به گزارش مشرق، ماده اولیه جدید به بازارمیآورد، محصول جدید میآورد، نسبت عوامل تولید را به صورت بهینه تعریف میکند و اين یعنی به مفهوم بهرهوری توجه دارد. بنابراین حتما باید شرایط اجتماعی برای کارآفرینان مهیا باشد. زیرا اگر فراهم نباشد اینها درعرصه فعالیتهای تولیدی و کارآفرینی نبودهاند لذا چون شرایط اجتماعی برای کارآفرینان ما مناسب نیست و زیرساختهایی هم که دولت باید فراهم کند اعم ازمحیطهای مختلف اقتصادی، سیاسی، قانونی، حقوقی و اجتماعی تعريف نشدهاند، نقدینگی به سمت بخش دلالی يا رباخواري پیش میرود.
به بيان بهتر وقتی نقدینگی به بخش دلالی کانالیزه شد، انگیزه برای رباخواری و تاسیس موسسات غیررسمی که درسالهای اخیربه وفورشاهدش بودیم زیاد میشود. امروز 400 هزارمیلیارد تومان نقدینگی جامعه که بخش عمدهای ازآن به کاردلالی مشغول است مهمترین عامل رباخواری درجامعه است.
با نگاهی اجمالی میبینیم که چه میزان موسسه مالی اعتباری به وجود آمده که متاسفانه اسامی ائمه را یدک میکشند واین بزرگترین ظلم وجفا را به همین ارزشها میکند.همانطور که میدانیم اخیرا هم بانک مرکزی بخشنامه کرده است به بانکها که سود سالیانهشان را مثلا از19 درصد به 15 درصد کاهش دهند! چگونه است که یک موسسه مالی پولی که ازاسامی مبارک استفاده میکند روزشمار 20 درصد میدهد؟ قطعا در چنين شرايطي این موسسه 60 الی 70 درصد سود به دست میآورد که میتواند اینگونه عمل کند.
ازطرفی آنگونه که شاهد بودیم درابتدای انقلاب نسبت سودهای قرضالحسنه بانکها به کل سپردههایشان بیش از 25 درصد بود و اين يعني فرهنگ قرضالحسنه و روح گذشت وفداکاری بیشتر بود.
متاسفانه دراین 34 سال این نسبت به شدت کاهش یافته واگر مردم هم به سمت قرضالحسنه میروند به دلیل جوایزاست.
بنابراین موسسات مالی اعتباری ونظارت ضعیف بانک مرکزی دراین مقوله نقش مهمی داشته و شاید چیزی حدود 70 هزار میلیارد تومان از نقدینگی جامعه توسط همین موسسات مالی و پولی کانالیزه و به سمتی که نه اهداف نظام است و نه ارزشهای تولید،پیش میرود.
این اتفاق باعث میشود فضا برای تولید دشوار شود و در مقابل، فضای رباخواري قدرت دوبارهاي بگيرد. نکته دیگر که بسیارهم مهم است اینکه، چون اقتصاد کشورما به نفت وابسته است متاسفانه ما هر سال این ثروت را میفروشیم و درقالب بودجه توزیع میکنیم وبه دلیل نظارتهای بسیار ضعیف دراین بخشها هر ساله متاسفانه نقدینگی هم از این بخش کانالیزه شده و وارد جامعه میشود ومسیر تولیدش را پیدا نميكند و به سمت ربا جاري ميشود.
درمجموع ميتوان گفت رشد اقتصادی سه منبع دارد که متاسفانه درکشور ما از این سه منبع استفاده نمیشود:
اول: استفاده از ثروت کشورهای دیگربرای افزایش رشد اقتصادی. بهطور مثال درکشوری مانند سیرالئون که متوسط بارندگی 2400 میلیمتر است ما میتوانیم با استفاده از ثروت این کشور برای رشد اقتصادی خود منبعي به دست بياوريم.
دوم: بهرهوری بسیار پایین که باعث کاهش رشد اقتصادی شده وفضا را براي دلالي و ربا مناسب ميكند.
