به گزارش مشرق؛ کیهان در ویژهای خود نوشت:
اوباما در ميان روساي جمهور آمريكا ركورددار بدهي ها شد. همزمان فشار صرفه جويي اتوماتيك 85 ميليارد دلاري، متوجه پنتاگون شده است. از سوي ديگر اسرائيل نگران كاهش كمك هاي مالي آمريكا به خاطر بحران بدهي هاست.
هفته نامه ويكلي استاندارد در گزارشي اعلام كرد: باراك اوباما از ژانويه 2009 كه به رياست جمهوري رسيد تا به امروز 6 هزار ميليارد دلار بر بدهي هاي آمريكا افزوده است. اداره بدهي ملي وزارت خزانه داري آمريكا بي سروصدا گزارش روزانه اي درباره بدهي اين كشور منتشر كرد كه نشان مي دهد كل بدهي دولت آمريكا به 16تريليون و 687 ميليارد دلار بالغ مي شود.
در بيست ژانويه 2009 كه اوباما به رياست جمهوري رسيد، بدهي آمريكا 10 تريليون و 626 ميليارد دلار بود و جديدترين گزارش منتشر شده افزايش بيش از شش تريليون دلاري را نشان مي دهد. انتظار مي رود بدهي آمريكا امسال تقريبا يك تريليون دلار ديگر افزايش يابد. ويكلي استاندارد نوشت: دفتر مديريت بودجه آمريكا پيش بيني مي كند بدهي ملي آمريكا با ادامه روند صعودي امسال بيش از 800 ميليارد دلار افزايش خواهد يافت. اين رقم در سال هاي بعد بين 500 تا 800 ميليارد دلار خواهد بود.
در پايان گزارش هفته نامه آمريكايي آمده است: اين بزرگترين افزايش بدهي ملي طي دوره تصدي هر يك از روساي جمهور آمريكا است. طي 8 سال رياست جمهوري جرج بوش 4900 ميليارد دلار بر بدهي هاي آمريكا افزوده شد.همزمان خبرگزاري فرانسه در گزارشي اعلام كرد: با عنايت بر آغاز صرفه جويي اتوماتيك 85 ميليارد دلاري از جمع گذشته، انتظار مي رود فشار عمده اين صرفه جويي در بودجه بر دوش وزارت دفاع آمريكا سنگيني كند. در واقع پنتاگون بايد بيش از نيمي از صرفه جويي هاي بودجه اي يعني حدود 46ميليارد دلار را به تنهايي تحمل كند.
از سوي ديگر پايگاه خبري موسسه «تامين امنيت آمريكا و تقويت اسرائيل» (جنيسا) به بررسي آثار مخرب كاهش بودجه دفاعي آمريكا در داخل و خارج اين كشور پرداخت. در گزارش موسسه صهيونيستي جنيسا كه در تل آويو مستقر است، مي خوانيم: قرار است كاهش اجبار 46ميليارد دلاري بودجه دفاعي آمريكا هرچه سريع تر عملي شود.
اجراي اين قانون تاثير مخربي بر عمليات نظامي جاري آمريكا خواهد گذاشت زيرا همانگونه كه از قانون كنترل بودجه سال 2011 برمي آيد اين ميزان كسر بودجه شامل يك كاهش بي سابقه 487 ميليارد دلاري بودجه دفاعي كشور مي گردد كه بايد طي 10سال آينده عملياتي شود.
«لئون پانه تا» وزير دفاع تازه بركنار شده با توصيف طرح كاهش بودجه با عنوان «رويكرد ساطور گوشت» مي گويد: كاهش پانصد ميليارد دلاري بودجه دفاعي طي ده سال آينده نه تنها آمريكا را از تاب و توان مي اندازد بلكه آن را تا سطح يك قدرت درجه دوم جهاني نزول درجه مي دهد.
تحليلگر جنيسا مي نويسد: اين كاهش بودجه ايجاد شكاف در منابع و توانايي نظامي آمريكا را در پي خواهد داشت و بعد از اجراي اين قانون در باقيمانده سال مالي جاري، تعداد 800 هزار نيروي كار وزارت دفاع و خدمات دفاع شهري اين كشور را با يك كاهش فوري 20درصدي در درآمد روبرو خواهد ساخت.
