روزنامه کيهان در ستون اخبار ويِژه خود نوشت: از عناصر سلطنت طلب و شکنجه گر ساواک روزگار سياهي را در فلسطين اشغالي سپري کرده است.<BR>

به گزارش مشرق در اين روزنامه آمده است: نويسنده وبلاگ اپوزيسيوني «سکوت بهار» با اشاره به سفر چندي پيش خود به لبنان و آشنايي با اين سلطنت طلب فراري در يک رستوران نوشت: پس از گفت وگو با اين شخص از دوستانم درباره هويت وي پرسيدم و يکي از دوستان گفت: «طرف سالهاست که اينجا در رستوران کار مي کنه و زندگي دردناکي هم داره. همه خانوادش متلاشي شدن بعد از انقلاب با زن و دختر و پسرش از ايران فرار کردن سوريه و از آنجا به اسرائيل رفتن و در به در به دنبال کار مي گشته تا در يک فاحشه خانه مشغول کار ميشه. سالها آنجا بوده و در آنجا عاشق يک فاحشه ميشه و زنش قضيه را مي فهمه و طلاق مي گيره. و مجبور ميشه دختر و پسرش رو خودش بزرگ کنه. به مرور بچه هاش بزرگ ميشن و متاسفانه دخترش در همان فاحشه خانه مشغول کار ميشه و يک روز هم پي مي بره که پسرش جذب کلوپ هاي همجنس گرايان شده است و اين مرد تا اين مسائل را مي بيند وضعيت روحيش به هم مي ريزه و از اسرائيل خارج مي شه و به لبنان کوچ مي کنه، حالا هم در همين رستوران گارسوني مي کنه.
اين نويسنده ضدانقلاب اضافه مي کند:به دوستم گفتم تنها زندگي مي کنه؟ دوستم گفت: نه، با دو تا بچه هاي دخترش که از راه نامشروع به دنيا آمدند.
يادآور مي شود پدر اين نويسنده اکنون با برخي محافل نزديک به بيت منتظري و منافقين مدعي اصلاح طلبي همکاري مي کند که با سلطنت طلبان و منافقين و ساير گروهک ها يک جبهه مشترک تشکيل داده اند.

