کد خبر 192649
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۱:۵۶

در این فیلم، جوانی که کاپشنِ جیرِ کرم رنگی به تن دارد و طرحی از حضرت امام بر سینه اش نصب کرده است، دستان خون آلود خود را به دوربین نشان داده و چیزهایی می گوید که البته صدایش در فیلم نامفهوم است.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد و در این سال ها، سیمای جمهوری اسلامی و رسانه های جهان، فیلم های متنوع و متعددی را از خشم و طغیان عمومیِ ملت مسلمان ایران، علیه رژیم پهلوی به نمایش گذاشتند. میزان تاثیر گذاری برخی از این فیلم ها به حدی بود که شهرت جهانی پیدا کردند و به نمونه هایی کلاسیک از اسناد به جا مانده از انقلاب های تاریخ جهان تبدیل شدند. یکی از این فیلم ها ، متعلق است به «محمد صدر زاده» فیلم برداری که در روزهای آتش خون، با چشم شیشه ای خود به ثبت حماسه های مردم ایران مشغول بود و آثاری ماندگار از خود به جا گذاشت. در این فیلم، جوانی که کاپشنِ جیرِ کرم رنگی به تن دارد و طرحی از حضرت امام بر سینه اش نصب کرده است، دستان خون آلود خود را به دوربین نشان داده و چیزهایی می گوید که البته صدایش در فیلم نامفهوم است.
فیلم مذکور در چهار راه وصال تهران گرفته شده است. این جوان، «علی اصغر رجبی» نام دارد و در آن لحضات، تنها چند دقیقه از شهادت دوستش به ضرب گلوله ی عوامل رژیم پهلوی می گذشت. علی اصغر، دستان خود را به خونِ دوست شهیدش رنگین می کند و مظلومیت وی را در خیابان انقلاب فریاد می کشد و در همین زمان، دوربینِ«محمد صدرزاده» او را برای همیشه در تاریخ ثبت می کند.
علی اصغر، چند سال بعد، لباس رزم می پوشد و به معرکه ی جهاد می شتابد و سرانجام در نبرد با متجاوزانِ بعثی، جان تابناکش را هدیه به درگاه دوست می کند.
پیکرِ پاک شهید «علی اصغر رجبی»، هیچ گاه پیدا نشد و او مزاری ندارد تا در کنار آن، برای ارواحِ درمانده ی خود فاتحه ای بخوانیم، اما اگر خوب نظاره کنی، دستانِ خون آلودِ او، بر بامِ تاریخ، همچنان مظلومیت فرزندانِ روح الله را به رخ می کشد وپرچمِ «هل من ناصر ینصرنی» را برافراشته است.

روحمان با یادش شاد


شهید علی اصغر رجبی، زمستان1357- چهار راه وصال تهران


شهید علی اصغر رجبی