گروه گزارش ویژه مشرق؛ یکی از تفاخرات دنیای غرب به خصوص آمریکا در مقابل سایر ملل، بالیدن به نظم اجتماعی موجود در جامعه است. نظمی که گاه حتی در سایه تبلیغات دهان پر کن رسانه های پشتیبان آن حسرت دیگران را نیز به شدت بر می انگیزد و همگان آروزی برخورداری از نظم و ترتیب به تصویر کشیده شده را در دل می پرورانند. غافل از آنکه نظم موجود در دنیای غرب ذاتی نبوده و عوامل خارجی متکی است که در اثر کمترین لرزشی در این عوامل پایگاه به ظاهر مستحکم این نظم خود را می بازد و ترک های عمیقی در ستون های آن ایجاد می شود.
برخورداری از نظم و ترتیب به تصویر کشیده شده از غرب برای سایر ملت ها امری مطلوب به نظر می رسد.
در مقایسه، آنچه که فرهنگ مشرق زمین به دنبال آن است درونی کردن و ذاتی کردن نظم در انسان هاست و کمترین اهمیت را به عوامل بیرونی قائل می شود. پیوند دادن نظم فردی و اجتماعی زندگی فرد با ایمان و خداباوری، آنچه که در اسلام شدیدا پیگیری می شود؛ مکانیسم قدرتمندی را به وجود می آورد که در پذیرندگان و باورمندان واقعی و جدی آن عوامل بیرونی سوق دهنده به نظم را کوچک می کند. آنچه که در دنیای غرب رخ می دهد عکس این است و این عوامل بیرونی هستند که نظم را دیکته می کنند. در این مقاله با بررسی یک نمونه که در آن یکی از مهمترین عوامل بیرونی موجد نظم، برق، چند ساعتی از کار می افتد؛ ناپایداری، سستی و عدم کارایی چنین نظمی را مرور می کنیم.
آیا نظم اجتماعی غرب واقعی است؟
تعریف نظم
نظم در لغت به معنای آرایش، ترتیب و توالی است. معنی مفهومی نظم در حوزه های مختلف متفاوت و بسیار مبهم است ولی در یک تعریف، نظم اجتماعی نتیجه نفوذ متقابل مجموعه های مشترک آرمانی و هنجاری با شبکه های فرصتی و تعاملی کنشگران فردی و جمعی است.
در میان جامعه شناسان کلاسیک دورکیم را پدر جامعه شناسی نظم می دانند و پارسونز را از پیشگامان معاصر جامعه شناسی نظم قلمداد می کنند. مهم ترین مساله نظم اجتماعی برای دورکیم و تا حدودی فردیناند تونیس، اعتماد و همبستگی اجتماعی است. یعنی اینکه بدون انسجام و نوعی اعتماد، پایداری نظم اجتماعی ممکن نیست. از نظر مارکس و وبر، قدرت و استثمار، از اهمّ مسائل نظم است.
در صورت ذاتی بودن نظم در غرب، نباید تفاوت چندانی در وجود آن
در زندگی فردی و اجتماعی غرب دیده شود.
غیر ذاتی بودن نظم در آمریکا
بهترین راه تشخیص ذاتی یا عرضی و اعتباری بودن نظم در جامعه غرب نگاهی به تفاوت عمیق حضور نظم در زندگی فردی و اجتماعی غرب است. در وبلاگ یکی از ایرانیان مهاجر ساکن آمریکا که هیچگونه سمپاتی نیز با اهداف و طرز فکر نویسندگان این مقاله ندارد؛ در این مورد آمده است:
یک خانه آمریکایی
«در امریکا اصولا انسان ها منظم نیستند و خیلی شلخته و بی خیال هستند. اگر به درون خانه آنها بروید می بینید که هیچ چیزی در جای خودش قرار ندارد. اگر مبل ها و یا میز تلویزیون را جابجا کنید حتما اشیایی را پیدا خواهید کرد که چندین سال قبل گم شده بودند. کشوی لباس آنها معمولا نیمه باز است و بخشی از لباسهایشان هم از آن زده است بیرون. در روزهای تعطیل هیچ قاعده خاصی را در پوشیدن لباس و یا مرتب کردن ظاهر خودشان رعایت نمی کنند و با همان تنبانی که خوابیده اند از رختخواب بلند می شوند و به کافه محله خودشان می روند.