از سوي ديگر رسانه هاي رژيم صهيونيستي از ايجاد مشكلات در كمك مالي 500 ميليون دلاري آمريكا به اسرائيل خبر مي دهند.
كاهش اجباري كل بودجه آمريكا به ميزان 9 درصد، كه از روز جمعه اجرايي شد موجب كاهش 13درصدي از بودجه بخش دفاعي آمريكا و 8درصدي از بسته كمك هاي خارجي آمريكا به اسرائيل در سال 2013 مي شود.
روزنامه «هاآرتص» نوشت ممكن بود اسرائيل در مرحله نخست با خطر از دست رفتن 175 ميليون دلار از كمك هاي ساليانه روبرو شود.
آمريكا سالانه سه ميليارد دلار كمك نظامي و امنيتي در اختيار اسرائيل گذاشته است كه بخشي از آن به پيشبرد سيستم هاي موشك ضد موشك اختصاص دارد؛ هفته گذشته اسرائيل مدل پيشرفته تر موشك «ختص-3» («پيكان-3») را با موفقيت آزمايش كرد.
به نوشته هاآرتص، با وجود وضعيت اقتصادي آمريكا، اسرائيل خواهان آن است كه در ادامه سال 2013 رقمي بالغ بر 269 ميليون دلار ديگر از آمريكا براي ادامه پروژه «ختص» دريافت كند.
بپذيريم كه تحريم ها نتوانست ايران را متوقف كند
شوراي روابط خارجي آمريكا در گزارشي نوشت: آمريكا و متحدانش بايد بپذيرند كه تحريم ها نمي تواند برنامه هسته اي ايران را متوقف كند.
سايت اين شورا در تحليلي به قلم داريل كيمبل نوشت: «ما گسترده ترين و شديدترين تحريم ها را عليه ايران اعمال كرده ايم و با اين حال ايران متاسفانه هنوز در ارتباط با سانتريفيوژها در حال پيشرفت است».
وي با اشاره به نشست آلماتي و توافقات مطروحه در آن نشست گفت: به گمان من، دور مذاكرات آلماتي همان نتيجه اي را داشت كه بايد انتظارش را مي داشتيم كه عبارت است از پيشنهادهاي اصلاح شده و تبادل نظرات. هيچكس نمي بايست انتظار پيشرفت از اين مذاكرات داشته باشد.
از دور قبلي مذاكرات تقريبا 8 ماه گذشته و ما به مدت 10 سال سرگرم مذاكره درباره بحران هسته اي ايران بوده ايم. از اين رو قابل درك است كه پيشرفت تنها از طريق مذاكرات جدي و پايدار به دست مي آيد و اين بسيار مثبت است كه دو طرف بر سر مذاكرات كارشناسي در 18 مارس در استانبول و دور ديگري از مذاكرات سياسي در روزهاي 5 و 6 آوريل در آلماتي توافق كردند.
وي در عين حال درباره مثبت يا مفيد بودن مذاكرات گفت: من موافقم كه اين مذاكرات تنها مفيد بود زيرا ما هنوز به يك نتيجه ملموس نرسيده ايم.كيمبل با تأكيد بر اينكه شرايط امروز با 5 سال پيش فرق كرده تأكيد كرد: ما امروز در شرايطي هستيم كه نسبت به پنج سال پيش بسيار متفاوت است. ما ديگر به دنبال تعليق كامل و دائمي تمام فعاليت هاي غني سازي در ايران نيستيم و دليل اين امر نيز آن است كه اين ديگر گزينه اي واقع بينانه يا عملي نيست. ايران متاسفانه تعداد بسيار زيادي سانتريفيوژ نصب كرده است.
وي خاطرنشان مي كند: آنها سرمايه گذاري سياسي، اقتصادي و مالي زيادي در اين كار كرده اند و ديگر مايل به مذاكره براي كنار گذاشتن آن نيستند. اكنون مسئله حياتي اين است كه آنان را از غني سازي در سطوح بالاتر منع كنيم.
توصيه انتخاباتي وزير اطلاعات خاتمي به گروه هاي اصلاح طلب
وزير اطلاعات دولت اصلاحات از اصلاح طلبان خواست روي نامزدي از اصلاح طلبان معتدل يا اصولگراي اصلاح طلب اجماع كنند. علي يونسي مي گويد نامزدي خاتمي يا هاشمي باعث اتحاد دوباره اصولگرايان خواهد شد و اين به صلاح نيست.
