کد خبر 206548
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۳

من به داشته‌های خودم ایمان دارم كه این كار را پذیرفتم، بنابراین اگر از من حمایت شود و برنامه‌هایم مورد موافقت قرار گیرد، شك نكنید بهتر از المپیک لندن نتیجه خواهیم گرفت. می‌توانم در هفت وزن، هفت مدعی جهان بسازم. شاید در المپیک برزیل خبری از كشتی‌گیران شاخص فعلی نباشد، اما شك نكنید می‌توانیم هفت مدعی قهرمانی داشته باشیم.

به گزارش مشرق، حضور عبدالله چمن‌گلی در راس كادر فنی تیم ملی كشتی فرنگی كه با كناره‌گیری محمد بنا با این علامت سوال بزرگ مواجه شده بود كه فردای كشتی فرنگی چه خواهد شد، به سان آبی بود بر آتش این رشته تا كشتی فرنگی ایران كه امروز به قدرتی درجه یك در سطح دنیا تبدیل شده، با قدرت راه خود را به جلو ادامه دهد.
در حقیقت و همان‌طور كه از پیش نیز از چمن گلی به عنوان جانشین محمد بنا نام برده می‌شد، او یك بار دیگر از نو در راس تیمی قرار گرفت كه پیش از این نیز در سال‌های اولیه 2000، آن را تجربه كرده بود. بهترین مربی دنیا سال 2012 كه از فردای انتخاب و معرفی‌اش به این عنوان از سوی فدراسیون جهانی (فیلا) در داخل با غضب و قهر عده‌ای خاص قرار گرفت تا پیامد آن نیز از سرمربیگری تیم ملی جوانان كنار گذاشته شود.
مدیر ارشد و تحصیلكرده ورزش و كشتی ایران كه اكنون در مقطع دكتری تحصیل می‌كند، امروز اگر هدایت تیم ملی كشتی فرنگی را به عهده گرفته، آن را از سر ادای دین می‌داند و این كه قرار نیست تیم ملی ضربه بخورد. شاید هر كس دیگری به جای چمن‌گلی بود، در پذیرش این مسئولیت در مقطع فعلی احتیاط می‌كرد، اما او كه با سختی در عرصه قهرمانی به بزرگی رسیده، آدمی نیست كه در برابر سختی‌ها قد خم‌كرده و از رفتن به دل سختی‌ها شانه خالی كند.
او كه معتقد است كشتی فرنگی به امثال محمد بنا نیاز دارد و دوست دارد زمانی تمام استخوان خردكرده‌های كشتی فرنگی را زیر یك سقف ببیند، نسبت به آینده دل نگران نیست و وقتی نیز دلیل این اعتماد به نفس را جویا می‌شویم می‌گوید: به توانایی‌های خودم ایمان دارم و می‌خواهم در عمل نشان دهم كه كشتی فرنگی ایران می‌تواند با قدرت راه خود را در كشتی جهان ادامه دهد. چمن‌گلی حتی تاكید می‌كند در صورت تداوم كاری و بودن در راس این تیم تا بازی‌های المپیك 2016 برزیل، این قول را خواهد داد كه به جای سه طلا، كشتی فرنگی روی هر هفت مدال حساب كند. بی‌شك این اطمینان چمن‌گلی برگرفته از توانایی‌ها و استعدادهای بالایی است كه در كشتی فرنگی ایران موج می‌زند.
او كه فعلا ماموریت خود را تا خرداد 92 (پایان رقابت‌های قهرمانی آسیا) تعریف كرده، امیدوار است بتواند در بلندمدت به كارش در تیم ملی ادامه داده و نسلی تازه از كشتی‌گیران مستعد و افتخارآفرین را به كشتی ایران معرفی كند.

گفتگوی جام جم با مربی ارشد کشتی فرنگی ایران را در زیر بخوانید:

پذیرش سكان هدایت تیمی كه با كسب سه طلا، قهرمان المپیك شده است، خطری برای شما محسوب نمی‌شود؟ شاید در این برهه تصمیمی گرفتید كه دیگران با توجه به بالا بودن انتظارها، از آن گریزان بودند.

