قانون هدفمندی یارانه​ها، قانون خوبی است. بحث هدفمندی یارانه​ها از زمان دولت آقای هاشمی مطرح بود. ایشان در مجلس چهارم مصمم بود که هدفمندی را اجرا کند اما مجلس مخالفت کرد. در جلسه مشترک دولت و مجلس، اکثریت نمایندگان مخالفت کردند و ایشان که دیدند مجلس همراهی نمی کند و زمینه پذیرش آن نیست؛ طرح را کنار گذاشتند.

گروه سیاسی مشرق- حسن روحانی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک از جمله افرادی بود که گمانه زنی های زیادی پیرامون کاندیداتوری اش در انتخابات ریاست جمهوری 92 وجود داشت که در نهایت قرار بر این شد تا در نشست خبری خود در انتهای همین هفته به طور رسمی کاندیداتوری خود را مطرح کند.

ریاست ستاد انتخاباتی حسن روحانی بر عهده محمدرضا نعمت‌زاده است. وی وزیر صنایع و معادن دولت‌های اول و دوم آقای هاشمی رفسنجانی بوده است. اکبر ترکان قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی روحانی می باشد.

به گفته حسن روحانی اگر چه شایعاتی درباره احتمال نامزدی آقایان خاتمی و هاشمی مطرح است، اما او نامزدی این دو نفر را بعید می​داند.
روحانی در قسمتی از صحبت هایش گفت : شخصيت هاي بزرگ و مورد اقبال مردم اگر از نامزدي من حمايت کنند خوشحال مي​شوم. اما اينکه چه کساني حمايت کنند در هفته هاي بعد روشن مي شود.تنها دو ماه تا انتخابات زمان باقي است ودر هفته​هاي بعد اين مسائل روشن خواهد شد.


در ادامه گزیده گفتگوی خبرآنلاین با حسن روحانی را به انتخاب مشرق می خوانید:

 
- جامعه روحانیت مبارز مدت​هاست که به تنهایی در انتخابات وارد عمل نمی​شود. اوایل انقلاب و در انتخابات مجلس دوم و سوم شرایط متفاوت بود و جامعه روحانیت مبارز افرادی را در مجلس یا ریاست جمهوری کاندیدا می‌کرد. اما چند دوره است که جامعه روحانیت مبارز با جمعی دیگر تصمیم می‌گیرد. جمعی که اصطلاحاً با اسامی اصولگرا یا اصطلاحات دیگر خوانده می​شود. از این رو رأی جامعه روحانیت مبارز، یک رأی در میان چندین رأی از سوی گروه‌های مختلف است که نظرات متفاوتی دارند و به جمع بندی می‌رسند.
چون مکانیزم جمع حاکم می​شود، دیگر این جامعه روحانیت مبارز نیست که به تنهایی نامزدی را معرفی کند. اگر جامعه روحانیت مبارز به تنهایی تصمیم می​گرفت شاید خروجی کار چیز دیگری بود.
 

- (نظر  جامعه روحانیت به شما نزدیکتر است یا به آقایان پورمحمدی و ابوترابی​فرد؟) معلوم نیست هیچ یک از این آقایان در خروجی نهایی باشند. متأسفانه چون جامعه روحانیت، یک رأی در میان آرای دیگر دارد که آنها اکثریت آرا را تشکیل می​دهند؛ نقشش مثل سابق پررنگ نیست. چون تصمیماتش مستقل نیست و به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد.

 
- مدتی است که در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمی​کنم. آقای هاشمی در گذشته هم زیاد در جلسات شرکت نمی​کردند. معمولا زمانی که جلسات در دفتر خود ایشان بود، به طور طبیعی حضور داشتند. اما مدتی است که علاوه بر ایشان، آقایان ناطق​نوری، امامی کاشانی و من در جلساتشان شرکت نکرده​ایم. البته این به معنای عدم عضویتمان نیست یا اینکه نخواسته​ایم در جلسات شرکت کنیم. بلکه شرایط خاصی بوده است. به طور طبیعی در پایان این دولت قاعدتاً از آن شرایط عبور می‌کنیم و این افراد علی القاعده در شرایط جدید در جلسات شرکت خواهند کرد.
 
