‏حضرت امام خمينى(ره) مي فرمودند: من به روحانيت مسيح در تمام دنيا پيام مى‏فرستم که هم مظلومين را دريابيد و هم حضرت عيسى را و هم مذهب مسيح را. آقاى پاپ در معرض اتهام است. چرا آقاى پاپ مظلومين را محکوم مى‏کنند براى ارضاى ظالمها؟

مشرق - ما از همه ملتها و از همه دولتها اين توقع انسانى را داريم. اگر دولتهاى اسلامى هستند و تَبَع اسلام هستند، دستور اسلام است که نبايد ظلم بکنيد و نبايد تحت بار ظلم برويد و اگر تابع عيساى مسيح هستند، عيساى مسيح، ظلم را به هيچ وجه روا نمى‏داشت و اگر تابع موساى کليم هستند، موساى کليم هم ظلم را روا نمى‏داشت و زير بار ظلم هم نمى‏رفت. اين برنامه انبيا است، برنامه الهى است که به وسيله انبيا به بشر ابلاغ شده است که مردم نبايد ظالم باشند، حتى دو درهم، حتى يک تومان و نبايد قبول ظلم بکنند.(1)
هر کس که دنباله مسيح باشد، بايد حامى مظلومان باشد و بايد با ابرقدرتها مقابله کند، همان طورى که کسى که تابع مذهب اسلام است، بايد با ابرقدرتها مخالفت کند و مظلومان را از زير چنگال اين‏ها بيرون بياورد.(2)

 

مسيح؛ طرفدار مظلومان و طرفدار برقرارى عدل‏
عيد سعيد ميلاد مسيح پيامبر عظيم‏الشأن که براى طرفدارى مظلومان و برقرارى عدل و رحمتْ مبعوث و با گفتار آسمانى و کردار ملکوتى خود، ظالمان و ستمکاران را محکوم و مظلومان و مستضعفان را پشتيبانى فرمود، بر ملتهاى مستضعف جهان و ملت مسيح و مسيحيان هم‏ميهن مبارک باد.(3)
عيسى مسيح همه چيزش معجزه بود؛ معجزه بود که از يک مادر باکره متولد شد، معجزه بود که در مهد سخن گفت، معجزه بود که براى بشر صلح و صفا و روحانيت آورد.
همه انبيا معجزه هستند و همه براى ساختن بشر آمدند، همه مى‏خواهند بشر به راه مستقيم الهى سير کند و همه مى‏خواهند تمام افراد بشر در صلح و صفا و برادرى زيست کنند. اين وظيفه مأمورين الهى است که در دنيا آمده‏اند براى اين‏که بشر را از اين عالم به عالم بالا ببرند.(4)
 

 

اين کفر به مسيح است‏
قاعده اين است که - به حسب مذهب مسيح من حرف مى‏زنم، به حسب مقام مسيح دارم مى‏گويم - مقام بزرگ مسيح اين اقتضا را مى‏کند که اعتراض کند به ظالم، ظالم را از ظلمش بازدارد. شما هم که روحانيت مسيح هستيد و ملتها هم که تابع حضرت مسيح هستند، آن ملتها هم بايد تبعيت از حضرت مسيح بکنند. مگر ملتها هم عقيده‏شان بر اين است که حضرت مسيح نعوذ باللَّه موافق با ظالم هست و مخالف با مظلوم؟! من گمان ندارم يک نفر مسيحى پيدا بشود يک همچو حرفى بزند. وقتى اين طور شد، ملت آمريکا که مسيحى هستند، ملتهاى ديگرى که مسيحى هستند، علاوه بر اين‏که به روحانيت مسيح توجه مى‏کنيم و اين حرف را مى‏زنيم، به آن‏ها هم مى‏گوييم که شما ملتهايى که خودتان را مسيحى مى‏دانيد و تابع عيسى مسيح مى‏دانيد، احتمال اين را مى‏دهيد که حضرت مسيح اگر اينجا بودند، با ما مخالفت مى‏کردند و موافقت با (رئيس جمهور آمريکا)؟! اين احتمال را مى‏داديد؟! اگر احتمال مى‏دهند که حضرت مسيح به ظلم راضى باشد، اين با مسيحيت منافات دارد، اين کفر به حضرت مسيح است.(5)