در امریکا یک سیستم و نظام اجتماعی وجود دارد که انسان ها را وادار می کند تا در راستای آن سیستم حرکت کنند. مثلا وقتی شما به یک شرکت خدماتی زنگ می زنید و برای یک ساعت خاص قرار می گذارید، آن کار به احتمال زیاد در ساعت خودش انجام خواهد شد زیرا سیستم آن شرکت به طریقی است که بیشترین استفاده را از کارمندان خود بکند و آنها را وادار می کند که کارشان را به موقع انجام بدهند و سر ساعت به کار بعدی خود بپردازند. به همین طریق سیستم حمل و نقل، ارتباطات و کلیه امور شهری در قالب سیستم تعریف شده خودش قرار می گیرد. برای همین شما در امریکا احساس می کنید که همه چیز منظم است و در جای خودش قرار دارد. رانندگی نیز مثل بقیه چیزهای دیگر در امریکا بر طبق اصول تعریف شده خودش است.
با از بین رفتن اهرم های برقراری، نظم در زندگی شخصی آمریکایی رنگ می بازد.
در واقع کشور امریکا مثل یک واحد حسابداری در یک شرکت خصوصی است. همه چیز در جهت بهره وری بیشتر و گردش بهتر سرمایه انجام می پذیرد و نظم اجتماعی نیز بر اساس آن شکل گرفته است. به عنوان مثال اگر اتوبوس ها و یا قطارها منظم نباشند شما به موقع به سر کار خود نخواهید رسید و در نهایت سرمایه گذاران ضرر خواهند کرد. اگر مراسلات پستی دقیق و منظم نباشد بخش عظیمی از گردش سرمایه دچار اختلال خواهد شد و در نهایت سود دهی پایین خواهد آمد. اگر شما در سر کار خود لباس مرتب نپوشید ممکن است که در جذب مشتری اخلال ایجاد شود و سود دهی پایین بیاید. نظم اجتماعی در امریکا رابطه بسیار نزدیکی با گردش سرمایه و شرکت های خصوصی دارد. بنابراین اگر یک بزرگراه کشش لازم را برای ترافیک مورد نیاز نداشته باشد سرمایه گذاری می کنند و یک بزرگراه دیگر به موازات آن ایجاد می کنند».
چند ساعت قطع برق و هزاران جرم و جنایت و تجاوز
در 28 سپتامبر 2003 اهالی برخی شهرهای ایتالیا 9 ساعت در خاموشی به سر بردند و تکاندهندهترین حوادث زندگیشان را تجربه کردند. در همین سال ساکنان ژنو هم شاهد چنین اتفاقاتی بودند و به دنبال 3 ساعت خاموشی تجربیات هولناکی را از سر گذراندند. غارت از فروشگاهها، تعرض و هرج و مرج اتفاقاتی است که در اروپا و آمریکای شمالی با قطعی برق رخ داده است. با توجه به متصف بودن فرهنگ غرب به نظم و ترتیب و امنیت، چیزی که در طی دهه ها تبلیغات، رسانه های غرب آن را همچون چماقی بر سر ملت های شرق کوبیده اند؛ بررسی چرایی چنین اتفاقاتی بسیار جالب توجه خواهد بود.