دلایل همه ما در این زمینه مشابه است و من دلیل خاص به تنهایی ندارم. همانطور که گفتم به دلایلی، کمتر در جلسات شرکت کردیم و در آینده این مسئله قاعدتاً مرتفع می​شود. شرایط سیاسی دلیل آن بوده است که معتقدم از آن عبور می​کنیم و در دولت بعد، شرایط حتماً متفاوت خواهد بود.

 
- فکر می کنم شرایط امروز جامعه با قبل متفاوت است. بسیای از مردم می خواهند جناح اصولگرا و اصلاح طلب با شکل جدیدی ظهور و بروز پیدا کنند. حرکت​های خشن و تند و رقابت​هایی که از قواعد بازی خارج است و گاهی شکل انتقام‌جویی می یابد امروز دیگر مورد پسند مردم نیست. مردم در طول این مدت آثار افراطی‌گری را مشاهده کرده اند. به شخصه فکر می‌کنم اکثریت قاطع مردم طالب میانه‌روی و عقلانیت و اعتدال هستند.
در طول زندگی سیاسی​ام همیشه با معتدل‌های دو جناح رابطه خیلی خوب و نزدیکی داشتم. چه میانه‌روهای اصولگرا و چه میانه‌روهای اصلاح طلب. به اعتقاد من همین میانه‌روها که اکثریت جامعه ما را تشکیل می‌دهند، از نامزدی چهره‌های میانه رو استقبال می کنند و نامزدشان کاندیدایی خواهد بود که مشی اعتدال در دهه‌های گذشته داشته است.
 

- گذشت زمان این را روشن می​کند که کدام گروه​ها از نامزدی من حمایت می​کنند. بعد از اعلام نامزدی رسمی بنده، شخصیت​ها و تشکل​ها و احزابی که مایل باشند، از من حمایت می‌کنند. حزب اصولگرای وفاق ملی؛ و حزب اعتدال و توسعه که میانه رو است در اواخر سال گذشته، طی بیانیه ای خواسته بودند که من کاندیدا شوم. پس از اعلام نامزدی رسمی هم احتمالا تشکل​های دیگری خواهند بود که حمایتشان را اعلام کنند. آن موقع شما می​توانید مقایسه کنید که تشکل​های میانه رو در جناح اصلاح​طلب و اصولگرا که به دنبال یک نامزد میانه رو هستند، چه گروه‌هایی را شامل می​شوند.
 

- ( شما، آقای هاشمی و آقای ناطق نوری چه وجه تفاوتی با یکدیگر دارید؟)  اگر تفاوت هم نداشته باشیم غصه​ای نیست! آقای هاشمی ویژگی​های خودش را دارد که از چهره​های تأثیرگذار در پیروزی و تثبیت انقلاب و شکل گیری نظام بوده​اند. ایشان امروز هم نقش تأثیرگذاری در نظام دارند و پیشکسوت در انقلاب و مدیریت روزهای سخت کشور هستند که رئیس مجلس، فرمانده جنگ، رئیس قوه مجریه پس از جنگ برای بازسازی کشور بوده​اند و همواره به عنوان فردی صاحب نظر در جامعه مطرح و مورد احترام داخل کشور و حتی سیاسیون خارج از کشور بوده‌اند.
 
آقای ناطق نوری هم از چهره‌های انقلابی کشور هستند که دو دوره رئیس مجلس بودند. از قبل از انقلاب ما با هم رفاقت نزدیکی داشتیم. سوابق من هم که مشخص است.
بی تردید هیچ دو نفری مثل هم نمی اندیشند و یک سلیقه ندارند. در مدیریت و تصمیم‌گیری‌ کاملاً مثل هم نیستند؛ ولی نظراتشان ممکن است به هم نزدیک باشد. ما سه نفر در مسائل سیاست داخلی، اقتصاد و فرهنگ نظرات مشترک فراوانی داریم.
 
-(در صورت نامزدي خاتمی و هاشمی رفسنجانی باز هم در عرصه رقابت باقي خواهيد ماند يا نه؟) بعید می​دانم که این آقایان نامزد شوند. البته شایعاتی هست، ولی به شخصه فکر نمی‌کنم.
 
-(اگر این آقایان نامزد نشوند، از نامزدی شما حمایت می کنند؟) از خودشان بپرسید! طبیعی است فردی که کاندیدا می‌شود، اگر شخصیت​های مورد احترام جامعه از او حمایت کنند، دلگرمتر خواهد شد و این حمایت کارش را آسان می‌کند. شخصیت​های بزرگ و مورد اقبال مردم اگر از نامزدی من حمایت کنند، خوشحال می​شوم اما اینکه چه کسانی از من حمایت کنند؛ در هفته های بعد روشن می شود. تنها دو ماه تا انتخابات زمان باقی است ودر هفته های بعد می​توانید پاسخ سؤالتان را بیابید.
 

