کد خبر 202680
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۳

منصور ابراهیم‌زاده از آن دست مربیانی است که هیچ چیز را برای خودش غیر ممکن نمی‌داند، از سرمربیگری در بارسلونا گرفته تا بورکینا فاسو و استقلال قشم! او قرار است فردا به اصفهان بازگردد تا بریان اصفهان را که به گفته خود او چند ماهی است، دلش برای آن لک زده، دوباره بچشد و به قول معروف دلی از عزا در بیاورد.

به گزارش ویژه نامه نوروزی مشرق، با ابراهیم‌زاده به مناسبت آغاز سال نوی خورشیدی با ایمنا به گفتگو نشسته است. او که بعد از متوقف کردن استقلال، چند روزی با خانواده به مسافرت رفت و قرار است از فردا به اصفهان باز گردد.

کی اصفهان هستید؟
از روز دوم اصفهان هستم و بیشترین دغدغه‌ام دیدن فامیل، بزرگترها و آشنایان است؛ قرار است ابتدا سر خاک پدر و مادرم بروم و بعد از آن و عمده‌ترین بخش کارهایم دیدن دوستان است.

خوشحالید که امسال بیشتر در کنار خانواده هستید؟
من عیدها همیشه با خانواده هستم؛ البته سال‌های قبل مثل امسال کنار خانواده‌ام نبودم ولی امسال ۶،۷ روز فقط کنار خانواده هستم که این برایم لذت بخش است.

بیشتر عیدی می‌دهید یا می‌گیرید؟
هم عیدی می‌گیرم و هم می‌دهم.

از چه کسانی؟
بزرگترها، من کسانی را دارم که دستشان برای من برکت دارد و به این اعتقاد دارم که دستشان واقعاً برکت دارد. از آن جهت عیدی می‌دهم که سنت است و عیدی دادن را دوست دارم بنابراین به کسانی که کوچکتر از من هستند، عیدی می‌دهم.

کدام سنت‌های عید را بیشتر دوست دارید؟
اگر به هر کدامش نگاه کنید، یک فلسفه‌ای برای خودش دارد و خوب است؛ وقتی صحبت از خانه تکانی می‌کنید، پاک شدن و تمیز شدن را مورد توجه قرار می‌دهید و ما می‌توانیم درون خودمان را هم پاک کنیم و تغییر دهیم. وقتی سر سفره هفت سین می‌نشینید و دعا می‌خوانید و زلالی آب، رقص ماهی در بلور آب، طعم سمنو، بوی سرکه و سماق و سنبل را احساس می‌کنی، در کنار سبزی سبزه و سایر اجزای سفره عیدی، باید همه با هم باشند و سنت‌های عید را نمی‌توانی از هم جدا کنی. حتی چهارشنبه سوری هم به شکل خوبش وجود دارد و همه می‌توانند در این روز دور هم باشند اما نباید بقیه را اذیت کنی؛ پس در هر کدام از سنت‌های عید چیزی نهفته است و دوست داشتنی هستند.

این سئوال را معمولاً از غیر اصفهانی‌ها می‌پرسیم اما فکر می‌کنم در غذاهای اصفهان یکی هست که بیشتر از بقیه آن را دوست دارید...
واقعیتش را بخواهید من همه غذاهای اصفهانی را دوست دارم، از گوشت و لوبیا یا گوشت و نخودآب ما گرفته تا فسنجان، خورشت ماست، بریان یا سایر آنها. باید بگویم من همه‌اش را دوست دارم اما اگر در مورد یک زمان خاص بگویید، من خیلی وقت است بریان نخورده‌ام و دلم بدجوری هوای بریان کرده است چون بقیه‌اش را خانواده‌ام برایم آماده می‌کنند. هم بازار اصفهان و هم بریانی‌های درچه خیلی غذاهای خوشمزه‌ای دارند.

دروغ سیزده؟
دروغ.( می‌خندد)

خب یک چیز غیر ممکن بگویید. بنویسیم می‌روید بارسلونا؟
نه، به نظر من امکان هر چیزی هست.

پس همان بارسلونا را بنویسیم؟
ممکن است آدم بارسلونا را برود، مگر نمی‌شود؟ باور ندارید؟

باورش امکان پذیراست اما خب سخت است. 
بله. می‌توانید این را هم بنویسید. نه اصلاً بگویید می‌خواهد برود قشم!

خب اینکه غیر ممکن نیست.
نه، قشم تیم ندارد و من می‌خواهم آنجا تیم‌داری کنم. اصلاً بنویسید بورکینافاسو.