 

نصف مفاسد از پيروان ادعايى پيامبر صلح!
اين شرايع معروفى که الآن بين بشر معروف است حالا ما شريعت حضرت موسى، شريعت عيسى و شريعت اسلام (را) وقتى ملاحظه مى‏کنيم، وضع زندگى حضرت موسى و کيفيت تبليغ او و مبارزه‏اى که او با طاغوت کرده است را ملاحظه مى‏کنيم، بعد (به) سراغ امت موسى مى‏رويم؛ آن‏هايى که مى‏گويند ما امت حضرت موسى هستيم و ما پيرو حضرت موسى هستيم، موسى معارضه مى‏کرد با طاغوت و اين‏ها که مى‏گويند ما پيرو حضرت موسى هستيم، خودشان طاغوتند، در عين حال مى‏گويند ما پيرو حضرت موسى هستيم. راديو اسرائيل بسيار نصايح حضرت موسى را هم نقل مى‏کند، اما اسرائيل چه جور است؟ وضع او چيست؟ سرمايه‏هاى بزرگ آمريکا در دست آن‏ها است، قدرت مادى آمريکا در دست آن‏ها ست و مى‏گويند ما هم به شريعت موسى معتقديم. از او بدتر پيروان حضرت عيسى است. حضرت عيسى يک شخص روحانى الهى بوده است که هيچ توجه به اين مسائل مادى نداشت و به حسب قول آن‏هايى که مى‏گويند پيروانش هستيم، اين است که ايشان به هيچ وجه به اين طور مسائل مادى توجه نداشته است، يک شخص روحانى به تمام معنا، روح اللَّه به تمام معنا، آن وقت مى‏آييم (به) سراغ پيروانش، پيروانش الان کى هستند؟ نصف مفاسدى که الآن در دنيا هست، از پيروان حضرت عيسى هست؟ يعنى پيروان ادعايى. الآن دارند خودشان را مهيا مى‏کنند براى عيد ميلاد حضرت عيسى، چه اشخاصى؟ اشخاصى که با عيسى مخالفت دارند، با خداى عيسى مخالفت دارند، اعتقاد به عيسى ندارند، لکن خودشان را مى‏چسبانند به او.(6)

 

استعمار براى بازى‏دادن درست کرده است‏
مسيح هرگز نمى‏شود که دعوتش اين باشد که فقط عبادت بکنيد، ظلمه را به کار خودشان بگذاريد، اين نمى‏شود، نبى نمى‏تواند اينطور باشد. اين حرف، حرف استعمار است.(7) خود اين جانورها به حضرت عيسى (نسبت دادند که) اگر اين طرف صورتمان را زدند، آن طرفش (را) هم (مى‏آوريم) تا يکى هم (به) آن طرف بزنند. حضرت عيسى پيغمبر است، پيغمبر نمى‏تواند منطقش اين باشد. اين منطق آدمهاى تنبل است، اين منطق آن‏هايى است که خدا را نمى‏شناسند.(8)
حضرت عيسى همچو چيزى نمى‏گويد. اين منطق تنبلها است. حضرت عيسى پيغمبر اعظم است، آن کسى است که در مهدش شروع مى‏کند به گفتن که من چه مى‏کنم، اقامه صلات مى‏کنم، يک همچو موجودى حرفهاى تنبلها را مى‏زند؟! حرفهاى بى‏عرضه‏ها را مى‏زند؟! اين را همين اشخاص، همينهايى که به عيسى منتسبند - اين‏ها عيسوى نيستند، منتسبند - همين اشخاص اين‏ها را درست کرده‏اند که اين عيسويها و اين کاتوليکها را بازى بدهند. آن‏ها هم بازى خوردند و لهذا در مقابل حکومتشان هيچ نمى‏کنند.(9)

 

