کد خبر 176382
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۴

پهنه ایران اسلامی از اقوام مختلف تشکیل شده که هر یک بنا به رسم و سنت بومی منطقه خود در روز عاشورا ارادت خود را به سیدالشهداء(ع) نشان می‌دهند.یکی از این تصاویر که در یکی از شهرستانهای استان گیلان ثبت شده است، پیکر بی‌سر حضرت اباعبدا... را نشان می‌دهد که علی‌اصغر(ع) را به سینه خود چسبانده و شیری روی پیکر آن حضرت خم شده است.

به گزارش مشرق به نقل از قدس آنلاین، امسال نیز عاشقان اباعبدا... الحسین در جای جای میهن، یاد و خاطره شهدای دشت نینوا را گرامی داشتند و تصاویر ماندگاری از وفاداری خود به سالار شهیدان ثبت کردند. یکی از این تصاویر که در یکی از شهرستانهای استان گیلان ثبت شده است، پیکر بی‌سر حضرت اباعبدا... را نشان می‌دهد که علی‌اصغر(ع) را به سینه خود چسبانده و شیری روی پیکر آن حضرت خم شده است.
عکس مذکور در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و این سؤال را در ذهن مخاطبان پدید می‌آورد که چه ارتباطی میان واقعه عاشورا با این تصویر وجود دارد؟

شیری که بر پیکر سیدالشهداء(ع) می‌گریست!
با اندکی جست‌وجو، پاسخ را در صفحه 23 جلد چهارم «ناسخ التواریخ» چنین می‌یابیم: به نقل مردی از قبیله بنی اسد، پس از آن که حسین بن علی(ع) و اصحابش شهید شدند و سپاه کوفه از کربلا کوچ کرد، هر شب شیری از سمت قبله می‌آمد و به قتلگاه می‌رفت و بامدادان برمی‌گشت. یک شب ماند تا ببیند قضیه چیست. دید آن شیر بر جسد امام حسین(ع) نزدیک می‌شد و حالت گریه وناله داشت و چهره خود را بر آن جسد می‌مالید.
حجت‌الاسلام جواد محدثی ضمن نقل این موضوع در صفحه 286 کتاب فرهنگ عاشورا می‌نویسد: بر اساس همین نقل، در مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه کربلا کسی در پوست شیر می‌رود و در میدان نبرد حاضر می‌شود و پس از آن که سید الشهداء(ع) شهید می‌شود، خود را بر پیکر او می‌رساند و بر پیکر آن حضرت می‌گرید و این صحنه موجب تأثر و گریه تماشاگران تعزیه می‌شود.اما اعتبار این روایت تا چه اندازه است؟

تأکید صاحبنظران بر غیرمعتبر بودن مقتل «ناسخ التواریخ»
آیت‌ا... محمد محمدی ری‌شهری، رئیس مؤسسه علمی-فرهنگی دارالحدیث و از بزرگترین حدیث‌پژوهان معاصر درباره مقتل «ناسخ التواریخ» و نویسنده آن چنین می‌نویسد: میرزا محمد تقی سپهر، مشهور به لسان الملک (م 1297 ق) از شاعران و منشیان دربار قاجار است. او در کنار کار دیوانی، مأمور شد تا کتابی را درباره تاریخ جهان از آدم (ع) تا آن زمان، بنگارد. [لغت‌نامه دهخدا: مدخل سپهر کاشانی] کتابی که همه آنچه را گفته‌اند و امکان وقوع دارد و محال نیست، در خود جای دهد، هر چند دور از ذهن باشد. او این تفصیل را در بخش مربوط به امام حسین (ع) حفظ کرده و از این رو «هر قصه را که در کتب معارف مورخین و محدثین» [ناسخ التواریخ: ج 1 ص 378] دیده، آورده است. او هر چند، گاه به گاه به نقد پاره‌ای منقولات دست می‌یازد، اما خود نیز اشتباهات تاریخی دارد و مطالب ضعیف به کتابش راه یافته است و از این رو با وجود استفاده اهل منبر و مرثیه از آن، نمی‌توان متفردات آن را معتبر دانست.
شهید آیت‌ا... سید محمدعلی قاضی طباطبایی هم اشتباهات «ناسخ التواریخ» را فراوان می‌داند و در کتاب «تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا» تأکید می‌کند که محتویات بدون مدرک ناسخ‌التواریخ قابل اعتماد نیست. شهید آیت‌ا... مرتضی مطهری نیز در جلد دوم کتاب «حماسه حسینی» هر چند مؤلف ناسخ التواریخ را متدین می‌خواند، اما تاریخش را چندان معتبر ندانسته و برخی اشتباهات تاریخی او را گوشزد می‌کند. به عنوان نمونه، استاد مطهری این نکته را بر لسان الملک خرده می‌گیرد که نوشته است: اسب امام حسین(ع) چهل تن را با لگد و دندان کشت و سپس به خیمه امام حسین (ع) بازگشت و چندان سر خود را به زمین کوبید که جان از تنش بیرون شد!

