گروه جنگ نرم مشرق- تنوع فرهنگ ها در کنار بن مایه های فلسفی و عقیدتی ملل مختلف باعث شده کلمات هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر معنای اصلی خود را از دست داده و گاه به شکلی متفاوت از معنای حقیقی خود ترجمه شوند. نتیجه ی این امر بهم ریختگی معنایی و آشفتگی معرفتی در زبان مقصد است، چرا که کار به یک ترجمه ی ساده محدود نمی شود بلکه با جایگزینی اشتباه یک مفهوم سایر مفاهیم مرتبط با آن نیز اشتباه ترجمه شده و در نهایت ممکن است یک حوزه ی مفهومی در فرهنگ مقصد به اشتباه جا بیافتد. زبان فارسی نیز از این دست اشتباهات و جایگزین کردن ها مصون نبوده است. از جمله عباراتی که در فارسی به اشتباه ترجمه شده عبارت "هیومن رایتز" (Human rights) است که در ایران از آن به "حقوق بشر گفته" تعبیر می شود.
"هیومن رایتز" که مهمترین نماد آن اعلامیه جهانی اش است معادل مناسبی برای عبارت حقوق بشر نیست. واژه "رایت" (right) در حالت که به عنوان صفت به کار رود به معنای درست، راست، صحیح، بجا و واقعی است، و آنجا که به صورت اسم مورد استفاده قرار گیرد، به معنای "قانون" است، در نتیجه "هیومن رایتس" می شود مجموعه قوانینی که درباره ی انسان درست است یا باید برقرار باشد.
"اعلامیه جهانی حقوق بشر" نیز این دست اصول و قوانین را توصیف می کند، قوانینی که انسان "اومانسیم" آن ها را وضع و همگان را به رعایتشان ملزم نموده است. اما حق واژه ای قرآنی بوده و در مقابل باطل است، و تعیین حدود و ثغور آن با خداست. هر حقی، با خود تکلیفی را به همراه دارد اما درباره ی قوانین انسانی این گونه نیست.
معادل نبودن "هیومن رایتز" و "حقوق بشر" از یکسو باعث شده برخی افراد در داخل کشور تصور کنند اعلامیه حقوق بشر وحی منزلی است که مبتنی بر نیازهای فطری انسان نگاشته شده و عدم تطابق با آن جرم بزرگی به حساب می آید.
اما واقعیت این است که "اعلامیه جهانی هیومن رایتز" نیز مانند هر قانون دیگری که انسان وضع می کند پر از نقص و ایراد بوده و نیز زیرپا گذاشتن آن پیگردی ندارد.پیگردی که شاید اگر بر قرا می بود، آمریکا زندان های خود را تاکنون تعطیل کرده بود.
در مجموع افرادی که فریب ترجمه ی زیبای "هیومن رایتز" را خورده اند، تصور می کنند مفاد این اعلامیه، حقی است که یکنفر باید آن ها را بپردازد؛ همانند آنکه وقتی قانونی درباره ی ایستادن پشت چراغ قرمز وضع می شود، این به این معنا نیست که ایستادن پشت چراغ قرمز حقی است که به فرد داده شده، که حال فرد بخواهد آن را از افراد و حکومت مطالبه کند.
"هیومن رایتز" را انسان "اومانیسم" تعیین کرده و از آن به هر نحوه که بخواهد علیه سایر ملت ها و فرهنگ ها استفاده می کند بدون آنکه خود پایبندی سفت و سختی به مفادش داشته باشد، در حالیکه حقوق بشر را خدای انسان که به زیر و بم خلقت او واقف است تعیین می کند، حقوقی که از یکسو مزایایی برای انسان داشته و از سوی دیگر تکالیفی را برای طرف مقابل او تعیین می کند مانند حق والدین بر فرزند و بالعکس، حقوق همسران بر یکدیگر؛ اما درباره ی "هیومن رایتس" چنین نیست که انسان "اومانیسم" خود را مقید به برقراری مفاد آن برای سایر انسان ها چه در جامعه خود و چه در سایر جوامع بداند، در نتیجه طبیعی است که هیچ ضمانت اجرایی برای آن وجود نداشته باشد.
ظرافت امر در آن است که "حقوق بشر" به عنوان مجموعه "حق هایی" که "خداوند" به انسان در جایگاه های مختلف مانند همسری، فرزندی، معلمی، کارگری، قضاوت و ... و در قالب احکام اعطاء کرده، هیچگاه و در هیچ موضعی با یکدیگر تناقض نداشته و در کنار یکدیگر یک کل واحد را بدون آسیب رسانده به حقوق سایر انسان ها تشکیل می دهند؛ اما مفاد اعلامیه جهانی "هیومن رایتز" نه تنها در تناقض آشکار با یکدیگر می باشند، بلکه آزادی های بی حد و حصری که در آن به انسان داده شده است به سادگی می تواند آزادی های دیگران را با چالش مواجه کند.
به هرحال از آن رو که انسان موجودی اجتماعی است پس دایره ی آزادی انسان های مختلف با یکدیگر تداخل پیدا خواهد کرد و "اعلامیه جهانی هیومن رایتز" مجموعه آزادی هایی که می توان به انسانی که در محدوده ی قدرت الهی زیست نمی کند، داد و همچنین ابزاری برای بازخواست کردن جوامعی که این آزادیِ حیوانی در آن ها موضوعیت ندارد، استفاده های سیاسی صرف از این اعلامیه مؤید این مطلب است.
اما "حقوق بشر" مجموعه کاملی است از موهبت هایی که خداوند تبارک و تعالی به انسان اعطاء کرده و معادل گرفتنِ این دو عبارت ظلم بزرگی است به مفهوم زیبای "حقوق بشر" که متأسفانه در ادبیات سیاسی و حقوقی جامعه ی فارسی زبان جا افتاده است، اصلاح انحرافاتی از این دست به سال ها زمان و هزینه نیاز دارد، البته نباید فراموش کرد پذیرفتن این معادل سازی از سوی برخی روشنفکران، تاکنون نیز هزینه های هنگفتی را برای جامعه در پی داشته است و اگر چه ما ناچار به نشخوار این واژه در تقریب اذهان معلول جامعه بوده و هستیم...