خاموشی 1977 در نیویورک، یک سند تاریخی برای رسوایی نظم غربی
ساعت 21 و 34 دقيقه 13 جولای سال 1977 جريان برق شهر نيويورك قطع شد و بخش بزرگي از اين شهر در تاريكي فرو رفت. وسعت غارت به حدي بود كه پليس بيش از سه هزار غارتگر را دستگير كرد. اين رويداد پر معنا مدتها از لحاظ كشف علل و اسباب تحت بررسي جامعه شناسان بود كه چرا در نيمه دوم قرن 20 و در شهر نيويورك كه مقر سازمان ملل است چنين قانون شكني روي داده بود. اين وضعيت، تمدن و قانونمندي بشر معاصر را زير سئوال برد.
سيزده جولای 1977 ؛ نیویورک در خاموشی فرو رفت
توجیهی که برای این اتفاق ساخته شد این بود که رکود اقتصادی زمینه چنین چیزی را فراهم کرده است. در آن سال ها آمریکا با رکود اقتصادی بزرگی دست به گریبان بود و بر تعداد بیکاران افزوده شده بود. همین امر دست مایه توجیه عدم کارایی راهکارهای ایجاد و نهادینه سازی نظم در دنیای غرب شد. ادامه غارت اموال عمومی شهر در ساعات روز و روشنایی حاصل از آن به صورت دلیل محکمی بر این توجیه ارائه شد.
غارت اموال عمومی در یک شبانه روز بی وقفه ادامه یافت.
آمريکا بر اساس استانداردهاي جهاني بزرگترين مصرف کننده برق در جهان است که بيش از يک سوم برقي که در جهان توليد مي شود در آمريکا استفاده مي شود. ميانگين برق مصرفي براي مصرف کنندگان در آمريکا 12900 کيلووات در ساعت است. از مجموع 14 تريليون کيلووات برق که در جهان توليد مي شود، آمريکا حدود 9/3 تريليون کيلووات برق مصرف مي کند که اين کشور را از نظر مصرف سرانه در رتبه نهم در جهان قرار داده است.
هر چیزی که از اندک ارزشی برخوردار بود غارت می شد.
این مصرف عمده گاهی باعث ایجاد مشکلاتی در شبکه تولید و توزیع برق این کشور می شود که علاوه بر نتایج اقتصادی به عنوان نموداری از ماهیت فرهنگ غرب نیز عمل می کند. طی دهه های گذشته آمريکا با چندین خاموشي عمده مواجه بوده است. نيويورک در سال 1965 شاهد خاموشي بود. بيش از 8 ميليون نفر در آنتاريوکانادا و 50 ميليون آمريکايي شاهد خاموشي قطع برق بودند و هر بار علاوه بر مشکلات اقتصادی پدیده بسیار جالب توجهی نیز در کنار این قطعی برق رخ داده و آن کشتار و تجاوز و غارتی است که در سطح حیرت آوری روی می دهد. در واقع با برداشته شدن کنترل بیرونی، از کار افتادن دوربین های مدار بسته، از فعالیت افتادن آژیرهای اعلام خطر و سیستم های مخابره خودکار به پلیس، هیچ کنترل درونی در فرد وجود ندارد که او را از دست یازیدن به یک بی نظمی بزرگ همچون قتل، غارت، دزدی و یا تجاوز به عنف بازدارد.
دارایی بیش از 1600 فروشگاه توسط آمریکایی ها چپاول شد.
یقینا اکثریت قریب باتفاق خوانندگان مقاله حاضر، در ایران نیز به کرات قطع برق در شهر و دیار خود را تجربه کرده اند. و باز یقینا تعداد بسیار بسیار محدودی از ایشان خواهند توانست تصاویری برای ما توصیف کنند که یاد آور اتفاقاتی باشد که در شهرهای بزرگ آمریکا هنگام قطع برق روی داده است. جست و جوی نگارندگان برای یافتن گزارشی از غارت مغازه های یک شهر، قتل ده ها نفر، تجاوز به صدها زن و دختر و بازداشت هزاران نفر در پی چند ساعت قطع برق در کشور راه به جایی نبرد.
