کد خبر 175894
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۸

مرحوم علامه طهرانی می‌گوید: بهترین کتاب من «لمعات الحسین» است؛ کتابی که عین عبارات سیدالشهداء(ع) را آورده‌ و ترجمه کرده‏ا‏‏م و به رفقا می‌گویم که کلمات آن را قاب کنید و همیشه در جلوی چشمانتان داشته باشید.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، مرحوم علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی از عرفا و مجتهدان معاصر است که از وی بالغ بر 50 جلد کتاب به یادگار مانده است.

این استاد وارسته در پاسخ به اینکه کدام یک از کتاب‌هایش در نظرش بهتر است، می‌گوید: «بهترین کتاب من لمعات الحسین است؛ کتابی که عین عبارات سیدالشهداء(ع) را آورده و آن را ترجمه کردم و علت اینکه به رفقا می‌گویم که کلمات آن را قاب کنید این است که شما کلمات یک امام معصوم را همیشه در جلوی چشمانتان داشته باشید ...»

* لزوم حفظ و ثبت کلمات معصومان

علامه حسینی طهرانی در مقدمه کتاب «لمعات الحسین(ع)» آورده است:

«از حضرت سید الشهداء علیه السلام اندکى از خطب و مواعظ رسیده که معلم درس آزادگى و فرزانگى و ایمان و ایقان است؛ و معلوم است که از مصدر ولایت ترشح شده است که: و إنَّا لَامرآءُ الکلامِ، و فینا تَنَشَّبَتْ عُروقُهُ، و علینَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ. «و به درستی که ما آفرینندگان و خلّاقان و امیران گفتار هستیم؛ عروق و ریشه‏‌هاى سخن گفتن، در ما پنجه افکنده و ثابت شده و رشد کرده، و شاخه‌هایش نیز در خانه ما آویزان و سرازیر شده است.»

بنابراین، آنان داراى اصل و فرع کلام، که نماینده اصول و فروع از معانى و حقایق است، هستند و چه خوب بود فرمایشات آن حضرت که حاوى‏ یک دنیا عزت، شرف، سربلندى، استقلال، ایمان، ایقان، صبر، ثبات، فتوّت و جوانمردى است، در روى تابلوها و پرده‏هایى با ترجمه شیرین و شیواى آن نوشته و مانند اشعار محتشم در مجالس عزادارى و تکایا نصب می‌‏شد تا واردین و شرکت کنندگان در مجلس، در عین استفاده سمعى از خطبا و گویندگان راستین؛ استفاده بصرى نیز نموده، و عین آن کلمات را حفظ و سرمشق زندگى و عمل خود قرار مى‏دادند.

 

جزوه‌‏اى که فعلًا از نظر خوانندگان ارجمند مى‏‏گذرد، عین برخى از کلمات حضرت سیّد الشُّهداء علیه السّلام است که این حقیر با ذکر مدارک، از کتب معتبره نقل کرده؛ و فقط به ترجمه آن اکتفا شده است، و از شرح و بسط خوددارى شده؛ تا آنکه به واسطه ایجاز و اختصار، قابل آن باشد که بر روى پرده‏ها و تابلوها نوشته شده و در مجالس و محافل، در مرآى و منظر حاضران قرار گیرد، و در عین حال به واسطه سادگى قابل استفاده عموم برادران دینى بوده باشد.

از طلّاب علوم دینیّه و دانشجویان متعهد، مترقّب است که عین کلمات و خطب را حفظ کنند و با خطبه‏ها و سخنرانى‏هاى خود، اذهان عامّه مردم را به لَمَعات پر فروغ‏ انوار ساطعه حسین علیه السّلام روشن کنند؛ و این میراث پر مایه را که از مداد علماء و دماء شهداء سَلَف به ما رسیده است، به نسل خَلَف انتقال دهند. شَکَّرَ اللهُ مَساعیَهُمُ الجَمیلةَ و زادَهم إیمانًا و تقوى و عِلمًا و عمل.»

