مرحوم علامه طهرانی می گوید: جهنّم محلّ صُدور و ورود قبائح است، و هر کس به هر مقدار از زشتی ها با خود داشته باشد، در صورتی که در مراحل و منازل بین راه تا قیامت پاک نشود باید با آتش قرین و توأم باشد.

به گزارش مشرق؛ مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه در جلد دهم کتاب معاد شناسى (که به اعراف، بهشت و جهنم اختصاص دارد) در قسمتی از مباحث چنین می نویسد: از مجموع آنچه گفته شد، به دست مى‏ آید که جهنّم محلّ صُدور و ورود قبائح است، و هر کس به هر مقدار و به هر صورت از زشتی ها، چه در مرحله عقائد، و چه در مرحله ملکات و اخلاق و صفات، و چه در مرحله اعمال و رفتار، و حتّى در مرحله مجرّدِ نیّت و خواسته‏ هاى درونى؛ اگر با خود قبح و زشتى و شرک و عناد و کجروى و انحراف از حقّ داشته باشد، در صورتی که در مراحل و منازل بین راه تا قیامت، از مصائب دنیویّه، و سکرات مرگ، و عذاب قبر، و روز رستاخیز، و توبه و شفاعت، و غیرها پاک نشود باید با آتش قرین و توأم باشد. و لذا درهاى جهنّم هر کدام نمایشگر یک نوع انحراف و تعدّى در یکى از این مراحل است‏.

جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است‏

ایشان در ادامه جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است‏ را چنین بیان می کند: و مجلسى رضوان الله علیه از کتاب «فضائل» شاذان، و از کتاب‏ «روضه» با اسناد خود مرفوعاً از عبد الله بن مسعود، از حضرت رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم روایت مى ‏کند در ضمن حدیث معراج که: من دیدم بر سر درهاى جهنّم نوشته بود بدین طریق که:
عَلَى البابِ الاوَّلِ ثلاثُ کَلماتٍ: مَنْ رَجا اللَهَ سَعِدَ. وَ مَن خافَ اللَهَ أَمِنَ. و الهالِکُ الْمَغرورُ مَن رَجا غَیرَ اللَهِ، و خَافَ سِوَاه.
«بر سر در اوّل سه جمله نوشته بود: آنکه امید به خدا دارد پیروز است. و آنکه از خدا بترسد در امان است. و آنکه امید به غیر خدا دارد و از غیر او مى ‏ترسد، شخص مغرور و در هلاکت است.»

وَ عَلى الباب الثَّانى: مَن أَرادَ أَنْ لا یَکونَ عُریانًا یَومَ القیامَةِ فَلیَکْسِ الْجُلودَ العَارِیةَ فِى الدُّنیا. مَنْ أَرادَ أَنْ لا یَکونَ عَطشانًا یَومَ الْقِیامَةِ فَلیَسْقِ العِطَاشَ فى الدُّنیَا. مَن أَرَادَ أَنْ لَا یَکونَ یَومَ القیامَةِ جائعًا فَلیُطعِمِ الْبُطُونَ الجائِعَةَ فِى الدُّنْیَا.

«و بر سر در دوّم نوشته بود: هر کس مى‏خواهد در روز قیامت برهنه و عریان نباشد باید بدن هاى عریان و برهنه مستمندان را در دنیا لباس بپوشاند. و هر کس مى‏خواهد در روز قیامت عطشان و تشنه نباشد باید مردم تشنه را در دنیا آب دهد. و هر کس مى‏خواهد در روز قیامت گرسنه نباشد باید شکم هاى گرسنه را در دنیا طعام دهد.»

وَ عَلَى البابِ الثَّالثِ مکتُوبٌ: لَعَنَ اللَهُ الْکَاذِبِینَ. لَعَنَ اللَهُ الْبَاخِلِینَ. لَعَنَ اللَهُ الظَّالِمِینَ.

«و بر سر در سوّم نوشته بود: خداوند لعنت کند دروغگویان را. خداوند لعنت کند بخیلان را. خداوند لعنت کند ستمگران را.»

وَ عَلَى البابِ الرَّابع مکتُوبٌ ثلاثُ کَلِمَاتٍ: أَذَلَّ اللَهُ مَن أَهانَ الإسلامَ. أَذَلَّ اللَهُ مَن أَهانَ أَهلَ البَیتِ. أَذَلَّ اللَهُ مَنْ أَعانَ الظَّالِمِینَ عَلَى ظُلمِهِم لِلمَخْلُوقِینَ.