يونسي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي بهار ادعاي خاتمي درباره تداركاتچي بودن رئيس جمهور و اظهارات احمدي نژاد درباره كم بودن اختيارات را رد كرد و گفت: من نه آن حرفي را كه آن موقع گفته شده، صحيح مي دانم و نه اين حرف آقاي احمدي نژاد را. وقتي كه قانون اساسي براي هر شخصيتي، هر نهادي و هر قوه اي وظايفي معين كرده هركس كه مي آيد بايد بداند در محدوده اين قانون بايد عمل كند.
ممكن است شما از يك رئيس جمهور خوشتان بيايد و از رئيس جمهور ديگر بدتان بيايد. بالاخره ممكن است يك زمان به نفع شما و يك زمان به ضرر شما باشد. هميشه قانون اين طور است. در شرايطي كه ما هستيم مصلحت نيست كه كانون اصلي قدرت را بدهيم به يك حزب پيروز.
يونسي با بيان اينكه معين در انتخابات سال 84 گزينه مناسبي نبود، خواستار نامزدي اصلاح طلبان معتدل در انتخابات پيش رو شده و گفت: آنها (اصلاح طلبان) حتي مي توانند به يك گزينه اصولگراي معتدل رو بياورند كه نتيجه اش به نفع آنها باشد.
وي در واكنش به اعتراض خبرنگار گفت: راه اصلاح طلبي مهم است نه الزاما فرد اصلاح طلب مثلا امروز آقاي ناطق خيلي اصلاح طلب تر از بعضي اصلاح طلبان است. ديدگاه هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي خيلي اصولگرايان معتدل و اصلاح طلبان معتدل از خيلي از اصلاح طلبان بهتر است.
وزير اطلاعات دولت اصلاحات مي گويد برخي اصلاح طلبان همين الان هم تلاش مي كنند آقاي هاشمي را بياورند اما قبول نمي كند، آقاي هاشمي كه به تعريف اصلاح طلب نيست يا حتي آقاي ناطق. الان خيلي از اصلاح طلبان از آقاي ناطق دعوت كردند ولي آقاي ناطق قبول نكرده. براي اين كه مي گويند اگر اين ها آمدند شرايطي به وجود مي آيد كه هم اصلاح طلب و هم رقيبش مي تواند در آن جا نفس بكشد.
وي در بخش ديگري از اين مصاحبه با بيان اينكه «من شانس را در اصولگراي اصلاح طلب مي دانم» و «تشخيص من اين است كه تنها شانس اصلاح طلبان در حمايت از يك اصولگراي اصلاح طلب است؛ مثل آقاي هاشمي كه از همه نيروها استفاده مي كرد»، گفت: احساس من اين است كه اگر اجماعي بشود، امكان راي آوري بالاست.
وي همچنين گفت: اگر از فضاي موجود استفاده نشود و آقاي هاشمي يا آقاي خاتمي بخواهد بيايد دوباره همه آن ها (اصولگرايان) متحد و دشمني ها تجديد خواهد شد، دوباره فضاي 88 تكرار خواهد شد.
خبرنگار مي پرسد «يعني فكر مي كنيد حضور آقاي خاتمي باعث مي شود دوباره تمام اصولگرايان متحد شوند؟ و يونسي پاسخ مي دهد بله، چه هاشمي و چه آقاي خاتمي. اين ها بايد در حاشيه بمانند. بايد بدانيم و بفهميم در اين دعواي بين اصولگرايان يك فرصت تاريخي براي تنفس به وجود آمده اما نه براي آقاي هاشمي و خاتمي، براي معتدل ها و الا باز هم خطر عمده مي شود و همان ها دوباره برمي گردند. روي شخص اين دو نفر حساسيت ويژه هست.
آقاي بن افلك خسته نباشيد زحمت خودتان را كشيديد اما...
«فيلم آرگو و توفيق اش در كسب جايزه اسكار، سندي مبرهن در قابل ترحم بودن آمريكايي هاست». داريوش سجادي (مدير شبكه ماهواره اي تعطيل شده هما) ضمن درج اين تحليل نوشت: 35 سال پيش و در مقطعي كه نظام بين الملل زير نگين آمريكا و شوروي تعريف شده بود؛ آن هم آمريكايي كه برحسب تعريف، كشورهاي ذيل اين ابرقدرت مي بايست با هر تشر طابق النعل بالنعل تسليم اوامر ايشان شوند، بناگاه توسط چند جوان دانشجو همه ابهت و اقتدار و قدرت خود خوانده اش به تمسخر و تحقير كشيده شد.
