کد خبر 1981
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۰

سازمان هاي بين المللي که همواره بر ضرورت کنترل جمعيت در تمامي کشورهاي جهان تأکيد داشته و دارند، رژيم صهيونيستي را از اين قاعده مستثني کرده و صهيونيست ها را تشويق به افزايش زاد و ولد مي کنند.

به گزارش مشرق، اگر از صهيونيست‌ها سؤال شود که آيا اين دايره وسيع خدمات «صندوق جمعيّت» و «سازمان ملل متّحد» که بر 147 کشور جهان احاطه دارد و برنامه‌ مي‌دهد و از هرگونه مساعي جميله کوتاهي نمي‌ورزد، شامل کشور اسرائيل هم مي‌شود يا خير؟! بدين معني که آيا برنامه کنترل جمعيّت و تنظيم خانواده و هزاران پيامدهاي دوستانه از اعمال رايگان عقيم ساختن و جلوگيري از تشکيل فرزند را درباره اسرائيليان هم اجرا مي‌نماييد؟! مسلّماً آنها در پاسخ مي‌گويند: ما در اين کشور، نه اينکه برنامه تنظيم و کنترل نداريم، بلکه امپرياليسم بين‌المللي و صهيونيسم جهاني، مساعي جميله خود را در ازدياد و رشد و تکثير اين حزب و دولت به کار بسته است. چه از ناحيه تولّد فرزندان و چه از ناحيه مهاجرت!
امّا از جهت اهمّيت ازدواج و کثرت اولاد: چنان که در کتاب «فراماسونري و يهود» ذکر کرده است، درباره تأهّل مي‌گويد: يکي از مراسم پر اهمّيت از نظر دين يهود، ازدواج است. احکام گوناگوني درباره ازدواج در «تلمود» ذکر شده و آداب و رسوم خاصّي براي آن قائل گشته‌اند. تأهّل براي ازدياد نسل و قوم بني‌اسرائيل مهم‌ترين عامل شناخته شده و اجابت آن بر هر يهودي واجب است. چنان که در «تورات» بدين صورت بيان گرديده است:
با زاد و ولد، روي زمين را بپوشانيد.
ازدواج نکردن و نيز با وجود استطاعت مالي و جسمي، بچّه‌دار نشدن، در مرام يهود، گناه شمرده مي‌شود. تنها جايي از جهان که کنترل زاد و ولد و شعارهاي «فرزند کمتر، زندگي بهتر» تحقّق نمي‌يابد و نخواهد يافت، اسرائيل است.
اساساً پذيرفته شده که هر عائله بايستي حدّاقل چهار بچّه داشته باشد. ميزان حقّ اولاد پرداختي به کارمندان زياد است و بچّه زياد موجب کاهش انواع و اقسام ماليات‌ها مي‌شود. حتّي کارمندان بازنشسته‌اي که داراي فرزند بيشتري هستند، حقوق بازنشستگي بيشتري مي‌گيرند.
بنا بر عقايد مذهبي، ازدواج باعث تسلسل نسل بني‌اسرائيل و مانع محو آنها مي‌شود.
قبل از مراسم نکاح، دختر و پسري که براي ازدواج با هم نامزد شده‌اند، به ملاقات خاخامي که مسئوليّت جاري نمودن عقد آنها را به عهده گرفته است، مي‌روند. قبل از هر چيز خاخام، اساس دين يهود و اهمّيت زندگي زناشويي را در اجتماع يهودي، به آنان يادآور مي‌گردد و از آنها براي حفظ آداب و اصول ديني و اجراي کلّيه وظايف محوّله قول مي‌گيرد.
در مورد ازدواج، مسئوليّت خاخام‌ها نامحدود است. خاخام به تشخيص خودش، قادر است ازدواج‌هاي نامناسب و ناهماهنگ را به هم بزند و از انجام آن جلوگيري کند.
خاخام، پس از استماع سخنان شهود و آشنايان و پس از اطمينان از صحّت گفته‌هاي آنان، صيغه عقد را جاري نموده، به زوج‌ها تبريک گفته، دعاي مناسب را مي‌خواند.1
