گروه بین الملل مشرق – حمله آمریکا به عراق گرچه مردم این کشور را از دیکتاتوری صدام حسین رها ساخت، اما قریب به یک دهه اشغال این کشور و ادامه جنگ فرسایشی باعث از بین رفتن زیرساختهای اقتصادی شد. آمار بالای تلفات غیرنظامیان و رشد زنان و دختران بدون سرپرست از یکسو و ورود دموکراسی غربی به عراق چهره فرهنگی این کشور مسلمان را دستخوش تغییر کرده است.
به گزارش مشرق، پایگاه خبری المانیتور در گزارشی به رواج روسپیگری در شهرهای غیرمذهبی عراق پرداخته است و مینویسد رستورانها و زیرزمینهای بغداد یکی پس از دیگری در حال تبدیل به فاحشهخانه هستند و زنان و دختران عراقی که در جنگ بیوه و آواره شدهاند در پی کسب درآمد از این راه، شهرهای خود را به مقصد بغداد ترک میکنند.
"سه ماهه باردار بودم که شوهرم جواهراتم را دزدید و برای همیشه ترکم کرد. من هم از بصره آمدم بغداد و اینجا به هر کس که پول بدهد لذت میدهم."
این آغاز داستان زندگی ورده، 23 ساله، است که در آپارتمانی در مرکز شهر امروز را نیز به پایان میرساند؛ جایی که وی در ازای250 دلار و یک بطری مشروب شب را با مردی میگذراند.
بدون شک ورده نام اصلی او نیست، و حتی شاید او اهل بصره هم نباشد. اوضاع روسپیها در بغداد این گونه است. برگزیدن نام مستعار یکی از اقدامات احتیاطی است که آنها در جامعه انجام میدهند.
جلب اعتماد این افراد و مصاحبه با آنها کار بسیار دشواری است. آنها از کشوری گله میکنند که امکانات لازم برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه را در اختیارشان قرار نداده است و به دیده حقارت به آنها مینگرد.
در یک پایگاه پلیس در بغداد تعداد زیادی روسپی را که پس از یورش پلیس در سطح شهر بازداشت شده بودند در سلولی کوچک زندانی کرده بودند. آن شب آنها شام خود را از رستورانی مجلل و بستههای سیگار و دیگر لوازم را از نگهبانان بند گرفتند.
یک افسر پلیس به خبرنگار روزنامه الحیات میگوید: "زندان برایشان فرقی با بیرون ندارد. اینجا برایشان مثل هتل است و آنها هم انگار آمدهاند تعطیلات."
دو تا سه روز پس از دیدار خبرنگار الحیات از پاسگاه پلیس، دخترها به قید ضمانتی بالا آزاد شدند. این تنها یکی از حوادث روزانه زندگی شبانه در بغداد است.
حاشیه امن گروههای فحشاء سازمانیافته با حمایت پنهان پلیس
در منطقهای نزدیک به شرق مرکز پایتخت، در ساختمانهای مسکونی بلند زنانی زندگی میکنند که مردان جوان آنها را "شیخه" میخوانند. در این شرایط اجتماعی و امنیتی بیثبات، این زنان ، علاوه بر خدماتی همچون اقدامات پیشگیرانه سلامتی، مسئول اسکان زنان جوانی هستند که به روسپیگری مشغولند. آنها مسئول تأمین امنیت زنان هستند و البته سهم قابل توجهی از درآمد آنان را نیز میگیرند و این مراقبت بیشتر برای تضمین درآمدهای خودشان است.
برای تامین امنیت زنان و دختران از نیروهای پلیس و و دیگر شبه نظامیان کمک گرفته میشود و گاه تا 20 درصد مبلغ پرداختی مشتریان به این نیروها داده میشود تا روسپی مورد نظر را اسکورت کنند!
شیخهها اغلب سنشان بالاتر از آن است که خودشان بتوانند مردان را جذب کنند، و حتی اگر هم بتوانند مردی را جذب کنند دستمزدشان به مراتب کمتر از زنان بیست و چند ساله خواهد بود. بنابراین، روسپیان پس از چند سال شیخه میشوند و میتوانند روسپیانی تحت نظر خود داشته باشند.
