به گزارش گروه بين الملل مشرق، به مناسبت چاپ کتاب جدید "فرانسیس فوکویاما” با عنوان "آغاز تاریخ” از اصول سیاسی تا امروز” وی سفری را به پاریس انجام داده است که در این سفر با حضور در نشستهای متعددی فرهنگی و سیاسی اظهارنظرهایی درباره بهار عربی از جمله سوریه بیان داشته است. این اظهارات پس از آن که فوکویاما کتاب سابقش "پایان تاریخ”را در سال ۱۳۷۱ منتشر کرد، بدیع و تازه محسوب میشود.
به نوشته جمهوري اسلامي، فوکویاما در سال گذشته میلادی نیز کتابی را منتشر کرد که در آن اذعان کرده بود که تحولات سیاسی جدیدی در زمینههای مختلف در حال وقوع است و ملتها و فرهنگها تغییرات تازهای را آغاز کردهاند.
آنچه به نظر میرسد این است که این متفکر مشهور امریکایی پذیرفته است که تغییراتی در جهان در حال وقوع است که با آن چه وی به پایان تاریخ تعبیر کرده بود فاصله دارد و حتی میتوان گفت تغییرات شگرفی در شرف وقوع است.
فوکویاما اذعان دارد که در چین، هند، جهان اسلام و اروپا تحولات بزرگی رخ داده است که در برخی از آنها تحولات با خشونت همراه شده و در برخی دیگر مسالمت آمیز بوده است. با این حال وی تاکید دارد که در هر جایی که تحرکات سیاسی با عقاید و ایدئولوژی دینی ترکیب شده دو قطب جدید شکل گرفته که باعث شده است تا درگیریهای سیاسی شدیدی رخ دهند.
وی برای اثبات این ادعای خود به سومالی اشاره میکند و میگوید که درگیریهای دینی این کشور با سمبلهای نظامی باعث شده است تا نظامی شکست خورده شکل بگیرد در حالی که ترکیب حکومتهای سوسیالیستی با دموکراتها همانند چیزی که در کشورهای اسکاندیناوی مثل دانمارک شاهدیم، نمونه خوب حکومتداری محسوب میشوند.
در این میان "میشل سیر” فیلسوف مشهور فرانسوی در گفت وگویش با فوکویاما در پاسخ به این اظهارات وی این سؤال را مطرح میکند که آیا او میان بهار عربی با آن چه وی به "پایان تاریخ” تعبیر کرده تناقض نمیبیند؟ او دو پاسخ به این سوال میدهد. فوکویاما جواب داد باید از دو زاویه این موضوع را دید. اتفاقات ایجابی بسیار خوبی رخ داده است. برای همین باید گفت که رسیدن به دموکراسی بدون هزینههای اجتماعی ممکن نیست. شاید مردم سختی بکشند و به دلیل نوع برخوردی که حکومت حاکم با آنها میکند خشمگین شوند اما به هر حال این راه سختیها دارد که در نهایت مثبت خواهد بود. این اتفاق ایجابی است که ما را از موضوع پایان تاریخ دور میکند.
وی سپس به بهار عربی در کشورهای عربی اسلامی اشاره میکند و میگوید: "یک قرائت وجود دارد که میگوید مسلمانان به دلیل آموزههای دینی خود به دستورات حاکم مستبد خود گردن مینهند اما نظر دیگری نیز وجود دارد که کاملا چیز دیگری را به ما میگوید. در کشورهای سکولار عربی نمیتوان گفت مردم مسلمان به دستورات حاکمانشان باید گردن بنهند چون اصولا آن حکومتها دینی نیستند بلکه سکولارهای مستبد هستند، بنابر این بحث تبیعت از حاکم دیگر مطرح نمیشود.”
فوکویاما در ادامه به سوریه پرداخته و میگوید: "در سوریه بیش از ۱۸ ماه است که جنگی خونین در گرفته که به روشنی میبینیم با همه نظریههایی که برای انقلابهای بهار عربی زده میشود، متفاوت است. ما نمیتوانیم بگوییم کشوری وارد جنگ داخلی شود به صرف این که به دموکراسی برسد. نه تنها سوریه بلکه هیچ کدام از کشورهای عربی را نمیتوان با دموکراسیهای اروپا مقایسه کرد.”
وی افزود: ”در سوریه اگر حکومت اسد سقوط کند مشکلاتی بسیار بزرگ روی خواهد داد که کاملا از مباحث دموکراسی خواهی و آزادی طلبی جدا خواهد بود. در سوریه بحث قومیتها مطرح است. این بحث باعث میشود تا نگاه به دموکراسی کاملا تغییر کند. به عبارت دیگر هنگامی که بحث برتری قومیتها مطرح میشود موضوع دموکراسی خواهی کنار گذاشته میشود. این دقیقا چیزی است که ما در سوریه شاهدیم.”
فوکوياما تأکيد کرد: ”در نبود اسد، خواهیم دید که کشور از هم پاشیده خواهد شد و مرکزیتی که هر کشوری نیاز دارد تا بتواند براساس آن به دموکراسی برسد از بین خواهد رفت؛ از این رو به اعتقاد من در سوریه با این وضعیت هیچ کس به اهدافش نمیرسد، نه دموکراسی خواهان به دموکراسی خواهند رسید و نه هیئت حاکمه که بشار اسد رئیسجمهور آن است میتوانند قدرت سابق خود را حفظ کرده و در وضعیت سابق خود باقی بمانند.”