به گزارش روابط عمومی فیلم فجر، تقسیم بندی ژانرهای جشنواره به شرح زیر است.
*روحانی و طلبه در قاب تصویر
دوفیلم «رسوایی» و «آفتاب مهتاب زمین» درباره روحانی است. در فیلم «رسوایی» دهنمکی این بار با دور شدن از فضای طنز، زندگی دختری را به تصویر میکشد که بدنام است. او به دلیل بدهی خود و پدرش دست به دزدی میزند. حاج یوسف روحانی زاهدی است که در حین فرار افسانه به او برخورد میکند و در تلاش است به او کمک کند.
علی قویتن در «آفتاب مهتاب زمین» به نوعی دیگر به زندگی یک روحانی نزدیک میشود. روحانی این فیلم برای احقاق حق خود وارد روستایی میشود که همه آدمهای آنجا برایش غریبهاند. این بار کارگردان به موضوعی نزدیک شده است که پیش از این در کارنامه فیلمسازی خود آن را تجربه نکرده است. قویتن در این فیلم خودش نقش روحانی را بازی میکند.
امسال در میان آثار انتخاب شده فیلم «گهواره ای برای مادر» را هم شاهد هستیم. فیلمی معناگرا که با نگاه فیلمساز به زندگی یک طلبه زن و تلاشهای او برای تدریس به دانشجویان تازه مسلمان همراه میشویم. «پناه بر خدا رضایی» در این اثر مانند «چراغی در مه» نگاهی دینی را دنبال کرده و داستان دختری جوان با نام نرگس را روایت میکند که ادبیات روسی را در دانشگاه مسکو به اتمام رسانده است. او اینک در کسوت بانویی طلبه درس میخواند و قرار است برای تدریس به دانشجویانی که تازه مسلمان شدهاند؛ به روسیه بازگردد که با مسایلی مواجه میشود.
* انحرافات و شیطان پرستی
در فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» مینو شخصیت اصلی داستان در تب و تاب رسیدن به آرزویی است که سالها انتظارش را کشیده و با یک دعوت روبرو است، دعوتی که با دشواریهای زیادی او را مواجه میکند، اما مینو میپذیرد. محمدهادی کریمی در ساخته اخیر خود به شیطانپرستی و مشکلاتی که در زندگیها ایجاد میکند میپردازد. شاید این ساخته کارگردان را نیز بتوان در گونه فیلمهای دینی قرار داد.
*معضلات زنان و دختران
بر اساس این گزارش، «پرویز شهبازی» پس از سالها فیلمی با نام «دربند» ساخته است. این بار شهبازی زندگی دختر دانشجوی شهرستانی را به تصویر کشیده که برای ادامه تحصیل وارد خوابگاه میشود. او با توجه به مسایل و مشکلات مختلفی که پیرامونش و در خوابگاه وجود دارد، سلامت زندگی میکند.
پوران درخشنده هم پس از سالها دوباره به ساخت فیلمی اجتماعی روی آورده است. «هیس دخترها فریاد نمیزنند» درباره باندهایی است که برای دختران مزاحمت ایجاد میکنند. در این فیلم درخشنده داستان دختری را روایت میکند که برای ازدواج سوم آماده میشود اما او دچار بحرانی روحی شده و باعث ماجراهایی میشود.
در میان آثاری که به معضلات زنان و دختران اشاره دارد باید به فیلم های «دهلیز» و «روز روشن» نیز اشاره کرد.
* اجتماعی با رگههای طنز
داریوش مهرجویی پس از تجربیات موفق خود در جذب مخاطب برای فیلمهای «اجارهنشینها» و «مهمان مامان»، این بار نیز به آن فضای شاد و طنز نزدیک شده است و توانسته با بهره بردن از بازیگران مطرح سینما فضایی گرم را در فیلم خود فراهم کند. داستان فیلم مهرجویی توسط خودش و وحیده محمدیفر نوشته شده و درباره فرزاد (جراح دندانپزشک) است که پس از سالها به ایران میآید تا دور از مسایل آشفته زندگیاش نفسی تازه کند ولی ورود او با پدیدار شدن یک شی مرموز شبه فضایی است.