چرا سکوت در مقابل ظلم؟
آيا مظالم اين ابرقدرتهايى که خودشان را به مسيحيت زدند و به حضرت مسيح مى‏چسبانند، اين مظالمى که اين‏ها کردند، به کجا بايد گفت؟ با کى بايد در ميان گذاشت؟ با شما روحانيين مسيح بايد در ميان گذاشت؟ با آقاى پاپ بايد در ميان گذاشت؟ در برابر ظلم چرا سکوت؟ (آيا) صداى ما به آقاى پاپ مى‏رسد؟ مى‏گذارند برسد؟ اگر رسيد، ترتيب اثر به صداى مظلوم مى‏دهد؟ بناى ايشان هست که با مظلومها، با آن اشخاصى که تحت ظلم هستند و بر خلاف دستورات حضرت مسيح با آن‏ها عمل مى‏شود، معارضه‏اى بکند؟ ايشان از اين مظالمى که الآن در دنيا واقع مى‏شود و با دست رئيس جمهور آمريکا واقع مى‏شود و قبلًا شد و به دست رؤساى جمهور واقع شد، ايشان بى‏اطلاع هستند؟ ايشان نمى‏دانند در فلسطين و لبنان و ويتنام و ساير جاها چه مى‏گذرد و از کى اين مظالم واقع مى‏شود؟ به آقاى پاپ اين مسائل اصلًا نمى‏رسد؟ ايشان در محاصره هست و کسى با او نمى‏تواند صحبت بکند؟ يا مى‏دانند، مطلع‏اند، مسائل را مى‏دانند و ساکت نشستند؟
ما اين سؤال را داريم که چرا سکوت در مقابل ظلم؟ اين دستور حضرت مسيح هست!؟ چرا واگذار کردند ابرقدرتها را به حال خود تا هر چه جنايت مى‏خواهند، بکنند و هر چه مظلومان را مى‏خواهند، از بين ببرند؟
عيسى مسيح که پيامبر صلح هست و مى‏خواهد صلح در دنيا باشد و الآن عيد صلح هست.
آقاى پاپ وظيفه ندارند هدايت کنند اين‏هايى (را) که بر ضد مظلومين قيام کردند؟ با قلم خودشان، با قدم خودشان، با همه وسائل تبليغاتى بر ضد مظلومين قيام کردند، آقاى پاپ وظيفه ندارند از اين‏ها جلوگيرى کنند؟ پس کى وظيفه دارد؟ مذهب مسيح را کى بايد ترويج کند؟ کى بايد تعليمات مسيح را به مردم بگويد؟ فقط تعليمات مال آن قشر پايين است؟ تعليمات مال اين زاغه‏نشينان است؟ تعليمات مال کشاورزان است؟ يا اولى‏ به تعليمات، آن طبقه بالا هستند؟ آيا نبايد آن‏ها را به تعليمات مسيح آشنا کرد؟
من به روحانيين مسيح، به ملت آمريکا، به روحانيين آمريکا، به روحانيت مسيح در تمام دنيا پيام مى‏فرستم که هم مظلومين را دريابيد و هم حضرت عيسى را و هم مذهب مسيح را. مذهب مسيح و حضرت عيسى در معرض اتهام واقع شده است، اين مذهب را دريابيد. آقاى پاپ در معرض اتهام است. مردم حق ندارند بگويند اين "چرا " را. حق ندارند (بپرسند) چرا آقاى پاپ مظلومين را محکوم مى‏کنند براى ارضاى ظالمها؟(10)

 