سوم: استفاده از ثروتهای داخلی که متاسفانه درکشور ما به درستی از آن استفاده نمیشود. به هر روی، متاسفانه تا کنون نتوانستهایم به دلیل ناکارآمد بودن و عدم اثربخشی دولت، ازاین سه منبع استفاده کرده و روزبهروز ما شاهد رباخواری و رانتخواری هستیم. منبع: تهران امروز
به بيان بهتر وقتی نقدینگی به بخش دلالی کانالیزه شد، انگیزه برای رباخواری و تاسیس موسسات غیررسمی که درسالهای اخیربه وفورشاهدش بودیم زیاد میشود. امروز 400 هزارمیلیارد تومان نقدینگی جامعه که بخش عمدهای ازآن به کاردلالی مشغول است مهمترین عامل رباخواری درجامعه است.
با نگاهی اجمالی میبینیم که چه میزان موسسه مالی اعتباری به وجود آمده که متاسفانه اسامی ائمه را یدک میکشند واین بزرگترین ظلم وجفا را به همین ارزشها میکند.همانطور که میدانیم اخیرا هم بانک مرکزی بخشنامه کرده است به بانکها که سود سالیانهشان را مثلا از19 درصد به 15 درصد کاهش دهند! چگونه است که یک موسسه مالی پولی که ازاسامی مبارک استفاده میکند روزشمار 20 درصد میدهد؟ قطعا در چنين شرايطي این موسسه 60 الی 70 درصد سود به دست میآورد که میتواند اینگونه عمل کند.
ازطرفی آنگونه که شاهد بودیم درابتدای انقلاب نسبت سودهای قرضالحسنه بانکها به کل سپردههایشان بیش از 25 درصد بود و اين يعني فرهنگ قرضالحسنه و روح گذشت وفداکاری بیشتر بود.
متاسفانه دراین 34 سال این نسبت به شدت کاهش یافته واگر مردم هم به سمت قرضالحسنه میروند به دلیل جوایزاست.
بنابراین موسسات مالی اعتباری ونظارت ضعیف بانک مرکزی دراین مقوله نقش مهمی داشته و شاید چیزی حدود 70 هزار میلیارد تومان از نقدینگی جامعه توسط همین موسسات مالی و پولی کانالیزه و به سمتی که نه اهداف نظام است و نه ارزشهای تولید،پیش میرود.
این اتفاق باعث میشود فضا برای تولید دشوار شود و در مقابل، فضای رباخواري قدرت دوبارهاي بگيرد. نکته دیگر که بسیارهم مهم است اینکه، چون اقتصاد کشورما به نفت وابسته است متاسفانه ما هر سال این ثروت را میفروشیم و درقالب بودجه توزیع میکنیم وبه دلیل نظارتهای بسیار ضعیف دراین بخشها هر ساله متاسفانه نقدینگی هم از این بخش کانالیزه شده و وارد جامعه میشود ومسیر تولیدش را پیدا نميكند و به سمت ربا جاري ميشود.
درمجموع ميتوان گفت رشد اقتصادی سه منبع دارد که متاسفانه درکشور ما از این سه منبع استفاده نمیشود:
اول: استفاده از ثروت کشورهای دیگربرای افزایش رشد اقتصادی. بهطور مثال درکشوری مانند سیرالئون که متوسط بارندگی 2400 میلیمتر است ما میتوانیم با استفاده از ثروت این کشور برای رشد اقتصادی خود منبعي به دست بياوريم.
دوم: بهرهوری بسیار پایین که باعث کاهش رشد اقتصادی شده وفضا را براي دلالي و ربا مناسب ميكند.
سوم: استفاده از ثروتهای داخلی که متاسفانه درکشور ما به درستی از آن استفاده نمیشود. به هر روی، متاسفانه تا کنون نتوانستهایم به دلیل ناکارآمد بودن و عدم اثربخشی دولت، ازاین سه منبع استفاده کرده و روزبهروز ما شاهد رباخواری و رانتخواری هستیم. منبع: تهران امروز