من بزرگ شده منطقه جنگی هستم و مرد جنگ و روزهای سخت. توجه داشته باشید اگر فردی می‌خواهد بزرگی خود را نشان دهد نباید از انجام كارهای سخت بترسد. من كسی هستم كه از نونهالی به كشتی علاقه‌مند بوده و با این ورزش پهلوانی و جوانمردی بزرگ شده‌ام.

در یك خانواده كارگری بزرگ شده‌ام كه هم پدرم و هم مادرم به رحمت خدا رفته‌اند و همیشه به یاد آنها هستم كه در چه شرایط سختی به ما پر و بال دادند و ما را بزرگ كردند. بنابراین هیچ گاه فراموش نمی‌كنم از كجا آمده‌ام و به كجا رسیده‌ام. به واقع پیش از هر چیز خودم را مدیون والدین مرحومم می‌دانم.

از طرفی عزت و ذلت هر انسانی دست خداوند است و من هم پیش از شروع هر كاری به خداوند توكل كرده و سعی می‌كنم در كارم صادق باشم. هرجا كاری را شروع كرده‌ام هر آنچه در توانم بوده را در طبق اخلاص گذاشته‌ام. بنابراین هیچ گاه از خطر كردن نمی‌ترسم. درست است كار سختی را به عهده گرفته‌ام، اما این كار شدنی است. ممكن است برخی این تصور را داشته باشند كه من بلافاصله به پیشنهاد مربیگری تیم ملی پاسخ مثبت دادم، اما این طور نبود.

حدود شش ماه زمان برد تا این مسئولیت را پذیرفتم. یعنی درست زمانی كه محمد بنا از سمت خود استعفا كرد سراغ من آمدند، اما در آن مقطع احساس می‌كردم محمد بنا برمی‌گردد. به هر حال وقتی دیدم تصمیم بنا قطعی است در نهایت این مسئولیت را پذیرفتم، اما معقتدم نباید زحمات بزرگان ورزش و بویژه كشتی را نادیده گرفت. من احترام خاصی برای محمد بنا قائلم و معتقدم نباید او از كشتی دور باشد. مگر ما در كشتی فرنگی چند نفر مثل محمد بنا و به طور كلی بزرگ این رشته داریم؟ پس با حذف بزرگان مخالف و با جذب آنها موافقم.

شما در شرایطی از محمد بنا به نیكی یاد می‌كنید كه تصور عامه این است چمن‌گلی با محمد بنا مشكل دارد و برخی قصد دارند شما دو نفر را مقابل هم قرار دهند. این قضیه بخصوص پس از انتخاب شما به عنوان برترین مربی كشتی فرنگی دنیا بیشتر نمود پیدا كرد. ماجرا چیست؟

معتقدم كسانی كه مشهور می‌شوند باید از هوش بالایی برخوردار باشند. الان من كه مشاور معاون وزیر ورزش و جوانان (احمد رسولی‌نژاد) هستم و در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های وزارت ایفای نقش می‌كنم، باید خودم هم منصفانه اظهارنظر كنم.

متاسفانه به جای این كه حقایق بدرستی منعكس شود برخی سعی می‌كنند در كشتی حاشیه‌سازی كنند و به این ورزش لطمه بزنند. جالب است بدانید محمد بنا وقتی در سال 2011 به عنوان بهترین مربی كشتی فرنگی دنیا انتخاب شد یكی از اولین كسانی كه به او تبریك گفت، من بودم. حتی در شهر محل تولدم یعنی سقز كردستان، مراسم باشكوهی برای او برگزار و مردم آنچنان كه شایسته و برازنده محمدبنا بود از او تجلیل كردند. چرا این مراسم را برگزار كردم؟ چون انتخاب او را به عنوان یك افتخار برای كشتی فرنگی و كشورم می‌دانم.

ممكن است برخی دوستان با محمد بنا اختلاف‌نظر داشته باشند، اما من هیچ وقت اختلاف‌نظر نداشتم و سعی نكردم روی حقیقت چشم ببندم. به قرآن سوگند می‌خورم برخلاف شایعه‌هایی كه در مقطع انتخابم به عنوان بهترین مربی سال 2012 دنیا مطرح شد، روحم نیز از این موضوع باخبر نبود.