آمریکایی ها بیش از 1000 ناحیه شهر را به عمد آتش زدند.
تعالیم اسلام توانسته است کنترل های درونی بسیار کارایی را در افراد ایجاد کند و بدین ترتیب امنیت و نظم، در هر سطحی که هست، در اثر عدم وجود و یا عدم کارکرد عوامل خارجی حفظ شده و دچار کمترین مشکل می شود که بارزترین آن تنها ایجاد ترافیک و راهبندان است و یقینا در ایران کسی در شرایط عادی به محض قطع برق، جان و مال و ناموس خود را در خطر حمله و غارت عدهای که تا دقایقی قبل منظم ترین مردم جهان خوانده می شدند؛ نمی بیند!
روز بعد از خاموشی. برخی از مناطق نیویورک یادآور شهرهای جنگ زده بود.
بارها شاهد آن بوده ایم که اطلاعات قطعی برق در کشورمان از طریق رسانهها و سایت وزارت نیرو در اختیار همه قرار می گیرد. این در حالیست که در کشورهای غربی این اطلاعات جزء اطلاعات محرمانه و سری طبقه بندی میشود! زیرا که قطعی برق در شهرهای این کشورها به ویژه شهرهای بزرگ و پر جمعیتی همچون نیویورک مساوی است با خشونت، غارت، قتل، آتش افروزی عمدی و ناامنی گسترده. به همین دلیل هرگز زمان قطعی برق اعلام نمیشود تا بزهکاران نتوانند برای کارهای مجرمانه برنامه ریزی کنند. با این توصیف پرونده خونین یکی از خاموشی های عمده در تاریخ آمریکا را مرور می کنیم:
بیش از 3600 نفر در یک شب توسط پلیس دستگیر شدند.
نیویورک، سيزده جولای 1977، واقعیت نظم غرب
سيزده جولای 1977: بر اثر اصابت صاعقه در خط انتقال برق 9 ميليون نفر سکنه نيويورک 25 ساعت در بي برقي ماندند؛ در آن زمان غارت هاي گسترده اي در نيويورک صورت گرفت و چندین ساعت قطعی برق شرایط مناسبی را برای هنجار شکنان و بزهکاران فراهم کرد به طوری که بیش از 3500 نفر در یک شب، دستگیر شده و بدین ترتیب بزرگ ترین بازداشت تاریخ آمریکا را رقم زدند. در حالی که بازداشتگاهها پر شده بود، غارت، تجاوز و تعرض و انتقامگیری های خونین ادامه داشت و شهروندان با کمال تعجب گروه های مسلحی را می دیدند که با پرسه در شهر، اموالی را که غارتگران ربوده بودند را به یغما میبردند.
آمریکایی ها در آن شب از هیچ چیز نگذشتند.
غارتگرانی هم که سلاح گرم در اختیار نداشتند با چاقو و حتی مشت و لگد دست به دزدی میزدند. این اتفاق مجروحان زیادی را روانه بیمارستان کرد که حال بسیاری از آنها وخیم بود. مراکز درمانی از نظر شلوغی دست کمی از بازداشتگاهها نداشت و این شلوغی بیسابقه باعث شد برخی از بیماران قابل درمان نیز جان خود را از دست بدهند. این خاموشی چند ساعته 300 میلیون دلار خسارت بر جای گذاشت و هفتهنامه تایم صفحه نخست خود را به این حادثه اختصاص داد و نوشت: قتل، اوباشگری و نابودی 31 محله، نیویورک را با بحران مالی رو به رو کرده است. بیش از 1600 فروشگاه غارت شد و آمریکایی ها بیش از 1000 ناحیه شهر را به آتش کشیدند. فرودگاه کندی به مدت 8 ساعت بسته شد و نقل و انتقال در شهر به تعلیق درآمد. ده ها قتل و صدها تجاوز گزارش شد و در نهایت این آشفتگی شرم آور به صورت سندی دال بر بیاعتباری نظم غربی در تاریخ باقی ماند.
