گروه بین الملل مشرق - پاپ بندیکت شانزدهم رهبر کاتولیکهای جهان که پیش از این خبر استعفای خود را داده بود امشب 28 فوریه رسماً استعفا خواهد داد اما کناره گیری پاپ بندیکت شانزدهم، غیر از آنچه مشکل جسمی و سلامت وی عنوان شده، ابعاد دیگری نیز دارد که مربوط به رسوایی واتیکان در پرونده آزار جنسی کودکان می شود.
بنا بر گزارشی که در روز سه شنبه 21 فوریه در روزنامه ایتالیایی لاریپابلیکا (le republica) منتشر شد، تصمیم تازه پاپ بندیکت شانزدهم برای کنارهگیری از این مقام ابعاد جالبتری غیر از آنچه در رسانه منتشر شده نیز دارد.
این روزنامه ادعا کرده است که حول و حوش زمانی که پاپ بندیکت تصمیم به استعفا گرفت، وی از وجود گروهی اسقف های اعظم همجنسگرا در واتیکن باخبر شد که احتمال میرود از سوی گروهی از روسپیان مرد در رم مورد اخاذی قرار گرفتهاند. گفته میشود که این افشاگریها در گزارشی 300 صفحهای از سوی سه کاردینالی که برای تحقیق درمورد افشای اسناد داخلی توسط پیشخدمتش مأمور شده بودند صورت گرفته است.
این اتفاق به رسوایی واتیلیکس (واتیکان – ویکی لیکس) شهرت یافته است. یکی از سخنگوهای واتیکان از تأیید یا تکذیب ادعاهای لاریپابلیکا سر باز زده و گفته میشود که گزارش داخلی واتیکان داخل گاوصندوق پاپ اعظم نگهداری میشود تا جانشینان پاپ بندیکت قضیه را پیگیری کنند.
با توجه به جایگاه پاپ بندیکت در کلیسای کاتولیک، درک این که چرا افشاگریهای یک رسوایی جنسی دیگر وی را به استعفا واداشته دشوار است. بیش از یک دهه، وی مسئول اصلی پاسخگویی به این گونه اتهامات بوده است. بندیکت از سال 1985 تا زمان انتخابش به مقام پاپ اعظم در سال 2005، رئیس کنگره دکترین ایمان، هیأت بانفوذی در واتیکان و مسئول سیاستگذاری کلیسا، بود. در سال 2001، پاپ ژان پل دوم مسئولیت رسواییهای جنسی که دامن واتیکان را گرفته بود به دفتر کاردینال وقت جوزف راتزینگر سپرد. راتزینگر نیز در این سمت دهها هزار شکایت مبنی بر سوءاستفاده جنسی کشیشان کاتولیک از کودکان دریافت کرد. این مدارک اغلب با جزئیات دقیق همراه بودند و گفته میشود که این ماجرا راتزینگر را به شدت تحت تأثیر قرار داد.
بندیکت، در مقام یک متکلم و رئیس کنگره دکترین ایمان، به دلیل تفاسیر سختگیرانهاش از دکترین و اجرای سفت و سخت قوانین کلیسا، در عمل بارها نشان داده است که، چه در مقام پاپ و چه در مقام کاردینال، همواره ترجیح میدهد با کشیشان چپاولگر پشت درهای بسته برخورد کند و از آبروی کلیسا به قیمت پاسخگویی اجتماعی دفاع کند.
به گزارش مشرق، در ادامه نحوه برخورد بندیکت با برخی از برجستهترین رسواییهای کلیسا در دوران مسئولیت وی شرح داده شده است.
پیتر هالرمان، آلمان، 1980
گفته میشود راتزینگر زمانی که اسقف اعظم مونیخ بود، در مخفی کردن یک کشیش فاسد و دارای سابقه سواستفاده جنسی از کودکان به نام پیتر هالرمان ، دربرابر پیگرد قانونی دست داشته است و او را به مناطق گوناگونی منتقل کرده است. در سال 1980، راتزینگر با نقشهای برای فرستادن هالرمان، که با اتهامات سوءاستفاده از کودکان در شهر اسن در آلمان دست به گریبان بود (که هیچ یک را نیز تکذیب نکرد)، به مونیخ جهت درمان موافقت کرد. برخلاف مخالفتهای رواندرمانگر این کشیش، ناحیه زیرنظر اسقف اعظم آلمان به وی اجازه داد اندکی پس از آغاز درمان حرفه خود را از سر گیرد و پیشینه وی را نیز از کلیسای جدیدش پنهان کرد. در سال 1986، هالرمان به سوءاستفاده جنسی در باواریا محکوم شد.