با این كه شما هم اشاره داشتید محمد بنا دیگر برنمی‌گردد، اما چرا اعلام شد سمت سرمربیگری تیم ملی همچنان به خاطر بنا خالی خواهد ماند و خود شما هم به عنوان مربی ارشد تیم ملی كشتی فرنگی انتخاب شدید؟

به نكته خوبی اشاره كردید. همه بخوبی می‌دانیم بزرگان كشتی فرنگی انگشت شمارند. نمی‌خواهم توهین كنم یا كسی دچار سوءبرداشت شود، اما ما بسیاری از مربیان سازنده را داریم كه توانایی مدیریت هیچ كدام از رده‌های سنی تیم ملی را ندارند. در عین حال باید قدردان آنها باشیم. محمد بنا هم ازجمله بزرگان كشتی فرنگی است و من خودم به رسول خادم (مدیر تیم‌های ملی كشتی) پیشنهاد كردم جای بنا را خالی بگذارد. مگر ما چند بزرگ داریم كه بخواهیم آنها را از دست بدهیم.

معتقدم همه باید باشند و به این كشتی كمك كنند. كشتی فرنگی، مربیان بزرگی چون حسن بابك، احد پازاج، رضا سیم‌خواه و حسین یوسفی افشار دارد و پیشكسوتان بزرگی چون رحیم علی‌آبادی، بهرام مشتاقی و حسین ملاقاسمی هستند كه باید به این رشته كمك كنند. بر این مبنا معتقدم برای همه ما فضا برای كار كردن هست. به رسول خادم هم همین را گفتم. مدیر تیم‌های ملی كه هیچ، صفر تا صد كشتی فرنگی را به محمد بنا بسپارید، چه ایرادی دارد؟ بالاخره او هم بزرگ این كار است و باید از همه ظرفیت‌ها استفاده كرد. اختلاف سلیقه هم وجود داشته باشد مهم نیست، چراكه از دل همین اختلاف سلیقه‌ها و و نقد‌ها می‌توان به بهترین نتیجه رسید. با تعریف و تمجید كه نقاط ضعف برطرف نمی‌شود.

اما به هر حال محمد بنا كسی بود كه شما را از مربیگری تیم ملی بركنار كرد و در آن مقطع ناراحتی خودتان را بروز دادید؟

معتقدم با وجود اختلاف سلیقه‌ها باید احترام همدیگر را حفظ كنیم. بنا در شرایطی من را بركنار كرد كه طی 9 ماه فعالیت در سمت سرمربی تیم ملی جوانان، فقط یك ماه حقوق گرفتم و هیچ گاه این بحث را رسانه‌ای نكردم. من وضع مالی خوبی ندارم، اما خدا به من عزت داده و كاركردن برای تیم ملی را وظیفه و ادای دین می‌دانم. با وجود آن شرایط انتظار داشتم محمد بنا یك خسته نباشید به من بگوید. به هر حال آن شرایط گذشت و امیدواریم همیشه قدردان همدیگر باشیم.

گفتید نقاط ضعف. ازجمله نقاط ضعفی كه برخی منتقدان محمد بنا به آن اشاره دارند، نبود پشتوانه برای كشتی‌گیران اصلی تیم ملی است و می‌گویند بنا به صورت گلخانه‌ای روی عده‌ای كشتی‌گیر متمركز شد و اساسا در پشتوانه‌سازی دچار ضعف شدیم. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

ابتدا باید بگویم من با بحث گلخانه‌ای عمل كردن كشتی فرنگی ایران در سال‌های اخیر موافق نیستم، اما اگر می‌بینید كشتی ما در رده‌های سنی پایه دچار ضعف است به دلیل استفاده نكردن از بزرگانی است كه در بالا به آنها اشاره كردم. متاسفانه در این سال‌ها به جای شایسته‌سالاری، رفیق بازی در انتخاب كادر فنی تیم‌های ملی حاكم بوده و حرف اول را زده است. این یكی از آسیب‌های كشتی فرنگی ایران در سال‌های اخیر بوده است.