وي در وبلاگ خود خاطرنشان مي كند: هنوز 20 سال از «بحران موشكي كوبا» نگذشته بود كه طي آن «كندي» رئيس جمهور وقت ايالات متحده با يك تشر و چشم غره توانست نيروهاي «خروشچف» را تا عمق كرملين به عقب براند و فخر اقتدار واشنگتن در مقابل ابرقدرت شرق را به دنيا بفروشد و اينك كار به جايي رسيده كه كارگردان آمريكايي با افتخار از فرار زبونانه و حقارت آميز 6 ديپلمات آمريكايي از يك كشور جهان سوم و اقدام انقلابي چند جوان دانشجو، حماسه مي سازد!!!
و از اين فرار خفت بار به خود مي بالند!!! تمامي تلاش هاي هاليوود طي 35 سال گذشته صرف بازتوليد آن اقتدار پوشالي و به سخره گرفته شده توسط جوانان دانشجو شده است. آرگو آخرين آن بود. پيش از اين فيلم هايي نظير «بدون دخترم هرگز» و «300» و «ايرانيوم» نيز در چارچوب بازتوليد همان اقتدار به سخره گرفته شده و استتار آن تحقير بين المللي تهيه و اكران شده بود.
سجادي مي نويسد: آقاي بن افلك خسته نباشيد! شما زحمت تان را كشيديد و اين حداقل حق شما بود تا از فرار زبونانه 6 ديپلمات آمريكايي از تهران كه تا پيش از اين قرار بود آقاي دنيا باشند «ژانر» قهرمانانه و سلحشورانه بسازيد و لو آنكه ژانرتان مبتني بر تخيل باشد. اما بيني و بين الله حلاوت اشغال سفارت و تركاندن حباب پوشالي اقتدارتان در ايران تا آن اندازه عميق بود و هست كه با چنين «فيلم هايي تخيلي» نمي توانيد به جبران برآئيد.
يادآور مي شود تسخير لانه جاسوسي واكنش ملت ايران به 25 سال رفتار ظالمانه آمريكا در ايران بود كه همچنان كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي تداوم داشت. انتشار گوشه اي از اسناد لانه جاسوسي، ثابت كرد كه سفارت آمريكا صرفاً به عنوان مركز تجديد سازمان كودتاي آژاكس (28 مرداد 32) فعاليت مي كند. با اين حال فيلم آرگو بدون آن كه به علل موجده تسخير لانه جاسوسي بپردازد، به روايت سراسر تحريف اين ماجرا و فرار چند جاسوس آمريكا از ايران مي پردازد.
اقدام آمريكايي ها در اعطاي جايزه اسكار به فيلم آرگو آن هم توسط همسر رئيس جمهور اين كشور (ميشل اوباما)، اقدامي سبكسرانه حتي در محافل آمريكايي ارزيابي شد. تحليلگر راديو فردا مي گويد: «اين فيلم يكي از بدترين انتخاب هايي بوده كه در طول تاريخ اسكار شده است. من مي خواهم با تأكيد بگويم كه شايد اين بزرگترين غفلت و اشتباهي است كه در تاريخ اسكار شده كه يك فيلمي مثل آرگو كه ابداً فيلم خوبي نيست و ضعف هاي زيادي دارد بيايد و جايزه بهترين فيلم سال را بگيرد و آنهم در سالي كه قحطي فيلم خوب نبوده است.
فيلم آرگو نه سناريوي محكمي دارد و نه كارگرداني درست و حسابي دارد و فيلمي است كه سوء استفاده مي كند از يك اتفاق و آن را تبديل مي كند به يك فيلم توخالي جيمز باندي. يعني مي آيد تمام آن عناصري را كه مي توانستند در اين فيلم وجود داشته باشند و به تحليل يك مسئله تاريخي كمك كنند را كنار مي گذارد و آن عناصر اكشن و حادثه اي را بزرگ مي كند تا يك فيلم پرتنش و پرهيجان ساخته شود. در آن مورد هم اتفاقاً زياد موفق نيست چون از كليشه هاي تكراري و نخ نما استفاده مي كند».
