اکثریت ما مافیا را مترادف با مجرمین ایتالیایی می‌دانیم، همگی سیسیل را خواستگاه و مقر فرماندهی مافیا قلمداد می‌کنیم و چنین می‌پنداریم که خانواده‌ها و پدرخوانده‌های ایتالیایی از قریب به یک قرن پیش عرصه جنایتکاری سازمان یافته آمریکا را در اختیار دارند. اما آیا این تصویر هالیوودی واقعیت دارد؟ آیا ایتالیایی‌ها هدایت مافیا را بر عهده داشتند؟ در ورای دیوارهای بزرگ جرائم سازمان یافته چه می‌گذرد؟ برای رازگشایی از این سؤالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...

گروه گزارش‌های ویژه مشرق؛ زمانی که سخن از مافیا پیش می‌آید توجهات پیش از هر چیز معطوف به ایتالیا، سیسیل یا پارلمو وگانگسترهای کت و شلوار پوش آمریکایی ایتالیایی می‌شود که پدرخوانده‌هایی کاریزماتیک آنها را هدایت می‌کنند. این تصویر در مجموعه سه فیلم پدرخوانده به ماهرترین وجه ممکن به نمایش در آمده و در بسیاری فیلم‌های دیگر چون "رفقای خوب"، "دنی براسکو"، و ... بازنمایی می‌شود تا افکار عمومی آمریکا و جهانیان را پذیرای ایده مافیای ایتالیایی نماید. تکرار اسم‌هایی پون ال کاپون و یا لاکی لوچیانو نیز در دنیای واقعی این تصویر را تقویت نمود. اما آیا تمام ماجرا این است. شاید خوانندگان مشرق تعجب نمایند اگر بدانند که در اوج سال‌های فعالیت‌های گروه‌های مافیایی بزرگترین و مرموزترین گانگستر آمریکایی یک یهودی صهییونیست بود. در گزارش حاضر نگاهی خواهیم داشت به زندگی و فعالیت‌های میرلانسکی معروف به مرد کوچک یا حسابدار...


یک یهودی روس نه یک سیسیلی ایتالیایی

مایر سوخویانسکی معروف به میرلانسکی در 4 جولای سال 1902 شهر گرودنو (این شهر در آن زمان بخشی از روسیه و هم اینک بخشی از بلاروس است) در یک خانواده یهودی متولد شد. وی در سال 1911 به همراه مادر و برادرش به آمریکا نزد پدرش که از سال 1909 در آنجا بود، مهاجرت کرده و در شهر نیویورک ساکن شدند.

مایر لانسکی از یهودیان روسیه در سال 1911 به همراه خانواده‌اش وارد آمریکا شد

لانسکی زمانی که نوجوانی بیش نبود با باگزی سیگل (Bugsy Siegel) آشنا شد. آنها تبدیل به دوستان همیشگی شده و در تجارت قاچاقی با یکدیگر شریک گشتند. این دو کنار لاکی لوچیانو (Lucky Luciano) یک شراکت دائمی ایجاد نمودند. لانسکی با سازماندهی قتل سالواتوره مارانزانو (Salvatore Maranzano)، پدرخوانده مافیا، در سال 1931 نقشی اساسی در قدرتگیری لوچیانو ایفاء نمود.

سیگل، لانسکی و لوچیانو؛ سه یار جدانشدنی مافیا

سیگل بارها توانست جان لانسکی را در درگیری‌های مختلف نجات دهد، واقعیتی که لانسکی همیشه به آن معترف بود. این دو نفر یکی از خشن‌ترین گروه‌های دوره ممنوعیت تجارت الکل در آمریکا را پدید آوردند.


