کد خبر 207026
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۹

اعلام بیعت "جبهة النصرة لأهل الشام" به عنوان فعال‌ترین گروه تروریستی سلفي در سوریه با سرکرده شبکه القاعده، تحلیلگران و ناظران مسائل منطقه‌ای را به‌شدت نگران کرده و کشورهاي همسايه سوريه را در فضايي ابرآلود و تاريک فرو برده است.

گروه بين‌الملل مشرق - با رسمی شدن فعالیت‌های گروهک تروریستی القاعده در سوریه و اعلام آنها مبنی بر تلاش برای تشکیل «خلافت افراط گرای سلفی» و همچنین اعلام بیعت جبهة النصرة با ایمن الظواهری نفر اول این گروه افراط‌گرا و تروریستی در منطقه به نظر می‌رسد تحولات منطقه و بویژه سوریه وارد مرحله‌ تازه‌ای شده است.

اعلام بیعت جبهة النصرة فعال‌ترین گروه تروریستی در سوریه با القاعده گرچه خیلی زود از سوی سران این جبهه تکذیب شد، اما تحلیلگران و سیاستگزاران مسائل منطقه‌ای را به‌شدت نگران کرد؛ آنها که پیشتر با توجه به متغیرات منطقه‌ای نسبت به اتحاد جبهة النصرة و سازمان القاعده تردیدی نداشتند، اعلام رسمی این موضع و تکذیب مجدد آن را اقدامی برای سنجش افکار عمومی قلمداد کردند تا واکنش آنها را نسبت به رسمی شدن این پیوند نامبارک ارزیابی کنند.

این گروه‌ها که از بیش از دو سال پیش با اتحاد در اهداف خود و برنامه‌های غربی، فعالیت‌های آزادانه تروریستی در منطقه را آغاز کرده‌اند، به بهانه ساقط کردن دولت سوریه نیروهای خود را از تمامی نقاط جهان در این کشور جمع‌آوری کرده و هنگامی که جنگ‌افزارهای غربی و عربی به صورت رایگان در اختیار آنها قرار گرفت و آنها آمادگی تجهیزاتی و نفراتی خود را برای فراتر رفتن از برنامه‌های غربی و عربی بازیافتند، موجودیت امارت اسلامی در سوریه و عراق را مطرح کردند.

آمریکا و هم‌پیمانان آن در منطقه که برای فرار از موج بیداری اسلامی سعی کردند آن را به سوی سوریه هدایت کنند و بدین ترتیب علاوه بر انحراف این روند، آسیب جدی به محور مقاومت در منطقه وارد کنند، الان با پدیده‌ای ناشناخته مواجه هستند که به درستی نحوه تعامل با آن را نمی‌دانند، اعلام تشکیل خلافت اسلامی در سوریه این نگرانی را برای غرب ایجاد کرده که ماری که خود آن را در آستین پرورانده است، علیه خود این کشورها وارد عمل شود، واقعیت‌های تاریخی سالهای گذشته نیز می‌تواند پتانسیل گروه‌های افراط گرای مذهبی در این زمینه را نشان دهد، از سوی دیگر تحولات منطقه‌ای و کشیده شدن دامنه ناآرامی‌های سوریه به کشورهایی چون عراق و لبنان نیز گرچه می‌تواند برنامه‌های غرب را در این کشورها پیاده کند، اما ایجاد حاکمیتی یکپارچه از تفکرات سلفی و افراطی در این کشورها می تواند کابوسی برای غرب و همسایه‌های سلطنتی شامات شود.

