به گزارش مشرق به نقل از برنا، در استان همدان نیز همچون دیگر نقاط ایران عید نوروز جایگاه ویژهاى داشته و همیشه مراسم آن با آداب و سنن خاص کهن برگزار مىشد. در گذشته از اوایل اسفندماه خانوادهها در تدارک کارها و تهیه مقدمات برنامههاى نوروزى بودند. نخستین اقدامات، تهیه مواد لازم جهت پخت شیرینى بود. تهیه لباس نو و مایحتاج شب عید مانند برنج و روغن نیز از جمله این اقدامات بهشمار مىرفت.
از دیگر برنامههاى نوروز، خانهتکانى بود و گردگیرى و بهاصطلاح ”دودهگیری" انجام مىشد. از جمله کارهاى مربوط به ایام عید تمیز کردن و شستن فرش بود. یکى از راههاى تمیز کردن فرش، فرش تکانى بود که در بیشتر محوطه کوچهها و خانهها دیده مىشد.
سبزه انداختن نیز از رسوم دیگر نوروز بود. بر مبناى عقیده ایرانیان قدیم سبزه همیشه ظهر حیات و سبزى و شادى زندگى و سمبل اقتصاد و برکت خانوادهها بود و چون نزد ایرانیان باستان گندم سمبل برکت و اقتصاد بهحساب مىآمد، از قدیمالایام براى انداختن سبزه نوروزى از گندم استفاده مىکردند. بعضى خانوادهها از شاهی، ماش یا عدس سبزه مىانداختند.
کوسه و زن کوسه
یکى از مراسم جالب سنتى در روزهاى قبل از عید، کوسه و زن کوسه بود، که در نقش زن و شوهر چوپان ظاهر مىشدند و با ساز و دهل از روستاها بهراه مىافتادند و به شهر مىآمدند. تمام اندام این دو پوشیده شده بود و فقط دو سوراخ جلو چشمان و یک سوراخ جلو بینى داشت. روى لباس نمدى کوسه تعدادى منگوله دوخته شده بود که به اطراف آویزان بود و چون بلندى در دست داشت که یک سر آن برجسته بود و به آن ”قورچنگ" مىگفتند.
زن کوسه نیز روى لباس نمدى خود یک دامن کوتاه از چیت رنگارنگ مىپوشید. به این دامن پرچین، ”تنبانقری" یا به گویش محلى ”تومن قری" مىگفتند؛ کوسه و زنش با ساز و دهل وارد شهر مىشوند و تعدادى بچهها بهدنبال آنها راه مىافتادند. آنها به هر خانهاى که درش باز بود وارد مىشدند و معمولاً وارد خانه اعیان و اشراف مىشدند و در محوطه حیاط شروع به حرکات جالب و خندهدار و رقص و پاىکوبى مىکردند. صاحبخانهها نیز در حد وسع و طبع خود کمکى نقدى یا جنسى به آنها مىدادند. کوسه و زن کوسه همچون حاجى فیروز پیامآورن شادى نوروزى و بهار بودند.
مراسم کوزه شکستنی در همدان
در بعضی خانهها رسم بر این است که اسپندی دود کرده، در دو طرف در خانه می ریزند تا اهل خانه ازچشم حسود و بیگانه در امان باشد و کوزه شکستن نیز از مراسمی است که رنج و بلا و غم را از انسانها دور میکند.
در روزگاران قدیم، مردم همدان که ظرف آبشان تنها کوزه بود در شب چهارشنبه سوری کوزه ها را می شکستند و کوزهای جدید جایگزین می کردند، چنانکه فرد خسیس را باجمله " کسی که کوزهی دوساله درخانه دارد" وصف میکنند.
شال اندازی برای جوانان همدانی
مراسم شالاندازی نیز سنتی است که در بیشتر مناطق همدان معمول بوده و با پیشرفت تکنولوژی و فرهنگ آپارتمان نشینی این رسم زیبا به فراموشی سپرده شده است.