پلیس در حرکتی ضربتی، به باشگاه شبانهای در مرکز بغداد، که پس از سالیان سال زندگی شبانهاش دوباره از سر گرفته شده است، ریخته و باشگاه را بسته است. این گونه حملات بخشی از مبارزات دولتی علیه فروشگاههای مشروبفروشی و کلوبهای شبانهاند. مبارزاتی که مقطعی و بدون ضمانت قانونی و کیفری در همان مراحل اولیه متوقف میشود.
یکی از مقامات بلندپایه امنیتی به الحیات گفته است که "بنا بر تصمیم مقامات بالاتر، راهاندازی این قبیل مراکز تفریحی ممنوع است."
به گفته مقامات بغداد مردم از گسترش این گونه مکانها بسیار عصبانی هستند. کمپینهایی که در فیس بوک در مخالفت با باشگاههای شبانه با نام "no to night clubs" نیز در همین رابطه به راه افتادهاند.
این کلوب پیشتر رستوران بوده است. نمای رنگارنگ و بخشی از داخل آن پیش از آن که رسماً تعطیل شود در آتش سوخته است. الحیات از یکی از کارکنان این باشگاه درباره حادثه آتشسوزی پرسید. اما او از پاسخ دادن سرباز زد و تنها گفت که "یک شب که کلوب شلوغ بود [...] این اتفاق به دلیل ایراد در سیستم برق رخ داد."
فضای افسرده و جنگزده حاکم بر عراق علت افزایش گرایش به فحشاء و فساد
اما اکنون فضای داخل کلوب نه تنها بسیار آشفته است، بلکه به شدت نشانگر تعارض در بغداد و نیز احساس فرسودگی و سنگینی بار زندگی بر دوش مردمانش است. مردان عراقی آشفته از اوضاع اقتصادی و اجتماعی دور میزهای این باشگاهها جمع میشوند تا هرزهگی دختران و زنان هموطن خود را تماشا کنند و در ازای آن پولی بپردازند. معمولا درگیری و دعوا بر سر این زنان به امری عادی تبدیل شده است.
جمعیت تماشاچیان متشکل است از مردان جوانی که به دلیل نبود فرصتهای زندگی سرخورده شدهاند، تاجرهایی که پس از جنگ به نان و نوایی رسیدهاند و افسرانی که در آن منطقه دارای نفوذند.
مأمور پلیس مستقر در نزدیکی یکی از باشگاهها میگوید "یک بار چندین افسر در یک میهمانی شرکت کرده بودند، و میهمانی پایان خوشی نداشت. علتش نیز شرطبندی بر روی یک دختر بود." بدیهی است که این حقایق به طور رسمی به ثبت نرسیدهاند، یا حتی در رسانهها نیز سخنی از آنها به میان نیامده است.
زنان بیهمسر و دخترانی که سرپرست خود را در جنگ از دست دادهاند اولین قربانیان گروههای فساد هستند
"ورده" که پسر 4 سالهاش "حماده" را هنگام کار نزد یکی از دوستانش میگذارد میگوید: "من با پنچ دختر دیگر روی صحنه [...] . معمولا حدود 15 مرد مست حضور دارند و دستههای اسکناس خود را باز میکنند و روی ما میریزند. یکی از افرادی که برای شیخه کار میکند پولها را جمع میکند. وقتی یکی از مردان یکی از ما انتخاب میکند، هزینه میز و یک بطری مشروب را میپردازد و [...]."
این زنان خطرات بسیاری را نیز در کمین دارند و حتی جان خود را نیز در این راه از دست میدهند.
"ورده" که یک سال پیش از حمله مردی معتاد جان سالم به در برد، یکی از دوستانش را که شب در مکان یک باند مواد مخدر در شمال شرق بغداد بود از دست داد.
طراحی خانههای فساد در بغداد به عهده کیست؟
اما پرسشی که همه میکوشند پاسخی برای آن بیابند این است که این دختران چگونه توانستهاند به این دنیای زیرزمینی در پایتخت راه یابند. پیشتر گفته میشد که رومانیاییها این زندگی شبانه را به راه انداختهاند. اما این داستان قدیمی شده و به زمانی بازمیگردد که مهرههای کلیدی رژیم صدام حسین امنیت رومانیاییها را تأمین میکردند، چرا که تعدادی از آنها مشتاق بودند اوقات خود را با آنها بگذرانند.