ابهام و سردرگمی مواضع بازیگردانان خارجی عرصه امنیتی سوریه ناشی از همین شاخص‌های مهم است، غرب که پیشتر به صورت مطلق با حمایت از گروه‌های تروریستی در سوریه به دنبال پایان دادن به حاکمیت بشار اسد بود، از سویی حاکمیت سوریه را نفوذ ناپذیر دیده و از سویی دیگر تردیدهای جدی نسبت به احتمال به قدرت رسیدن اسلام گرایان افراطی در منطقه پیدا کرده است، کشورهای عربی و رژیم های خلیجی حامی تروریست‌ها نیز که آنها را با پول و سلاح تجهیز می‌کردند، در سیاست‌های خود در قبال سوریه دچار سردرگمی شده‌اند، این را می توان از انتشار برخی اخبار از عربستان فهمید که نشان می‌دهد انتقال سلاح و پول برای شورشیان سوری از این کشور متوقف شده است.


خلافت تروریست‌ها و مواضع بازیگران بین‌المللی
تاریخچه سازمان تروریستی القاعده نشان می‌دهد که این سازمان با وجود برخی ادعاهای خود حتی در صورت هم‌مرز شدن با سرزمین‌های اشغالی نیز نمی‌تواند دشمن خطرناکی برای اسرائیل به شمار برود یا حتی اقدامی علیه این رژیم را در دستور کار قرار دهد. بر اساس دیدگاه‌های تحلیلگران مسائل منطقه‌ای این گروه بیش از آنکه دشمن رژیم صهیونیستی به عنوان رژیم معاند با تمامی کشورهای اسلامی باشند، سعی در ادامه دشمنی خود با محور مقاومت و آن چیزی دارند که "نفوذ شیعی در منطقه" نامیده‌اند. به همین علت است که محافل صهیونیستی معتقدند با حکومت اسلامی که به دست القاعده برپا شده بهتر از دولت کنونی سوریه می‌توان تعامل کرد. کشورهای غربی با وجود نگرانی‌هایی که از ایجاد امارت بزرگ سلفی در منطقه دارند، همچنان از گروه های تروریستی در سوریه حمایت می‌کنند و ایجاد حاکمیت تروریست‌های القاعده در سوریه را بر باقی ماندن بشار اسد در قدرت و رسوایی بین المللی و شکست مفتضحانه برای خود ترجیح می‌دهند.


گريز آمريکا از مسؤوليت بحران تروريسم در سوريه
آمریکا که همواره به دنبال تأمین امنیت رژیم صهیونیستی است و بارها در این راستا رژیم‌های عربی را قربانی کرده است با اینکه بر اساس اعلام رسمی صهیونیست‌ها تشکیل خلافت سلفی در سوریه را به بقای بشار اسد ترجیح می‌دهد، اما با این حال نگرانی‌های عمده‌ای از قدرت‌یافتن تروریست‌های القاعده در سوریه دارد، قدرت‌گرفتن سلفی‌ها در سوریه می‌تواند طرح خاورمیانه جدید آمریکا را با مشکل مواجه کند و کشورهایی نظیر لبنان وعراق را در معرض اتحاد با سوریه سلفی قرار دهد، از سوی دیگر این کشور سلفی احتمالی می‌تواند رژیم‌های سلطنتی و عربی همسایه خود را که از مهم‌ترین هم‌پیمانان و مزدوران آمریکا به شمار می‌روند، تهدید کند. افزایش تهدیدات تروریستی در آمریکا مشکل دیگری است که با ایجاد پایگاهی مستقل برای تروریست‌های القاعده می‌تواند گریبان آمریکا را بگیرد.

بر اين اساس، همانطور که در دوره اخیر شاهد بوده‌ایم، افق سیاست‌گذاری‌های آمریکا در سوریه کناره‌گیری تدریجی و انداختن بار مسؤولیت بحران منطقه به دوش مزدوران منطقه‌ای و عربی خواهد بود.

کشورهای اروپایی نیز مانند آمریکا نگران پیامدهای امنیتی ناشی از قدرت گرفتن تروریست‌های القاعده در سوریه هستند، در ماههای اخیر این کشورها نیز گرچه خط حمایت از شورشیان و مخالفان دولت سوریه را دنبال می‌کنند، اما ترجیح می‌دهند مسؤولیت این جبهه را در اختیار لیبرال‌ها و اعتدال گرایانی قرار دهند که معامله و سازش با آنها ساده‌تر از سلفی‌های افراطی است. این در حالی است که این جبهه در سایه نبود رهبری توانمند و اختلافات شدید، پتانسیل پذیرش چنین مسؤولیتی را از خود نشان نمی‌دهد و همین موضوع باعث شده تا اروپایی‌ها نیز برای اتخاذ مواضع کوتاه‌مدت و حتی روزانه در قبال سوریه، چشم به میدان‌های نبرد در این کشور بدوزند.


