کد خبر 182077
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۱ - ۱۵:۴۹

به نظر می رسد موسسه امام (ه) و مدیریت فعلی آن باید نسبت به این کم کاری و این شیوه نشر پاسخگو باشد؛ چرا که فقدان معارف اندیشه های بنیادین انقلاب، در شأن بخش فرهنگی نظام و مقام والای حضرت امام(ره) نیست.

به گزارش مشرق به نقل از رویداد، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) (The Institute for Compilation and Publication of the Works of Imam Khomeini)، به سال 1367 و به پیشنهاد سید احمد خمینی، فرزند امام خمینی(ره) به منظور ثبت آثار و سخنرانی‌های ایشان و جلوگیری از تحریف اندیشه و بیانشان تاسیس شد. این موسسه در قالب‌هایی چون نگهداری اسناد امام، تنظیم و چاپ کتاب‌های ایشان و مقالات مربوطه فعالیت می‌کند و بر چاپ تمام مطالب و کتب در مورد امام راحل نیز از سوی ناشران دیگر نظارت دارد.

اما جای تعجب دارد که این موسسه تا کنون نسبت به انتشار کامل و به روز آثار بنیانگذار انقلاب اسلامی عملکرد مناسبی را نداشته است. برای مثال یکی از کتبی که سال هاست از عرصه چاپ و نشر مهجور مانده کتاب ارزشمند «کشف الاسرار» امام است. بسیاری از افراد و پژوهشگران این روزها در جستجوی نسخه چاپی این کتاب ناکام می مانند. اگر به سختی نسخه ای هم در میان کتابهای دست دوم پیدا شود، سال نشر آن متعلق به سال های بسیار دور می باشد.

کتاب «کشف الاسرار» امام خمینی (ره) نقد علمی و پاسخ به شبهاتی است که در کتاب اسرار هزار ساله مطرح شده است. از این رو ابتدا به بررسی مختصر کتاب اسرار هزار ساله پرداخته و سپس چگونگی و دلایل تالیف کتاب کشف الاسرار از سوی حضرت امام (ره) و موضوعات این کتاب را مورد بررسی قرار می دهیم :

کتاب اسرار هزار ساله

مؤلف کتاب «اسرار هزار ساله»، علی اکبر حَکَمی زاده بود. حکمی زاده در ابتدا طلبه و روحانی و ساکن قم و از افراد بسیار خشک مقدس بود . وی مدتی جلساتی با کسروی داشت. کسروی بارها از تهران به قم می‌آید و در حجره او به گفتگو می‌پردازند . ولی در آخر کار منحرف و از سلک روحانیت خارج شد و مدتی به آمریکا رفت و بعد از مدتی که از آنجا برگشت به کارهای اقتصادی روی آورد امّا از کارهای اقتصادی هم زده شد. حکمی زاده در سالهای 1313 تا 1314 مجله همایون را در نقد و مخالفت با عقاید شیعی در ده شماره در قم منتشر می‌سازد.

سرانجام حکمی زاده که افکارش بشدت از احمد کسروی متأثر است در سال 1322 کتابچه 38 صفحه ای «اسرار هزار ساله» را شمسی منتشر کرد. موضوع این رساله، حمله به مذهب تشیع بود، او حرف های فرقه ضاله وهابی را به همراه تبلیغات سوء ضد روحانیت -که آن روزها بازارش داغ بود- در این رساله گردآورده بود. این کتابچه در حقیقت رساله ای بود در ترویج وهابیت و از طرفی همسو با کسروی و از طرف دیگر با رضاخان که دشمن روحانیت بود.

دوم. کتاب کشف الاسرار

انتشار کتاب اسرار هزار ساله که با القای شبهاتی بر مکتب کلامی و فقهی شیعه تاخته بود، هیاهویی در جامعه آن روز ایران پدید آورد. علاوه بر آن چون به خاطر اختناق حکومت پهلوی، منابر و مواعظ برچیده و سخنرانی و تبلیغ کاملاً محدود شده بود. طبعا جوانان آن روز در برابر این شبهات کاملاً بی دفاع بودند.

در این هنگام حضرت امام قدس سره ، سکوت را روا ندانسته با احساس مسؤولیت شدید برای دفاع از اسلام و پاسخ به آن شبهات واهی به پا خاسته، مدتی درس خود را تعطیل کردند. حضرت امام ( ره ) در این زمینه می فرماید: یک بار در حال رفتن به مدرسه فیضیه مشاهده کردم که عده‏ای دارند راجع به کتاب اسرار هزار ساله بحث می‏کنند، ناگهان به ذهنم آمد که ما داریم درس اخلاق می‏گوییم حال آنکه این بحثها در حوزه‏ها هم نفوذ پیدا کرده است.

از این رو ایشان بلافاصله تصمیم می‏گیرند از وسط مدرسه فیضیه برگردند و دیگر به درس نمی‏روند، طی یک ماه، تا چهل روز تقریبا همه کارها را کنار می‏گذارند و کتاب کشف الاسرار را در نقد آن رساله می‏نویسند.

کتاب فوق که اثری است سیاسی، عقیدتی و اجتماعی در سال 1323 هجری شمسی (1364 هجری قمری) یعنی دو سال پس از عزل رضاخان از سلطنت نوشته شده است. امام خمینی(ره) در این اثر به شبهات و تبلیغات ضد دینی و ضد روحانی اسرار هزار ساله پاسخ گفته و به استناد حقایق تاریخی و ضمن طرح و نقد آراء فلاسفه یونان قدیم، فلاسفه اسلام و فلاسفه معاصر غرب، بر حقانیت تشیع و نقش سازنده روحانیت اسلام تأکید ورزیده است. در همین کتاب اندیشه حکومت اسلامی و ولایت فقیه در عصر غیبت مطرح شده است و به تفصیل سیاستهای ضد ملی و لائیک رضاخان و همفکران او در ممالک اسلامی (در آن زمان) افشا شده‏است.

این کتاب مورد استقبال قرار می گیرد بارها تجدید چاپ می شود. چاپ اول در سال 1323 شمسی و چاپ سوم آن در سال 1327 شمسی در 334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است. این کتاب نه تنها در دفاع از عقاید شیعه نوشته شده بلکه مایه های اندیشه سیاسی امام قدس سره را نیز دربر دارد،

به نظر می رسد موسسه امام و مدیریت فعلی آن، باید نسبت به این کم کاری و این شیوه نشر پاسخگو باشد؛ چرا که فقدان معارف اندیشه های بنیادین انقلاب، در شأن بخش فرهنگی نظام و مقام والای حضرت امام(ره) نیست.