خاموشی 13 جولای نیویورک، در تاریخ ماند.
منابع و مآخذ:
.....................................................................................................
برخورداری از نظم و ترتیب به تصویر کشیده شده از غرب برای سایر ملت ها امری مطلوب به نظر می رسد.
در مقایسه، آنچه که فرهنگ مشرق زمین به دنبال آن است درونی کردن و ذاتی کردن نظم در انسان هاست و کمترین اهمیت را به عوامل بیرونی قائل می شود. پیوند دادن نظم فردی و اجتماعی زندگی فرد با ایمان و خداباوری، آنچه که در اسلام شدیدا پیگیری می شود؛ مکانیسم قدرتمندی را به وجود می آورد که در پذیرندگان و باورمندان واقعی و جدی آن عوامل بیرونی سوق دهنده به نظم را کوچک می کند. آنچه که در دنیای غرب رخ می دهد عکس این است و این عوامل بیرونی هستند که نظم را دیکته می کنند. در این مقاله با بررسی یک نمونه که در آن یکی از مهمترین عوامل بیرونی موجد نظم، برق، چند ساعتی از کار می افتد؛ ناپایداری، سستی و عدم کارایی چنین نظمی را مرور می کنیم.
آیا نظم اجتماعی غرب واقعی است؟
تعریف نظم
نظم در لغت به معنای آرایش، ترتیب و توالی است. معنی مفهومی نظم در حوزه های مختلف متفاوت و بسیار مبهم است ولی در یک تعریف، نظم اجتماعی نتیجه نفوذ متقابل مجموعه های مشترک آرمانی و هنجاری با شبکه های فرصتی و تعاملی کنشگران فردی و جمعی است.
در میان جامعه شناسان کلاسیک دورکیم را پدر جامعه شناسی نظم می دانند و پارسونز را از پیشگامان معاصر جامعه شناسی نظم قلمداد می کنند. مهم ترین مساله نظم اجتماعی برای دورکیم و تا حدودی فردیناند تونیس، اعتماد و همبستگی اجتماعی است. یعنی اینکه بدون انسجام و نوعی اعتماد، پایداری نظم اجتماعی ممکن نیست. از نظر مارکس و وبر، قدرت و استثمار، از اهمّ مسائل نظم است.
در صورت ذاتی بودن نظم در غرب، نباید تفاوت چندانی در وجود آن
در زندگی فردی و اجتماعی غرب دیده شود.
غیر ذاتی بودن نظم در آمریکا
بهترین راه تشخیص ذاتی یا عرضی و اعتباری بودن نظم در جامعه غرب نگاهی به تفاوت عمیق حضور نظم در زندگی فردی و اجتماعی غرب است. در وبلاگ یکی از ایرانیان مهاجر ساکن آمریکا که هیچگونه سمپاتی نیز با اهداف و طرز فکر نویسندگان این مقاله ندارد؛ در این مورد آمده است:
یک خانه آمریکایی
«در امریکا اصولا انسان ها منظم نیستند و خیلی شلخته و بی خیال هستند. اگر به درون خانه آنها بروید می بینید که هیچ چیزی در جای خودش قرار ندارد. اگر مبل ها و یا میز تلویزیون را جابجا کنید حتما اشیایی را پیدا خواهید کرد که چندین سال قبل گم شده بودند. کشوی لباس آنها معمولا نیمه باز است و بخشی از لباسهایشان هم از آن زده است بیرون. در روزهای تعطیل هیچ قاعده خاصی را در پوشیدن لباس و یا مرتب کردن ظاهر خودشان رعایت نمی کنند و با همان تنبانی که خوابیده اند از رختخواب بلند می شوند و به کافه محله خودشان می روند.