شرط بندي عربستان و قطر روي اسب بازنده
بازی سوریه برای عربستان و قطر بازی مرگ و زندگی است، این کشورها که با خیال خام براندازی "بشار اسد" حداکثر تا شش ماه اول آغاز درگیری‌ها، حمایت همه‌جانبه از تروریست‌ها و مخالفان دولت سوریه را آغاز کردند، وقتی می‌شنوند که گزارش‌های اطلاعاتی اروپایی دولت و ارتش سوریه را شکست‌ناپذیر ارزیابی می‌کنند به خود می‌لرزند. این را می‌شد در تصمیمات عجولانه و مأیوسانه سران اتحادیه عرب در دوحه مشاهده کرد.

آنها می‌دانند اگر آنچه آن را "انقلاب در سوریه" نامیده‌اند، به پیروزی نرسد، قطعاً انتفاضه مردمی در کشورهای‌شان خواب خوش را از آنها خواهد گرفت و حتی کشورهای دوست و برادر آنها شامل بحرین و امارات نیز از پس‌لرزه‌های این شکست بی‌بهره نخواهند بود.

مواضع این دو کشور در قبال سلفی‌های مسلح در سوریه البته با هم متفاوت است، در حالی‌که دولت قطر با نزدیک‌کردن خود به سلفی‌ها و حمایت‌های تبلیغاتی  تسلیحاتی از آنها همچنان به دنبال بروز بحران‌های بیشتر در منطقه است، از ریاض خبر می‌رسد که این کشور در سیاست‌های خود در قبال تروریست‌های القاعده تجدید نظر کرده و تشکیل امارت اسلامی در این کشور را مغایر با منافع خود و باعث تجزیه این کشور و فروپاشی سلطنت آل سعود می‌داند.


ميراث آتاتورک؛ گرفتار تناقض سلفي ـ غربي
ترکیه که از سویی خوش‌خدمتی‌هایش به برنامه‌های غربی نتوانست این کشور را به آمریکا نزدیک و یا حتی آن را عضو اتحادیه اروپا کند، دیگر روی بازگشت به سوی محور مقاومت در منطقه را نیز ندارد، این کشور که به خیال خام براندازی سریع بشار اسد وارد گود سوریه شده بود، تمام پل‌های پشت سرش را خراب کرد و وقتی خود را از این مأموریت ناتوان دید و حتی امنیت داخلی خود را نیز در این قمار باخت، سعی کرد خود را از این بازی خارج کند.

از سوی دیگر آنکارا اعلام موجودیت امارت اسلامی در سوریه را مغایر با منافع ملی و بلندپروازانه خود در احیای امپراتوری عثمانی در منطقه می‌داند و احتمالاً نسبت به این اقدام سلفی‌ها از خود واکنش نشان خواهد داد؛ واکنشی که با توجه به سابقه ترک‌ها نسبت به حمایت از مخالفان سوری و وابستگی سران این کشور به آمریکا و صهیونیست‌ها نمی‌تواند زیاد تند باشد.

اردن که از همان ابتدا سعی کرد خود را از بازی در زمین سوریه دور نگه دارد، با فشار آمریکا و رژیم‌های عربی خلیج فارس چند ماهی است که وارد این بازی شده است. سناریوسازان عَمان البته به‌خوبی می‌دانند که تحولات سوریه بازی باخت – باخت برای آنهاست، اما آنها باید بین بد و بدتر یک راه را انتخاب می‌کردند، به همین علت بود که در مقابل توطئه آمریکا در شوراندن اخوانی‌های این کشور و فشارهای اقصادی رژیم‌های عربی تسلیم شدند. البته اردن این نکته را نیز می داند که تشکیل خلافت افراط گریان در بیخ گوش آنها می‌تواند در اندک زمانی طومار حاکمیت خاندان پادشاهي را در این کشور در هم بپیچد.


