به گزارش مشرق به نقل از جهان نيوز، روز دوشنبه در اقدامي هماهنگ رسانه هاي آمريکايي و انگليسي و صهيونيستي (بي بي سي، راديو فردا، اشپيگل، گاردين، نيويورک تايمز و...) بي آن که سندي را ارائه دهند از قول سايت ويکي ليکس مطالبي را به عنوان اسناد محرمانه مربوط به سفارتخانه هاي آمريکا در منطقه خاورميانه منتشر کردند! سپس براي تحريک کنجکاوي و هيجان بيشتر اعلام شد ويکي ليکس مسدود شده و رابرت گيبس سخنگوي کاخ سفيد اعلام کرد «ما افشاي اسناد محرمانه جديد در ويکي ليکس را به شديدترين وجه محکوم مي کنيم.
اينگونه برملا کردن اسناد، ديپلمات ها و کارشناسان اطلاعاتي ما و همکاران ايالات در سراسر جهان را در خطر مي اندازد.» به عبارت ديگر گيبس تلاش مي کرد بر سنديت و محرمانه بودن مطالب منتشره اصرار کند! در عين حال سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي نيز مانند «يک مقام ارشد دولت اسرائيل که با خبرگزاري فرانسه گفت وگو مي کرد»، ادعا کرد: «اسناد افشا شده تاييد مي کند همه خاورميانه از چشم انداز يک ايران هسته اي در هراس است»!
در واقع در اين سناريو تلاش شده بود پروژه صهيونيست ها و آمريکا مبني بر اينکه فناوري هسته اي ايران نه صرفا نگراني «واشنگتن -تل آويو» بلکه مسئله کشورهاي منطقه است پررنگ شود و از سوي ديگر با توجه به برخي قرائن- نظير سفر نخست وزير لبنان به تهران که از نزديکي بيشتر کشورهاي منطقه و تمرکز و توجه بيشتر خاورميانه اسلامي روي تهديد رژيم اشغالگر صهيونيست حکايت مي کند - مجددا نگاهها را به سوي ديگري منحرف کند.
روز گذشته نيز هيلاري کلينتون در مصاحبه مطبوعاتي مشترک با وزير خارجه ترکيه، سخناني درباره اسناد ادعايي ويکي ليکس عنوان کرد که جالب توجه است. او ابتدا گفت: «ما به شدت و عميقا از انتشار اين «اسناد محرمانه» متاسفيم و آن را حمله به سياست خارجي آمريکا بلکه جامعه جهاني مي دانيم. ما قويا اين اقدام را محکوم مي کنيم.» در واقع کلينتون نيز مانند گيبس تلاش داشت به جاي تکذيب، بر «سنديت» ادعاهاي منتشره از سوي ماشين جنگ رواني سازمان سيا تاکيد کند!
کلينتون سپس نتيجه مورد نظر از چشم بندي و شعبده بازي سازمان سيا را لو داد آنجا که گفت: «اطلاعات درز پيدا کرده از پيام هاي ديپلماتيک، گفت وگوها و مذاکرات خصوصي ميان مقامات را افشا کرده است. هرکس پس از خواندن اين اخبار و اطلاعات مربوط به پيام هاي ديپلماتيک به اين نتيجه مي رسد که نگراني از ايران اساس درستي دارد و به طور گسترده اي در جهان مشترک است. اين نبايد براي کسي تعجب برانگيز باشد. اطلاعات درز کرده نشان مي دهد در نگاه بسياري از کشورهاي همسايه ايران، اين کشور خطري جدي و نيز نگراني جدي براي فراسوي منطقه است».
وزير خارجه آمريکا که چند جمله بالاتر، به شدت از انتشار اسناد کذايي اظهار تاسف مي کرد، گفت: هرکس اين گزارش ها را مي خواند به اين نتيجه مي رسد که نگراني درباره ايران «موجه» و «فراگير» است.
در واقع تمام هدف سازمان سيا از طراحي پروژه، همين دو کلمه اخير کلينتون است؛ 1-القاي «موجه» بودن نگراني اي که آمريکا و رژيم صهيونيستي عليه ايران ترويج مي کنند 2- القاي فراگيري نگراني مذکور و منحصر نبودن آن به تل آويو و واشنگتن. در واقع وي تلاش مي کرد با برقراري تسلسل و دور باطل ميان «ادعا» و «شاهدان ادعا»- که هر دو ساخته و پرداخته وزارت خارجه و سازمان اطلاعاتي آمريکاست- دعاوي مطروحه را مستند کند!
طبق اخبار منتشره به نقل از اسناد ويکي ليکس- بدون انتشار اصل اسناد!- ادعا مي شود مقامات عربستان (ملک عبدالله)، امارات و بحرين طي سالهاي گذشته و در ديدار ديپلماتهاي آمريکايي خواستار حمله نظامي و بمباران تاسيسات هسته اي ايران شده اند.