راه‌اندازی قمارخانه و افزایش ثروت

تا سال 1936، لانسکی که دوستش لوچیانو از بزرگترین سران مافیا شده بود (البته به لطف کمک‌های وی) توانست قمارخانه‌های بسیاری را در فلوریدا، نیواورلئان و کوبا راه‌اندازی نماید. از آنجایی که لانسکی از احتمالات ریاضی بسیاری از بازی‌های قمار اگاه بود و نیز استفاده وی از گانگسترهای آشنا برای تأمین امنیت این قمارخانه‌ها، طی مدت کوتاهی توانست به موفقیت‌های بزرگی دست یابد.

در اواسط دهه 1940 لانسکی توانسته بود قمارخانه‌های زیادی را در ایالت‌های مختلف آمریکا راه‌اندازی نماید

هوش ریاضی ذاتی وی کمک تأثیر زیادی در درآمدزایی این قمارخانه‌ها داشت

در سال 1936، لوچیانو شریک وی راهی زندان شد. لانسکی بعدها مافیا را قانع نمود که سیگل را مسوول لاس‌وگاس نمایند و خود نیز یکی از سرمایه‌گذاران هتل فلامینگوی سیگل شد. هتلی که با زیان‌دهی موجب خشم رهبران مافیا شد و آنها در چندین نوبت تصمیم به حذف سیگل گرفتند، تصمیمی که با اصرار لانسکی اجرای آن به تعویق انداخته شد. اما بالاخره زیان‌دهی‌های سیگل باعث شد یار قدیمی‌اش حمایت از وی را کنار گذارد و بدین ترتیب با رضایت لانسکی، سیگل دوست دوران کودکی‌اش در سال 1947 به دست مافیا به قتل رسید.


پدرخوانده یهودی پدرخوانده ایتالیایی را فریب می‌دهد

بعید نیست که میرلانسکی خود با برقراری روابط سیاسی اتهام جنایی به لوچیانو زد و موجب زندانی شدن متعاقب او گشت. عواملی چون به زندان رفتن لوچیانو و تبعید او از آمریکا راه پیشرفت‌های بعدی میرلانسکی را در میان جامعه تبهکاران هموار ساخت.

با به زندان افتادن لوچیانو مرد شماره یک مافیا راه ترقی برای لانسکی هموار گردید

لوچیانو در کتاب خاطرات خود روایت مفصلی ارائه می‌کند که چگونه برای او پاپوش‌هایی مانند به برده گرفتن سفیدپوستان و ترویج فحشا دوختند که به زندان افتادنش منتهی شد. لوچیانو نمی‌خواهد خواننده‌اش را متقاعد کند که در فعالیت‌های جنایی گسترده دست نداشته ولی دلایل بسیار مستدلی ارائه می‌کند که مرتکب جنایاتی که به اونسبت دادند و زندانی شدنش را در پی داشت، نشده است. در حقیقت لوچیانو هرگز به علت جنایاتی محاکمه نشد که میرلانسکی هم در آنها مشارکت داشت.

پس از تبعید لوچیان لانسکی تبدیل به مرد شماره یک مافیا گردید

به هر حال این امکان وجود دارد که میرلانسکی تاحدودی ودر دسیسه‌چینی برای لوچیانو به اتهاماتی از قبیل ترویج فحشا نقش داشته است، اما به زندان رفتن این رئیس مافیا و متعاقب آن تبعید او به خارج از آمریکا راه را برای رسیدن میرلانسکی به رأس هرم گروه تبهکاران هموار ساخت.


حسابدار مافیا و متخصص پولشویی

پس از اینکه آلکاپون در سال 1931 بعلت فرار مالیاتی راهی زندان شد، لانسکی متوجه شد که وی نیز در برابر چنین اتهاماتی آسیب‌پذیر است. وی برای اینکه خود را از این مسائل محافظت نماید، درآمدهای غیرقانونی کسب شده از امپراطوری در حال رشد قمارخانه‌ها را به یک حساب بانکی در سوئیس منتقل نمود زیرا بر اساس قانون بانکی سوئیس (1934) سری ماندن هویت این حساب‌ها تضمین شده بود. لانسکی در نهایت یک بانک در سوئیس خریداری نمود و از آن برای پولشویی بوسیله شبکه‌ای از شرکت‌های پوششی و صوری بهره برد.