لارنس مورفی، آمریکا، متهم به آزار جنسی 200 کودک
پدر لارنس مورفی، رئیس مدرسه ویسکانسین ویژه پسران ناشنوا از سال 1950 تا 1974، متهم به آزار جنسی بیش از 200 کودک است. اما وقتی این پرونده در اواسط دهه 90 به راتزینگر ارائه شد، وی حاضر به خلع لباس این کشیش نشد. در سال 1996، راتزینگر توجهی به نامههای رمبرت ویکلند، اسقف اعظم میلواکی، که در پی راهنمایی درباره چگونگی برخورد با مورفی و کشیشان دیگر بود نکرد. در نهایت، کلیسا دادگاهی شرعی علیه مورفی به راه انداخت، اما وقتی این کشیش شخصاً برای طلب بخشش به راتزینگر متوسل شد و ادعا که که شرایط جسمانی بدی دارد، وی با مداخله در پرونده از جریان دعوی علیه او جلوگیری کرد.
نامه سال 2001 به اسقفها
راتزینگر پس از آن که در سال 2001 مسئولیت اتهامات سوءاستفاده جنسی از سوی پاپ ژان پل دوم به او محول شد، و پس از دستیابی به اسنادی که بر اساس آنها تعدادی از کشیشها متهم شده بودند، وارد عمل شد. وی به تک تک اسقفهای کلیسا نامهای فرستاد و در آن خطوط مشی کلیسا را برای تحقیق درباره ادعاهای سوءاستفاده جنسی مشخص کرد و تصریح کرد که کلیسا- و نه مقامات کشوری- هنوز مقام تصمیمگیرنده درباره تحقیقات است و کلیسا این حق را دارد که در این گونه موارد، مدارک موجود را تا ده سال پس از رسیدن فرد صغیر به سن 18 سالگی محرمانه نگاه دارد.
این ادعا سبب شد وکلای قربانیان راتزینگر را به ممانعت از اجرای عدالت در سطح جهان متهم کنند، اتهامی که به عقیده منتقدان با این ادعای راتزینگر در این نامه که چنین مواردی باید مطلقاً محرمانه باقی بمانند تشدید شد. افشای این اسرار مجازاتهای گوناگونی در پی داشت، از جمله تکفیر. فرمان راتزینگر به خوبی احتمال اجرای عدالت درمورد متجاوزان جنسی در دادگاه هایی غیر از دادگاه کلیسا را از بین برد و حفظ انحصاری حق تحقیق را برای کلیسا تضمین کرد.
ایمون والش و ریموند فیلد، ایرلند، 2010
دو اسقف موقت، ایمون والش و ریموند فیلد، متهم به دست داشتن در سرپوش گذاشتن بر پروندههای سوءاستفاده جنسی از کودکان، استعفای خود را در سال 2010 تسلیم پاپ بندیکت کردند. پاپ نیز در برابر چشمان شگفتزده منتقدان کلیسا و گروههای مدافع حقوق قربانیان با استعفای آن دو موافقت نکرد و به این دو اسقف اعلام کرد که میتوانند در کلیسا باقی بمانند، اما دیگر کشیشان متهم به سرپوش گذاشتن بر این رسوایی مجاز به استعفا هستند.
باربارا بلین، رئیس و بنیانگذار شبکه نجاتیافتگان قربانیان سوءاستفاده جنسی کشیشان طی بیانیهای اعلام کرد "پاپ با نپذیرفتن استعفای دو اسقف ایرلندی همدست در این پرونده تنها نمک بر زخم تازه هزاران قربانی سوءاستفاده جنسی و میلیونها کاتولیک سرخورد میپاشد. وی با این کار خود پیغام هشداردهندهای به کارکنان کلیسا در سرتاسر جهان میفرستد: حتی وجود اسناد و مدارک کافی از سرپوش گذاشتن بر جرائم سوءاستفاده جنسی از کودکان و مدارا با مجرمان نیز نمیتواند شغل شما را در کلیسا از شما بگیرد."
عذرخواهی سال 2010 از ایرلند
تا سال 2010، استراتژی افراطی پاپ بندیکت دیگر دوامی نداشت. گزارشهای افشاگرانه و گسترده از سوءاستفاده- از جمله اتهاماتی علیه شخصِ راتزینگر در مدتی که در مونیخ بود- کلیسا را هدف افکار عمومی قرار داد. تحقیقات دقیق از سوی دولت ایرلند از سوءاستفاده گسترده پرده برداشت، و ایرلند به سر منشاء و نقطه عطف این مجموعه از رسواییها تبدیل شد. پاپ بندیکت در پاسخ، رسماً از اعضای کلیسای ایرلند عذرخواهی کرد. وی در این نامه عذرخواهی نوشت "شما دستخوش رنج فراوانی شدید و من از این بابت حقیقتاً متأسفم. میدانم که هیچ چیزی نمیتواند سختیهایی را که شما متحمل شدید جبران کند. از اعتماد شما سوءاستفاده و به شرف شما تعرض شده است. بسیاری از شما دریافتید که وقتی با جسارت تمام از اتفاقاتی که بر شما گذشته سخن گفتید، هیچ گوش شنوایی برایتان نبود." کشیشان این نامه را با صدای بلند در کلیسا خواندند.