در اين خبر همچنين ادعا شده که «عادل جبير سفير سعودي در واشنگتن در آوريل سال 2008 به سفارت آمريکا در عربستان گفت ملک عبدالله پادشاه از رايان کروکر سفير آمريکا و ژنرال پترائوس مي خواهد سر اين مار (ايران) را قطع و به ايران حمله کنند.» اين در حالي است که کشورهاي عربستان و بحرين و امارات در صورت وقوع کوچکترين تنش و درگيري نظامي در حاشيه خليج فارس، بزرگترين ضررکنندگان و اولين کانونهاي ضربه و تهديد تلقي مي شوند.
همچنين کشورهاي عرب منطقه تاکنون حتي يک بيانيه هم عليه برنامه صلح آميز هسته اي ايران صادر نکرده و حتي کشوري مثل امارات حاضر نشده به خواسته هاي جدي آمريکا در تحريم ايران تن دهد، چه رسد به کشاندن منطقه در کام آتش جنگ و سوختن به پاي آن.
تلاش محافل آمريکايي مرتبط با سازمان CIA براي جدي نشان دادن تهديد جنگ در حالي است که 6 ماه پس از تصويب چهارمين قطعنامه تحريمي عليه ايران، کوچک ترين عقب نشيني در مواضع ايران مشاهده نمي شود. به همين دليل هم چند روز پيش، روزنامه وال استريت ژورنال تاکيد کرده بود «ايران براي بلندپروازي هاي خود هيچ هزينه اي را نمي پردازد و کليد حل مسئله هسته اي، نشان دادن هزينه اين رويکرد است. هدف اصلي آمريکا و متحدانش بايد اين باشد که ايران را به اتخاذ يک تصميم دشوار مجبور کنند». و چون آمريکا به اعتبار شکست هاي بزرگ در افغانستان و عراق، جرئت تهديد علني و عملي عليه ايران را ندارد، دست به دامن جدي نشان دادن تهديد به واسطه نمايش «ويکي ليکس» و بازتاب هماهنگ آن در رسانه هاي غربي مي شود و از سوي ديگر مي کوشد چالش خود با ايران را به نگراني در سراسر منطقه خاورميانه نسبت دهد چندان که سايت وزارت خارجه اسرائيل با استقبال از اسناد؟! منتشره مي نويسد: «از اين اسناد محرمانه شامل مکاتبات محرمانه سفرا و ديپلمات هاي آمريکايي به وزارت خارجه و برخي دستورالعمل هاي وزارت خارجه چنين برمي آيد که درخواست حمله نظامي به ايران، به اسرائيل محدود نمي شود بلکه کشورهاي عرب نيز مصرانه خواهان آن بوده اند». نشريه صهيونيستي اشپيگل هم در اقدامي هماهنگ نوشت «اسناد نشان مي دهد کشورهاي عرب رابطه بسيار فشرده تري با اسرائيل دارند و حتي ترجيح مي دهند پيام هاي خود به آمريکا را از طريق اسرائيل بفرستند.»!
در بخش ديگري از اسناد کذايي تلاش شده ادعاي تقلب در انتخابات سال گذشته ايران پررنگ شود. اين ادعا هم به کنسولگري آمريکا در استانبول، سفارت آمريکا در عشق آباد ترکمنستان و کنسولگري آمريکا در دبي نسبت داده شده! و ادعا گرديده که موسوي 26ميليون راي و کروبي 10تا 12ميليون راي ]38ميليون راي از مجموع 40ميليون راي!![ را به دست آورده اند و احمدي نژاد هم 4 تا 5 ميليون راي بيشتر کسب نکرده اما آرا قرائت نشده اند. ادعاهاي ديگري که مطرح شده، در پي دامن زدن به اختلاف در راس حاکميت با توجه به انتقاد اصولگرايان نسبت به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است.
کنار هم قرار دادن مجموعه القائات در «شعبده بازي ويکي ليکس» نشان مي دهد که بخش عمده اي از سياه بازي چند هفته اخير با ادعاي انتشار تدريجي 250 هزار سند محرمانه آمريکا، جنگ رواني با افکار عمومي و نخبگان در ايران بوده است. همچنان که در دور قبلي اين فضاسازي، سازمان «سيا» نوري مالکي نخست وزير عراق را- که در آستانه معرفي مجدد به نخست وزيري قرار داشت- به عنوان سرکوبگر مردم عراق معرفي کرده و همچنين ايران را با توجه به نقش موثرش در عراق پس از سقوط صدام، مورد اتهام قرار داده بود. البته اين پروژه هم به هدف نرسيد و آمريکا با شکست جديد در عراق پس از انتخابات مواجه شد