اوباما در ميان روساي جمهور آمريكا ركورددار بدهي ها شد. همزمان فشار صرفه جويي اتوماتيك 85 ميليارد دلاري، متوجه پنتاگون شده است. از سوي ديگر اسرائيل نگران كاهش كمك هاي مالي آمريكا به خاطر بحران بدهي هاست.
هفته نامه ويكلي استاندارد در گزارشي اعلام كرد: باراك اوباما از ژانويه 2009 كه به رياست جمهوري رسيد تا به امروز 6 هزار ميليارد دلار بر بدهي هاي آمريكا افزوده است. اداره بدهي ملي وزارت خزانه داري آمريكا بي سروصدا گزارش روزانه اي درباره بدهي اين كشور منتشر كرد كه نشان مي دهد كل بدهي دولت آمريكا به 16تريليون و 687 ميليارد دلار بالغ مي شود.
در بيست ژانويه 2009 كه اوباما به رياست جمهوري رسيد، بدهي آمريكا 10 تريليون و 626 ميليارد دلار بود و جديدترين گزارش منتشر شده افزايش بيش از شش تريليون دلاري را نشان مي دهد. انتظار مي رود بدهي آمريكا امسال تقريبا يك تريليون دلار ديگر افزايش يابد. ويكلي استاندارد نوشت: دفتر مديريت بودجه آمريكا پيش بيني مي كند بدهي ملي آمريكا با ادامه روند صعودي امسال بيش از 800 ميليارد دلار افزايش خواهد يافت. اين رقم در سال هاي بعد بين 500 تا 800 ميليارد دلار خواهد بود.
در پايان گزارش هفته نامه آمريكايي آمده است: اين بزرگترين افزايش بدهي ملي طي دوره تصدي هر يك از روساي جمهور آمريكا است. طي 8 سال رياست جمهوري جرج بوش 4900 ميليارد دلار بر بدهي هاي آمريكا افزوده شد.همزمان خبرگزاري فرانسه در گزارشي اعلام كرد: با عنايت بر آغاز صرفه جويي اتوماتيك 85 ميليارد دلاري از جمع گذشته، انتظار مي رود فشار عمده اين صرفه جويي در بودجه بر دوش وزارت دفاع آمريكا سنگيني كند. در واقع پنتاگون بايد بيش از نيمي از صرفه جويي هاي بودجه اي يعني حدود 46ميليارد دلار را به تنهايي تحمل كند.
از سوي ديگر پايگاه خبري موسسه «تامين امنيت آمريكا و تقويت اسرائيل» (جنيسا) به بررسي آثار مخرب كاهش بودجه دفاعي آمريكا در داخل و خارج اين كشور پرداخت. در گزارش موسسه صهيونيستي جنيسا كه در تل آويو مستقر است، مي خوانيم: قرار است كاهش اجبار 46ميليارد دلاري بودجه دفاعي آمريكا هرچه سريع تر عملي شود.
اجراي اين قانون تاثير مخربي بر عمليات نظامي جاري آمريكا خواهد گذاشت زيرا همانگونه كه از قانون كنترل بودجه سال 2011 برمي آيد اين ميزان كسر بودجه شامل يك كاهش بي سابقه 487 ميليارد دلاري بودجه دفاعي كشور مي گردد كه بايد طي 10سال آينده عملياتي شود.
«لئون پانه تا» وزير دفاع تازه بركنار شده با توصيف طرح كاهش بودجه با عنوان «رويكرد ساطور گوشت» مي گويد: كاهش پانصد ميليارد دلاري بودجه دفاعي طي ده سال آينده نه تنها آمريكا را از تاب و توان مي اندازد بلكه آن را تا سطح يك قدرت درجه دوم جهاني نزول درجه مي دهد.
تحليلگر جنيسا مي نويسد: اين كاهش بودجه ايجاد شكاف در منابع و توانايي نظامي آمريكا را در پي خواهد داشت و بعد از اجراي اين قانون در باقيمانده سال مالي جاري، تعداد 800 هزار نيروي كار وزارت دفاع و خدمات دفاع شهري اين كشور را با يك كاهش فوري 20درصدي در درآمد روبرو خواهد ساخت.
از سوي ديگر رسانه هاي رژيم صهيونيستي از ايجاد مشكلات در كمك مالي 500 ميليون دلاري آمريكا به اسرائيل خبر مي دهند.
