یکی از اولین موارد ثبت شده استفاده از تونلها در جنگ مربوط به دو قرن قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) و در جریان محاصره شهر "آمپراکیا" در یونان باستان توسط ارتش روم بوده است. در جریان محاصره این شهر نیروهای رومی قصد داشتند تا با حفر تونل به داخل شهر نفوذ کرده و مدافعین را تسلیم کنند. اما در جریان عملیات حفاری توسط لژیون های رومی، اهالی شهر متوجه حرکت رومی ها شده و آنها نیز با حفر تونل به مقابله با رومی ها پرداختند. نیروهای شهر "آمپراکیا" با حفر تونل به سمت تونل رومی ها رفته و پس از نفوذ به آن در زمان مناسب با درست کردن آتش و ایجاد دود در تونل باعث مرگ بسیاری از سربازان رومی شدند.
در دوران قرون وسطا استفاده از تونل به عنوان یک تاکتیک استاندارد برای نابودی قلعه ها مورد استفاده قرار می گرفت. در این روش نیروهای حفر کننده تونلی را به زیر دیوارهای قلعه مورد نظر حفر کرده و سپس به اندازه زیادی زیر دیوارهای قلعه مورد نظر را خالی می کردند. بخشی از پی پایینی این دیوارها از جنس چوب بوده و سپس این بخش ها به آتش کشیده شده و در نهایت تخریب می شده است.
در جریان جنگهای داخلی آمریکا نیز از این روش برای تخریب دیوار استحکامات دفاعی بهره برداری می شده است. البته در آن دوران و با توجه به اختراع مواد منفجره کار بسیار راحت تر بوده و با استفاده از آنان بخش زیادی از دیوار استحکامات دفاعی تخریب می شد. یکی از نمونه های به کارگیری این تاکتیک در جریان محاصره شهر پترزبورگ در ایالت ویرجینیا در سال 1864 بوده است.
یک نقاشی مربوط به عملیات شمالی ها در جریان محاصره پترزبورگ
نیروهای شمالی با حفر تونلی به زیر بخشی از استحکامات دفاعی نیروهای جنوبی نفوذ کرده و چیزی در حدود 320 کیلو باروت را در آن بخش جاسازی کردند. انفجار ناگهانی این مقدار از مواد منفجره به مرگ 400 نفر از نیروهای جنوبی و ایجاد شکاف در خطوط دفاعی آنان شد اما به دلیل کندی نیروهای شمالی در حمله به خطوط دفاعی جنوبی ها باعث شد تا مدافعین خود را بازیافته و سپس 500 نیروی شمالی را در جریان حمله از بین ببرند.
جنگ اول جهانی، نبرد خندق ها و تونلها
اما جنگ اول جهانی میدان دیگری بود که در آن تونل ها نقش بسیار پررنگی را ایفا کردند. در این جنگ استحکامات ثابت دفاعی و خندق ها خصوصا در جبهه غربی نقش ویژه ای را داشته و پیشروی را برای طرف مقابل بسیار سخت می کردند. تاکتیک عمده در جنگ اول جهانی برای پیشروی و تصرف یک هدف این بود که در ابتدا آتش باری سنگین توپخانه بر روی هدف اجرا شده و سپس نیروهای پیاده به سمت منطقه مورد نظر یورش می بردند.
در اکثر مواقع تعداد زیادی از آشیانه های مسلسل و همچنین نفرات زیادی از نیروهای طرف مقابل از آتش باری توپخانه جان سالم به در می بردند و در این جا بود که کشتار آغاز می شد. یکی از نمونه های بارز این کشتار در روز اول جولای سال 1916 در اولین روز از نبرد سام، ارتش انگلیس پس از 5 روز آتش باری سنگین توپخانه پیاده نظام خود را به سمت آلمان ها فرستاد اما نیروهای طرف مقابله که به خوبی حفاظت شده بودند از آتش باری انگلیسی ها جان به در برده و چیزی در حدود 19 هزار نفر کشته را در یک روز بر روی دست انگلیسی ها گذاشتند. این تاریخ به عنوان خونین ترین روز در تاریخ ارتش انگلستان شناخته می شود.
اما این واقعه خونین سران ارتش انگلستان را به فکر فرو برد و آنها را مجبور کرد که به کاری عجیب دست بزنند. انگلیسی برای سال 1917 میلادی قصد داشتند تا منطقه ای در کشور بلژیک نزدیک روستایی به نام "مسن" را تصرف کنند.
برای این نبرد و از بین بردن نیروهای آلمانی و خندق های دفاعی آنان ارتش انگلستان دست به یکی از بزرگترین عملیاتهای مهندسی تا آن زمان در تاریخ نظامی زد. جمعی از نیروهای مهندسی و معدنچی های انگلیسی، کانادایی و استرالیایی در طول زمان نزدیک به یک سال تونلی به طول 15 کیلومتر را زیر خطوط دفاعی آلمانها در این منطقه حفر کرده و در چند شاخه تقسیم کردند. در نهایت چیزی در حدود 450 تن مواد منفجره در زیر خطوط دفاعی آلمان ها کار گذاشته شد.
