در تحلیل پیش رو قصد شبیه سازی کامل و تنانطر یک به یک جنگ جهانی دوم و جنگ سوریه نیست. هدف استفاده از برخی تعابیر معروف به جهت آشنایی پیشین مخاطبین با آنهاست.
متحدین جدید: اسرائیل-آمریکا- فرانسه-قطر-ترکیه-عربستان . کشورهایی که همچون استاندارد پایه های پیمان روبرتو (روم،برلین،ترکیو) میتوان در لیست متحدین جنگ سوریه قرار داد.این کشورها در جنگ سوریه تهاجمی عمل کرده و ضربه اولی حرکت می کنند .
اسرائیل مرکز هماهنگی های متحدین علیه سوریه است. کشورهایی که وجود تیم حاکم فعلی بر سوریه را نافی و ناقض منافع خود در منطقه می بینند. یکی از شاهدان این ادعا موضع اخیر آمریکا پس از حمله اسرائیل به خاک سوریه بود که بن رودس، معاون مشاور امنیّت ملی آمریکا گفته بود : سوریه نباید با انتقال سلاح به حزب‌الله کمک کند.
بنا به اذعان سرگئی لاوروف (وزیر امور خارجه روسیه) هم که گفته بود تلاش برای سرنگونی نظام اسد و تغییر نظام در آن جزئی از یک بازی ژئوسیاسی بزرگتر در منطقه است که در نهایت ایران را هدف قرار می‌دهد . هرچند قرار نبود روسیه زودتر از موعدش این موضوع را رسانه ای کند اما این اتفاق افتاد تا روسیه باری دیگر با دفاع خود از تمامیت سوریه بر سر ایران هم منتی گذاشته باشد. علی ایحال همانطور که مطرح شد هدف نهایی تمام برنامه ریزی های متحدین جنگ سوریه "ایران" است. از آنجایی که انقلاب های مردمی منطقه که علاوه بر انسانی بودن رنگ و بوی اسلامی نیز دارد تنها با نابودی ایران است که می توان بارقه هایی از امید برای گسترده تر نشدن این انقلاب ها در اقصی نقاط جهان به تاسی از ایران اسلامی را مشاهده کرد.
البته و صد البته که متفقین جنگ سوریه با محوریت ایران هم چنین تصوری از وجود اسرائیل در منطقه دارند که ادامه حیات اسرائیل در تعارض با حیات برخی دولت ها و تفکرات است. پس حمله و نابودی کامل اسرائیل از روی کره زمین تنها راه حل این مشکل است. مشکلی که اگر در این فرصت طلایی حل نشود معلوم در چه زمان دیگری این شانس به ما روی میاورد.
متفقین جدید: ایران-روسیه-سوریه-حزب الله لبنان . کشورهایی که مانند متفقین جنگ جهانی دوم بر مبنای تدافعی بودن تقسیم می شوند و ضربه دومی عمل می کنند یعنی پس از آنکه مورد هجوم و حمله قرار گرفتند در مقام دفاع برمی آیند. می توان پیمان متفقین را به اختصار "راسل" (روسیه-ایران-سوریه-لبنان) نامید.
یک از تفاوت های عمده جنگ سوریه با جنگ جهانی دوم در تعداد کشورهای اصلی در دو جبهه است. در جنگ جهانی دوم متحدین که کشورهای پیشرو یا مهاجم بودند در اقلیت بودند و متفقین که شکار آن شکارچیان و قربانی زیاده خواهی های آنان قرار گرفته بودند در اکثریت. در حالی که در جنگ سوریه این قضیه کاملا برعکس است. بدین معنی که دو کشور هدف برای قربانی شدن تنها سوریه و ایران است و نهایتا چند کشور معدود دیگری در حمایت از اینان بر می خیزند اما کشورهای یاغی و سرکش که دیگر تاب سیاست های الهام بخش ایران اسلامی و سوریه به عنوان پل ارتباطی ایران با حزب الله لبنان است را ندارند بسیار زیادند. هرچند کمتر از 10 کشور در محور اصلی متحدین جنگ سوریه هستند اما اکثر دیگر کشورهای بیرون گود بارها و بارها به حمایت مادی و معنوی از ایشان قدم برداشته اند.