كاهش اجباري كل بودجه آمريكا به ميزان 9 درصد، كه از روز جمعه اجرايي شد موجب كاهش 13درصدي از بودجه بخش دفاعي آمريكا و 8درصدي از بسته كمك هاي خارجي آمريكا به اسرائيل در سال 2013 مي شود.
روزنامه «هاآرتص» نوشت ممكن بود اسرائيل در مرحله نخست با خطر از دست رفتن 175 ميليون دلار از كمك هاي ساليانه روبرو شود.
آمريكا سالانه سه ميليارد دلار كمك نظامي و امنيتي در اختيار اسرائيل گذاشته است كه بخشي از آن به پيشبرد سيستم هاي موشك ضد موشك اختصاص دارد؛ هفته گذشته اسرائيل مدل پيشرفته تر موشك «ختص-3» («پيكان-3») را با موفقيت آزمايش كرد.
به نوشته هاآرتص، با وجود وضعيت اقتصادي آمريكا، اسرائيل خواهان آن است كه در ادامه سال 2013 رقمي بالغ بر 269 ميليون دلار ديگر از آمريكا براي ادامه پروژه «ختص» دريافت كند.
بپذيريم كه تحريم ها نتوانست ايران را متوقف كند
شوراي روابط خارجي آمريكا در گزارشي نوشت: آمريكا و متحدانش بايد بپذيرند كه تحريم ها نمي تواند برنامه هسته اي ايران را متوقف كند.
سايت اين شورا در تحليلي به قلم داريل كيمبل نوشت: «ما گسترده ترين و شديدترين تحريم ها را عليه ايران اعمال كرده ايم و با اين حال ايران متاسفانه هنوز در ارتباط با سانتريفيوژها در حال پيشرفت است».
وي با اشاره به نشست آلماتي و توافقات مطروحه در آن نشست گفت: به گمان من، دور مذاكرات آلماتي همان نتيجه اي را داشت كه بايد انتظارش را مي داشتيم كه عبارت است از پيشنهادهاي اصلاح شده و تبادل نظرات. هيچكس نمي بايست انتظار پيشرفت از اين مذاكرات داشته باشد.
از دور قبلي مذاكرات تقريبا 8 ماه گذشته و ما به مدت 10 سال سرگرم مذاكره درباره بحران هسته اي ايران بوده ايم. از اين رو قابل درك است كه پيشرفت تنها از طريق مذاكرات جدي و پايدار به دست مي آيد و اين بسيار مثبت است كه دو طرف بر سر مذاكرات كارشناسي در 18 مارس در استانبول و دور ديگري از مذاكرات سياسي در روزهاي 5 و 6 آوريل در آلماتي توافق كردند.
وي در عين حال درباره مثبت يا مفيد بودن مذاكرات گفت: من موافقم كه اين مذاكرات تنها مفيد بود زيرا ما هنوز به يك نتيجه ملموس نرسيده ايم.كيمبل با تأكيد بر اينكه شرايط امروز با 5 سال پيش فرق كرده تأكيد كرد: ما امروز در شرايطي هستيم كه نسبت به پنج سال پيش بسيار متفاوت است. ما ديگر به دنبال تعليق كامل و دائمي تمام فعاليت هاي غني سازي در ايران نيستيم و دليل اين امر نيز آن است كه اين ديگر گزينه اي واقع بينانه يا عملي نيست. ايران متاسفانه تعداد بسيار زيادي سانتريفيوژ نصب كرده است.
وي خاطرنشان مي كند: آنها سرمايه گذاري سياسي، اقتصادي و مالي زيادي در اين كار كرده اند و ديگر مايل به مذاكره براي كنار گذاشتن آن نيستند. اكنون مسئله حياتي اين است كه آنان را از غني سازي در سطوح بالاتر منع كنيم.
توصيه انتخاباتي وزير اطلاعات خاتمي به گروه هاي اصلاح طلب
وزير اطلاعات دولت اصلاحات از اصلاح طلبان خواست روي نامزدي از اصلاح طلبان معتدل يا اصولگراي اصلاح طلب اجماع كنند. علي يونسي مي گويد نامزدي خاتمي يا هاشمي باعث اتحاد دوباره اصولگرايان خواهد شد و اين به صلاح نيست.