* آسیب های اجتماعی
«جیب بر خیابان جنوبی» دومین ساخته سیاوش اسعدی است که درباره جوان 26 سالهای با نام کاوه دربندی است که پس از آزاد شدن از زندان با دختری دزد آشنا میشود و درگیر جریاناتی میشود. این فیلم فضایی شبیه به فیلمهای مسعود کیمیایی دارد که این بار فیلمساز در دومین اثرش آن را تجربه میکند.
بخش اعظم «هیچ کجا هیچکس» سومین ساخته ابراهیم شیبانی در شمال کشور میگذرد . در این فیلم شیبانی چهار جوان را به تصویر میکشد که در سودای زندگی بهتر هستند و به سوءاستفاده مالی بزرگ دست میزنند. از قضا همه تدابیر آنها درست در نمیآید. همه چیز به هم میریزد و هر کدام به سرنوشتی محتوم گرفتار میشوند. در این فیلم شیبانی به سودای یک شبه ره صد ساله رفتن اشاره دارد و عواقب آن را به تصویر میکشد.
* خانواده
بر اساس گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، جدیدترین فیلم «مازیار میری» با نوشتهای از حامد محمدی جلوی دوربین رفت و نهاد خانواده را سوژه اصلی فیلم قرار داد. این فیلم درباره بنیان خانواده و شرایطی که ممکن است این هسته اصلی اجتماع را برهم بزند، روایت میشود. در این فیلم مریم و رضا با بازی نگار جواهریان و شهاب حسینی با آدمهای دیگر یک تفاوت بزرگ دارند و تلاش میکنند خانواده خود را با تمام مشکلات پیرامون سالم نگه دارند.
«کلاس هنرپیشگی» مانند دیگر ساختههای داودنژاد با بهانه قرار دادن کلاس هنرپیشگی تاثیرات تحولات روز اجتماعی را در مناسبات و رفتارهای خانواده جستوجو میکند. این بار نیز داودنژاد از اعضای خانوادهاش برای به تصویر کشیدن هر چه بهتر روابط بهره برده است.
«قاعده تصادف» مانند اولین ساخته بلند بهنام بهزادی به مسایل اجتماعی میپردازد اما در قالب یک گروه تئاتری که خود را برای اجرای صحنه آماده میکنند. در این فیلم بهزادی به رابطه بین والدین و فرزندان هم اشاره دارد.
* فیلم اولیها و توجه به مسایل اجتماعی
چهار فیلم اولی که توانستند به بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) راه یابند، مسایل اجتماعی را مد نظر قرار داده و فیلمساز با دریچه نگاه خود با مسایل اجتماعی روبرو شده است.
محسن قرایی فیلم «خسته نباشید» را با نزدیک شدن به زندگی دو جهانگرد با نام رومن و ماریا، فضایی تازه در فیلمهای ایرانی رقم زده است که پیش از این در آثار ایرانی کمتر دیده شده است. این فیلم با نگاهی توریستی از جذابیت بصری بالایی برخوردار است و میتواند در جذب مخاطب به واسطه این جذابیتها موفق عمل کند.
بهروز شعیبی در اولین ساخته بلند سینمایی خود به مسایل و مشکلات بانوان در شهر میپردازد. در این فیلم شیوا سرپرست خانوادهای است و با تلاش و کوشش سعی کرده زندگی خوب و آبرومندی برای خود و تنها پسرش فراهم کند. با رسیدن نامهای زندگیاش دچار تحول میشود.
حسین شهابی نیز به مشکلات زنان در جامعه در اولین ساخته خود با نام «روز روشن» اشاره دارد. خانم جوانی جهت نجات یک نفر از اعدام تلاش میکند تا در آخرین دادگاه او تعدادی از شاهدین صحنه را به دادگاه بکشاند اما شهود هر کدام به بهانهای از شهادت سر باز میزنند. اکثر صحنههای فیلم در خیابان های مرکزی تهران جلوی دوربین رفته است.
در این میان «برلین -7» داستانی متفاوت داشته و رامتین لوافی در این فیلم به اثرات مخرب جنگ و تبعات آن بر خانوادهها میپردازد و گوشه چشمی به مسایل اجتماعی دارد.