جنگ سوریه برنده ندارد
یکی دیگر از تفاوت های عمده جنگ سوریه که در نهایت به جنگ جهانی سوم ختم خواهد شد با جنگ جهانی دوم در زمین بازی است. در جنگ سوریه بر خلاف جنگ جهانی دوم شروع بازی در زمین یک کشور و به زعم بازیگران مهاجم پایان آن در کشور دومی به نام ایران است اما شباهت این دو جنگ آنجایی به هم نزدیک می شود که متفقین با محوریت ایران بازی را در خارج از خاک این دو کشور دنبال خواهند کرد و در صورت شورع بازی اصلی تمام کشورهایی که منافع متحدین با محوریت آمریکا را تامین می کنند آماج حملات قرار خواهند گرفت و جنگ جهانی دیگری صورت می گیرد. این بازی بنا به تحلیل نویسنده هیچ برنده ای ندارد و به اصطلاح معروف باخت-باخت برای طرفین خواهد بود. از آنجایی که شماری از کشورهای دو تیم دارای سلاح هسته ای هستند به محض اوج گیری جنگ در مقیاس های واقعی استفاده از سلاح هسته ای حداقل برای ترعیب دشمن باعث ترغیب دیگر کشورها برای استفاده از سلاح های هسته ای خود می شود که دیگر هیچ آینده ای را نمیتوان جز نابودی برای بشریت پیش بینی کرد. اما قبل از استفاده از سلاح هسته ای پیش بینی تلفات انسانی در جنگ جهانی سوم حداقل پنج برابر جنگ جهانی دوم یعنی حدود 260 میلیون نفر خواهد بود.
شمارش معکوس برای حمله به اسرائیل
هنوز هیچ تحلیگر عاقلی تلاش مذبوحانه اسرائیل در حمله هوایی به خاک سوریه را نمی تواند توجیه کند اما به هرحال کور از خدا چیزی جز دو چشم بینا نمی خواهد. بایستی از فرماندهان ارشد اسرائیل بابت در اختیار گذاشتن این فرصت طلایی به سوریه و البته ایران برای حمله به اسرائیل تشکر کرد.
بایستی گروهی از کماندوهای متفقین بعد از نیروگیری در طرطوس سوریه اقدام به تخلیه کامل تروریست ها از سوریه بکنند و این هدف را تا تثبیت امنیت کامل در سوریه ادامه دهند. البته بایستی پس از آن نیز اقدام به تجهیز -به روزرسانی-افزایش نیروهای خود در سوریه برای وارد کردن ضربه نهایی به اسرائیل بکنند و نباید تا زمان نابودی کامل اسرائیل تحت هیچ شرایطی آتش بس را بپذیریند و اشتباه غزه را تکرار کنند.
پذیرفتن آتش بس با اسرائیل همان اشتباهی بود که غزه دچار آن شد. نویسنده مکررا اعلام کرده بود که غزه نباید آتش بس را قبول کند و دولتمردان ایران نیز نمی بایست برای شکل گرفتن آتش بس تلاش بکنند. آتش بس به منزله گرفتن جان تازه برای اسرائیل است در حالی که دولت جعلی و ملت اسرائیل نباید نفس بکشند. مردم اسرائیل نباید خواب راحتی داشته باشند. مردم اسرائیل نباید روی آرامش را به خود ببینند. در آخرین جنگ غزه با اسرائیل حدود 20 نفر از ساکنین و مردم اسرائیل کشته و بیش از 90 نفر زخمی شدند. اگر اتفاق نامیمون آتش بس رخ نمی داد و تلافات اسرائیل به بیش از صد کشته و هزار زخمی می رسید مردم اسرائیل امنیت از دست رفته خود را تنها در ترک سرزمین های اشغالی دنبال می کردند و دولت جعلی اسرائیل به جای برنامه ریزی برای حمله به خاک سوریه درگیر بحران موجودیت خود می شدند.