يونسي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي بهار ادعاي خاتمي درباره تداركاتچي بودن رئيس جمهور و اظهارات احمدي نژاد درباره كم بودن اختيارات را رد كرد و گفت: من نه آن حرفي را كه آن موقع گفته شده، صحيح مي دانم و نه اين حرف آقاي احمدي نژاد را. وقتي كه قانون اساسي براي هر شخصيتي، هر نهادي و هر قوه اي وظايفي معين كرده هركس كه مي آيد بايد بداند در محدوده اين قانون بايد عمل كند.
ممكن است شما از يك رئيس جمهور خوشتان بيايد و از رئيس جمهور ديگر بدتان بيايد. بالاخره ممكن است يك زمان به نفع شما و يك زمان به ضرر شما باشد. هميشه قانون اين طور است. در شرايطي كه ما هستيم مصلحت نيست كه كانون اصلي قدرت را بدهيم به يك حزب پيروز.
يونسي با بيان اينكه معين در انتخابات سال 84 گزينه مناسبي نبود، خواستار نامزدي اصلاح طلبان معتدل در انتخابات پيش رو شده و گفت: آنها (اصلاح طلبان) حتي مي توانند به يك گزينه اصولگراي معتدل رو بياورند كه نتيجه اش به نفع آنها باشد.
وي در واكنش به اعتراض خبرنگار گفت: راه اصلاح طلبي مهم است نه الزاما فرد اصلاح طلب مثلا امروز آقاي ناطق خيلي اصلاح طلب تر از بعضي اصلاح طلبان است. ديدگاه هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي خيلي اصولگرايان معتدل و اصلاح طلبان معتدل از خيلي از اصلاح طلبان بهتر است.
وزير اطلاعات دولت اصلاحات مي گويد برخي اصلاح طلبان همين الان هم تلاش مي كنند آقاي هاشمي را بياورند اما قبول نمي كند، آقاي هاشمي كه به تعريف اصلاح طلب نيست يا حتي آقاي ناطق. الان خيلي از اصلاح طلبان از آقاي ناطق دعوت كردند ولي آقاي ناطق قبول نكرده. براي اين كه مي گويند اگر اين ها آمدند شرايطي به وجود مي آيد كه هم اصلاح طلب و هم رقيبش مي تواند در آن جا نفس بكشد.
وي در بخش ديگري از اين مصاحبه با بيان اينكه «من شانس را در اصولگراي اصلاح طلب مي دانم» و «تشخيص من اين است كه تنها شانس اصلاح طلبان در حمايت از يك اصولگراي اصلاح طلب است؛ مثل آقاي هاشمي كه از همه نيروها استفاده مي كرد»، گفت: احساس من اين است كه اگر اجماعي بشود، امكان راي آوري بالاست.
وي همچنين گفت: اگر از فضاي موجود استفاده نشود و آقاي هاشمي يا آقاي خاتمي بخواهد بيايد دوباره همه آن ها (اصولگرايان) متحد و دشمني ها تجديد خواهد شد، دوباره فضاي 88 تكرار خواهد شد.
خبرنگار مي پرسد «يعني فكر مي كنيد حضور آقاي خاتمي باعث مي شود دوباره تمام اصولگرايان متحد شوند؟ و يونسي پاسخ مي دهد بله، چه هاشمي و چه آقاي خاتمي. اين ها بايد در حاشيه بمانند. بايد بدانيم و بفهميم در اين دعواي بين اصولگرايان يك فرصت تاريخي براي تنفس به وجود آمده اما نه براي آقاي هاشمي و خاتمي، براي معتدل ها و الا باز هم خطر عمده مي شود و همان ها دوباره برمي گردند. روي شخص اين دو نفر حساسيت ويژه هست.
آقاي بن افلك خسته نباشيد زحمت خودتان را كشيديد اما...
«فيلم آرگو و توفيق اش در كسب جايزه اسكار، سندي مبرهن در قابل ترحم بودن آمريكايي هاست». داريوش سجادي (مدير شبكه ماهواره اي تعطيل شده هما) ضمن درج اين تحليل نوشت: 35 سال پيش و در مقطعي كه نظام بين الملل زير نگين آمريكا و شوروي تعريف شده بود؛ آن هم آمريكايي كه برحسب تعريف، كشورهاي ذيل اين ابرقدرت مي بايست با هر تشر طابق النعل بالنعل تسليم اوامر ايشان شوند، بناگاه توسط چند جوان دانشجو همه ابهت و اقتدار و قدرت خود خوانده اش به تمسخر و تحقير كشيده شد.