یکی از افسران "پلیس اجتماعی" داستان متفاوتی نقل کرد: "روسپیان آخرین حلقه از زنجیری هستند که از تاجران و دلالان پشت پردهای هستند که پولشان را در تجارت سکس سرمایهگذاری میکنند. این اتفاق جدیدی در بغداد نیست. منتهی دختران عراقی که به تازگی از کشورهایی که در آنها پناهنده شده بودند به عراق بازگشتهاند کلوبها و خانههای فساد را قرق کردهاند."
این افسر پلیس میگوید که تلاش برای افشای هویت دلالان به شکست انجامید، زیرا برخی گروههای بانفوذ برای احیای این بازار اعمال فشار میکنند.
وقتی از ورده درباره از بین بردن صنعت قاچاق انسان پرسیده شد، وی که خود الکلی شده بوده، پاسخ داد: "این چیزی جز رویا نیست."
قاچاق زنان در رتبه چهارم جرایم عراقیها
گرچه پلیس بغداد گاهی با انجام عملیاتهای محدود سعی در مبارزه با گسترش خانههای فساد در بغداد و دیگر شهرها میکند، اما در مجموع اراده چندانی برای برخورد جدی با این معضل وجود ندارد. اندکی قبل پلیس با حمله به برخی از خانههای فساد، 50 تن از دلالان را در مرکز بغداد دستگیر کرد.
یک منبع امنیتی گفته است که "دلالان علاوه بر پناه دادن به عوامل تحت تعقیت، اقدام به تجارت قرصهای روانگردان نیز میکردهاند."
به گفته منابع امنیتی، در عراق قاچاق زنان پس از تروریسم، قتل و قاچاق دارو در رتبه چهارم جرایم قرار دارد.
لازم به ذکر است که وزارت حقوق بشر عراق در سال 2010 اعلام کرد که قاچاق زنان از سال 2006 به معضلی بدل شده است، که با به ثبات رسیدن نیروهای امنیتی فروکش کرده بود، اما به دلیل پیگیریها و نظارتهای ضعیف، این صنعت دوباره جان گرفته است.
قربانیان اغلب از نواحی فقیر هستند که مجبورند یا خودفروشی کنند و یا ساعات طولانی با دستمزد پایین یا اصلاً بدون دستمزد کار کنند. این معضل محصول شرایط وخیم اقتصادی است.
شیوخ حاشیه خلیج فارس مشتری ثابت نوامیس مردم عراق
بنا به گفته یکی از منابع پلیس محلی به تازگی فردی در ارتباط با تجارت روسپیان و سوءاستفاده از دختران جوان ساکن در مناطق فقیرنشین در بغداد دستگیر شده است. این فرد به همکاری با یکی از شبکههای فساد بزرگ که شبکههای دیگر را در داخل و خارج از عراق تغذیه میکند اقرار کرد. کار این شبکهها اغوا و استثمار زنان و دختران است. این شبکهها قربانیان خود را به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیج فارس منتقل میکنند. در تاریخ 11 اکتبر امسال در یک وبسایت کاریابی عراقی برای جذب نیروی کار در یک شرکت نفتی کویتی یک آگهی منتشر شد که یکی از مشاغل نام برده شده "زنان همراه یا زنان اسکورت" بوده است.زنان همراه به معنی استخدام زنانی برای همراهی گروههای مهندسی و کارمندی این شرکتها در سفرهای خارجی و همچنین سرویسدهی به آنها در داخل میباشد.
یکی از کسانی که علاقهای به ممنوعیت فعالیت خانههای فساد ندارد یک کارآگاه پلیس است. به گفته وی، "روسپیها بهترین منبع کسب اطلاعات هستند. درباره اعضای جیش المهدی و القاعده هر اطلاعاتی که بخواهید دارند."