- ممکن است اگر تعداد نامزدها از حد معمول بیشتر باشد، انتخاب را سخت​تر بکند. از طرفی هم ممکن است که اگر نامزدهایی از سلیقه​های مختلف حضور داشته باشند؛ انتخاب آسان تر شود. یعنی شرایطی بوجود بیاید که هر گروه و دسته​ای فرد مورد نظرشان را در میان کاندیداها ببیند

 
- قانون هدفمندی یارانه​ها، قانون خوبی است. بحث هدفمندی یارانه​ها از زمان دولت آقای هاشمی مطرح بود. ایشان در مجلس چهارم مصمم بود که هدفمندی را اجرا کند اما مجلس مخالفت کرد. در جلسه مشترک دولت و مجلس، اکثریت نمایندگان مخالفت کردند و ایشان که دیدند مجلس همراهی نمی کند و زمینه پذیرش آن نیست؛ طرح را کنار گذاشتند. کارشناسان آقای خاتمی هم مدتی در پی تدوین لایحه هدفمند کردن یارانه​ها بودند 
 
پس اصل هدفمند کردن یارانه​ها مورد اتفاق همه صاحب نظران و دولت​های گذشته و فعلی است. یارانه​ها نمی‌توانست به شکل قبل، ادامه بیابد. قانون هدفمندی یارانه​ها شکل پرداخت یارانه را تغییر داده است. به گون​های که به جای پرداخت یارانه در قالب قیمت کالا، بخشی از آن را به شکل نقدی به مردم پرداخت کنند. اما اینکه به قول شما تورم و گرانی، اثر یارانه نقدی را کم کرده است؛ از مسائلی است که جای بحث دارد. اصل هدفمندی یارانه​ها باید دنبال شود و مراحل بعدی آن نیز اجرا شود. منتها باید برنامه ریزی شود که از آثار سوء جانبی آن جلوگیری شود. یکی از این آثار سوء جانبی این است که مردم یارانه نقدی دریافت می​کنند ولی با گرانی اجناس هم مواجه می‌شوند. باید این مسائل را در کنار هم حل کرد.
 
 
- آمریکا یک واقعیت در دنیای امروز است که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم. چون یک ابر قدرت است. قدرت اول اقتصادی و علمی و نظامی را در دنیا دارد و در مجامع بین المللی تأثیرگذار است. جمهوری اسلامی ایران هم یک قدرت بزرگ و تأثیر‌گذار در منطقه و جهان است. دلایل اینکه ما به این شرایط با آمریکا رسیده​ایم به خاطر اقداماتی بوده که آمریکا پس از پیروزی انقلاب آغاز کرده و اقداماتش منجر به روابطی پرتنش بین دو کشور شده است و بعد هم به روابط تخاصم آمیز رسیده است. اینکه با آمریکا حرف بزنیم یا نزنیم و رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم، اصل نیست. اصل منافع و امنیت ملی ما است که باید ببینیم اهداف ما چگونه تأمین می​شود. مقام معظم رهبری هم در سخنرانی مشهد فرمودند که خیلی خوش​بین و امیدوار نیستند ولی فرمودند که مخالف هم نیستند. اما چارچوب‌ها و خط قرمزهایی وجود دارد و هر کس که می​خواهد مذاکره کند باید این خط قرمزها را مراعات کند.
 
شاید دولت آینده فرصتی بیابد که طی آن بتواند حداقل روابط ایران و آمریکا را که امروز تخاصم آمیز است، را به یک رابطه توام با تنش تبدیل کند. یک زمانی دولت​ها دنبال کاهش تنش بودند، حتی در رابطه با آمریکا. اما امروز سطح روابط دو کشور از تنش بالاتر است و رابطه ما با آمریکا در حد تخاصم است. در قدم اول دولت بعد باید تخاصم در رابطه با آمریکا را به تنش تبدیل کند و در مرحله دوم بکوشد تنش را کاهش دهد و حتی اگر توانست به تنش پایان دهد. پس از طی این سه مرحله، می‌توان به مراحل بعدی رابطه هم فکر کرد.