کد خبر 18064
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۹ - ۰۸:۴۸

جمعي از متدينن لاريجاني را در زمان رياست صداسيما، بازخواست ميکردند که چرا اوضاع سياسي و مذهبي صدا و سيما چنان است که در پاسخ آنها لاريجاني پرسيده بود کداميک از شما حاضر است خانواده اش را بفرستد که بازيگر شود و البته جواب همه­ي مواخذه کنندگان آن روز منفي ب

ولي الله مهدوي در يکي از مطالب اخير وبلاگ "نسل خميني" نوشت:
افرادي را که داد مي­زنند: " آقا(عج) بيا ... آقا بيا " را هيچگاه نفهميدم. يعني هيچ­وقت نتوانستم از ته دل مانند آنها لخت بشوم و فرياد بزنم که آقا بيا آقا بيا... شايد مشکل از من باشد. البته آنها هم مي­دانند که قرار نيست امام زمان بيايد بلکه ما عقب افتاديم و بايد خودمان و جامعه را بسازيم تا به ايشان برسيم. حداقل از قهقهه ها و يا بدتر از آن از غيبتهاي آخر هيأتمان ميشود اين واقعيت را فهميد.

برخي هم در هياتها گريه مي­کنند که "در باغ شهادت را نبنديد..." و صبح تا شب هم دنبال اين هستند که يک گلوله يا بمب پيدا شود و اتفاقي به آنها اصابت کند و شهيد شوند! انگار اين دنيا اينقدر بي­حساب است. اين عقايد باطله و اخيال فاسده، ريشه در جهان­بيني کفرآميز ما دارد که معني نظام علت و معلول را نفهميديم و حکمت و قضاي الهي را در زندگي روزمره­ي خود پيدا نکرديم. ناخواسته هنوز "شانس" در زندگي ما نقش بزرگي را بازي مي­کند!!

بنا به امر ولي، نظام جمهوري اسلامي به سمت هنر و دانش جهت­گيري کرده است ولي دوستداران جمهور اسلامي 2ترم 2ترم مشروط مي­شوند! و به فکر همه چيز هستند جز دانش و هنر. بعد هم به دانشگاه هاي غير اسلامي و فيلمهاي مستهجن سينمايمان خرده مي­گيرند. مشهور است که جمعي از متدينن لاريجاني را در زمان رياست صداسيما، بازخواست ميکردند که چرا اوضاع سياسي و مذهبي صدا و سيما چنان است که در پاسخ آنها لاريجاني پرسيده بود کداميک از شما حاضر است خانواده اش را بفرستد که بازيگر شود و البته جواب همه­ي مواخذه کنندگان آن روز منفي بود. بله هميشه راه باز بوده اما ما فقط بلديم ايراد بگيريم.

راه شهادت را مي­خواهي؟ : چندين سال پيش راه "شاهد شدن بر حق" را ولي­امر مشخص کرد و راه دانش را نشان داد. اگر بيدار بوديم و به دروغ فرياد نمي­زديم "اي رهبر آماده، آزاده ايم آزاده!" جهت­گيري زندگيمان در چارچوب پارادايمهاي جديد جمهوري اسلامي تعريف مي­شد و حکما امروز بيش از هرکس ديگر خود را به حق و شهادتِ بر آن، نزديک مي­ديدم و چه بسا گلوله اي هم در اين ميان بهانه مي­شد. همانطور که امثال آويني فهميدند که زنده نگه داشتن ياد شهدا در دوران تاريک تکنوکراتها که عکس شهدا را هم ناسزا مي­گفتند، در قابي به نام هنر به ياد ماندنيتر است و چه زود اشاره ي وليامر را دريافتند و چه زودتر قضاي الهي بر آن شد که شهادت آنها را چون تشت رسواي عشق از آسمان بر زمين اندازد و ما اغيار زميني هم بشنويم که راه شهادت باز باز است.

و اينچنين دانش و هنر بيش از هر زمان ديگري منتظر دينداران است.