اما اگر عذرخواهی از مردم ایرلند به معنای تمایل کلیسا به برخورد علنی با گذشتهاش بود، خط مشیهای بعدی به اسقفها این باور را باطل کرد. در سال 2011، پاپ بندیکت خط مشیهای جدیدی ارائه کرد که باز مهر تأییدی بود بر قدرت اسقفها در صدور رأی قانونی برای پروندهها. درست است که این نامه عذرخواهی بر اهمیت جلوگیری از سوءاستفاده از کودکان تأکید کرد، به دلیل نبود هیچ گونه ضمانت اجرایی در این مورد، قربانیان سوءاستفادههای جنسی همچنان در بیم و نومیدی به سر میبرند.
سال گذشته میلادی یکی از سیاه ترین سال ها برای کلیسای کاتولیک بود. در این سال بسیاری از موارد آزار جنسی کودکان به دست کشیش های کاتولیک در رسانه های جهان منتشر شد و تعدادی از این کشیش های نیز به تحمل زندان محکوم شدند.
در آخرین نمونه از این رسوایی ها، دادگاه تجديدنظر کشور آفریقایی مالت دو كشيش كاتوليك را به اتهام سوء استفاده جنسي از كودكان به زندان محكوم كرد. اين دو كشيش پيش از اين در ماه اوت سال 2011 ميلادي به اتهام سوء استفاده جنسي از كودكان در پرورشگاه نگهداري از كودكان يتيم به پنج سال و شش ماه زندان محكوم شده بودند. گفتنی است رسیدگی به این پرونده بیش از 20 سال به طول انجامید و یکی از کشیش های متجاوز در این مدت از دنیا رفت.
پاپ درخواست ها برای رفع ممنوعیت ازدواج کشیش ها را رد کرد
براساس گزارش منتشر شده دیگری در آمریکا در سال 2011 میلادی ۴۸۹ نفر اعلام کرده اند که قربانی سوء استفاده جنسی کشیشان کاتولیک آمریکایی شده اند. سن ۲۵ درصد از افرادی که توسط کشیشان کاتولیک آمریکایی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند، زیر ۱۹ سال بوده است.
چندی پیش یک کمیسیون تحقیق در هلند نیز از ابعاد گسترده بهره کشی جنسی از کودکان در کلیسای کاتولیک پرده برداشت. بر اساس این گزارش، بین سالهای ۱۹۴۵تا ۱۹۸۱حدود ۱۰تا۲۰هزار کودک درنهادهای مرتبط با کلیسای کاتولیک مورد آزار قرارگرفته اند و شمار این کودکان زیرسن قانونی تا سال ۲۰۱۰ به چند ده هزار نفر رسیده است. این گزارش نتیجه مصاحبه با بیش از ۳۴۰۰۰ نفر است. تخمین زده شده که از هر پنج کودک و نوجوانی که در موسسات وابسته به کلیسای کاتولیک حضور داشته اند، یک نفر مورد تجاوز قرار گرفته است.
در گزارش کمیسیون تحقیق هلند درباره تجاوز به کودکان در کلیسای کاتولیک هلند آمده است: "بر اساس ۱۷۹۵ گزارش، کمیسیون میتواند نام ۸۰۰ سوءاستفاده کننده را که برای اسقفها کار میکنند یا کردهاند، پیدا کند. در میان ۸۰۰ کشیش متجاوز، ۱۰۵ نفر هنوز زنده هستند."
این مجموعه از رسوایی های جنسی کشیش های کودک آزار در نهایت پاپ بندیکت را مجبور به استعفا کرد. پاپ بندیکت شانزدهم بارها نامه هایی از سوی کشیش ها آمریکای لاتین دریافت که در آن خواسته شده بود ممنوعیت ازدواج کشیش های کاتولیک برداشته شود و این غریزه طبیعی و انسانی سرکوب شده که موجب رسوایی های اخلاقی متعدد شده است، در مسیر صحیح آن هدایت شود. اما پاپ به شدت با این پیشنهادات مخالفت و تاکید کرد که در مورد قوانین کلیسا به هیچ وجه عقب نشینی نخواهد کرد.