و کتاب لمعات الحسین با ذکر سروده‌ای از علامه طهرانی در مدح و رثای حضرت اباعبدالله علیه السلام پایان مى‏یابد: بیت آغازین و پایانی ذکر شده است:

نور خدا آیینه حق نما/ نور هدی نور حسین است و بس

آنکه سرود این درر پاک را/ خاک سر کوی حسین است و بس

* حکایت زیارت پیاده امام حسین(ع)

علامه طهرانی در کتاب روح مجرد مى‏نویسد: در میان طلاب و فضلا و علماى نجف اشرف این قاعده برقرار است که در ایام زیارتى مخصوص حضرت مولى الکَونین أبى عبد الله الحسین سید الشهداء علیه السلام، مانند زیارت عرفه و زیارت أربعین و زیارت نیمه شعبان، پیاده از نجف اشرف به کربلاى مُعلى مشرف مى‏شوند؛ یا از جاده مستقیم بیابانى که سیزده فرسخ است، و یا از جاده کنار شطّ فرات که هجده فرسخ است.

جاده بیابانى خشک و بى آب و علف است، ولى مسافرین زودتر مى‏رسند و یک روزه و یا دو روزه راه را طى مى‏‏کنند؛ اما جاده کنار شط، جاده ماشین‏رو نیست، بلکه جاده پیاده‏رو و مال‏‏رو است و انحراف نیز دارد ولى در عوض سر سبز و خرم است و از زیر درخت‏هاى خرما و نخلستان‏ها عبور مى‏کند، و در هر چند فرسخى یک خان و مُضیف خانه وسیع (مهمانخانه ساخته شده از حصیر متعلق به شیوخ أعراب که در آنجا تمام واردین را به طور مجانى هر چقدر که بمانند پذیرایى مى‏کنند) وجود دارد که طلّاب روزها را تا به شب راه مى‏روند و شب‏ها را در آنجا بیتوته مى‏کنند، و معمولًا سفرشان از راه آب که این راه است دو روز و یا سه روز طول مى‏‏کشد.

حقیر را در مدت اقامت هفت ساله در نجف اشرف جز دو بار توفیق تشرف پیاده به کربلا دست نداد؛ چون مرحومه والده در قید حیات بود، اگرچه از رفتن ممانعت نمى‏نمود ولى چون حقیر در ایشان آثار اضطراب مى‏دیدم، خودم داوطلب براى راه پیاده نمى‏شدم. تا یکى دو سال مانده به‏ آخرین زمانى که در نجف بودیم، دیدم در مادرم آن اضطراب به واسطه آشنایى با خانواده‏هاى نجفى تا اندازه‏اى پایین آمده است، بنابراین ایشان را با بعضى از مسافران و زائران ایرانى که بر ما وارد بودند، قبلًا به کربلا روانه ساختیم و سپس خود با رفقا به راه افتادیم. در هر دو سفر، حقیر در معیت حضرت آیت‏الله حاج شیخ عباس قوچانى بودم.

این استاد فرزانه در کتاب «آیین رستگاری» کیفیت زیارت امام معصوم(ع) را چنین بیان مى‏کند: «من که آمدم مشهد مقدس، ابتدا  دنبال منزل گشتم، گفتم یک جایی باشد که بتوانیم هر روز پیاده حرم مشرف شوم و برگردم، چون اصلا نزدیک قبر حضرت بودن و به خصوص پیاده رفتن، این خوب است! و الا انسان برای زیارت، سوار تاکسی شده، برود و برگردد، اینکه خوب نیست.

برای زیارت امام انسان پیاده مى‏رود، زیارت امام حسین علیه السلام پیاده مى‏رود، مکه پیاده مى‏رفتند، پا برهنه مى‏رفتند! چون آنجا مشاهد مکرمه است و مشاهد معظّمه است و قبر امام از کعبه کمتر نیست، بلکه حقیقت کعبه است و روح کعبه است.»