نوع نگاه اين سريال به شخصيت 'مادر' آنقدر ازار دهنده بود که علي رغم احتراز مشرق از پرداختن به همه برنامه هاي سيما و ايجاد شائبه هاي مختلف، مجبور به نوشتن نقدي در اين باره شديم .

گروه فرهنگي مشرق- شنبه ششم آذرماه 89 شبکه يک سيما، سريال طنز 30 دقيقه اي را پخش کرد که به روي آنتن رفتن آن موجب تعجب کارشناسان و ناظران فرهنگي قرار گرفت. نوع نگاه اين سريال به شخصيت "مادر" آنقدر آزار دهنده بود که علي رغم احتراز مشرق از پرداختن انبوه به همه برنامه هاي سيما و ايجاد شائبه هاي مختلف، مجبور به ارئه نقدي در اين باره شديم؛ تا شايد به ياري برخي مديران دلسوز رسانه ملي آمده و کمي از اثرات منفي اين سريال بکاهيم. در ادامه بخش اول اين نقد را مي خوانيم.

***
رفتارهاي زننده مادر به اينجا هم ختم نمي شود. در جايي که مادر سعي دارد اندرو را براي گشتن دنبال سگش ترغيب کند، به دروغ خود را به لنگي و شليدن مي زند. هنگامي که اندرو با تعجب عنوان مي کند که تابحال او را در حال لنگيدن نديده است مادر مي گويد «زماني که تو خيلي کوچک بودي براي نجات دادن تو از پله ها افتادم و پام شکست...»، اما اندرو که مي داند مادرش دروغ مي گويد فريب او را نخورده و حاضر نمي شود براي جستجوي سگ به همراه او از خانه خارج شود.

توجه به اين نکته لازم است که در فضاي فرهنگي غربي که بنيان خانواده در آن از استواري چنداني برخوردار نيست، پدر و مادر با پا گذاردن به سنين پيري و دوران از کار افتادگي، تبديل به معضل و مشکلي براي فرزندان مي شوند که نگهداري از آنها، مختل کننده روال زندگي عادي و روزمره مي گردد. در همين فضا است که مکان هايي مانند خانه سالمندان و يا حيوانات خانگي به عنوان مونس و همدم، به صورت واقعياتي اجتناب ناپذير و موجه در جامعه مطرح مي شوند. آنچه در اين سريال و موارد مشابهش در حوزه رسانه اي به تصوير کشيده مي شود، در تقابل آشکار با آموزه هاي اسلامي در خصوص مقام والدين و لزوم خدمت به آنها به خصوص در زمان نياز و از کارافتادگي است. در اينجا مادرِ پير به عنوان عاملي مزاحم و دردسرساز تصوير شده که مخاطب در ناخودآگاهش آرزوي اين را دارد که شرّش را از سر اندرو کم کند. هيچيک از رفتارهايش با منطق سازگار نيست و بي انصافي هاي او در حق فرزندش کاملاً واضح و آشکار مي باشد. اندرو هم که با وجود همه اين ناملايمات او را تحمل مي کند، چهره مظلومي است که بايد هر چه زودتر خود را از دام آزارهاي مادرش برهاند و براي اين مهم، چه گزينه اي بهتر از خانه سالمندان!
نکته تأمل برانگيز ديگري که در اين سريال به چشم مي خورد پرداختن به موضوع Pet يا همان حيوانات خانگي و مشخصاً سگ است که باز در فرهنگ غربي به صورت يکي از ملزومات و بايسته هاي زندگي درآمده اما در فرهنگ ايراني و با تکيه بر آموزه هاي اسلامي هيچ جايگاهي ندارد. در ابتداي مواجهه با سگ در اين سريال، شاهد مخالفت مادر و اندرو با حضور آن هستند و جالب اين است که در قسمت هايي از دوبله، حتي ديالوگ هاي به کار رفته کاملاً در فضاي ايراني-اسلامي هستند، مانند زماني که مادر مخالفتش با حضور سگ در خانه را با اين جمله نشان مي دهد: «اونا دردسر درست مي کنن، هر جا برسن نجاست مي کنن...» در ادامه اين مباحثات است که چشم مادر به سگ مي افتد و ناگهان با يک تغيير موضع 180 درجه اي عاشق و دلباخته سگ شده و براي داشتن آن شروع به آوردن استدلال هايي مي کند که در ادبيات غربي براي نگهداري حيوانات در خانه بدانها توسل مي جويند. البته مادر و همچنين ريچارد پا را از اين هم فراتر گذارده چنين عنوان مي کنند ما انسان ها به عنوان متکامل ترين موجودات روي زمين، وظيفه داريم که از حيواناتي مانند اين سگ مراقبت نمائيم! البته اندرو نيز در اين ميان سعي دارد استدلال هايي مبني بر عدم نياز به سگ در خانه ارائه دهد. به عنوان مثال زماني که مادر از احساس بيهوده بودنش شکايت مي کند، انرود در پاسخ چنين عنوان مي کند که چنين نيست و او به مادرش احتياج دارد. اما زماني که مادر با اصرار از او سوال مي کند که تو چه احتياجي به من دارد، از پاسخ عاجز بوده و با گفتن اين جمله که «براي نگه داشتن آن سگ به تو احتياج دارم» به بحث خاتمه مي دهد. در اينجا اَندرو اعتراف مي کند که به مادرش و حضور او در زندگيش هيچ احتياجي ندارد و اگر هم وجود مادر لازم است، براي در امان بودنِ اندرو از دردسرهايي است که البته خودِ مادر باعث بوجود آمدنشان شده است. در نهايت هم که اندرو در يک تصميم حساس، تحمل مزاحمت هاي مادر و بي خوابي هاي شبانه اش را به بودن سگ در خانه ترجيح مي دهد.
حال سوال اينجاست که کداميک از مؤلفه هاي پرداخت شده در اين سريال 30 دقيقه اي مطابق با ارزش هاي فرهنگي ايران و يا مفاد حکم رهبر معظم انقلاب مي باشد؟! تصوير ارائه شده از مادر، بخصوص مادرِ پير، در راستاي تحکيم بنيان خانواده است و يا بر عکس در جهت تخريب آن؟! پناه بردن به نگهداري سگ در خانه، با وجود ممنوعيت هاي فقهيِ آن، تأييد کننده کدام رفتار اجتماعي قابل پذيرش در فرهنگ ديني و ايراني است؟! کداميک از مؤلفه هاي دين، اخلاق، اميد و يا آگاهي در اينگونه برنامه ها مورد تاکيد قرار گرفته اند؟!