در امریکا یک سیستم و نظام اجتماعی وجود دارد که انسان ها را وادار می کند تا در راستای آن سیستم حرکت کنند. مثلا وقتی شما به یک شرکت خدماتی زنگ می زنید و برای یک ساعت خاص قرار می گذارید، آن کار به احتمال زیاد در ساعت خودش انجام خواهد شد زیرا سیستم آن شرکت به طریقی است که بیشترین استفاده را از کارمندان خود بکند و آنها را وادار می کند که کارشان را به موقع انجام بدهند و سر ساعت به کار بعدی خود بپردازند. به همین طریق سیستم حمل و نقل، ارتباطات و کلیه امور شهری در قالب سیستم تعریف شده خودش قرار می گیرد. برای همین شما در امریکا احساس می کنید که همه چیز منظم است و در جای خودش قرار دارد. رانندگی نیز مثل بقیه چیزهای دیگر در امریکا بر طبق اصول تعریف شده خودش است.
با از بین رفتن اهرم های برقراری، نظم در زندگی شخصی آمریکایی رنگ می بازد.
در واقع کشور امریکا مثل یک واحد حسابداری در یک شرکت خصوصی است. همه چیز در جهت بهره وری بیشتر و گردش بهتر سرمایه انجام می پذیرد و نظم اجتماعی نیز بر اساس آن شکل گرفته است. به عنوان مثال اگر اتوبوس ها و یا قطارها منظم نباشند شما به موقع به سر کار خود نخواهید رسید و در نهایت سرمایه گذاران ضرر خواهند کرد. اگر مراسلات پستی دقیق و منظم نباشد بخش عظیمی از گردش سرمایه دچار اختلال خواهد شد و در نهایت سود دهی پایین خواهد آمد. اگر شما در سر کار خود لباس مرتب نپوشید ممکن است که در جذب مشتری اخلال ایجاد شود و سود دهی پایین بیاید. نظم اجتماعی در امریکا رابطه بسیار نزدیکی با گردش سرمایه و شرکت های خصوصی دارد. بنابراین اگر یک بزرگراه کشش لازم را برای ترافیک مورد نیاز نداشته باشد سرمایه گذاری می کنند و یک بزرگراه دیگر به موازات آن ایجاد می کنند».
چند ساعت قطع برق و هزاران جرم و جنایت و تجاوز
در 28 سپتامبر 2003 اهالی برخی شهرهای ایتالیا 9 ساعت در خاموشی به سر بردند و تکاندهندهترین حوادث زندگیشان را تجربه کردند. در همین سال ساکنان ژنو هم شاهد چنین اتفاقاتی بودند و به دنبال 3 ساعت خاموشی تجربیات هولناکی را از سر گذراندند. غارت از فروشگاهها، تعرض و هرج و مرج اتفاقاتی است که در اروپا و آمریکای شمالی با قطعی برق رخ داده است. با توجه به متصف بودن فرهنگ غرب به نظم و ترتیب و امنیت، چیزی که در طی دهه ها تبلیغات، رسانه های غرب آن را همچون چماقی بر سر ملت های شرق کوبیده اند؛ بررسی چرایی چنین اتفاقاتی بسیار جالب توجه خواهد بود.
خاموشی 1977 در نیویورک، یک سند تاریخی برای رسوایی نظم غربی
ساعت 21 و 34 دقيقه 13 جولای سال 1977 جريان برق شهر نيويورك قطع شد و بخش بزرگي از اين شهر در تاريكي فرو رفت. وسعت غارت به حدي بود كه پليس بيش از سه هزار غارتگر را دستگير كرد. اين رويداد پر معنا مدتها از لحاظ كشف علل و اسباب تحت بررسي جامعه شناسان بود كه چرا در نيمه دوم قرن 20 و در شهر نيويورك كه مقر سازمان ملل است چنين قانون شكني روي داده بود. اين وضعيت، تمدن و قانونمندي بشر معاصر را زير سئوال برد.