تدفین شهدای کربلا حداکثر دو روز پس از عاشورا
سؤال دیگری که در ذهن تداعی می‌شود این است: مگر پیکر مطهر سیدالشهداء(ع) چند روز پس از شهادت روی زمین بود که شیری هر شب بخواهد خود را بر بالین آن حضرت برساند؟
با نگاهی به مقاتل متقدم و معتبر، تمام آن‌ها بر تدفین پیکر مطهر سیدالشهداء(ع) یک یا دو روز پس از واقعه عاشورا تأکید دارند.«تاریخ الطبرى» (به نقل از حمید بن مسلم) در این باره می‌نویسد: ساکنان غاضریه (روستایى در منطقه کوفه، در نزدیکى‌هاى کربلا، منسوب به غاضره) از قبیله بنى اسد، حسین(ع) و یارانش را یک روز پس از شهادتشان به خاک سپردند. «أنساب الأشراف» و «المناقب، ابن شهر آشوب» نیز هر دو بر تدفین پیکر شهدا در فردای عاشورا اتفاق نظر دارند. گزارش خوارزمى در «مقتل الحسین(ع)» نیز چنین است: عمر بن سعد پس از جنگ عاشورا تا فردایش [در کربلا] ماند و کشتگانِ خود را گرد آورد و بر آنان نماز خواند و به خاکشان سپرد؛ ولى [پیکرِ] حسین(ع) و خاندان و یارانش را رها کرد. هنگامى که [عمر بن سعد و یارانش] به کوفه کوچ کردند و آنها را بر همین حال گذاشتند، ساکنان غاضریه، از قبیله بنى اسد، آمدند و یاران حسین را کفن کردند و بر آنان نماز خواندند و به خاکشان سپردند. آنان، 72 مرد بودند.

آیا علی‌اصغر روی سینه امام حسین(ع) قرار دارد؟
یکی دیگر از تحریفاتی که در گزارش واقعه عاشورا صورت گرفته و در عکس مذکور نیز قابل مشاهده است، تدفین علی‌اصغر روی سینه امام حسین(ع) است.
شهید آیت‌ا... سید محمدعلی قاضی طباطبایی در صفحه 176 کتاب «تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا» در این باره می‌نویسد:‎ این قضیه که امام سجاد(ع) علی‌اصغر را بر روی سینه حضرت سیدالشهدا(ع) گذاشت و دفن کرد، واقعیت ندارد؛ زیرا اوّلا،ً جنازه را در قبر بر طرف راست می‌خوابانند که رویش به طرف قبله باشد؛ اگر گفته شود: حضرت او را در مقابل سینه‌ امام، در زمین به طرف قبله گذاشت، باز حرفی است، اگر چه مدرک ندارد و ثانیاً، از جهت حکم شرعی، جنازه‌ طفل را روی سینه گذاشتن و آن‌طور دفن کردن چه صورت دارد، آیا جایز است؟ آیا می‌شود آن را به امام نسبت داد؟ و نقل این موضوع، یعنی گذاشتن جنازه‌ حضرت علی‌اصغر(ع) بر روی سینه‌ مبارک سیدالشهدا(ع) و نسبت آن به بعضی از بزرگان علما، اگر صحت داشته باشد از باب این است که آن طفل صغیر شهید از بس قلب مبارک سیدالشهدا(ع) را با تیر خوردنش سوزانید مثل این است که روی سینه‌ امام دفن شده است و در حالی نقل کرده‎اند که تمامی شهدای بنی‌هاشم در زیر پای امام مدفونند.

محل قبور شهدای کربلا کجاست؟
در پایان، این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهیم که تمام شهدای بنی‌هاشم در زیر پای امام حسین(ع) مدفون هستند. شیخ مفید در الإرشاد می‌نویسد: این 17 تن از هاشمیان بودند: برادران حسین و پسران برادرش و پسران دو عمویش، جعفر و عقیل، که همگى نزدیک پاى حسین(ع)در مرقدش مدفون هستند. گودالى برایشان کندند و همگى را در آن نهادند و بر آن، خاک ریختند، به جز عباس بن على که در همان جایگاه شهادتش، بر بند آب، در راه غاضریه، دفن شد و قبرش آشکار است.
در منابع دیگر نظیر «إعلام الورى» و «المناقب، ابن شهرآشوب» نیز آمده است: از قبرهاى برادران و خویشان حسین اثرى نیست و زائر به زمینى که نزدیک پاهاى امام است، با اشاره سلام مى‌دهد. على بن الحسین (على اکبر) هم میان آنان است و گفته مى‌شود که مدفن او از همه به امام حسین (ع) نزدیک‌تر است. یاران حسین که با او شهید شدند، گرد امام دفن شده‌اند و ما به تحقیق و تفصیل، قبرى براى آنان سراغ نداریم؛ اما تردید نداریم که «حائر حسینى» آنان را در بر دارد.