* تاریخ معاصر
«استرداد» همانطور که از نامش پیداست به موضوع بازگشت طلاهای ایرانی که به شوروی فرستاده شد، اشاره دارد که مشخص نیست که این طلاها به ایران بازگردانده شده یا خیر. این فیلم مربوط به سال 1332 است، درامی تاریخی درباره وقایع جنگ جهانی دوم و مسایلی که پای نیروهای متحدین و متفین را به کشور باز میکند. سومین ساخته «علی غفاری» پس از آثار تجاری چون «شاهرگ» و «چراغ قرمز» تمام توجهها را به سمت او جلب میکند. اکثر آثار تاریخ معاصر ما در حوزه تلویزیون ساخته شده است، اما این بار در قاب سینما شاهد یک اثر تاریخی خواهیم بود.
* پلیسی
«گناهکاران» فیلمی پلیسی است که این روزها در سینما اینگونه سینمایی مغفول مانده و کمتر آثاری از این دست را شاهد هستیم. فیلم درباره دختر سرهنگ بازنشسته فرازمند است که پس از سالها زندگی در آمریکا به ایران باز میگردد. تفاوت فرهنگی و اجتماعی او با اطرافیان و خانوادهاش هسته اصلی فیلم را تشکیل می دهد. «گناهکاران» چهارمین ساخته فرامرز قریبیان به شمار میآید که در بخش مسابقه راه یافته است و شاید بتوان گفت تنها فیلم در گونه پلیسی است که امسال شاهد آن خواهیم بود.
*جنگ
در میان آثار راه یافته به بخش مسابقه سینمای ایران، 5 فیلم با موضوع جنگ و تبعات آن به چشم میخورد. دو فیلم از این 5 فیلم درباره زندگی دو شهید دفاع مقدس (شهید مدق و شهید علمالهدی) است.
رامتین لوافی در«برلین7-» به جنگ عراق و تبعات آن میپردازد. در این فیلم که توسط محمدرضا گوهری نوشته شده، عراق در زمان اشغال آن توسط آمریکا مورد توجه قرار میگیرد. عاطف زمان اشغال، همسرش را در جنگ از دست میدهد و پسر خردسالش که شاهد کشته شدن مادر بوده، تعادل روحیاش را از دست میدهد. در وضعیت آشفته بغداد اشغال شده، دختر او ربوده شده و عاطف تمام زندگیاش را برای بازپسگیری دخترش به پلیس عراقی رشوه میدهد. او پس از ناامیدی از زندگی در عراق با دو فرزندش به آلمان میرود و تقاضای پناهندگی میکند.
رضا اعظمیان در سومین ساخته خود به سراغ زندگی شهید مدق میرود و داستانی شخصیت محور از دلاورمردان جنگ تحمیلی را روایت و بخشی از زندگی این شهید بزرگوار را به تصویر میکشد. در این فیلم فرشته و منوچهر پس از بازگشت از ماه عسل متوجه حمله عراق به ایران میشوند و زندگیشان دستخوش تغییراتی میشود.
در فیلم سینمایی «زیباتر از زندگی» بخشی از زندگی شهید حسین علمالهدی بر پرده سینما نقش میبندد. انسیه شاهحسینی کارگردان فیلم، زمانی که این شهید حکم فرماندهی سپاه هویزه را دریافت میکند تا لحظه شهادتش را روایت میکند. در این فیلم تلاشهای حسین علمالهدی برای مقابله با دشمن به همراه نیروهای مردمی و مخالفتهای بنیصدر برای حضور نیروهای مردمی و سپاه و بسیج در جبههها به تصویر کشیده میشود.
حمید بهمنی در چهارمین ساخته خود «غریبه» از هشت سال دفاع مقدس فاصله گرفته و به سراغ اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی میرود. در این فیلم جولیا سرباز هنگ چهارم ارتش آمریکا که بالاجبار به عراق اعزام میشود تا گزارشهای ویژه و خاصی برای فرماندهی مستقر در عراق تهیه کند، هسته اصلی داستان است. آمدن او به عراق مصادف با اربعین و راهپیمایی مردم به سمت کربلا است و همین امر جولیا را دچار ماجرای عجیبی میکند.
«خاک و مرجان» به جنگ افغانستان اشاره دارد و در این اثر مسعود اطیابی با نوشتهای از پانته آ تاجبخش به سراغ مردی میرود که سالها پیش همسرش را در جنگ از دست داده است. او هماینک در آستانه عروسی یکی از دخترانش قرار دارد. پدر به کابل بازمیگردد و ناخواسته درگیر کشمکش درونی میشود. بخشهایی از فیلم در کابل جلوی دوربین رفته که برای اولین بار انجام شده زیرا فیلمبرداری در کابل با شرایط سختی همراه است.