او ميگويد: يك بار يكي از مديران دربرنامه «حرف حساب» حضورداشت و اعلام كرد كه ما با توزيع مرغ دربازار، قيمت مرغ را كاهش داديم و الان قيمت مرغ فلان رقم است ما همان زمان از مردم خواستيم كه شما الان قيمت مرغ را درمنطقه خودتان براي ما پيامك بزنيد يك تعداد خيلي زيادي براي ما پيامك ازنقاط مختلف كشور آمد كه قيمت مرغ را پيامك زده بودند كه درآن منطقه چقدراست و با قيمتي كه اين مسوول ميگفت كاملا فرق داشت. من قیمتها را به نقل از پیامکها خواندم. جالب اینکه برخی از شهرها و روستاها را اولین بار بود می شنیدم. بعد آن مسوول هم كه ديد دیگر با این تعداد پیامک از شهرها و روستاهای مختلف نمیتواند مخالفت کند پذیرفت که قیمتها بالا رفته و با قیمتهایی که او اعلام کرده فرق دارد. گفت: ما سعي ميكنيم دراين رابطه كاري انجام بدهيم و سریعا قیمتها را کنترل کنیم. يعني اينكه وقتي من با آن مسوول به نتيجهاي نرسيدم و او حرف من را رد كرد با پيامكهاي مردم مساله را قبول كرد.
اسفندياري در ادامه مي گويد:اين قضيه درموارد ديگر هم مصداق داشت، براي مثال در برنامهاي رييس اتحاديه مسكن درباره قانوني ميگفت كه همه جا زيرمجموعهاش رعايت ميكنند وما ازمردم خواستيم كه شما تجربههايتان را براي ما بفرستيد. اين رييس اتحاديه گفت همه جا كد رهگيري به فرد داده ميشود ما هم از طريق برنامه اعلام كرديم افرادي كه معامله مسكن انجام دادند و كد رهگيري به آنها نداده نشده است براي ما پيامك بزنند. تعداد زیادی پیامک با مستندات درباره اینکه بنگاه ها به آنها کد رهگیری نداده اند آمار و خوانده شد. باز آنجا هم آن مسوول پذيرفت كه دادن كد رهگيري اجرا نمیشود و باید دست به کار شد.