«و بر سر در چهارم سه جمله نوشته بود: خداوند ذلیل کند هر که به اسلام اهانت کند و آن را کوچک و سبک بشمارد. خداوند ذلیل کند هر که به اهل بیت اهانت کند و آنان را کوچک و سبک بشمارد. خداوند ذلیل کند هر که ستمکاران را در ستمى که به مخلوقان خدا مى‏ کنند کمک دهد و یارى رساند.»

وَ عَلَى البَابِ الخامسِ مکتُوبٌ ثلاثُ کَلِمَاتٍ: لَا تَتَّبِعُوا الهَوَى فَالهَوى یُخَالِفُ الإیمانَ. وَ لَا تُکْثِرْ مَنطقَکَ فِیما لَا یَعْنِیکَ فَتَسقُطَ مِنْ رَحمَةِ اللَهِ. وَ لَا تَکُنْ عَونًا لِلظَّالِمِینَ.

«و بر سر در پنجم سه جمله نوشته بود: از هوى و خواهش ‏هاى نفسانى خود پیروى مکنید، زیرا که هواى نفس مخالف ایمان است. و گفتارت را در امور بى فائده و بدون غرض به درازا مکشان، زیرا که از رحمت خدا دور مى‏افتى. و هیچ گاه یار و یاور ظالمان مباش.»

وَ عَلَى البَابِ السَّادِسِ مکتُوبٌ: أَنَا حَرَامٌ عَلَى الْمُجْتَهِدِینَ. أَنَا حَرَامٌ عَلَى الْمُتَصَدِّقِینَ. أَنَا حَرَامٌ عَلَى الصَّآئِمِینَ.

«و بر سر در ششم نوشته بود: من بر کوشش کنندگان و جهادگران در راه خدا حرام هستم. من بر صدقه دهندگان حرام هستم. من بر روزه گیران حرام هستم.»

وَ عَلَى البابِ السَّابِعِ مکتُوبٌ ثلاثُ کَلِمَاتٍ: حاسِبُوا نُفُوسَکُمْ قَبلَ أَنْ تُحَاسَبُوا. وَ وَ بِّخُوا نُفُوسَکُمْ قَبلَ أَنْ تُوَبَّخُوا. وَ ادعُوا اللَهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبلَ أَنْ تَرِدُوا عَلَیهِ وَ لَا تَقدِرُوا عَلَى ذَلِکَ.

«و بر سر در هفتم سه جمله نوشته بود: از نفوس خود حساب گیرید پیش از آنکه از شما حساب گیرند. و نفوس خود را ملامت و توبیخ کنید پیش از آنکه ملامت و توبیخ شوید. و خداوند عزّ و جلّ را بخوانید پیش از آنکه بر او وارد شوید و دیگر قدرت و تمکّن از خواندن او را نداشته باشید.»

 عذاب قاتلان امام حسین علیه السّلام، و تابعین آنان‏

علامه طهرانی این بحث را با روایتى درباره عذاب قاتلان حسین علیه السّلام و اولاد آنها از بنى امیّه لعنهم اللهُ جمیعاً، به پایان مى‏برد:

در «تفسیر فرات بن إبراهیم» از ابن عبّاس، از أمیر المؤمنین علیه السّلام روایت مى ‏کند که: روزى رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم بر حضرت فاطمه سلام الله علیها وارد شدند و ایشان را محزون و مهموم یافتند- و در اینجا رسول الله حدیثى را درباره احوال قیامت مفصّلًا ذکر مى‏ کنند، تا مى ‏رسند به اینجا که:
اى فاطمه! تو مى‏گوئى: یا رَبِّ! أَرِنى الحسنَ و الحُسَینَ. فَیَأْتیَانِکِ و أَودَاجُ الحُسَینِ تَشْخَبُ دَمًا وَ هُوَ یَقُولُ: یا رَبِّ! خُذْ لِىَ الیَومَ حَقِّى مِمَّنْ ظَلَ مَنِى.»

«اى پروردگار من! حسن و حسین را به من بنمایان. و در اینصورت آن دو به سوى تو مى ‏آیند در حالی که از رگ هاى گردن حسین خون تازه جارى است، و او مى ‏گوید: اى پروردگار من! حقّ مرا از آنان که به من ستم کرده‏ اند، در امروز براى من بگیر.»

