گروه سیاسی مشرق _ بررسی نقاط قوت و ضعف دولت کنونی از آن جهت حائز اهمیت است که در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم و در انتخابت خردادماه 92 باید انتخابی دقیق را انجام دهیم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در فراز پایانی سخنرانی مهم نوروزی خویش در حرم مطهر رضوی (ع) و در آستانه سال 92، درباره ویژگیهای نامزد اصلح انتخابات ریاست جمهوری ، عبارتی پرمحتوا و عمیق بیان داشتند که نیازمند تبیین است: «آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعف هایی كه وجود دارد.»
گروه سیاسی مشرق پیش از این در گفت و گو با برخی از چهره های سیاسی (1) (2) (3) به بیان خصوصیت های مثبت و منفی دولت احمدی نژاد پرداخته بود، اما با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در بیاناتشان در 8 سال گذشته مکررا بر نقاط قوت و ضعف دولت اشاره داشته اند، سخنان ایشان حتما بهترین منبع برای یافتن این امتیازات و نقاط ضعف دولت است که می تواند ما را برای انتخاب 24 خردادماه کمک فراوانی کند.
با توجه به اینکه بیان این نقاط قوت و ضعف در مقاطع مختلف زمانی در طول 8 سال گذشته بوده است و هر کدام از این بیانات مربوط به زمان خاصی از عمر دولت احمدی نژاد بوده است، تاریخ بیانات مقام معظم رهبری در کنار هر پاراگراف ذکر شده است.
در این بسته خبری مهمترین نقاط ضعف دولت نهم و دهم احمدی نژاد با جستجو در تعدادی از بیانات رهبر معظم انقلاب ارائه می شود.
1. تعامل با دیگر قوا
4. بهره گرفتن از انقلاب های منطقه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در فراز پایانی سخنرانی مهم نوروزی خویش در حرم مطهر رضوی (ع) و در آستانه سال 92، درباره ویژگیهای نامزد اصلح انتخابات ریاست جمهوری ، عبارتی پرمحتوا و عمیق بیان داشتند که نیازمند تبیین است: «آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعف هایی كه وجود دارد.»
گروه سیاسی مشرق پیش از این در گفت و گو با برخی از چهره های سیاسی (1) (2) (3) به بیان خصوصیت های مثبت و منفی دولت احمدی نژاد پرداخته بود، اما با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در بیاناتشان در 8 سال گذشته مکررا بر نقاط قوت و ضعف دولت اشاره داشته اند، سخنان ایشان حتما بهترین منبع برای یافتن این امتیازات و نقاط ضعف دولت است که می تواند ما را برای انتخاب 24 خردادماه کمک فراوانی کند.
با توجه به اینکه بیان این نقاط قوت و ضعف در مقاطع مختلف زمانی در طول 8 سال گذشته بوده است و هر کدام از این بیانات مربوط به زمان خاصی از عمر دولت احمدی نژاد بوده است، تاریخ بیانات مقام معظم رهبری در کنار هر پاراگراف ذکر شده است.
در این بسته خبری مهمترین نقاط ضعف دولت نهم و دهم احمدی نژاد با جستجو در تعدادی از بیانات رهبر معظم انقلاب ارائه می شود.