دکترین حمله پیشدستانه از دیدگاه حضرت علی (ع)
از آنجایی که محور کشورهای متفقین جنگ سوریه مسلمان هستند گوشزد کردن خطبه 27 نهج البلاغه به دولتمردان و ملتهای مسلمان نه تنها خالی از لطف نیست که عمل کردن به آن نیز ضامن امنیت و سعادت امت های مسلمان خواهد شد.
حضرت علی (ع) فرموده اند:
" آگاه باشيد من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با دشمنانتان دعوت كردم و گفتم پيش از آن كه آنها با شما بجنگند به آنان حمله كنيد، به خدا سوگند، هر ملّتى كه درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سستى به خرج داديد، و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا كه دشمن پى در پى به شما حمله كرد و سر زمين هاى شما را تصرّف نمود.
شگفتا شگفتا به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مىميراند و دچار غم و اندوه مىكند كه دشمنان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد.زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد. به شما حمله مى كنند، شما حمله نمى كنيد با شما مى جنگند، شما نمى جنگيد اين گونه معصيت خدا مى شود و شما رضايت مى دهيد. به خدا سوگند كه از شمشير گريزانيد."
هرچند نویسنده بارها نظر مثبت خود را مبنی بر حمله پیشدستانه به اسرائیل اعلام کرده بود اما در حال حاضر بعد از حمله رسمی اسرائیل به خاک سوریه دیگر هیچ بهانه برای عدم حمله چند جانبه تمام عیار به خاک اسرائیل باقی نمانده است.
امید است محو کامل اسرائیل از روی کره زمین.(انشاالله)
**علیرضا فرقانی/ این مقاله تنها نظر شخصی نویسنده است*
Countdown to Attack Israel
*This article reflects the personal opinion of the author*
Allies and Axis powers of the War of Syria
Israel had already been warned that the allies of the War of Syria will take Zionist regime responsible for any foreign attack on Syrian soil and consequently will retaliate by a vast attack on Israeli territory. Here, Iran, based on its declared policy, will help every country who attacks Israel and will put an end to this regime’s existence. (God Willing)
Here we are not going to offer an exact simulation and comparison between War of Syria and WWII. We borrowed some famous concepts of the WWII due to our readers’ pervious knowledge about them.
New Axis of Power: Israel – United States – France – Qatar – Turkey – Saudia Arabia. These countries are like the consisting members of Tripartite Pact and we can name them as Axis Powers of the War of Syria. These state will take an offensive mode and will deliver first strike.
Israel acts as the coordination center for anti-Syria powers. These countries consider current ruling team in Syria as a danger to their interests in the region. For example after recent Israeli air attack to Syrian territory, Ben Rhodes, US deputy national security adviser, told that, "Syria should not further destabilize the region by transferring weaponry to Hezbollah.”
Meanwhile, Sergey Lavrov, Russian foreign minister, states that attempts to overthrow Assad and regime change in Syria is part of a greater geopolitical game in the region with Iran as the ultimate target. Although Lavrov was not supposed to share this scenario with media, Russia tries to make Iran thankful and under its grace through putting Syrian integrity under its protection.
However, as mentioned above, Iran is the ultimate target in planning a war against Syria. The popular revolutions throughout the region have Islamic roots; therefore, defeating Islamic Iran will probably prevent these revolutions from spreading to other parts of the World.
Of course, allied forces have the same opinion about Israel and consider this regime as a threat against some states and ideologies. Therefore, they believe that an attack on Israel and total annihilation of this state is the only solution to this problem. And, if they do not take this golden chance to solve this problem it will be a waste of an opportunity which may never turns around again.
New Allies: Iran – Russia – Syria – Lebanon Hezbollah. These countries like allied forces of WWII are in defense position and deliver second strike. In other words, they will try to defend after being attacked by Axis of Power. Allied forces can be briefly mentioned as ISRL (Iran-Syria-Russia-Lebanon).