بخش اعظمی از گانگسترهای عصر لانسکی برای پولشویی و تمیز کردن منشأ پول های غیرقانونی خود به لانسکی رجوع می‌کردند

البته لانسکی نه تنها پول خود بلکه پول سایر سران مافیا را نیز پولشویی می‌کرد و به نوعی می‌توان گفت به عنوان حسابدار سندیکای جنایتکاران عمل می‌کرد.


یک یهودی رئیس تبهکارانی می‌شود که همه آنها را ایتالیایی می دانند

لوچیانودر زمان تبعید میرلانسکی را به عنوان سخنگوی رسمی خود معرفی نمود. وی به رغم خواستگاه یهودی‌اش، در غیاب لوچیانو "رئیس‌الرؤسا" بود. به لحاظ نظری میرلانسکی نمی‌توانست عضو مافیا باشد اما قطعا از اعضای تشکیلاتی که به جماعت افتخاری ملقب شد شده بودند مرتبه والاتری داشت.

بدین ترتیب فردی غیرایتالیایی، میرلانسکی، رئیس هیأت مدیره تبهکاران و حتی قدرتمندتر از خود مافیا شد.

هانک میسک (Hank Messick)، مطلع‌ترین شرح حال نویس باند جنایی میرلانسکی به گرایش‌های رسانه‌ها کمیته اجرای قانون اشاره می‌کند که چگونه دامنه نفوذ گسترده اتحادیه جنایتکاران را نادیده گرفتند و در عوض مبهوت شایعات رسانه‌ای در مورد مافیای ایتالیایی شدند.

با روی کار آمدن لانسکی در حقیقت ریاست و هدایت مافیای آمریکا به صورت مطلق در اختیار یهودیان قرار گرفت

مسیک می‌گوید: "رهبران واقعی این گروه جنایی مخفی باقی ماندند در حالیکه سازمان‌های اجرای قانون در کشور در تعقیب افراد جزء بودند و فقط افراد ساده‌لوح این امر را اتفاقی می‌پندارند. نتیجه تحقیقات به خوبی می‌نماید چگونه رهبران غیرمافیایی گروه‌های جنایی دهه‌های متوالی پشت چتر حمایتی مافیای ایتالیا پنهان شدند."

بسیاری نیز به علت محدودیت‌های سیاسی و وحشت از برچسب یهودی‌ستیزی از اشاره به نقش مهم جنایتکاران یهودی در جامعه جنایی خودداری کرده‌اند. به وضوح می‌توان گفت که میرلانسکی در گروه جنایتکاران نقش پدرخوانده را داشت و از قدرتمندترین رؤسای مافیای شهرهای آمریکا نیز مقتدرتر بود. ناگفته پیداست که همه این موارد نقش برجسته میرلانسکی در جامعه جنایتکاران را تبیین می‌کند.

میرلانسکی، معروف به مرد کوچک در دفتر دادستان شیکاگو

میرلانسکی" حامی بزرگ تشکیل دولت اسرائیل

بنابراین وقتی از اتحادیه حرفه‌ای جنایتکاران صحبت می‌کنیم، مقصود هم مافیای آمریکایی و ایتالیایی و هم شرکت‌های قدرتمند یهودی است که به هم مرتبطند. این مجمع میرلانسکی بود که که در تأسیس کشور اسرائیل نقش مهمی ایفا کرد. پی می‌برید که میرلانسکی پدرخوانده دولت مدرن اسرائیل بود. میرلانسکی از همان ابتدا با اسرائیل بود.