سيزده جولای 1977 ؛ نیویورک در خاموشی فرو رفت
توجیهی که برای این اتفاق ساخته شد این بود که رکود اقتصادی زمینه چنین چیزی را فراهم کرده است. در آن سال ها آمریکا با رکود اقتصادی بزرگی دست به گریبان بود و بر تعداد بیکاران افزوده شده بود. همین امر دست مایه توجیه عدم کارایی راهکارهای ایجاد و نهادینه سازی نظم در دنیای غرب شد. ادامه غارت اموال عمومی شهر در ساعات روز و روشنایی حاصل از آن به صورت دلیل محکمی بر این توجیه ارائه شد.
غارت اموال عمومی در یک شبانه روز بی وقفه ادامه یافت.
آمريکا بر اساس استانداردهاي جهاني بزرگترين مصرف کننده برق در جهان است که بيش از يک سوم برقي که در جهان توليد مي شود در آمريکا استفاده مي شود. ميانگين برق مصرفي براي مصرف کنندگان در آمريکا 12900 کيلووات در ساعت است. از مجموع 14 تريليون کيلووات برق که در جهان توليد مي شود، آمريکا حدود 9/3 تريليون کيلووات برق مصرف مي کند که اين کشور را از نظر مصرف سرانه در رتبه نهم در جهان قرار داده است.
هر چیزی که از اندک ارزشی برخوردار بود غارت می شد.
این مصرف عمده گاهی باعث ایجاد مشکلاتی در شبکه تولید و توزیع برق این کشور می شود که علاوه بر نتایج اقتصادی به عنوان نموداری از ماهیت فرهنگ غرب نیز عمل می کند. طی دهه های گذشته آمريکا با چندین خاموشي عمده مواجه بوده است. نيويورک در سال 1965 شاهد خاموشي بود. بيش از 8 ميليون نفر در آنتاريوکانادا و 50 ميليون آمريکايي شاهد خاموشي قطع برق بودند و هر بار علاوه بر مشکلات اقتصادی پدیده بسیار جالب توجهی نیز در کنار این قطعی برق رخ داده و آن کشتار و تجاوز و غارتی است که در سطح حیرت آوری روی می دهد. در واقع با برداشته شدن کنترل بیرونی، از کار افتادن دوربین های مدار بسته، از فعالیت افتادن آژیرهای اعلام خطر و سیستم های مخابره خودکار به پلیس، هیچ کنترل درونی در فرد وجود ندارد که او را از دست یازیدن به یک بی نظمی بزرگ همچون قتل، غارت، دزدی و یا تجاوز به عنف بازدارد.
دارایی بیش از 1600 فروشگاه توسط آمریکایی ها چپاول شد.
آمریکایی ها بیش از 1000 ناحیه شهر را به عمد آتش زدند.
روز بعد از خاموشی. برخی از مناطق نیویورک یادآور شهرهای جنگ زده بود.
بارها شاهد آن بوده ایم که اطلاعات قطعی برق در کشورمان از طریق رسانهها و سایت وزارت نیرو در اختیار همه قرار می گیرد. این در حالیست که در کشورهای غربی این اطلاعات جزء اطلاعات محرمانه و سری طبقه بندی میشود! زیرا که قطعی برق در شهرهای این کشورها به ویژه شهرهای بزرگ و پر جمعیتی همچون نیویورک مساوی است با خشونت، غارت، قتل، آتش افروزی عمدی و ناامنی گسترده. به همین دلیل هرگز زمان قطعی برق اعلام نمیشود تا بزهکاران نتوانند برای کارهای مجرمانه برنامه ریزی کنند. با این توصیف پرونده خونین یکی از خاموشی های عمده در تاریخ آمریکا را مرور می کنیم:
بیش از 3600 نفر در یک شب توسط پلیس دستگیر شدند.