چه راهكاری برای برون‌رفت از این شرایط پیشنهاد می‌كنید؟

همان طور كه گفتم باید راه را برای حضور همه بزرگان باز كرد و از تجربه‌ها و توان فنی و مدیریتی آنها بهره برد. در كنار آن باید دو برابر آن چیزی كه برای سرمربی تیم ملی بزرگسالان هزینه می‌كنند به مربیان تیم‌های رده پایه اختصاص دهند، چراكه آنها فردای كشتی را می‌سازند.

مدیریت را به عنوان یكی از عوامل اصلی سرمربیگری تیم ملی برشمردید، همان طور كه احدپازاج ـ همدوره‌ای شما در زمان قهرمانی ـ مدیركل ورزش و جوانان اردبیل است. خود شما هم در سال‌های گذشته (86 و 87) مدیركل تربیت بدنی استان كردستان بودید. فكر نمی‌كنید بازگشت شما از سمت مدیركلی به مربیگری یك نوع بازگشت به عقب است؟

اول این را بگویم كــه اكنون در كسوت مشاور معاون وزیر، موقعیتم از سرمربی تیم ملی، هم از نظر مادی و هم از منظر جایگاه بهتر است. شاید سرمربی تیم ملی خیلی در معرض دید باشد، اما من موافق این نیستم. دوست دارم وقتی مسئولیتی را به عهده دارم بدون جار و جنجال رسانه‌ای و در آرامش كامل كارم را انجام دهم.

دیدید وقتی به عنوان بهترین مربی دنیا انتخاب شدم تلفن همراهم را خاموش كردم و وقتی هم به عنوان مربی ارشد تیم ملی كشتی فرنگی انتخاب شدم، همین كار را كردم. می‌خواهم بگویم زیاد اهل این نیستم كه در رسانه‌ها حضور پررنگ داشته باشم. ما همه از جنس كشتی هستیم و از تشك كشتی به اینجا رسیدیم و باید قدر این تشك را بدانیم، چون اگر كشتی نبود به اینجا نمی‌رسیدم. بنابراین بازگشت به مربیگری را نه‌تنها بازگشت به عقب ندانسته، بلكه آن را بازگشت به عشقم و آن چیزی كه من را به اینجا رسانده، می‌دانم.

اما گفته می‌شد یكی از گزینه‌های فدراسیون كشتی و رسول خادم برای سمت مربی ارشد تیم ملی كشتی فرنگی احد پازاج بود. چطور شد او این مسئولیت را نپذیرفت؟

باید بگویم پازاج رفیق ثبتی من است! ما سال‌ها در دوران قهرمانی هم اتاق بوده‌ایم و در صمیمیت ما شك و شبهه‌ای وجود ندارد. اتفاقا من به خادم پیشنهاد كردم پازاج را به عنوان مربی ارشد انتخاب كند و خودم به عنوان دستیار در كنار او باشم. چون به هر حال مدیركلی و رئیس فدراسیونی روزی تمام می‌شود و چون همه از جنس كشتی هستیم، باید به كشتی برگردیم، اما پازاج در این ارتباط اعلام كرد با توجه به این كه آخر سال است و خیلی فوری به او پیشنهاد شده، در این شرایط نمی‌تواند این مسئولیت را بپذیرد.

می‌بینیم شخصیت شما نسبت به گذشته متفاوت شده است. با توجه به این كه تاكید خاصی روی بحث مدیریت در مربیگری تیم ملی دارید، به نظر می‌رسد تجربه مدیركلی در این مساله دخیل بوده است. همین طور است؟

قطعا تجاربی كه انسان در مراحل مختلف زندگی كسب می‌كند در آینده به كار او می‌آید. جالب است بدانید من زمانی از یك مدیركل تربیت بدنی متنفر بودم، چون قهرمانان را نمی‌شناخت و آنها را پشت در بسته اتاق خود نگه می‌داشت. بنابراین چون خودم به در بسته خورده بودم وقتی مدیركل شدم یك ورزشكار قهرمان را مسئول دفترم گذاشتم كه همه قهرمانان استان را بشناسد و كسی پشت در بسته نماند. از معدود كسانی هستم كه سراغ مسئولان نمی‌روم. شاید باورتان نشود با این كه در وزارت ورزش كار می‌كنم تنها یك بار آن هم به صورت اتفاقی با وزیر رودررو شدم و برخی مسائل را با او در میان گذاشتم.