بنا به استدلال هانک مسیک، تبهکاران یهودی آشکارا و از مدت‌ها پیش از آرمان‌های قوم یهود و دولت اسرائیل حمایت می‌کردند. شبی که باگزی سیگل، همکار سابق میرلانسکی، اعدام شد مو سدوی (Moe Sedway) از نمایندگان لانسکی اداره فلامینگو (Flamingo) را در دست گرفت. وقتی از وی پرسیدند که چگونه به این راحتی در لس‌آنجلس هستید، سدوی توضیح داد که به منظور جمع‌آوری اعانه برای سازمان یونایتد جوئیش اپیل (United Jewish Appeal ) در آنجاست.

مو سدوی؛ او به وضوح اعلام می‌کند که مافیای تحت رهبری میرلانسکی در خدمت منافع گروه‌های یهودی بودند

رابرت لیسی (Robert Lacy) در شرح حال میرلانسکی به این نکته اشاره می‌کند که در 1948 سالی که اسرائیل تبدیل به یک کشور شد، عوامل اسرائیل به میرلانسکی معرفی شدند. میرلانسکی به جوزف بام (Josef Baum) جمع‌آوری کننده اعانات برای هاگانا (Haganah)، نهضت زیرزمینی تروریستی یهودی، اجازه داد که مبلغ 10 هزار دلار مقرری از قمارخانه کلنییال این (Colonial Inn) دریافت کند. خود میرلانسکی هم کمک می‌کرد. میرلانسکی به آنها گفت: "من در خدمت شما هستم."

سازمان تروریستی هاناگا یکی از گروه‌های دریافت کننده کمک‌های مالی میرلانسکی بود

این کمک‌ها از عواید قمارخانه‌های وی تأمین می‌شدند

ارتباط میرلانسکی با مؤسسه اطلاعاتی موسوم به "عملیات زیرزمینی" سرلوحه ورود او به شبکه جهانی عجیبی بود که در نهایت راه را برای تأسیس یک دولت اسرائیلی هموار ساخت.

ترور جان اف کندی

روز 22 نوامبر 1963 خبر ترور رئیس جمهور آمریکا به خبر یک رسانه های جهان تبدیل شد. جان اف کندی رئیس جمهور دموکرات آمریکا که در سومین سال ریاست جمهوری خود به سر می برد، در جریان سفر به تگزاس، هدف اصابت دو یا سه گلوله قرار گرفت و کشته شد.

در مورد مرگ وی نظریه‌های بسیاری مطرح گشت اما در این میان اسرائیل و مافیای آمریکا که هم‌اکنون جان اف کندی عزم مقابل با آنها را داشت بیشترین سود را بردند.

ترور جان اف کندی را می‌توان اوج فعالیت مافیای یهودی آمریکا برای تأثیرگذاری خط‌مشی‌های این کشور دانست

روابط کندی با دیوید بن گورین نخست وزیر وقت اسرائیل و کابینه این رژیم در آوریل سال 1963 بویژه در مورد عزم اسرائیل به تولید سلاح هسته ای به بن بست خطرناکی کشیده شد. کندی برای حفظ روابط خود با سایر کشورهای خاورمیانه بالاخص اعراب سعی در کنترل سیاست‌های تهاجمی اسرائیل داشت. بن گورین به علت تنفر از کندی و موضع رئیس جمهور آمریکا در قبال اسرائیل، مقام نخست وزیری خود را ترک کرد. شاید آخرین اقدام او در مقام نخست وزیری این بود که به موساد دستور داد تا سوء قصد به جان اف کندی را طرح ریزی کند.


فیلم معروف زاپرودر از لحظه کشته شدن کندی

برای دانلود اینجا کلیک کنید

اما در میان خیل انبوه افراد و سازمان‌هایی که در ترور جان اف کندی نقش داشتند به نام میر لانسکی نیز برمی‌خوریم که البته با توجه به روابط حسنه وی با رژیم صهیونیستی این امر دور از ذهن نیست. مایکل کالین پایپر در کتاب خود با عنوان "قضاوت نهایی" که به مسائل پشت پرده ترور کندی می‌پردازد از میر لانسکی به عنوان یکی از حلقه‌های کلیدی این توطئه نام برده و توضیحات مستند و مشروحی در مورد ارتباط وی وبا عوامل قتل کندی ارائه می‌کند. این کتاب در سال 1387 به فارسی نیز ترجمه شده و در اختیار خوانندگان ایرانی قرار گرفته است. کالین پایپر می‌نویسد: "عده‌ای به درستی ادعا می‌کنند اگر مافیا جان اف کندی را کشته باشد، نمی‌توانسته این کار را بدون اطلاع قبلی و رهبری میرلانسکی انجام داده باشد."

