کد خبر 187992
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۱

شب گذشته فیلم «رسوایی»برای جمعی از مسئولان فرهنگی کشور به نمایش درآمد.ده‌نمکی در این مراسم از مشکلات و مصائب ساخت فیلم «فقر و فحشا» که شباهت مضمونی زیادی با فیلم دارد سخن گفت.

به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، شب گذشته فیلم «رسوایی» آخرین ساخته مسعود ده‌نمکی که برای شرکت در بخش سودای سیمرغ سی‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر انتخاب شده است با حضور کارگردان این فیلم، ابراهیم حاتمی‌کیا، غلامعلی حداد عادل، محسن رضایی، حجت‌الاسلام حمید رسایی، محمد علی رامین، ابوالقاسم طالبی، حجت‌الاسلام تقوی، سردار احمدرضا رادان، سردار ربانی، سعید قاسمی، وحید جلیلی، تعدادی از نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، محمدرضا شریفی‌نیا و جمع دیگری از بازیگران فیلم و تعداد زیادی از اهالی رسانه‌‌های تصویری، مکتوب و سایر برگزار شد.

ده‌نمکی قبل اکران فیلم در سالن نمایش‌های معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به روی سن رفت و درباره انگیزه‌های خود از ساخت فیلمی که فیلمبرداری آن نزدیک به یک‌ماه به طول انجامیده بود، گفت: غربی‌ها همواره از داستان‌هایی که نویسندگان آنان خلق کرده‌اند در قالب فیلم و نمایش و با ساخت آثار هنری بهترین بهره را برده‌اند اما در ایران علی‌رغم معارف وسیعی که از سوی بزرگان ما تولید شده و نمونه‌های خوب و وافری که برای تولید یک اثر هنری می‌تواند از این منابع مورد استفاده قرار گیرد، آنچنان که باید و درخور باشد، استفاده نشده است.

کارگردان مجموعه فیلم‌های سینمایی اخراجی‌ها در ادامه صحبت‌های خود به داستان «بینوایان» و شخصیت‌های معروف آن اشاره کرد و گفت: داستان‌ها و حقایقی به سبک آنچه برای «ژان وال ژان» روایت می‌شود و ماجرای سرقت او از یک کلیسا و چشم‌پوشی کشیش از گناه او را عنوان می‌کنند در تاریخ ما بسیار صورت گرفته اما چرا ما در این خصوص فیلمی نساخته‌ایم؟

ده‌نمکی به نقل از حاتمی‌کیا که او را با عنوان استاد یاد می‌کرد، گفت: کارگردان را نباید به فیلم سنجاق کرد تا همه جا در توجیه فیلمش حرف بزند. فیلمی ساختم درباره علما و روحانیت و قائل به این هستم که باید با جرأت به این حوزه ورود کرد و هرچه در باور و ذهن داشتم در فیلم آوردم و تمام تلاشم را کردم که خود فیلم گویای همه چیز باشد.

ده‌نمکی در میان صحبت‌هایش فلاش‌بکی هم به "فقر و فحشا" که سوژه این فیلم آخرش هم شباهت‌هایی به آن فیلم دارد، زد و گفت: وقتی که فقر و فحشا را می‌خواستم بسازم می‌دیدم که بسیاری از علما حرف از عدالت می‌زدند و من هم تصمیم گرفتم عدالت اجتماعی در آن مورد خاص را دنبال کردم.

دهنمکی که معلوم بود  حسابی در حال و هوای آن روزهای خود قرار گرفته  بود و با تأسفی خاص از آن ایام و آن رویدادها یاد می‌کرد، گفت: در مسیر ساخت فیلم به جایی رسیدم که واقعا "قفل" کردم.فردی به من گفت تو با ساخت این فیلم و ارتباط با این آدم‌ها همه سابقه جبهه و رزمندگی خود را زیر سؤال بردی و من در پاسخ به او روایت امیر‌المؤمنین در مورد درآوردن خلخال از پای زن یهودی را یادآور شدم.