مبارزه با قدرتهاى بزرگ مدعى مسيحيت‏
يک وظيفه روحانيين ملتها دارند؛ روحانيين مسيح، روحانيون مسلم، روحانيون يهود، همه روحانيون و آن وظيفه، تبعيت تام از پيغمبرها و از آن‏هايى (است) که براى تربيت بشر و براى صلح و صفا بين تمام افراد بشر آمدند.
روحانيون در مرتبه اول واقع‏اند براى تحقق‏دادن به آرمانهاى انبيا که همان وحى الهى است. روحانيون مسؤولند در مقابل پيامبران و در مقابل خداى تبارک و تعالى. مسؤولند که تعليمات انبيا را به مردم برسانند و دست مردم را بگيرند و از اين گرفتاريهايى که دارند، نجات بدهند.
مردم دنيا امروز مبتلا هستند به قدرتهاى بزرگ و به قدرتهايى که شيطانى هستند و در مقابل انبياى بزرگ ايستادند و نمى‏گذارند تعليمات انبيا تحقق پيدا بکند.
روحانيت مسيح يک خصوصيت (خاصى)(11) دارد و آن اين‏که قدرتهاى بزرگ مسيحى هستند، مدعى مسيحيت هستند و آن قدرتهاى بزرگ‏اند که در دنيا بر خلاف تعليمات خداى تبارک و تعالى - که به همه انبيا تعليم فرموده است و بر خلاف تعليمات عيسى مسيح - عمل مى‏کنند.
روحانيت مسيح موظف است به حسب تعليمات مسيح و به حسب تعليم خداى بزرگ که با اين قدرتهايى که بر خلاف مسير انبيا و بر خلاف مسير مسيح رفتار مى‏کنند، مبارزه معنوى بکنند، آن‏ها را ارشاد بکنند به ملت مسيح. هدايت کنند ملت مسيح را که تبعيت از اين قدرتهايى که بر ضد مسيح هست، نکنند.(12)
هان اى پدران کليسا و روحانيان تابع حضرت عيسى! بپاخيزيد و از مظلومان جهان و مستضعفان گرفتار در چنگال مستکبران پشتيبانى کنيد و براى رضاى خدا و پيروى دستور حضرت مسيح، يک بار هم ناقوسها را در معابدتان به نفع مظلومان ايران و محکوم‏نمودن ستمگران به صدا درآوريد.
چه خوب و بجا است که ناقوسها را به فرمان خداى عالَم و دستور عيسى مسيح به نفع ملتهاى مستضعف - که در زير چکمه دژخيمان "کارتر "ها از هستى ساقط مى‏شوند - به صدا درآوريد.
هان اى پدران کليسا! بپاخيزيد و عيسى مسيح را از چنگال اين دژخيمان نجات دهيد که آن پيامبر بزرگ از ستمگرى که دين را وسيله ظلم و دعا را وسيله رسيدن به مَسند ستمگرى به بندگان خدا قرار مى‏دهد، بيزار است، (چه اين‏که) دستورهاى آسمانى همه براى نجات مظلومان، از ملکوت نازل شده است.(13)

 

اى ملت مسيح!
اى ملت مسيح و پيروان عيسى روح اللَّه! بپاخيزيد و از شرافت عيسى مسيح و ملت عيسوى دفاع کنيد و اجازه ندهيد دشمنان تعليمات آسمانى و مخالفان دستورات الهى، ملت مسيح و روحانيت عيسى را به خلق هاى مستضعف جهان بد معرفى کنند.
حضور ابرقدرتها در معابد و دست به آسمان بلندکردن آنان براى دعا به جاسوسان و خائنان به مذاهب مسيح عليه مظلومان و مستضعفان، شما را اغفال نکند که اينان جز براى رسيدن به قدرت بيشتر و نيل به رياست دنيا - که خلاف دستور آسمانى است - به چيز ديگرى فکر نمى‏کنند.(14)
اگر عيسى مسيح بيايد، به طايفه مظلومين متصل مى‏شود يا به طايفه ظالم‏ها؟ مقام بزرگ مسيح اين اقتضا را مى‏کند که به ظالم اعتراض کند، ظالم را از ظلمش باز دارد. روحانيت مسيح و ملت‏ها(يى) که تابع حضرت مسيح هستند، آن ملت‏ها هم بايد از حضرت مسيح تبعيت بکنند.(15)

------------
1) صحيفه امام، ج 14، ص 82
2) صحيفه امام، ج 13، ص 69
3) صحيفه امام، ج 11، ص 375
4) صحيفه امام، ج 11، ص 406
5) صحيفه امام، ج 11، ص 152
6) صحيفه امام، ج 18، ص 264
7) صحيفه امام، ج 6، ص 286
8) صحيفه امام، ج 3، صص 338 - 339
9) صحيفه امام، ج 3، ص 347
10) صحيفه امام، ج 11، صص 410 - 411
11) کلمه "زيادى " از اينجا حذف شده است.
12) صحيفه امام، ج 11، صص 406 - 407
13) صحيفه امام، ج 11، صص 375 - 376
14) صحيفه امام، ج 11، ص 376
15) صحيفه امام، ج 11، ص 151