"قضاوت نهایی" کتابی مشروح در مورد پشت پرده قتل جان اف کندی

نویسنده میرلانسکی را یکی از عوامل قتل رئیس‌جمهور سابق آمریکا معرفی می‌کند.

"واقعیت این است که نام میرلانسکی همواره و به راحتی پشت سر مجموعه‌ای از شخصیت‌های گروه جنایتکاران، مافیا، پنهان بوده است.

"این افراد عملا زیر دست یک نفر یعنی میرلانسکی بودند. البته در گزارش‌هایی که در آنها از پروه جنایتکاران حرفه‌ای به ویژه مافیا در قتل رئیس جمهور یاد شده است به ندرت نام میرلانسکی دیده می‌شود."

بازگشت به اسرائیل برای فرار از قانون

سرانجام در سال 1970 بود که میرلانسکی فعالیت‌های مخاطره‌آمیز را کنار گذاشت و در اسرائیل سکنی گزید. بر طبق قانون بازگشت منحصربفرد دولت اسرائیل،‌ هر یهودی از هر نقطه جهان می‌توانست خواستار تبعیت اسرائیل شود که میرلانسکی هم همین کار را انجام داد.

میرلانسکی در سال 1970 به اسرائیل رفت و امپراطوری خود را از آنجا رهبری نمود

میرلانسکی در آمریکا تحت بازجویی بود و ظاهرا راه ممکن برای گریز از این دردسر تبعید به اسرائیل بود. لانسکی در مقام رئیس هیأت مدیره اتحادیه بین‌المللی در تل‌آویو هم می‌توانست به همان سهولت و حتی آسانتر از ساحل میامی فعالیت کند.

البته اسرائیل در نهایت و بر اثر فشارهای اجتماعی مجبور شد لانسکی را برای محاکمه به آمریکا برگرداند. اما نفوذ جادویی وی دادگاه جنایی آمریکا هنوز پابرجا بود. وی در نهایت در هر دو پرونده قضایی تبرئه شد.


مصاحبه میرلانسکی در اسرائیل (1971)

برای دانلود اینجا کلیک کنید

میرلانسکی مابقی عمر خود را با همسرش، سگش و جمعی از قاچاقچیان سالخورده به آرامی گذراند. او هنوز بر فعالیت‌های تجاری‌اش نظارت داشت اما بیماری‌های روزافزون همواره وی را آزار می‌دادند. این متفکر مجمع جنایی جهانی،‌سرانجام در 15 ژانویه 1983 مرد.


منابع و مآخذ
1. http://en.wikipedia.org/wiki/Meyer_Lansky
2. http://www.americanussr.com/american-ussr-meyer-lansky.htm
3. http://www.fivefamiliesnyc.com/2010/05/meyer-lanskys-mafia-secrets-exposed-by.html
4. http://www.algemeiner.com/tag/meyer-lansky/
5. http://www.organized-crime.de/revlac01.htm
6. http://www.islamicity.com/forum/printer_friendly_posts.asp?TID=10456
7. http://judaism.about.com/od/jewishpersonalities/a/Meyer-Lansky-Jewish-Mobster-Boardwalk-Empire-Character.htm
8. http://www.eliewieseltattoo.com/tag/meyer-lansky/
9. http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/US-Israel/gangsters.html
10. http://first-thoughts.org/on/Meyer+Lansky/
11. http://www.britannica.com/EBchecked/topic/330022/Meyer-Lansky