ع)با عیسی(ع)این كه یحیی(ع)را طاغوت زمانش كشت و سرش را از بدنش جدا كرد. در مورد حضرت مسیح(ع)نیز طاغوتیان زمان می‎خواستند او را به دار آویزان كنند، كه اشتباهی رخ داد و شخص دیگری را به جای عیسی(ع)كشتند، و عیسی(ع)به سوی آسمانها صعود نمود.

پیامبری حضرت یحیی (ع)در خردسالی

در آیه ۱۲ سوره مریم می‎خوانیم؛ خداوند می‎فرماید:

«یا یحْیى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّهٍ وَ آتَیناهُ الْحُكْمَ صَبِیا؛ ای یحیی! كتاب (خدا) را با قوت بگیر و ما فرمان نبوت را در كودكی به او دادیم.»
حضرت زکریا(ع)وقتی كه به شهادت رسید، حضرت یحیی(ع)خردسال بود، مقام نبوت به او رسید. و این از امتیازات حضرت یحیی (ع)است كه نخستین پیامبری بود كه در كودكی به پیامبری رسید. درست است كه دوران شكوفایی عقل انسان معمولاً حد و مرز خاصی دارد، ولی می‎دانیم كه همیشه در میان انسانها افراد استثنایی وجود دارند. چه مانعی دارد كه خداوند در شرایط خاصی، بعضی ازپیامبران یا امامان ـ علیهم السلام ـ را در همان خردسالی، شایسته مقامات عالی كند.

مبارزه حضرت یحیی با ازدواج نامشروع


نام حضرت یحیی در سوره‌های آل عمران، انعام، مریم و انبیأ، مجموعاً 5 بار آمده است. 

حضرت یحیی‌(علیه السلام) در سوره آل عمران به «حَصور» توصیف شده است. حَصور از حصر به معنی كسی است كه از جهتی در محاصره است و طبق روایات به معنی خوداری كننده از ازدواج است. حَصور كسی است كه غریزه‌ها و هوس‌های دنیایی را ترك گفته است(مرحله عالی زهد).

صفات و ویژگی‌های مشترك حضرت یحیی‌(علیه السلام) و حضرت عیسی‌(علیه السلام) عبارت است از: زهد فوق‌العاده، ترك ازدواج، تولد اعجاز آمیز، نسب بسیار نزدیك.

خداوند در آیات 12و 13و 14و 15 سوره مریم در مورد حضرت یحیی(علیه السلام) می‌فرماید:

«یا یحیی خُذِ الكتاب‌َ بقوّة‌؛ ای یحیی، كتاب [تورات] را با قوّت و قدرت بگیر‌.»

«و آتیناه الحُكم‌َ صبیا؛ ما فرمان نبوّت و عقل و هوش و درایت را در كودكی به او دادیم‌.»

حضرت یحیی‌ و حضرت عیسی‌ هر دو در كودكی به مقام نبوّت رسیدند و مفهوم اسم آنها به معنی زنده می‌باشد.

«و حناناً من لَدُنا و زكاة؛ با لطف خاص خود به او رحمت و مهربانی و پاكی و پارسایی دادیم.»

«و كان‌َ تَقیا؛ او پرهیزگار بود.»

«وَ براً بوالدیهِ؛ او را نسبت به پدر و مادرش خوشرفتار و نیكوكار و پر محبّت قرار دادیم.»

«وَ لَم‌ْ یكن‌ْ جباراً عصیاً؛ او مردی ستمگر و معصیت‌كار و آلوده به گناه نبود.»

به خاطر این صفات (رحمت و محبت نسبت به بندگان، پرهیزگار بودن، خوش رفتار و نیكوكار بودن نسبت به پدر و مادر و …) است كه خداوند در مورد حضرت یحیی‌(علیه السلام) می‌فرماید:

«سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا؛ سلام بر او در روزی كه به دنیا آمد، روزی كه می‌میرد و روزی كه زنده برانگیخته می‌شود .»

سه روز مشكل و سرنوشت‌ساز در زندگی انسان عبارت است از:

1. روزگار گام نهادن به این دنیا، یوْم‌َ وُلِدَ .

2. روز مرگ و انتقال به جهان آخرت، یوم‌َ یموت .‌

3. روز برانگیخته شدن در جهان دیگر، یوْم‌َ یبعث‌ُ حی .

یكی دیگر از شباهت‌های حضرت یحیی و حضرت عیسی درود فرستادن خداوند به آنها در مراحل سه‌گانه زندگی است.

همچنان كه قرآن در مورد حضرت عیسی(علیه السلام) نیز، از زبان خود ایشان فرموده است:

«سلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم بعث حی»

حضرت یحیی‌ و حضرت عیسی‌ هر دو در كودكی به مقام نبوّت رسیدند و مفهوم اسم آنها به معنی زنده می‌باشد.

امام حسین‌(علیه السلام) و حضرت عیسی‌(علیه السلام) نیز جهات مشتركی داشته‌اند، امام سجاد(علیه السلام) می‌فرماید:

«ما همراه امام حسین‌(علیه السلام) به سوی كربلا بیرون آمدیم، امام، در هر مكانی وارد می‌شدند و یا از آن كوچ می‌كردند، یادی از حضرت یحیی(علیه السلام) و قتل او می‌نمودند و می‌فرمودند: «در بی‌ارزشی دنیا نزد خدا همین بس كه سر یحیی بن زكریا را به عنوان هدیه به سوی فرد بی‌عفتی از بی‌عفت‌های بنی‌اسرائیل بردند.»

