ندا آمد که ای صاحب گریم شهید چمران! لجاجت را کنار بگذار تو را قرآن! تو که دستمزدت را گرفتی از روز اول تا آلان. گمان مبر که شدی مختار ثقفی زمان. بیا پایین از خر شیطان.

سرویس فرهنگی مشرق/گروه سینما - آن سوپر استار دهه هفتاد. آن که کیمیایی را در نظر  افتاد. آن نقش اصلی فیلم "سلطان". آن برگ برنده جام "شوکران". آن آقای جدی و مخوف. بازیگر فیلم "کسوف". آن قیصر زمانه. کاراکتر ثابت نیلوفرانه. آن که با هر که توانست در افتاد. حاتمی کیا، ایکس، ایگرگ و بهداد! آن جنتلمن همیشه ناراحت. عامل موفقیت فیلم "ضیافت". آن آقای به ظاهر خودکامه سوار یکه تاز مختارنامه.آن بازیگر نقش مصطفی چمران. آن منتقد سینما در کل دوران. آن پدر بی کفایت در فیلم "طوطیا". حضرت فریبرز عرب نیا!

گمان کردیم هشت سالی بی کار بود. شاید میانه اش با سینما تیره و تار بود اما نگو در حوالی احمد آباد سر پروژه ای عظیم و کشدار بود و آنجا برای خودش "مختار" بود! یا سوار اسب یا درون دخمه و غار بود.

نقل است که حاتمی کیا را پیر کرد و از سینما سیر کرد از بس هی لج کرد و "چمران" را زمین گیر کرد. یادش به خیر! روزگاری حامد بهداد را هم علیه خودش شیر کرد. این اواخر کل عوامل را اسیر کرد و هی سر صحنه دیر کرد و در هر سوراخ سمبه ای گیر کرد. آخرش هم زد زیر همه چیز و نان جبهه را خمیر کرد.

مقام آگاهی که بر همه چیز اشراف دارد، آمار سینما را از الف تا قاف دارد، همیشه هم اطلاعات شفاف دارد. خبر داد که چون ایشان با آقای کارگردان اختلاف دارد، حس کرده که یک جای کارش اشکال و اجحاف دارد. از این رو سر یک سری مسائلی با ایشان دلی ناصاف دارد.

ندا آمد که ای صاحب گریم شهید چمران! لجاجت را کنار بگذار تو را قرآن! تو که دستمزدت را گرفتی از روز اول تا آلان. گمان مبر که شدی مختار ثقفی زمان. بیا پایین از خر شیطان. خلاصه ایوان مدائن را آئینه عبرت دان. والسلام فریبرز جان!


***
اصل خبر: در پی اختلاف حاتمی کیا با فریبرز عرب نیا و جدا شدن این بازیگر از پروژه "چ". تیم سازنده با مشکلات زیادی مواجه و پروسه فیلمبرداری متوقف شد. به احتمال قوی حاتمی کیا باید از بازیگری جدید در این فیلم استفاده کند تا بتواند سکانس های باقی مانده را به سرانجام برساند.