به گزارش مشرق، حجتالاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی از اساتید حوزه و دانشگاه در گفتوگو با فارس، درباره ادعای صادق طباطبایی در کتاب خاطراتش مبنی بر مردودیت «جمعیت فدائیان اسلام» نزد آیتالله العظمی بروجردی اظهار داشت: آقای طباطبایی به علت اینکه دلیل که فرزند آیتالله سلطانی استاد ما بودند و مدتی در قم زندگی کردند به مسائلی آشنا هستند ولی در همه مسائل اطلاعات ندارند و سن او ایجاب نمیکند که چنین اطلاعاتی در رابطه با آیتالله بروجردی داشته باشند.
وی افزود: شهید نواب صفوی در حوزه علمیه قم فعالیت وسیعی داشت. آیتالله بروجردی خیلی راضی به فعالیت شهید نواب صفوی نبود اعتقاد داشتند طلاب باید درس بخوانند. اما شهید نواب صفوی هر روز در مدرسه فیضیه، صحن مطهر حضرت معصومه(ع)، مسجد مطهری و جای مختلف شهر قم سخنرانی میکرد به گونهای که وقتی شهید نواب صفوی به خیابان میآمد 30 ـ 40 جوان مانند آقای شجونی اطراف ایشان حلقه درست میکردند.
نویسنده کتاب «فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه» ادامه داد: حرکت شهید نواب صفوی حرکت انقلابی جوانانهای بود که آن زمان در میان طلاب جوان بروز کرده بود و آیتالله بروجردی مانند آیتالله حائرییزدی باور به حفظ حوزه داشتند و معتقد بودند طلاب باید درس بخوانند.
وی اظهار داشت: ایادی رژیم و متحجران حوزه علمیه چنین وانمود میکردند که امثال نواب صفوی نمیگذارند، طلبهها درس بخوانند در حالی که این امر صحت نداشت. این تبلیغات موجب شد که آیتالله بروجردی با حرکت شهید نواب صفوی موافق نباشند.
خسروشاهی گفت: گروهی از افرادی که خود را به آیتالله بروجردی منتصب میکردند -و من اسم آن را نمیبرم- خواستند در مجلس شورای اسلامی دور اول شرکت کنند اما برخیها افشاگری کردند و اعتبارنامه آنان رد شد.
نویسنده کتاب «فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه» ادامه داد: افرادی از حوزه بودند که مرحوم واحدی و برخی دیگر از اعضای فدائیان اسلام را با چوب و چماق کتک زدند و آنها را از مدرسه بیرون کردند.
وی گفت: شایعات زیادی در رابطه با روابط شهید نواب صفوی با مراجع وجود دارد که در صورتی که چنین نبود. آیتالله صدر، آیتالله خوانساری و در کل روحانیت مترقی، هوادار شهید نواب صفوی و خواستار تغییرات بودند. همچنین آیتالله کاشانی نواب را از فرزندان خود میدانست.
خسروشاهی ادامه داد: برخی اصحاب آیتالله بروجردی خیلی مایل نبودند که به نواب میدان بدهند اما چنین سخنی که آیتالله بروجردی بگویند «افرادی مانند نواب صفوی میخواهند شاه شوند» در شأن آیتالله بروجردی نیست و چنین سخنانی را برخی جعل کردند و این تعبیرات، تعبیرات یک مرجع نیست.
وی در پایان گفت: آیتالله بروجردی موافق نوع حرکت شهید نواب نبودند اما معتقدم مطلب صادق طباطبایی صحت نداشته و جزو شایعاتی بود که در اذهان وجود داشت.
به گزارش فارس، صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر در کتاب خاطرات سیاسی- اجتماعی خود نوشته است: «در یکی از روزهای بهار سال 1331 که نوجوانی 9 ساله بودم، گروهی از طلبههای جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند تا با آیتالله بروجردی دیدار کنند. طلبه جوانی که بعدها فهمیدم نواب صفوی بود، سخنان تندی ایراد میکرد که هیچ چیز از آن در خاطرم نمانده است. بعدها خبردار شدم که نواب و یارانش قصد دیدار با آیتالله بروجردی را داشتند که ایشان آنها را نپذیرفته بودند.
از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیتالله بروجردی، از جمله پدرم در محضر ایشان بودند، یکی از بزرگان و از مدرسان حوزه (ظاهرا پدر آیتالله فاضل لنکرانی) علت این رفتار را از آقای بروجردی سؤال کرده و میپرسد چرا این افراد را که خواهان حکومت اسلامی هستند، نپذیرفتید؟ ایشان در جواب میگویند: این آقایان میخواهند شاه را بردارند ولی امثال شما را به جای او بگذارند.