به گفته یکی از مشتریان یک باشگاه شبانه در سوریه، 95 درصد دخترانی که در این کلوب کار میکنند عراقیاند و مشتریان اهل کشورهای حوزه خلیج فارس، به خصوص عربستان سعودی، هستند.
یکی از این دخترها زهرا نام دارد. 16 سالش است. وی پس از آغاز جنگ از بغداد به سوریه گریخته است و از آن زمان در این کلوب فعالیت میکند. میگوید "علاقهای به این کار ندارم، اما چه کار کنم؟ امیدوارم شرایط در عراق بهتر شود چون دلم برای کشورم تنگ شده. دلم میخواهد برگردم اما باید از خواهرم مواظبت کنم." زهرا به دختری لاغراندام با موهای بلند مشکی اشاره میکند [...]. نامش نادیاست و 13 سالش است. کارش را در کلوب از دو ماه پیش شروع کرده است.
آوارگان عراقی اولین طعمههای گروههای فساد در عراق و کشورهای همسایه
در حال حاضر بیش از یک میلیون پناهنده عراقی در سوریه سکونت دارند، که بیشترشان زنانی هستند که یا همسرشان و یا پدرشان کشته شدهاند. آنها که به طور قانونی اجازه کار کردن ندارند گزینههای چندانی جز خودفروشی برایشان باقی نمانده است. آماری از تعداد زنانی که به خودفروشی روی آوردهاند در دست نیست، اما حنا ابراهیم، بنیانگذار گروه "اراده زنان" در عراق، این رقم را 50 هزار تن ذکر می کند.
یکی دیگر از این زنان فاطمه نام دارد که در خانه فسادی مخفی در محله سیده زینب در دمشق کار میکند. او میگوید "وقتی شوهرم کشته شد و من را با دو بچه تنها گذاشت به سوریه آمدم. عمهام از من خواست با او کار کنم، و برادرهایم هم بهم فشار آوردند که قبول کنم." او خبر نداشت کاری که عمهاش از آن میگوید چه کاری است، تا این که به اینجا آمد.
فاطمه اکنون در اواسط دهه سوم زندگیش است، اما فعالان اجتماعی میگویند که تعداد کودکان عراقی که به خودفروشی مشغولند بالاست. بسام الکدی عضو انجمن دیدهبان زنان میگوید: "برخی از این کودکان در عراق مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، اما بسیاری نیز به اجبار پدر و عموهایشان که به بهانه محافظت از آنها اینجا آورده شدهاند به این کار مشغولند. آنها باکرهاند، به آنها به چشم نوعی سرمایهگذاری نگاه میشود و به شیوهای بسیار وقیح استثمار میشوند."
ساجده محمد زنی عراقی است که خانوادهاش در فقر شدیدی به سر میبردند. وقتی 28 سال داشت با مردی ازدواج کرد که کاملاً غریبه بود اما قول داده بود که به ساجده و خانوادهاش کمک مالی کند.
ازدواج آن دو سر گرفت اما یک ماه بعد ساجده دریافت که همسرش وی را فروخته است. وی میگوید: "او برای مدت کوتاهی رفتار خوبی با من داشت و به خانوادهام مقداری پول داد. تا این که به آپارتمان کوچکی نقل مکان کردیم و یک روز او چند تن از دوستانش را به منزلمان دعوت کرد و به من گفت که باید هر کاری آنها میخواهند انجام دهم، حتی رابطه جنسی."
تصویر دیگری از یک خانه فساد در بغداد
"اول زیر بار نرفتم، اما شوهرم مست بود و من را به باد کتک گرفت." این حمله به حدی شدید بود که ساجده از هوش رفت. بعد از به هوش آمدن همسرش آب پاکی را روی دستش ریخت: باید برای او کار کند و با هر کس که او به خانهشان، واقع در مرکز بغداد، میآورد همبستر شود. اگر هم اعتراض کند دیگر به خانوادهاش پول نمیدهد و حتی او را میکشد. "چارهای نداشتم. برای همین کاری که ازم خواست را انجام داد. به مدت یک سال به همین شیوه زندگی کردم. با هر مردی که شوهرم به خانه میآورد میخوابیدم. هیچ راه فراری از این شرایط پیدا نمیکرد و به کسی هم نگفته بودم چه بلایی داشت بر سرم میآمد.