گزارش اپوزيسيون از مزدوري اصلاح طلبان فراري در غرب

«هر وقت يکي از اصلاح طلبان از ايران خارج مي شود من عزا مي گيرم! تجربه به من مي گويد که جز انگشت شماري از اينان، به زودي در آغوش دولت ها، سازمان ها و لابي هاي راست گرا مي افتند و يا توجيه گر رابطه و کمک گرفتن از دولت هاي خارجي در مبارزه مي شوند.»
اينها عباراتي است که محمود دلخواسته از عناصر اپوزيسيون مقيم لندن (از طرفداران بني صدر) در واکنش به درخواست اخير «کاتب فراري خاتمي» از اوباما نوشته است. بابک داد اخيرا از اوباما خواسته اموال بلوکه شده ملت ايران را به جمهوري اسلامي پس ندهد و آن را در اختيار اپوزيسيون اصلاح طلب قرار دهد.
محمود دلخواسته در واکنش به گدايي علني اصلاح طلبان از رئيس جمهور آمريکا نوشت: وقتي يک اصلاح طلب براي ادامه مبارزه از وطن خارج مي شود، اولين اصلي را که زير پا مي گذارد، اصل استقلال داشتن در مبارزه مي باشد. روشنفکران اصلاح طلب، با مقوله وطن، از منظر تئوري جهاني شدن و از بين رفتن استقلال ملي و برداشته شدن مرزها، که امثال آقاي مرتضي مرديها از مروجان آن بوده اند، برخورد مي کنند.
اين اپوزيسيون لندن نشين در توجيه دليل ديگر رفتار خيانت آلود اصلاح طلبان مي نويسد: زندگي در غرب، عدم آشنايي به اين نوع از زندگي و نداشتن تخصصي که امکان امرار معاش در اين جوامع را بدهد، فشار مالي را نيز بر آن مي افزايد و در اين رابطه است که سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي غرب، به سرعت وارد عمل مي شوند و در پوشش استخدام در بنيادهاي مختلف تحقيقي و مطالعاتي و يا، در مورد آقاي اکبر گنجي، با دادن جوايز همراه با پولهاي هنگفت خبرنگاري، از طريق سازمانهاي دست راستي اين افراد را جذب خود مي کنند. البته وابستگي مالي، خواهي نخواهي وابستگي فکري و سياسي را نيز به دنبال خواهد داشت.
وي افزود: آخرين سفير ايران در ايتاليا قبل از حوادث خرداد 1360، که استعفا داده بود، نقل مي کرد که بعد از استعفا، سازمان سيا، آگاه از در مضيقه مالي قرار گرفتن او، با او تماس گرفته بودند و پيشنهاد کمک مالي، تحت عناوين مختلف را کرده بودند. منظور اين است که اين سياستي مي باشد که غرب، به ويژه دولت آمريکا هميشه به گونه اي سيستماتيک از آن استفاده کرده است. از مثال هاي واضح و مشخص آن، خارج شدن آقاي محسن سازگارا از وطن، نوشتن آن قانون اساسي کذايي و بعد تکذيب کردن! و بعد از استقبال باشکوه از طرف ثروتمندان ايراني در هتل هيلتون لندن، آخر به بهانه معالجه به آمريکا رفتن و زود در کنار سلطنت طلبها، فرقه رجوي، دخيل به امامزاده کاخ سفيد بستن و حالا هم که علنا حقوق بگير موسسه مطالعاتي جورج بوش شده اند. و يا اينکه آقاي ابراهيم نبوي نامه سرگشاده به اتحاديه اروپا بنويسد و از آنها تقاضاي دريافت پول براي راه انداختن تلويزيون ديگري براي مبارزه! با رژيم حاکم بر ايران. و آخرين آن که آقاي بابک داد که در مقاله اخير خود به اوباما پيام مي دهد که دوازده ميليارد دلار ضبط شده توسط دولت آمريکا را نه به دولت احمدي نژاد، بلکه به ايشان و همفکران ايشان بدهد تا با رژيم ايران مبارزه کنند.
دلخواسته از بابک داد پرسيد: ملت ايران از کي به شما و دوستانتان وکالت داده که پول متعلق به ايران را به امثال شماها بدهند و شما تبديل به حقوق بگير حرفه اي شويد؟ آقاي داد وقتي بعد از پنهان شدن و با شجاعتي قابل تقدير آن مقالات پرشور را بر عليه کودتا نوشتند، احترامي عميق در ميان امثال من ايجاد کردند. ولي وقتي از ايران خارج شدند و ايشان را در مصاحبه اي مطبوعاتي در کنار آقاي مخملباف با آن سابقه و بي اخلاقي ديدم، برايشان پيامي فرستادم که بهتر است حال که وارد محيط ناشناخته اي شده اند، مدتي فقط به مطالعه محيط خود مشغول باشند. متاسفانه پيام اخير ايشان نشان داد که ايشان نيز پيش از اينکه مبارز راه آزادي باشند، براي قدرت مبارزه مي کنند.
دلخواسته خطاب به کاتب ويژه محمد خاتمي نوشت: اگر توان مبارزه نداريد، اصلا وارد مبارزه نشويد زيرا در اين برهه فعالان سياسي وابسته، متاسفانه فراوانند و شما اگر به راه آنها برويد، فعلا از نظر اعتماد در خط سرسپردگي به سلطه خارجي و بيگانگان در آخر صف اين کوتوله هاي وابسته قرار خواهيد گرفت.
يادآور مي شود اين اپوزيسيون لندن نشين 9 اسفند سال گذشته هم در مصاحبه با راديو زمانه (راديو بردگان) گفته بود: کم نيستند مخالفاني هم در داخل و هم در خارج که پذيرفته اند نقش احمد چلبي را بازي کنند اما مردم ايران به استقلال کشور اهميت مي دهند و نيروهاي مخالف رژيم بايد به اين عنصر حساس باشند. در فرهنگ ايراني، هر حرکتي به سوي کشورهاي غير ايران و استفاده از آنها، مترادف خيانت است و بس. در تاريخ بعد از انقلاب، اولين بار آقاي بختيار به چنين عملي دست يازيد و با تشويق عراق براي حمله به ايران سعي کرد به قدرت بازگردد و بدين وسيله ننگ خيانت را براي هميشه بر خود خريد. او باور کرد که کسي از پيروز سؤال نمي کند! و همين باور سبب شد که مجاهدين مرتکب خودکشي سياسي شده و عامل صدام شوند.