انگلیسی ها برای این عملیات نزدیک به 9 لشکر پیاده را به منطقه آورده و آماده به کار کرده بودند. در روز 7 ژوئن سال 1917 همه چیز برای بزرگترین انفجار بشری تا قبل از بمب اتم آماده بود.. فرمانده انگلیسی ها قبل از شروع عملیات به شوخی به زیردستان خود گفته بود: شاید این عملیات تاریخ را تغییر ندهد اما حتما جغرافیا را تغییر خواهد داد. انگلیسی ها در ابتدا به مانند سایر حمله ها یک آتش باری سنگین را برای خطوط آلمان ها اجرا کرده و پس از اتمام آن آلمان ها که منتظر حمله انگلیسی ها بودند به خطوط مورد نظر خود وارد شدند غافل از این که چه حادثه ای در انتظار آنان است.
10 دقیقه پس از پایان آتش باری انگلیسی ها ، مواد منفجره موجود منهدم شده و در یک لحظه چیزی نزدیک به 10 هزار سرباز آلمان از بین رفتند. سپس با حمله نیروهای انگلیسی آن موضع به تصرف در آمد. اما جالب است که بدانید شدت این انفجار به قدری زیاد بوده است که مردم در شهر لندن در فاصله 264 کیلومتری از محل آن صدای انفجار را شنیده بودند!
نمایی از استحکامات آلمان پس از انفجار
البته جنگ دوم جهانی به دلیل تحرک بالای طرفین درگیر و سرعت بالای تغییر مواضع هیچ گاه محل مناسبی برای تونل زن ها نبود اما ویتنام مکانی بود که تونلها ابرقدرت جهان را به زانو درآورد.
ویتنام و موشهای آمریکایی تونل
در جریان جنگ ویتنام، نیروهای کمونیست وابسته به ویتنام شمالی از لحاظ برتری آتش و تکنولوژی و همچنین به منظور رساندن آذوقه و نفرات مورد نیاز به جبهه ها دچار مشکل بودند.
برای حل مشکل انتقال نفرات و ملزومات نیروهای ویت کنگ و ارتش ویتنام شمالی دو راه را پیش گرفتند. یکی بحث ایجاد کوره راه هایی به نام "راه های هوشی مینه" در جنگل های ویتام بود و دیگری بحث کندن تونلهای فراوان در درون خاک ویتنام جنوبی بود.
در جریان سالهای جنگ ویتنام نیروهای مهندسی رزمی ارتش ویتنام شمالی و کمونیستهای ویتنام جنوبی همواره در حال حرف تونلهای متفاوتی بودند که از آن طریق نیروها و تجهیزات مختلف را به نقاط مورد نظر خود حمل کنند. برای مقابله با این طرح ارتش آمریکا دست به تشکیل واحدی به نام "موشهای تونل" زد.
سربازان آمریکایی در حال خارج کردن یکی از اعضای گروه موشهای تونل در ویتنام
این سربازان آمریکایی به محض کشف ورودی یک تونل در حالی که به یک قبضه سلاح کمری و یک چراغ قوه مسلح بوده به این تونلها وارد می شدند تا با نیروهای ویتنامی درگیر شوند. این تونلها مکانهای بسیار خطرناکی بودند که در اکثر اوقات نیروهای دشمن به همراه تله های انفجاری و البته جانوران موذی در آن وجود داشته و خطر ورود به آن بسیار بالا بود. به هر حال و با وجود تمامی تمهیدات آمریکایی ها برای از بین بردن این تونلها این تشکیلات به حیات خود ادامه داده و در نهایت به یکی از اصلی ترین موجبات شکست آمریکا در این جنگ بدل شد.
ایران و تول سازی
در سالهای دفاع مقدس در بعضی از عملیاتهای ایران در جبهه جنوبی از تونلها به عنوان مکانهایی برای نگاه داری مهمات و نفرات ذخیره و همچنین بیمارستان های صحرایی استفاده شد. در سالهای پس از جنگ و با توجه به مطرح شدن بحثی به نام "دکترین نبرد ناهمطراز" بار دیگر نقش تونلها به شکل پر رنگی در ایران مطرح شد.
ورود تانک سپاه به تونل زیر زمینی به تورهای استتار در بالای ورودی دقت کنید
در سالهای اخیر و در جریان بسیاری از رزمایش های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تونلهای مختلفی دیده شده اند که از دورن آنها نفرات و اداوات مختلف رزمی خارج یا داخل می شوند. این تونلها بقاء پذیری نیروهای خودی در برابر حملات دشمن را افزایش داده و در عین حال در جریان عملیات آفندی می توان از آن به عنوان یک اصل غافلگیر کننده استفاده کرد.
اسراییل و معضلی به نام تونل
در جریان جنگ 33 روزه حزب الله و رژیم صهیونیستی یکی از مشکلاتی که ارتش اسراییل را شدیدا درگیر خود کرده بود بحث شبکه تونل های به هم پیوسته حزب الله لبنان در جنوب این کشور بود. در بسیاری از اوقات سربازان اسراییلی که به این مناطق نفوذ کرده بودند بدون هیچ گونه هشداری از چندین جهت مورد حمله واقع می شدند و تلفات سنگینی به آنها وارد می شد.
تصویری از درون یکی از تونلهای حزب الله لبنان
بخشی از توان آتش باری نیروهای حزب الله نیز در این تونلها مستقر بوده و پس از شلیک به سرعت به دورن این شبکه زیرزمینی بازگشته و از خطر کشف و انهدام دور می شدند. در جریان جنگ 22 روزه و 8 روزه بر علیه نوار غزه نیز باز این تونلها بودند که نقش بسیار مهمی در انتقال نیروها و تجهیزات نیروهای حماس بازی کردند. در حقیقت شبکه گسترده حفر شده در آن مناطق بود که باعث شده بود که بقاء پذیری رزمندگان در برابر این حملات افزایش یابد.