و در این حال خداوند جلیل به غضب در مى‏ آید، و از غضب او جهنّم به غضب در مى ‏آید، و فرشتگان جمیعاً به غضب در مى ‏آیند، و سپس جهنّم ناگهان شعله اى مى‏کشد و زفیرى و صدائى مى ‏زند. در این حال فوجى از ملائکه غضب از جهنّم بیرون مى‏ آیند و یکایک از قاتلان حسین، پسرانشان و پسران پسرانشان را از میان گروه ‏ها و جمعیّت ها جدا مى ‏کنند، و آنها مى‏گویند: بار پروردگارا! ما در روز عاشوراء حاضر نبوده‏ایم و در قتل حسین شرکت نکرده‏ایم! خداوند به زَبانیه جهنّم مى‏ گوید: آنان را از نشانه ‏ها و علائم چهره هایشان بگیرید: به چشمان أزرَقى رنگ و چهره‏هاى سیاه! و بگیرید آنها را از زلف هاى پیشانى آنها و بیندازید در درک اسفل از آتش دوزخ! زیرا که آنها بر دوستان و موالیان حسین شدیدتر و سخت تر بودند از آنان که با خود حسین محاربه کردند و او را کشتند. و در این حال صداى شهقه آنها در جهنّم شنیده مى‏شود- الحدیثَ.

عذاب دشمنان أهل بیت، و قاتلان امام حسین علیه السّلام‏

ایشان در مقالی دیگر می افزاید: و در «عیون» با اسناد متّصل خود از حضرت رضا علیه السّلام روایت مى ‏کند که: قالَ رسولُ اللَهِ صَلَّى اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ: الوَیلُ لِظَالِمِى أَهلِ بَیتِى؛ کَأَنِّى بِهِم غَدًا مَعَ المُنَافِقِینَ فِى الدَّرْکِ الاسفَلِ مِنَ النَّار.

«واى بر ستمگران به اهل بیت من؛ گویا مى ‏بینم آنان را که فرداى قیامت، با منافقان در دَرک و طبقه پائین ترینِ آتش مى‏باشند.»

و نیز در «عیون» با همین سند، روایت کرده است که رسول الله گفته‏ اند: کشنده حسین در تابوت و صندوقى از آتش است، و عذاب او به تنهائى به قدر نصف عذاب اهل دنیاست. دست‏ ها و پاهاى او را به زنجیرهائى از آتش بسته ‏اند؛ پس آن صندوق را در آتش واژگون مى ‏کنند تا در قعر جهنّم مى ‏افتد. و او بوى عَفِنى دارد که تمام جهنّمیان از بدى بوى او به پروردگارشان پناه مى ‏برند. و او در آنجا مخلّد و جاودان، عذاب ألیم را مى‏چشد با جمیع کسانى که در کشتن حسین با او همدست و همداستان بوده، و او را بر کشتن حسین ولایت داده ‏اند. هر چه پوست بدن آنها بسوزد و پخته شود خداوند پوست دیگرى مى ‏آفریند تا عذاب درد آور را بچشند، و یک ساعت هم آن عذاب سبک نخواهد شد، و از حمیم دوزخ مى ‏نوشند؛ پس واى بر آنان از عذاب خدا در آتش.

و در تفسیر منسوب به حضرت عسکرى علیه السّلام است که: کسانى که راضى به کشتن حسین علیه السّلام بوده و هستند همگى شریک در قتل او هستند. کشندگان حسین و کمک کاران و امر کنندگان و پیروان آنها، از دین خدا برى هستند.

و خداوند فرشتگان مقرّب خود را امر مى کند که اشک ‏هائى را که در قتل حسین از چشم‏ ها ریخته است بردارند و به پاسداران و خزّان بهشت بدهند، تا آن را با آب حیوان یعنى آب زندگى مخلوط و ممزوج کنند تا شیرینى آن آب زیاده شود.

و آن فرشتگان آن اشک‏ ها را در هاویه دوزخ بریزند و با حمیم آن و صدید آن و غسّاق آن و غسلین آن ممزوج کنند تا شدّت حرارت آنها و بزرگى عذاب آنها هزار مرتبه مضاعف شود، و بر آنان که از اعداء آل محمّد به هاویه انتقال مى‏یابند، عذابْ شدید و سخت گردد.


منبع:مهرج