من هیچ وقت دنبال مسئولیت نبوده‌ام و بارها به پیشنهادهای مختلف پاسخ رد داده‌ام. اگر هم برخی مسائل را به وزیر گفتم به خاطر احساس وظیفه‌ام بود. مگر ما چند نفر قهرمان در وزارت ورزش داریم كه بتوانند مشاوره فنی به وزیر بدهند، قطعا محدود هستند و من هم بر حسب وظیفه خود نكاتی را به وزیر یادآور شدم.

برگردیم به شرایط كنونی تیم ملی، چرا حكم مربیگری شما فقط برای شش ماه صادر شده است؟

ما تا پایان خرداد ماه عهده‌دار این مسئولیت شده‌ایم، چون تا آن مقطع تكلیف مدیریت فدراسیون كشتی مشخص خواهد شد. ما با این كار دست رئیس جدید فدراسیون را عملا برای انتخاب كادر فنی مورد نظر خود بازگذاشته‌ایم. اگر ما را خواستند كه در آن صورت با شرایط خاصی كار را ادامه می‌دهیم، اما در این مقطع بدون هیچ گونه شرط و شروطی و به دلیل این كه كار تیم ملی همچون ماه‌های گذشته روی زمین نماند، این مسئولیت را پذیرفتیم.

شما در دوره‌ای سكاندار تیم ملی شدید كه به نوعی دوره پوست‌اندازی تیم ملی است و باید بتدریج برای المپیك برزیل آماده شویم. در این فرصت كم تا مسابقه‌های قهرمانی آسیا، چه كار خاصی می‌خواهید انجام دهید؟

به هر حال اگر بخواهیم با برنامه شش ماهه كارنامه یك مربی را ارزیابی كنیم، راه را به خطا خواهیم رفت. نه تنها من كه خود محمد بنا هم طی شش ماه نمی‌تواند برنامه‌هایش را اجرا كند.

باید به نیروها فرصت داد و اعتماد كرد تا مربیان برنامه‌های خود را اجرا كنند. این یكی از آسیب‌های همیشگی ورزش ما بوده است كه به دلیل نبود ثبات مدیریت برای مدیران و مربیان متضرر شده‌ایم. از طرفی می‌بینیم مثلا از مربی تیم ملی نه‌تنها حمایت نمی‌شود بلكه همه به او حمله می‌كنند، درست مثل شرایطی كه الان من دارم. خود محمد بنا هم این مشكل را داشت، اما ثبات كاری باعث شد او نتیجه بگیرد، هرچند او هم بسیار سختی كشید. باید فرصت داده شود تا چند محمد بنا در كشتی فرنگی پرورش داده شوند.

مربیگری تیم ملی كار فوق‌العاده سختی است، در كنار آن باید فرصت لازم در اختیار مربی قرار بگیرد تا با فراغ بال به اجرای برنامه‌های خود بپردازد.

تیم ملی اكنون شرایط دیگری هم دارد، مثل این كه شایعاتی مبنی بر احتمال خداحافظی حمید سوریان از دنیای قهرمانی به گوش می‌رسد. آیا چنین اخباری باعث دغدغه خاطر برای شما نشده است؟

معتقدم كسی مانند حمید سوریان كه قهرمان المپیك شده است از چنان هوشمندی​ای برخوردار است كه وقتی تصمیمی بگیرد همه جوانب را سنجیده است و من نمی‌توانم در تصمیم او دخالت كنم. با وجود این به او توصیه می‌كنم با توجه به توانایی‌هایش همچنان برای ثبت ركورد و كسب مدال‌های بیشتر در كشتی بماند، درست مثل بهداد سلیمی در وزنه‌برداری كه می‌تواند به وزنه‌زدن ادامه دهد و ركورد حسین رضازاده را بشكند.