در عراق، و دیگر کشورهای خاورمیانه، چنین قربانیانی به شدت مورد قضاوت دیگران قرار میگیرد. این گونه تصور میشود که زنانی که مورد تجاور قرار میگیرند لکه ننگی برای خانوادهشان هستند و از سوی بستگان خود یا طرد میشوند و یا به قتل میرسند. به همین دلیل ساجده در سکوت خود زجر کشید و به خانواده خود حرفی نزد. بخت زمانی به او روی آورد که حدود یک سال پس از ازدواجش پلیس برای تفتیش به خانهشان آمد و همسرش را به جرم اقدام تروریستی دستگیر و زندانی کردند.
بنا بر تحقیقات پلیس، مردی که ساجده با وی ازدواج کرده بود عضوی از یک باند فساد بود. او چند زن داشت و دارای هویتهای مختلف بود. در زمان پیگیری پرونده ساجده با یکی از اعضای "سازمان زنان بغداد" آشنا شد. این سازمان متشکل از گروهی از فعالان اجتماعی است که برای حقوق زنان مبارزه میکنند و زنان نیازمند، از جمله زنانی که برای روسپیگری فروخته شدهاند، را مورد حمایت قرار میدهند. داوطلبان به او کمک کردند تا از شوهرش طلاق بگیرد و ساجده پیش خانوادهاش، که با آغوش باز پذیرای او بودند، بازگشت.
با این که هیچ گونه آمار رسمی از چنین مواردی در دست نیست، لیسا نیسان، رئیس سازمان زنان بغداد، میگوید که تجارت زنان از زمان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 به شدت رونق گرفته و روز به روز نیز بدتر میشود.
"تشکیلات سازمانیافتهای پشت این وقایع است و برخی از مقامات دولتی نیز با آنها همکاری میکنند و کارهای اداریشان را راه میاندازند، خصوصاً در رابطه با زنانی که به خارج از کشور صادر میشوند." خانم نیسان با انتقاد از مقامات عراقی که هیچ اقدامی برای خاتمه دادن به این تجارت یا رسیدگی به پیامدهایش نمیکنند گفت: "ما در رابطه با این معضل به دولت هشدار دادهایم. اما همچنان کمکهای مالی تاجران عراقی، برخی سازمانهای بشردوستانه و حتی نمایندگان عراقی است که در پیشبرد اهدافمان کمکمان میکند. دولت هیچگونه کمک مالی به ما نمیکند."
با ورود نیروهای آمریکایی به عراق، براساس گزارشهای منتشر شده، گروههایی از قطر، عربستان و کویت در پی زنان آواره عراقی وارد این کشور شدند و به شکار طعمههای خود پرداختند. همزمان در حدود 50 هزار روسپی نیز از کشورهای دیگر به عراق و سوریه منتقل شد تا شبکه فساد به راحتی در پایتخت گسترش پیدا کند. نیروهای خارجی حاضر در عراق از اولین مشتریان خانههای فساد راهاندازی شده با کمک شیوخ عرب بودند و همین حاشیه امنیت سبب آزادی عمل بیشترین این گروهها شد و هماکنون نیز چتر پنهان حمایتی نیروهای امنیتی حاضر در عراق و حتی پلیس این کشور، از فعالیتهای آنان حمایت میکند.
شاید با ادامه این روند، کشور عراق که پیش از این با شهرهای مقدس و عتبات عالیات شناخته میشد، با استقرار کامل دموکراسی آمریکایی و گذار از فرهنگ غالب اسلامی به فرهنگ لیبرال - که از جمله اهداف ادامه حضور نیروهای آمریکا در این کشور بوده است -، چهره ناخوشایند دیگری به خود بگیرد.
منابع:
http://www.shafaaq.com/en/news/3673-closure-of-special-places-of-prostitution-in-baghdad-.html
http://www.thenational.ae/news/world/middle-east/prostitution-flourishing-in-iraq-say-activists
http://www.al-monitor.com/pulse/culture/2012/11/prostitutes-in-iraq.html