Considering the number of involved parties, there is a big deference between War of Syria and WWII. Axis of Power in WWII or the invaders were a minor group of countries and Allied countries which were victims of their antagonism were numerically much bigger. While in War of Syria, the situation is quite the opposite. In other words, here, Iran and Syria are the main targets for victimization and only a limited number of countries will rise to defend them. Meanwhile, rough and hostile regimes who cannot tolerate inspiring policies of Islamic Iran and Syria, as a bridge between Iran and Hezbollah, any more, are much more powerful.
Although there are less than ten countries and Axis of Power but most of the apparently neutral countries will continuously support them.
War of Syria Has no Winner
Battle field is the other evident difference between War of Syria and WWII, which finally will lead to Third World War. Unlike WWII, as invaders plan, in War of Syria the battle begins in territory of Syria and ends in the soil of second allied power i.e. Iran. But there is also a similarity between two wars. Here, Iran and Syria will continue the battle outside of their own territory. If the game begins, all the countries that support Axis of Power, with US as its central power, will bear massive attacks and consequently another world war will begin.
The author believes that this war has no winner and there will appear a condition of lose-lose result. Some of the countries involved in this war possess nuclear capabilities, and as soon as war escalates, the threat of using nuclear bombs, at least to threaten the enemy, will cause the other side to begin a nuclear war. In this situation, there will be no future unless total human annihilation. But even before this nuclear war, there will be considerable human causalities. We estimate that death tall will be as high as five times of casualities in WWII i.e. around 260 millions.
Countdown to Attack Israel
Up to now, no logical analyst has been able to justify Israeli air strike on Syrian soil. However, this incident created a unique opportunity. We should be graceful to Israeli top ranking military officials for creating such a golden opportunity for Iran and Syria to attack Israeli territory.
A group of allied commandos should be deployed to Syria through Tartus. They must push all the terrorists out of Syria and continue to do so until maintaining stability and peace in Syria. After that, these forces should be reinforced, equipped and upgraded to deliver the final strike on Israel. The battle must continue until total annihilation of Israel and under any circumstances there should be no ceasefire. The mistake in Gaza War should be avoided.
Accepting a ceasefire agreement with Israel was a great mistake in Gaza War. The author insisted repeatedly that Gaza must not have accepted a ceasefire, neither should Iran. Ceasefire means a revival for Israel, while the Israeli government and people should not have a chance to breathe. Israeli people should not have a comfortable sleep. They should not enjoy a peaceful life. 20 Israeli were killed and 90 wounded in the last Gaza War. If there had been no ceasefire, there could have been more that 100 dead Israeli and a thousand wounded. In this situation, Israelis would have left the occupied Palestine to save their lives and subsequently Israeli would have had to think about its existence not planning an air strike against Syria.
Preemptive Strike Doctrine according to Imam Ali [PBUH]
Since allied nations are Muslim it is not only appropriate to mention parts of sermon 27 of Nahj-ul-Balaghah (speeches of Imam Ali [PBUH]), but we should remember that acting according to these guidelines can guarantee security and well being of the Muslim nations.
Imam Ali [PBUH] said:
"Beware! I called you (insistently) to fight these people night and day, secretly and openly and exhorted you to attack them before they attacked you, because by Allah, no people have been attacked in the hearts of their houses but they suffered disgrace; but you put it off to others and forsook it till destruction befell you and your cities were occupied.
"How strange! How strange! By Allah my heart sinks to see the unity of these people on their wrong and your dispersion from your right. Woe and grief befall you. You have become the target at which arrows are shot. You are being killed and you do not kill. You are being attacked but you do not attack. Allah is being disobeyed and you remain agreeable to it … By Allah you are running from sword (war).”
The author has repeatedly insisted on preemptive attack on Israel, but due to current developments, i.e. Israeli air strike against Syria, there is not any excuse to refrain from conducting an all-out attack on Israeli territory.
Hope for total annihilation of Israel (God Willing).