و امّا از جهت مهاجرت: مي‌دانيم که در ابتدا جمعيّت يهوديان حزب اسرائيل، در حدود دو هزار تن بودند و اينک بر اثر اهتمام شديد و تأکيد بليغ بر مهاجرت از جميع نقاط جهان به کشور اسرائيل به پنج ميليون و دويست و هشتاد هزار تن بالغ گشته‌اند.
تنها از کشور شوروي، يک ميليون تن را بدان‌جا هجرت داده‌اند.
طبق گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، در تاريخ 26/6/72: مطبوعات اسرائيل امروز نوشتند: جمعيّت اسرائيل به 28/5 ميليون نفر رسيده است.
و طبق گزارش همين خبرگزاري در تاريخ 25/12/72: بر اساس آخرين آمار بانک جهاني، جمعيّت اسرائيل تا سال 2000 م. هر ساله به طور متوسط 8/2 درصد رشد خواهد داشت که بالاترين ميزان رشد در جهان است.
از اينجا روشن مي‌شود که صهيونيست‌ها با چه برنامه دقيق و عميقي روز به روز، چه از ناحيه زاد و ولد و چه از ناحيه مهاجرت اتباع يهودي به کشور اسرائيل غاصب، افراد خودشان را هجرت مي‌دهند تا جاي سکنه آواره و بيرون ريخته شدگان از مسلمانان را که فعلاً بر روي کوه‌ها چادر زده و ميليون‌ها نفر بدين ترتيب بي‌خانه و آواره زندگي مي‌کنند، پر نمايند و به جاي آنها سکنا گزينند.
اين درباره دولت اسرائيل و امّا مسلمانان که غالب اين 147 کشور مورد برنامه کنترل قرار گرفته‌اند (و اسرائيل با آنها در جهت مرام و عداوت در نقطه مقابل قرار گرفته است و پيوسته از دشمني با آنها آرام نمي‌نشيند) بايد مقطوع النّسل و عقيم گردند و اين برنامه در جميع کشورهاي اسلامي به خصوص «اردن» که هم مرز با اين دولت غاصب است جاري شود؛ يعني اردن ديگر فرزندي نياورد، «سوريه» و «شام» و ساير زمين‌هاي اطراف فلسطين همگي بايد عقيم گردند، تا برسد به سرزمين «تونس» که زين العابدين بن علي، حاکم گماشته از طرف ظالمان، آنجا را پاک‌سازي کند، به طوري که مورد تعريف و تمجيد هيئت‌هاي بين المللي قرار گيرد.
چرا اينک از ايران تعريف مي‌کنند، به طوري که در خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در تاريخ 28/7/71 آمده است: ايران در ميان 75 کشور در حال توسعه، در زمينه کنترل جمعيّت در بالاترين رده قرار گرفته است؟!
و در تاريخ 2/8/71 آمده است: معاون دبير کلّ فدراسيون بين المللي تنظيم خانواده، تدابير اتّخاذ شده در ايران جهت کنترل جمعيّت و توسعه برنامه‌هاي رفاه خانواده را اميدوارکننده خواند.
و در تاريخ 16/12/71 آمده است: گروه بين‌المللي اقدام در مورد کنترل جمعيّت، ايران را در شمار کشورهاي موفّق در زمينه کنترل جمعيّت دانست و روسيه را از کشورهاي ناموفّق شمرد که در هر 11 سال يک ميليارد نفر به جمعيّت جهان افزايش مي‌دهند.
و در تاريخ 23/3/73 آمده است: رئيس فدراسيون بين المللي خانواده برنامه‌ريزي شده، اي.ار.پي.اف، از کشورهاي اسلامي خواست تا از الگوي کنترل جمعيّت در ايران پيروي کنند.
با توجّه به آنچه ذکر شد جاي اين پرسش است که چرا و با چه هدفي در جهان سوم، مخصوصاً کشورهاي اسلامي و بالأخص کشور ايران اسلامي کنترل جمعيّت و عقيم سازي آنان صورت مي‌گيرد؟

ماهنامه موعود شماره 114