شهادت امام حسین‌(علیه السلام) نیز از جهاتی همانند شهادت حضرت یحیی‌(علیه السلام) و مدت حمل هر دوی آنها نیز شش ماه بوده است.


ماجرای شهادت جانسوز حضرت یحیی(ع)

دربیت المقدس پادشاهی هوسباز به نام «هیرودیس» (یا هردوش) بود، كه از طرف قیاصرهروم در آن جا فرمانروایی می‎كرد، برادرش بهنام دختری به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن كهفیلبوس از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج كرد.

هیرودیس شاه هوسباز، عاشق دختر هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به طوری كه زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود، از این رو تصمیم گرفت با او كه برادر زاده، و دختر همسرش بود، ازدواج كند. این خبر به پیامبر خدا حضرت یحیی(ع)رسید، آن حضرت با صراحت اعلام كرد كه این ازدواج برخلاف دستورات تورات است وحرام می‎باشد.

 سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید، او كینه یحیی(ع)را به دل گرفت، چرا كه او را بزرگترین مانع بر سر راه هوسهای خود می‎دانست و تصمیم گرفت در یك فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد.
ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او شاه هوسران را شیفته‎اش كرد به طوری كه هیرود یا آن چنان در شاه نفوذ كرد، كه شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه كه قطعاً انجام خواهد یافت.»
هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی(ع)را نمی‎خواهم، زیرا او نام من و تو را بر سر زبانها انداخته و همه مردم را به عیب جویی ما مشغول نموده است.
در سالروز جشن تولد هیرودیس پادشاه فلسطین طبق پاره‎ای از روایات،یحیی بن زکریا(ع)در محراب عبادت درمسجد بیت المقدس به سر می‎برد، مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر كرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همان جا فرمان داد سر از بدن او جدا كردند و سر بریده‎اش را در میان طشت طلا نهادند و آن گاه كه هیرودیا تسلیم هوسهای شاه گردید، سر بریده یحیی(ع)به سخن آمد و در همان حال نهی از منكر كرد و خطاب به شاه فرمود: «یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لكُ هذه؛ آی شخص از خدا بترس این زن بر تو حرام است.» به این ترتیب حضرت یحیی(ع)مظلومانه به شهادت رسید.

دلیل شباهت شهادت حضرت یحیی به امام حسین(ع)

امام مهدی(عج) اولین آیه سوره حضرت مریم را به امام حسین(ع) تاویل نموده است؛

سعد بن عبدالله قمی گوید: به امام عصر عرض کردم: ای فرزند رسول خدا تاویل آیه کهیعص چیست؟ فرمود: "هذه الحروف من انباء الغیب، اطلع الله علینها عبده زکریا، ثم قصها علی محمد و ذلک ان زکریا سال ربه ان یعلمه اسماء الخمسه فاهبط علیه جبرئیل فعلمه ایاها.."

این حروف از اخبار غیبی است که خداوند زکریا را از آن مطلع کرده و بعد از آن داستان آن را به حضرت محمد(ص) باز گفته است.

داستان از این قرار است که زکریا از پروردگارش درخواست کرد که اسماء خمسه طیبه را به وی بیاموزد؛ خداوند متعال جبرئیل را بر او فرستاد و آن اسامی پاک را به او تعلیم داد.

زکریا چون نام های محمد، علی، فاطمه و حسن(ع) را یاد می کرد اندوهش برطرف می شد و گرفتاریش از بین می رفت و چون حسین را یاد می کرد بغض و غصه گلویش را می گرفت و می گریست و مبهوت می شد.

روزی گفت: بارالها چرا وقتی آن چهار نفر را یاد می کنم آرامش می یابم و اندوهم برطرف می شود اما وقتی حسین را یاد می کنم اشکم جاری می شود و ناله ام بلند می شود؟

خدای تعالی او را از این داستان آگاه کرد و فرمود:"کهیعص" ؛ "کاف" اسم کربلا و "ها" رمز شهادت عترت طاهره است و "یا" نام یزید قاتل حسین و "عین" اشاره به عطش و "صاد" نشان صبر او است.

زکریا چون ای مطلب را شنید نالان و غمگین شد و تا سه روز از عبادتگاهش بیرون نیامد و به کسی اجازه نداد نزد او بیاید و گریه و ناله سر داد و چنین نوحه گفت: بارالها از مصیبتی که برای فرزند بهترین خلایق خود تقدیر کرده ای دردمندم.

خدایا آیا این مصیبت را بر آستانه او نازل می کنی؟ آیا جامه این مصیبت را بر تن علی و فاطمه می پوشانی؟ آیا این غم را بر ساحت آنان فرود می آوری؟

بعد از آن گفت: بارالها فرزندی به من عطا کن تا در پیری چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصی من قرارده ؛ آنگاه مرا دردمند او گردان؛ همچنان که حبیبت محمد را دردمند فرزندش گرداندی!

خداوند حضرت یحیی را به او بخشید و او را دردمند وی ساخت؛ لذا بین امام حسین و حضرت یحیی نیز شباهت هایی وجود دارد و نحوه شهادت هم شبیه همدیگر است یعنی شقی ترین فرد سر مقدس آنان را از تن جدا نمود و برای فرد ناپاکی هدیه فرستاد و او نیز سر مقدس را داخل طشت طلا گذاشت.

منابع:

قرآن

تفسیر نمونه، ج‌2و‌13 .

تبیان

مجله بشارت، ش 63، زهرا سادات جلالی نوش آبادی‌ .