به نظر من سوریان حالا كه قهرمان المپیك هم شده، باید بهتر از سال‌های قبل تمرین كند. من دو سه سال با حمید سوریان كار كرده ام. زمانی كه از تیم ملی رفتم و مدیر كل تربیت بدنی استان كردستان شدم، به او گفتم حمید! تو هر چند نفر دوم وزن 55 كیلو (نفر اول مرحوم محمد حضرتی بود) هستی، اما نباید كشتی را كنار بگذاری. تو نابغه ​­ای هستی كه می‌توانی قهرمان المپیك شوی.

هنوز هم ارتباط شما و سوریان صمیمانه است؟

بله، سوریان قهرمانی است كه من همه‌جانبه او را قبول دارم، نه فقط به دلیل قهرمان بودنش.

اگر سوریان به كشتی ادامه دهد پیشنهاد می‌كنید در چه وزنی به كار خود ادامه دهد؟

همان 55 كیلو.

دیگر نفرات شاخص تیم ملی چطور، سعید عبدولی، قاسم رضایی و امید نوروزی، آیا در رقابت‌های قهرمانی آسیا (اردیبهشت‌ماه ـ هند) از آنها استفاده خواهید كرد؟

من با رسول خادم هم صحبت كردم. باید به این كشتی‌گیران شاخص احترام گذاشت، اما مدیریت و نظم و انضباط هم در جای خود اهمیت دارد. همه كشتی‌گیران شاخص ما باید با اشتیاق بیشتری نسبت به جوانان در اردوها حضور داشته باشند. اما دیگر كشتی‌گیران هم قابل احترام هستند، اما با توجه به این‌كه قصد دارم در رقابت‌های قهرمانی آسیا به جوانان میدان بدهم، از این كشتی‌گیران شاخص خواستم در صورت تمایل در اردوی این رقابت‌ها شركت كنند.

با چه هدفی قصد دارید در رقابت‌های قهرمانی آسیا به جوانان میدان دهید؟ نگران نتیجه نیستید؟

شاید اگر كس دیگری جای من بود بهترین تیم را برای كسب بهترین نتیجه به رقابت‌های قهرمانی آسیا می‌برد، اما من معتقدم بالاخره جایی باید به این جوانان میدان داد. بین نفرات دوم و اول ما فاصله زیادی وجود دارد و باید كاری كرد كه این كیلومترها فاصله را پر كنیم. چرا باید نگران نتیجه باشم!؟ نه‌تنها من، اگر محمد بنا هم سرمربی تیم ملی شود و در مسابقه‌های جهانی سه طلا كسب نكند، مورد سوال قرار می‌گیرد. در حالی كه باید فرصت داد و تیم كاملی را برای المپیك بعدی آماده كرد.

با توجه به این‌كه شما سال گذشته هدایت تیم ملی جوانان را در رقابت‌های جهانی به‌عهده داشتید، فكر می‌كنید كشتی‌گیران جوانی كه برای رقابت‌های قهرمانی آسیا در نظر دارید، آینده درخشانی در این رقابت‌ها و سال‌های آینده دارند؟

به هر حال همان‌طور كه گفتم باید به این جوانان میدان داد، چون با توجه به ضعف پشتوانه هم در تیم ملی كشتی فرنگی و هم در تیم ملی كشتی آزاد باید سرمایه‌گذاری لازم را در این رابطه انجام دهیم. شما ببینید رسول خادم چرا شبانه‌روزی در اردوی تیم ملی است. به دلیل این كه به جوانان انگیزه دهد و آنها را به لحاظ كیفی به سطح مدال‌آوری جهانی برساند.

واقعیت این است تیم جوانان در شرایطی سال گذشته در رقابت‌های جهانی چهارم شد كه طبق برنامه دوساله‌ای كه من برای این تیم داشتم، بی‌تردید در جهانی 2013 جوانان قهرمان می‌شد. چرا كه برنامه جامع و كاملی برای این تیم از برنامه‌های تمرینی و جزئیاتی همچون كنترل ضربان قلب كشتی‌گیران را شامل می‌شد و از طرفی همه اردو به حبس‌كردن كشتی‌گیران در خانه كشتی خلاصه نمی‌شد و برنامه‌های تفریحی سالم نیز برای آنها در نظر گرفته بودم، اما متاسفانه همان‌طور كه گفتم آن مسائل پیش آمد و دوباره كشتی فرنگی به دلیل اختلاف سلیقه ضربه خورد.