نیویورک، سيزده جولای 1977، واقعیت نظم غرب
سيزده جولای 1977: بر اثر اصابت صاعقه در خط انتقال برق 9 ميليون نفر سکنه نيويورک 25 ساعت در بي برقي ماندند؛ در آن زمان غارت هاي گسترده اي در نيويورک صورت گرفت و چندین ساعت قطعی برق شرایط مناسبی را برای هنجار شکنان و بزهکاران فراهم کرد به طوری که بیش از 3500 نفر در یک شب، دستگیر شده و بدین ترتیب بزرگ ترین بازداشت تاریخ آمریکا را رقم زدند. در حالی که بازداشتگاهها پر شده بود، غارت، تجاوز و تعرض و انتقامگیری های خونین ادامه داشت و شهروندان با کمال تعجب گروه های مسلحی را می دیدند که با پرسه در شهر، اموالی را که غارتگران ربوده بودند را به یغما میبردند.
آمریکایی ها در آن شب از هیچ چیز نگذشتند.
غارتگرانی هم که سلاح گرم در اختیار نداشتند با چاقو و حتی مشت و لگد دست به دزدی میزدند. این اتفاق مجروحان زیادی را روانه بیمارستان کرد که حال بسیاری از آنها وخیم بود. مراکز درمانی از نظر شلوغی دست کمی از بازداشتگاهها نداشت و این شلوغی بیسابقه باعث شد برخی از بیماران قابل درمان نیز جان خود را از دست بدهند. این خاموشی چند ساعته 300 میلیون دلار خسارت بر جای گذاشت و هفتهنامه تایم صفحه نخست خود را به این حادثه اختصاص داد و نوشت: قتل، اوباشگری و نابودی 31 محله، نیویورک را با بحران مالی رو به رو کرده است. بیش از 1600 فروشگاه غارت شد و آمریکایی ها بیش از 1000 ناحیه شهر را به آتش کشیدند. فرودگاه کندی به مدت 8 ساعت بسته شد و نقل و انتقال در شهر به تعلیق درآمد. ده ها قتل و صدها تجاوز گزارش شد و در نهایت این آشفتگی شرم آور به صورت سندی دال بر بیاعتباری نظم غربی در تاریخ باقی ماند.
خاموشی 13 جولای نیویورک، در تاریخ ماند.
منابع و مآخذ:
.....................................................................................................
http://blackout.gmu.edu/archive/a_1977.html
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39531
http://www.wired.com/thisdayintech/2010/07/0713massive-blackout-hits-new-york
http://www.wired.com/science/discoveries/multimedia/2007/07/gallery_dayintech_0713?slide=4&slideView=4
http://nyminute.blog.arte.tv/2010/08/23/blackout-1977
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1258820
http://www.wired.com/science/discoveries/news/2007/07/dayintech_0713
http://www.inn.ir/NSite/FullStory/Print/?Id=74809
http://cityroom.blogs.nytimes.com/2007/07/09/remembering-the-77-blackout
http://www.subchat.com/readflat.asp?Id=522757&p=1#523832
http://www.voicesofeastanglia.com/2011/06/new-york-blackout-1977.html
http://streetblabber.com/2011/09/11/new-york-city-blackout-1977-portfolio/
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39531
http://www.wired.com/thisdayintech/2010/07/0713massive-blackout-hits-new-york
http://www.wired.com/science/discoveries/multimedia/2007/07/gallery_dayintech_0713?slide=4&slideView=4
http://nyminute.blog.arte.tv/2010/08/23/blackout-1977
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1258820
http://www.wired.com/science/discoveries/news/2007/07/dayintech_0713
http://www.inn.ir/NSite/FullStory/Print/?Id=74809
http://cityroom.blogs.nytimes.com/2007/07/09/remembering-the-77-blackout
http://www.subchat.com/readflat.asp?Id=522757&p=1#523832
http://www.voicesofeastanglia.com/2011/06/new-york-blackout-1977.html
http://streetblabber.com/2011/09/11/new-york-city-blackout-1977-portfolio/