 

 

اصلاح طلبان در مخالفت با ولايت فقيه وامدار ابراهيم يزدي هستند

عضو گروهک ملي-مذهبي گفت: اصلاح طلبان در رويکرد اپوزيسيوني پيروان ابراهيم يزدي رئيس نهضت آزادي هستند.
تقي رحماني با اشاره به اينکه همشهري ابراهيم يزدي است و روابط صميمانه با او دارد مي نويسد: يزدي حتي از من خواست عضو شوراي مرکزي نهضت آزادي شوم. با وجود رد اين درخواست، دکتر يزدي رابطه صميمانه اش را با من حفظ کرد. هر بار از واژه چطوري ببم جان (بچه جان) که تکيه کلام قزويني است از من استقبال کرد.
وي در اين نوشته که سايت روزنت منتشر کرده، تصريح مي کند: دکتر يزدي و نهضت آزادي و ملي مذهبي ها در بينش و روش خود سخناني را به زبان آورده اند که بعدها بسياري که افتخار اصلاح طلبي در حکومت و ارائه ديدگاه رفرم گرا در اپوزيسيون را پيدا کردند، اين ديدگاه را بدون ذکر و بدون امانتداري در ذکر سابقه طرح تاريخچه بر زبان آورده اند. ديدگاه هايي نظير عدم اعتقاد به نظريه ولايت فقيه، جمهوري دموکراتيک اسلامي در برابر جمهوري اسلامي، رابطه اصلاح گري با اپوزيسيون، راديکال و...
برخلاف مصاحبه هاي ابراهيم يزدي در روزهاي آغازين تسخير سفارت آمريکا که توأم با تظاهر به حمايت از اقدام دانشجويان مسلمان خط امام بود، تقي رحماني ادعا مي کند: يزدي چند روز بعد از اشغال سفارت، در ديدار با رهبر انقلاب، اين اقدام را نادرست خواند. رابرت گيتس ]وزير دفاع فعلي آمريکا و رئيس اسبق سازمان سيا[ منشي ديدار برژينسکي و بازرگان و يزدي در الجزاير تصريح مي کند که در اين ديدار، طرف ايراني با زباني تند از آمريکا به خاطر نقش تحريک کننده در انقلاب اسلامي انتقاد کرد.

اسرائيل: اروپا صبح تحريم مي کند شب 1200شرکت با ايران معامله مي کنند!

وزير بازرگاني رژيم صهيونيستي در آلمان، نسبت به دور زده شد ن تحريم هاي ضد ايراني از سوي شرکت هاي غربي ابراز کلافگي کرد.
بنيامين بن اليعاذر در ديدار با راينر برودرله وزير تجارت آلمان خواستار تحريم کامل ايران شد و گفت: همه بايد متوجه شوند که يک ايران هسته اي مي تواند چه خطري براي کل جهان باشد.
وي همچنين گفت: چيزي که ما به آن نياز داريم يک تحريم جهاني کامل براي مدت يک سال است: يعني هيچ چيز وارد اين کشور و هيچ چيز از اين کشور خارج نشود. اما در صحنه سياست بين المللي بازي دوگانه اي انجام مي شود. صبح عليه ايران قطعنامه صادر مي شود و شب دست کم 1200 شرکت که مي توان آن ها را نام برد، با ايران همکاري مي کنند.»
به گزارش دويچه وله، وي گفت: تازه اين 1200 شرکت مورد نظر من شامل شرکت هاي چيني، کره شمالي و روسي نمي شوند.
از سوي ديگر ري تاکيه عضو شوراي روابط خارجي آمريکا در مقاله اي که روزنامه لس آنجلس تايمز منتشر کرد، اذعان کرد: تنها راه خروج از بن بست در مقابل ايران، تغيير سياست هاي اين کشور است. تحريم ها مهم است اما کامل نيست. واشنگتن بايد اهرمي براي فشار به طرف ايراني داشته باشد. تا آن زمان، ديپلمات هاي آمريکايي روزهاي نااميدکننده اي را براي چالش با ايران هسته اي در پاي ميز مذاکراتي نظير مذاکرات ژنو خواهند داشت.
وي اضافه کرد: ايران با استفاده از ميز مذاکرات در اتحاد بين المللي تفرقه ايجاد مي کند. آنها همچنين موضوعات ديگري غير از چالش هسته اي در مذاکرات پيش مي کشند از جمله، ثبات عراق و افغانستان.