از مجموع صحبت‌های شما این گونه بر می‌آید كه شایسته‌سالاری و میدان دادن به جوانان محور اصلی برنامه شماست. می‌خواهیم خیلی دقیق‌تر به ریشه این موضوع پرداخته و ریشه این تفكر را بیان كنید؟

شاید هر كس دیگری جای من بود و اهل كردستان بود نه به عضویت تیم ملی در می‌آمد، نه كاپیتان تیم ملی می‌شد و نه چند سال در 68 كیلو در دنیا مطرح می‌شد. من نفر اول تا چهارم المپیك را شكست دادم و بعد خودم در المپیك بارسلونا نفر پنجم شدم.

در رقابت‌های جام پادوبنی شوروی سابق سال 71 همه قهرمانان اول تا چندم جهان و المپیك را شكست دادم. آن هم در چه شرایطی، فقر مطلق! من زمانی كه به تیم ملی دعوت شدم حتی یك ریال هم در جیبم نبود. یك حمایت‌كننده هم نداشتم.

متاسفانه می‌دیدم كسانی كه سرمربی تیم ملی می‌شوند شاگردانشان خیلی راحت و با لابی به تیم ملی راه پیدا می‌كنند، اما امثال من هیچ گاه این طور نبودیم. مرارت‌ها كشیدم تا خودم را ثابت و اعتماد مربیان را جلب كنم و این یعنی گذشتن چند سال از عمر مفید قهرمانی.

شاید باورتان نشود، اما چند اعزام برون مرزی را به خاطر همین مشكلات از دست دادم و یك بار از دم پله هواپیما من را از سفر باز داشتند (1365 ـ آسیایی هند). اما من كه به هر ترتیب از 17 سالگی به عضویت تیم ملی درآمدم، هیچ گاه خاطره آن بازماندن تلخ از رقابت‌های قهرمانی آسیا از ذهنم پاك نشد. خاطره‌ای كه تا همین امروز چراغ راهم است و با همه وجود و با نگاه عادلانه سعی می‌كنم به شاگردان جوانم اعتماد كنم. چون در آن سفر سرمربی خود سوار هواپیما شد و من را به حال خودم رها كرد. من در كسوت مربی تیم ملی هیچ‌گاه تا مطمئن نشوم همه كشتی‌گیران سوار هواپیما شده‌اند خود به هواپیما قدم نمی‌گذارم، یك سرمربی و كسی كه مسئولیت به‌ عهده دارد باید همه جوره مسئولیت‌پذیر باشد.

به دنبال تصمیم كمیته بین‌المللی المپیك مبنی بر حذف كشتی از المپیك، فیلا برای رهایی كشتی از این مخمصه قصد دارد قوانین كشتی را تغییر دهد. این شرایط برای شما نگران‌كننده نیست؟

نه به هیچ عنوان. خوشحال می‌شوم اگر قوانین تغییر كند، چرا كه این تغییر قوانین خاص ایران نبوده و همه حریفان ما را هم در بر می‌گیرد. از طرفی اگر كشتی به قوانین سابق خود برگردد با توجه به این‌كه ما با آن قوانین هم كار كرده‌ایم و كشتی‌گیرانمان با آن قوانین آشنایی لازم را هم دارند جای نگرانی نیست. به واقع كشتی ما از زمانی به روز شد كه گئورگی ورشنین مربی و نظریه‌پرداز بزرگ روس حدود دو دهه پیش به عنوان سرمربی در كشتی فرنگی ایران حضور یافت. جایی كه ما فرنگی‌كاران اصولا كلاس كشتی فرنگی را بلد نبودیم و این مربی بزرگ كلاس كشتی را به ما آموخت. به این معنی كشتی فرنگی ما به سینه تو سینه و فنون پرتابی خلاصه می‌شد، اما این مربی كار كردن با دست‌ها و شیوه استفاده قانونی از پاها را هم به ما آموخت. به این ترتیب رفته‌رفته كشتی فرنگی ما كه پیشتر حرفی در كشتی دنیا نداشت، بتدریج قد علم كرد.