شخص دیگری (ظاهراً مرحوم آیتالله کبیر) که از علمای بزرگ و فقهای برجسته بوده است میپرسد، مگر چه اشکالی دارد؟ آیتالله بروجردی در جواب میگویند: اشکال بزرگ این امر در اینجاست که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم میافتد، با این اسلحه میشود مقابله کرد ولی اگر شما به جای او نشستید، اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم میاندازید. با این اسلحه نمیتوان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته میشود.»
وی افزود: شهید نواب صفوی در حوزه علمیه قم فعالیت وسیعی داشت. آیتالله بروجردی خیلی راضی به فعالیت شهید نواب صفوی نبود اعتقاد داشتند طلاب باید درس بخوانند. اما شهید نواب صفوی هر روز در مدرسه فیضیه، صحن مطهر حضرت معصومه(ع)، مسجد مطهری و جای مختلف شهر قم سخنرانی میکرد به گونهای که وقتی شهید نواب صفوی به خیابان میآمد 30 ـ 40 جوان مانند آقای شجونی اطراف ایشان حلقه درست میکردند.
نویسنده کتاب «فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه» ادامه داد: حرکت شهید نواب صفوی حرکت انقلابی جوانانهای بود که آن زمان در میان طلاب جوان بروز کرده بود و آیتالله بروجردی مانند آیتالله حائرییزدی باور به حفظ حوزه داشتند و معتقد بودند طلاب باید درس بخوانند.
وی اظهار داشت: ایادی رژیم و متحجران حوزه علمیه چنین وانمود میکردند که امثال نواب صفوی نمیگذارند، طلبهها درس بخوانند در حالی که این امر صحت نداشت. این تبلیغات موجب شد که آیتالله بروجردی با حرکت شهید نواب صفوی موافق نباشند.
خسروشاهی گفت: گروهی از افرادی که خود را به آیتالله بروجردی منتصب میکردند -و من اسم آن را نمیبرم- خواستند در مجلس شورای اسلامی دور اول شرکت کنند اما برخیها افشاگری کردند و اعتبارنامه آنان رد شد.
نویسنده کتاب «فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه» ادامه داد: افرادی از حوزه بودند که مرحوم واحدی و برخی دیگر از اعضای فدائیان اسلام را با چوب و چماق کتک زدند و آنها را از مدرسه بیرون کردند.
وی گفت: شایعات زیادی در رابطه با روابط شهید نواب صفوی با مراجع وجود دارد که در صورتی که چنین نبود. آیتالله صدر، آیتالله خوانساری و در کل روحانیت مترقی، هوادار شهید نواب صفوی و خواستار تغییرات بودند. همچنین آیتالله کاشانی نواب را از فرزندان خود میدانست.
خسروشاهی ادامه داد: برخی اصحاب آیتالله بروجردی خیلی مایل نبودند که به نواب میدان بدهند اما چنین سخنی که آیتالله بروجردی بگویند «افرادی مانند نواب صفوی میخواهند شاه شوند» در شأن آیتالله بروجردی نیست و چنین سخنانی را برخی جعل کردند و این تعبیرات، تعبیرات یک مرجع نیست.
وی در پایان گفت: آیتالله بروجردی موافق نوع حرکت شهید نواب نبودند اما معتقدم مطلب صادق طباطبایی صحت نداشته و جزو شایعاتی بود که در اذهان وجود داشت.
به گزارش فارس، صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر در کتاب خاطرات سیاسی- اجتماعی خود نوشته است: «در یکی از روزهای بهار سال 1331 که نوجوانی 9 ساله بودم، گروهی از طلبههای جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند تا با آیتالله بروجردی دیدار کنند. طلبه جوانی که بعدها فهمیدم نواب صفوی بود، سخنان تندی ایراد میکرد که هیچ چیز از آن در خاطرم نمانده است. بعدها خبردار شدم که نواب و یارانش قصد دیدار با آیتالله بروجردی را داشتند که ایشان آنها را نپذیرفته بودند.
از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیتالله بروجردی، از جمله پدرم در محضر ایشان بودند، یکی از بزرگان و از مدرسان حوزه (ظاهرا پدر آیتالله فاضل لنکرانی) علت این رفتار را از آقای بروجردی سؤال کرده و میپرسد چرا این افراد را که خواهان حکومت اسلامی هستند، نپذیرفتید؟ ایشان در جواب میگویند: این آقایان میخواهند شاه را بردارند ولی امثال شما را به جای او بگذارند.
شخص دیگری (ظاهراً مرحوم آیتالله کبیر) که از علمای بزرگ و فقهای برجسته بوده است میپرسد، مگر چه اشکالی دارد؟ آیتالله بروجردی در جواب میگویند: اشکال بزرگ این امر در اینجاست که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم میافتد، با این اسلحه میشود مقابله کرد ولی اگر شما به جای او نشستید، اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم میاندازید. با این اسلحه نمیتوان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته میشود.»