او شنیدن سرگذشت افرادی همچون مرحوم "سید مهدی قوام" و ماجرای حضور ایشان در یک محله بدنام تهران ،محله جمشید را سندی دیگر از سیر سلوک پرداخته شده از سوی خود در فیلم‌های خاصش عنوان کرد و ماجرای این شخص  را اینطور روایت کرد:"سید مهدی قوام از علمای بزرگ اخلاق و وعاظ منبری در تهران بود. یک شب ایشان با یکی از افرادی که همیشه در هیئت حاضر می‌شد به یک محله بدنام تهران می‌رود و در مقابل یکی از خانه‌های این زنان فاسق سراغ یک دختر خاص را می‌گیرد. صاحب آن خانه از آمدن این فرد به این مکان  به شدت تعجب می‌کند و  همین طور از انتخاب آن دختر. به او اصرار می‌کند که کسان دیگری هم آنجا هستند و آن دختر مریض و ناتوان است. اما ماجرا به نوعی جلو می‌رود که حتی آن فرد همراه مرحوم قوام هم تعجب می‌کند. اما ایشان با اصرار می‌گوید همان فردی که مریض است و در زیرزمین است را بگویید بیاید. وقتی آن دختر را آوردند مرحوم قوام دست در جیبش می‌کند و پاکت پول‌هایی که بابت روضه گرفته بود به آن دختر می‌دهد و از او می‌پرسد که آیا در تهران فامیل هم داری؟ دختر جواب مثبت می‌دهد و او را به در خانه اقوامش می‌رسانند و دختر از ایشان درخواست می‌کند که بگوید ماجرا از چه قرار است ؟که مرحوم قوام خطاب به او می‌گوید که مگر تو نبودی که بعدازظهر به حضرت زهرا(س) متوسل شدی و گفتی اگر بهبودی پیدا کنی و نیاز مالی‌ات برطرف شود از این کار توبه می‌کنی؟ این پول را بگیر و این کار را رها کن."

ده‌نمکی گفت: فیلم فقر و فحشای من در قالب 10 میلیون لوح فشرده در کشور تکثیر شد و همه مسئولین این معضل را فقط تکذیب می‌کردند و بیان می‌کردند که فیلم ساختگی است. در همان ایامی که مدام دادگاه می‌رفتم یکی از دخترهایی که در فیلم حضور داشت علی‌رغم اینکه تصویرش را شطرنجی کرده بودم با من تماس گرفت و گفت سر سفره عقد من یک نفر این سی‌دی را آورد و جریان ازدواج من بهم خورد. به او گفتم اگر میخواهی من حاضرم بگویم که تو پول گرفتی و در این فیلم بازی کردی و چیزهایی که من میخواستم گفتی و این مسائل هیچ‌وقت صحت نداشته است.

کارگردان رسوایی که  یاد مصائب و مشکلات ساخت فیلم «فقر و فحشا» افتاده بود گفت: از همه فحش می خوردیم فقط به این دلیل که ما حرف‌های بالای منبر را در قالب هنر دنبال کردیم و یک معضل را به تصویر کشیدیم. مدتی بعد آن دختر به من زنگ زد گفت اگر با رسانه‌ها مصاحبه کنم و بگویم تو پول دادی و من این کار را کردم مشکلم حل می‌شود ولی فیلم تو هم کامل زیر سؤال می‌رود. چه کار کنم؟ در پاسخ به او گفتم: مشکلت حل می‌شود و  این کار را انجام بده. که در پاسخ به من گفت بگذار آبروی من برود اما در تاریخ بماند که یک معضلی این چنینی بود که عده‌ای با آن دست و پنجه نرم می‌کردند و افرادی بودند که این مطلب درباره آنان صحت داشت.

ده‌نمکی گفت:‌ با اقتباس از این آدم‌ها المان‌هایی در فیلم جدیدم قرار دادم که بتوانم آن‌ها را تصویرسازی کنم و برای مخاطب این روحیه و حالات این افراد جا بیفتد که برخی از سر مشکل رو به این رویکرد می‌آوردند. در این فیلم به دنبال این بودم که نقش افرادی همچون مرحوم قوام در هدایت چنین افرادی هم برجسته شود و امیدوارم آنچه که در قالب هنر بیان کردم به مذاق مخاطب خوش بیاید.

بعد از صحبت‌های ده‌نمکی که با تشویق حضار که جمع قابل توجهی از آنان را روحانیون تشکیل می‌دادند، همراه بود، فیلم به نمایش درآمد و در انتهای این اکران هم خوش وبش‌ها و نقدها و تعریف‌های شفاهی در جمع‌های دوستانه به گوش ده‌نمکی و بازیگران و دست‌اندرکاران این فیلم می رسید.