رسم چنین بود که بعد از مراسم آتش افروزی در چهارشنبهسوری جوانان بر بام خویشان و همسایگان رفته و دستمالی را از پنجره و در روستاها از روزن بامها به درون آویزان میکردند و صاحبخانه دستمال را از آجیل و میوه پر میکرد و می گفت: " برکش؛ خدا مرادت را بدهد ... "
از مراسم بسیار قدیم آخرین چهارشنبه سال در همدان، مراسم بخت گشایی بود که یادآوری این سنت نیز خالی از لطف نیست.
مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود، به این ترتیب که دختران دم بخت گرهی به دستمال یا چارقد خود میزدند و از نخستین رهگذر میخواستند تا گره را بگشاید به امید باز شدن گره از کارشان.
فال کوزه
فال کوزه نیز از زیباترین و سرگرم کنندهترین سنتهای چهارشنبهسوری در همدان بود.
در این سنت در کوزهای آب ندیده هر کس نشانهای مانند انگشتری، سنجاق، دکمه و ...می انداخت و دهانش را میبستند و روی آن سینی محتوی صابون، کیسه حنا، نقل، سورمهدان میگذاشتند و در روز چهارشنبهسوری در خانهای جمع شده و در مراسمی اشیاء را یکی یکی در آورده و دو بیتیهای محلی میخواندند و تفال می زدند.
خرید آجیل چهارشنبهسوری، پختن آش و قاشق زنی نیز از سنتهای از یاد رفته در روز چهارشنبه سوری است و در آخر پیک های نوروزی و پیکهای خوشخبرکه رسیدن نوروز را با پوشیدن لباسهای رنگارنگ و کلاه زنگولهدار، با صورت و دستهای سیاه که یادآور مراسم " میرنوروزی " است به مردم مژده می دادند.
چهارشنبهسورى
مراسم آتشبازى نیز مفصل انجام مىشد. انواع و اقسام ترقه و فشفشه و کوزه آتشفشان وجود داشت. گردو شکستن و بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه سوری و پرکردن کوزه آب از مراسم مرسوم بختگشایی بود. فالگیری از مراسم دیگر در روز چهارشنبه سوری بود که مردم بر سالی که در راه بود، تفالی می زدند.
یکی از مراسم فالگیری، مراسم فالگوش بود، به این ترتیب که فرد در مکانی که دیده نشوند می ایستاد و کلیدی زیر پای خود قرار می داد و به سخنان رهگذران گوش می داد و تفال می زد.
تحویل سال
دقایقى پیش از تحویل سال تمام اعضاءِ خانواده دور سفره هفتسین نشسته و شروع به خواندن دعا مىکردند. رفتن مسافرت در گذشته اساساً متداول نبود و برعکس کسانى که در سفر بودند، سعى مىکردند براى عید خود را به تویسرکان برسانند تا لحظهٔ سال تحویل کنار خانواده خود باشند. در لحظات قبل از تحویل بزرگ خانواده مرتب دعا مىخواند و بقیه نیز دعاى سال تحویل را بهصداى بلند مىخواندند. پس از تحویل سال روبوسى مىکردند و به یکدیگر تبریک مىگفتند. بزرگترها به کوچکترها عیدى مىدادند. کوچکترها به دیدار بزرگترها مىرفتند و دید و بازدیدهاى فامیل و دوستان شروع مىشد.
سیزده بدر
در همدان نیز مانند سایر مناطق ایران روز سیزده نوروز با آداب و مراسم خاص برگزار مىشد. از ساعات اولیه بامداد تمام اعضاءِ خانوادهها دستهدسته به طرف باغها و چمنزارهاى کنار رودخانهها و کوهپایهها مىرفتند و به شادى مىپرداختند.
مراسم شالاندازی نیز سنتی است که در بیشتر مناطق همدان معمول بوده و با پیشرفت تکنولوژی و فرهنگ آپارتمان نشینی این رسم زیبا به فراموشی سپرده شده است.