در مجموع باید بگویم اگر كشتی، از سه تا وقت دو دقیقه‌ای به دوتا وقت سه دقیقه‌ای هم تبدیل شود بازهم جای نگرانی نیست، چرا كه از همان زمان، ورشنین كشتی فرنگی را به ما آموخت و به عبارتی او ما را به جایی رساند كه در حال حاضر هستیم.

و نقطه ایده‌آل شما در كشتی فرنگی كجاست؟

واقعیت این است كه كشتی فرنگی كلاسیك و خیلی سخت‌تر از كشتی آزاد است.یك مربی علاوه بر بهره‌مندبودن از تجارب بسیار بالا، باید از ظرافت‌های خاص كشتی هم آگاه باشد.

در مجموع در پاسخ به این پرسش باید بگویم برخلاف برخی دوستانم كه به من گفتند اشتباه كردی در این مقطع هدایت تیم ملی را به‌عهده گرفتی، باید بگویم در بهترین شرایط مربی ارشد تیم ملی شده‌ام و اگر بمانم چهار سال برای ساختن تیم ملی و حضور پرقدرت در المپیك برزیل وقت دارم.

من به داشته‌های خودم ایمان دارم كه این كار را پذیرفتم، بنابراین اگر از من حمایت شود و برنامه‌هایم مورد موافقت قرار گیرد، شك نكنید بهتر از المپیك لندن نتیجه خواهیم گرفت. می‌توانم در هفت وزن، هفت مدعی جهان بسازم. شاید در المپیك برزیل خبری از كشتی‌گیران شاخص فعلی نباشد، اما شك نكنید می‌توانیم هفت مدعی قهرمانی داشته باشیم. پس اجازه بدهند به جای محمد بنا، چند محمد بنای دیگر در این كشتی داشته باشم.

حرف‌های خودمانی مربی ارشد تیم ملی كشتی فرنگی

متولد سال 1347 از شهرستان سقز استان كردستان هستم و به آن دیار افتخار می‌كنم.

مرحوم پدرم كشتی‌گیر بود و پدربزرگ مادری‌ام پهلوان بود و پدرم از او حساب می‌برد!

دانشجوی دكتری تربیت بدنی هستم.

از سال 63 عضو تیم ملی شدم، یعنی وقتی فقط 38 كیلو وزن داشتم. یك بار هم در كشتی آزاد قهرمان ایران شدم.

كشتی را تا سال 96 میلادی و رقابت‌های دانشجویان جهان كه در تهران برگزار شد، ادامه دادم. در آن سال در فینال با نتیجه یك بر یك مغلوب حمزه یرلی كایا از تركیه (رئیس فعلی فدراسیون كشتی تركیه) شدم و برای همیشه از دنیای قهرمانی كناره‌گیری كردم.

نمی‌دانید در این سال‌ها مردم استان‌های كرمانشاه، ایلام، كردستان و آذربایجان غربی چه محبتی در حق من داشته و چگونه از من حمایت كرده‌اند. به همین دلیل دست تك‌تك آنها را می‌بوسم.

من از مسئولان كشتی و ورزش تنها حمایت معنوی می‌خواهم. دوستانی دارم كه حاضرند چهار سال تمام هزینه‌های برپایی اردوهای تیم ملی را در منطقه غرب ایران بپردازند. این یك اغراق نیست و واقعا به پول نیاز ندارم.

وقتی ما كشتی می‌گرفتیم به واقع كار سختی داشتیم. پنج دقیقه جنگیدن با یك قهرمان جهان كجا و قوانین امروز كجا؟! امروز در یك دقیقه و 30 ثانیه سرپا كشتی‌گیر دوبنده آبی خودش را آماده می‌كند كه در خاك حریف فن نخورد و دوبنده قرمز خودش را برای فن زدن آماده می‌كند، اما آن موقع چنان فشاری را تحمل می‌كردیم كه 30 ثانیه آخر مسابقه را نمی‌دانستیم كجاییم و تشك كجاست.

از تجربیات مدیران ورزش باید بهره برد، حتی تحت عنوان اتاق فكر هم كه باشد باید روسای سابق سازمان تربیت بدنی را به لحاظ فكری به كار گرفت تا تجارب ارزشمند ورزش ما خاك نخورد.