عراق و لبنان؛ محور مقاومت مقابل خلافت شام
لبنان و عراق قربانیان غربی و شرقی بحران سوریه لقب گرفته‌اند. البته سران این کشورها تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آثار سوء توطئه‌های خارجی برای انتقال بحران به این کشورها به کار گرفته‌اند. آنها برای این منظور باید از سویی با سیاست‌های تخريبي غرب مقابله کنند که به دنبال براندازی کامل قدرت شیعی و محور مقاومت در این کشورها هستند و از سویی دیگر با طرح‌های توسعه‌طلبانه تروریست‌های القاعده مبارزه کنند که به کشور آنها به عنوان بخشی از خلافت بزرگ بلاد شام نگاه می‌کند. به همین علت است که تحولات این کشورها در سال جاری برای آینده منطقه و جهان سرنوشت‌ساز خواهد بود.

عمده مردم سوریه نیز با وجود تمایل قلبی به پیروزی بشار اسد در این جنگ نابرابر، به علت ترس از شکنجه و ذبح و جنایت‌های وحشیانه تروریست‌های سوری که تصاویر و فیلم‌های آن به‌صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده، ترجیح می‌دهند در عمل موضع بی‌طرف نسبت به درگیری‌ها اتخاذ کنند، البته با این وجود حضور گروه های مردمی در مبارزه علیه تروریست‌های سوری و تشکیل یگان‌های مبارزاتی از داوطلبان هوادار بشار اسد نیز همچنان روند قابل توجه و رو به رشدی را نشان می‌دهد.


خلافت سلفی و تشديد پیچیدگی‌های سیاسی در منطقه
به این ترتیب عرصه تحولات منطقه ای در ماههای آینده با پیچیدگی های بیشتری همراه است و آنچه سیاست کشورها در مورد بحران سوریه را مشخص می‌کند، عرصه مبارزات نظامی در سوریه است که بنا به اذعان رسانه‌های غربی روز به روز با موفقیت‌های بیشتری از سوی ارتش عربی سوریه همراه است.

یک گزارش اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی در مورد تحولات میدانی و نظامی سوریه می‌نویسد که ارتش سوریه تاکتیک های نظامی پیشرفته ای در ماههای اخیر از خود نشان داده و غیر قابل شکست است. این گزارش تاکید می کند که تسلط بشار اسد در کنترل اوضاع این کشور عامل اصلی نگرانی غربی‌هاست و برخی از کشورهای غربی از جمله فرانسه و آمریکا کم کم سعی دارند پای خود را از بحران بیرون بکشند تا در کمین سوریه گرفتار نشوند.

این گزارش که قبل از برگزاری نشست سران دوحه به دست سران عربی شرکت کننده در این اجلاس نیز رسیده بود، به نقل از منابع نظامی و سیاسی می‌افزاید که ارتش سوریه با کمک ارتش روسیه خود را برای جنگی آماده می‌کند که دامنه‌های آن نه تنها سوریه بلکه کل منطقه را در بر می‌گیرد.

در این شرایط به نظر می‌رسد اقدام عجولانه سران القاعده در اعلام امارت اسلامی در بخشی از سوریه می‌تواند تردیدهای زیادی در غرب برای حمایت از این گروه‌ها ایجاد کند و از سوی دیگر موضع دمشق در مقابله با گروه‌های تروریستی را تایید و تقویت کند، چرا که دمشق از مدت ها قبل اعلام کرده آنچه در سوریه روی می دهد، نزاع مردم با حاکمیت نیست، بلکه مقابله دولت و ارتش سوریه با گروه های تروریستی است که از حمایت‌های خارجی و غربی برخوردارند.