تلفات در عراق مال آمريکاست دوستي و شراکتش براي ايران

در گرگ و ميش ماموريت نيروهاي آمريکايي در عراق، ايران دست برتر و بالاتر را دارد.
روزنامه واشنگتن پست ضمن گزارشي با اذعان به مطلب فوق تاکيد کرد: جماعت ايرانيان هر روزه در بصره به چشم مي خورند. صادرات ايران به عراق در سال هاي اخير به اوج رسيده و اکنون عراق از محصولات مصرفي گرفته تا مواد ساختماني، همه جوره به ايران نزديک است.
واشنگتن پست در عين حال تلاش کرد صبغه نظامي به صادرات ايران بدهد و مدعي شد: فرماندهان آمريکايي مثل سرهنگ ديل شرر مي گويند دستگاه هاي بازرسي ما در مرز خرابند. مقامات آمريکايي نگران سهم ايران در عراق هستند. موشک هاي دوربردي که عليه سفارت آمريکا در بغداد استفاده شدند و بمب هاي ضد زره کنار جاده اي نيز در شمار همين مهمات قاچاق شده جاي داشتند که اين گونه بمب ها براساس آمار ارتش، رتبه بزرگترين عامل تلفات نيروهاي آمريکايي مستقر در عراق را به خود اختصاص داده اند.
واشنگتن پست آنگاه به نيروهاي ايراني و آمريکايي مستقر در مرز اشاره مي کند و از قول سرهنگ شرر مي نويسد: گاهي براي نظاميان ايراني دست تکان مي دهم. تقريبا هيچ کس توجه و اعتنايي به ما نمي کند.
در همين حال خبرگزاري فرانسه از قول کريستوفر هيل سفير آمريکا در عراق نوشت: ايران نفوذ زيادي در عراق داشت و نقش موثري در انتخابات پارلماني ايفا کرده است. ايراني ها بازيگر اصلي و مسلط هستند و روابط خوبي با گروه هاي شيعه، کرد و حتي برخي گروه هاي سني دارند.

حل مسئله حجاب در تلويزيون فتنه با پاک کردن صورت مسئله

سخنگوي جنبش سبز در خارج کشور از موسوي خواسته بود مجريان شبکه «تلويزيون سبز» که در اروپا راه اندازي مي شود، بي حجاب باشند اما موسوي به مصلحت ندانست.
سايت صهيونيستي بالاترين ضمن انتشار اين خبر نوشت: مدتي است از مخلباف و فعاليت هاي سبزش خبري نيست. گويا بعد از بحث بر سر «تلويزيون سبز»، مخملباف از دست ميرحسين دلگير شده. مخملباف معتقد بوده مجريان تلويزيوني که در اروپا راه اندازي مي شود، بايد طبق استانداردهاي اروپايي بي حجاب باشند، اما ميرحسين با استدلال هاي خودش، با اين موضوع مخالفت کرده است. استدلال مخملباف هم اين بوده است که يافتن اسپانسر براي تلويزيوني داراي استانداردهاي جمهوري اسلامي عملاً غيرممکن است (در حال حاضر تلويزيون «سبز» رسا بدون مجري پخش مي شود).
بالاترين افزود: از آن پس مخملباف اندکي از سبزها فاصله گرفته است. اما اخيراً پس از آنکه خانواده محسن مخلباف، جايزه جشنواره زنان آلمان را که به آنها اهدا شده بود به زهرا رهنورد تقديم کردند، او نيز در پيامي از اين خانواده هنرمند تشکر کرد.
يادآور مي شود برخي اصلاح طلبان فراري و حاميان فتنه سبز هم اکنون در کشورهايي نظير آمريکا و انگليس و فرانسه و آلمان اقدام به کشف حجاب کرده اند که از جمله آنها مي توان به شيرين عبادي، داودي مهاجر، شادي صدر، فرشته قاضي، فرناز قاضي زاده و علي نژاد اشاره کرد.
مخملباف در بحبوحه آشوب سال گذشته که با ميدانداري از عناصري چون موسوي و کروبي و خاتمي و بسياري از فعالان حزبي جبهه اطلاعات صورت گرفت، در کنار سازگارا و نوري زاد به عنوان سخنگوي فتنه سبز معرفي شد و دختران وي با کشف حجاب در برخي مراسم اهداي جايزه و نمايش فيلم شرکت کردند. اساساً محافل آمريکايي و اروپايي اجازه نمي دهند که کساني با حفظ هويت اسلامي حجاب، مطرح و معروف شوند.