وي در وبلاگ خود خاطرنشان مي كند: هنوز 20 سال از «بحران موشكي كوبا» نگذشته بود كه طي آن «كندي» رئيس جمهور وقت ايالات متحده با يك تشر و چشم غره توانست نيروهاي «خروشچف» را تا عمق كرملين به عقب براند و فخر اقتدار واشنگتن در مقابل ابرقدرت شرق را به دنيا بفروشد و اينك كار به جايي رسيده كه كارگردان آمريكايي با افتخار از فرار زبونانه و حقارت آميز 6 ديپلمات آمريكايي از يك كشور جهان سوم و اقدام انقلابي چند جوان دانشجو، حماسه مي سازد!!!
و از اين فرار خفت بار به خود مي بالند!!! تمامي تلاش هاي هاليوود طي 35 سال گذشته صرف بازتوليد آن اقتدار پوشالي و به سخره گرفته شده توسط جوانان دانشجو شده است. آرگو آخرين آن بود. پيش از اين فيلم هايي نظير «بدون دخترم هرگز» و «300» و «ايرانيوم» نيز در چارچوب بازتوليد همان اقتدار به سخره گرفته شده و استتار آن تحقير بين المللي تهيه و اكران شده بود.
سجادي مي نويسد: آقاي بن افلك خسته نباشيد! شما زحمت تان را كشيديد و اين حداقل حق شما بود تا از فرار زبونانه 6 ديپلمات آمريكايي از تهران كه تا پيش از اين قرار بود آقاي دنيا باشند «ژانر» قهرمانانه و سلحشورانه بسازيد و لو آنكه ژانرتان مبتني بر تخيل باشد. اما بيني و بين الله حلاوت اشغال سفارت و تركاندن حباب پوشالي اقتدارتان در ايران تا آن اندازه عميق بود و هست كه با چنين «فيلم هايي تخيلي» نمي توانيد به جبران برآئيد.
يادآور مي شود تسخير لانه جاسوسي واكنش ملت ايران به 25 سال رفتار ظالمانه آمريكا در ايران بود كه همچنان كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي تداوم داشت. انتشار گوشه اي از اسناد لانه جاسوسي، ثابت كرد كه سفارت آمريكا صرفاً به عنوان مركز تجديد سازمان كودتاي آژاكس (28 مرداد 32) فعاليت مي كند. با اين حال فيلم آرگو بدون آن كه به علل موجده تسخير لانه جاسوسي بپردازد، به روايت سراسر تحريف اين ماجرا و فرار چند جاسوس آمريكا از ايران مي پردازد.
اقدام آمريكايي ها در اعطاي جايزه اسكار به فيلم آرگو آن هم توسط همسر رئيس جمهور اين كشور (ميشل اوباما)، اقدامي سبكسرانه حتي در محافل آمريكايي ارزيابي شد. تحليلگر راديو فردا مي گويد: «اين فيلم يكي از بدترين انتخاب هايي بوده كه در طول تاريخ اسكار شده است. من مي خواهم با تأكيد بگويم كه شايد اين بزرگترين غفلت و اشتباهي است كه در تاريخ اسكار شده كه يك فيلمي مثل آرگو كه ابداً فيلم خوبي نيست و ضعف هاي زيادي دارد بيايد و جايزه بهترين فيلم سال را بگيرد و آنهم در سالي كه قحطي فيلم خوب نبوده است.
فيلم آرگو نه سناريوي محكمي دارد و نه كارگرداني درست و حسابي دارد و فيلمي است كه سوء استفاده مي كند از يك اتفاق و آن را تبديل مي كند به يك فيلم توخالي جيمز باندي. يعني مي آيد تمام آن عناصري را كه مي توانستند در اين فيلم وجود داشته باشند و به تحليل يك مسئله تاريخي كمك كنند را كنار مي گذارد و آن عناصر اكشن و حادثه اي را بزرگ مي كند تا يك فيلم پرتنش و پرهيجان ساخته شود. در آن مورد هم اتفاقاً زياد موفق نيست چون از كليشه هاي تكراري و نخ نما استفاده مي كند».