_ نقاط ضعف دولت احمدی نژاد _
- نكتهى بعدى - كه اين هم بسيار مهم است - مسئلهى تعامل با قواست. بالأخره شما و مجلس و قوهى قضائيه يك واحديد و يك كلّ هستيد؛ ناچار بايد با هم تعامل كنيد. اين هم نميشود كه اين قوّه تقصير را بر گردن آن قوه بيندازد و آن قوه تقصير را بر گردن اين قوه بيندازد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- بدنه اين تعامل (تعامل دولت با قوای دیگر) بايد تقويت بشود؛ يعنى كوشش بشود كه تعامل منطقى و صحيح برقرار شود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- تعامل با دو قوهى ديگر هم يكى از اين توصيههاست. تعامل با مجلس و تعامل با قوهى قضائيه، كار لازمى است؛ اين را مطلقاً نبايد نديده گرفت. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- بايد جورى بشود كه هم مجلس، هم دولت از جايگاهى كه خودشان را در آن قرار دادهاند، انعطاف داشته باشند؛ بتوانند حركت كنند كه به هم برسند تا برنامه، برنامهى منسجمى از آب در بيايد كه مورد اتفاق دولت و مجلس باشد تا عملى شود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8شهریور89)
- انتقادپذيرى را در خودتان نهادينه كنيد. بايد جورى باشد كه مسئولين دولتى انتقادپذيرى را در نفس خودشان پذيرا باشند. البته اين كار، سخت هم هست، اما بايد با سعهى صدر برخورد كرد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- مسئلهى همكارى قوا را حل كنيد... شما كه قوهى مجريه هستيد و اينجا حضور داريد، به شما بايد سفارش كنم. هرچه ميتوانيد، در آن جاهائى كه ميشود كوتاه آمد، كوتاه بيائيد؛ چه اشكالى دارد؟ آنجائى كه ميشود تبيين كرد، تبيين كنيد. آنجائى كه ميشود با ايجاد ارتباطات دوستانه، مسئله را حل كرد، اينجورى حل كنيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- مسئلهى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چيز خيلى مهمى است؛ كه ما حالا اينقدر اين قضيه را تكرار كرديم كه كأنه الفاظ دارد خاصيتهاى خودش را در افادهى معنا از دست ميدهد! ما بايد همه يك حرف بزنيم. مسئولين بايد جهتگيرىها را دقيق و منطبق بر يكديگر قرار بدهند؛ اين به عهدهى همه است. تقصيرها را هم گردن يكديگر نيندازيم.... اينكه بگوئيم آقا ما ميخواهيم فلان كار را بكنيم، نميگذارند؛ يا فلان كار را كرديم، جلويش را گرفتند؛ يا فلان تصميم را گرفتيم، اقدام نكردند، انجام ندادند - كه قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همديگر بگويند - اين را كسى قبول نميكند... ما نبايد تعامل قوا با يكديگر را دستكم بگيريم. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
- نظارت بر زيرمجموعه هم خيلى مهم است. من اصرار و تأكيد دارم كه شما دوستان عزيز - كه مسئولان بالا و مديران ارشد هستيد - مسألهى نظارت بر زيرمجموعهى خودتان را بسيار اهميت بدهيد. چشمهاى بينا و بصير و باز شماست كه وقتى در دائرهى مسئوليت تان ميچرخد، ميتواند صحت كار و پيشرفت كار را تضمين كند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- چقدر خوب است كه همهى وعدههائى كه دولت به مردم داده، عمل بشود. اگر چنانچه وعدهاى به مردم داده بشود و عمل نشود، اين مشكلات درست خواهد كرد؛ نه فقط نسبت به دولت، بلكه به نظام. آقاى رئيس جمهور اشاره كردند كه به ما ميگويند شما سطح توقعات مردم را بالا برديد. اين بالا بردن سطح توقعات، ناشى از اين نيست كه شما نواقص خودتان را گفتهايد، مردم توقعاتشان بالا رفته؛ نه، توقعات با دادن وعدهها بالا ميرود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- يكى مسألهى پيگيرى مصوبات است؛ بخصوص مصوبات سفرها و وعدههايى كه داده ميشود. شما به جايى مسافرت ميكنيد؛ مثلاً گفته ميشود دولت صد يا دويست مصوبه براى آنجا داشت؛ بايد به طور جد دنبال كنيد كه اينها تحقق پيدا بكند... اگر نميشود، همان وعدهاى كه دادهايد، صاف بيائيد به مردم بگوئيد نميشود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- البته طبيعى است كه شما ميخواهيد آنچه را كه ميگوئيد، بتوانيد عمل كنيد - در اين شكى نيست - اما روى اين اهتمام داشته باشيد كه هر آنچه به عنوان يك وعده از شما صادر ميشود، مردم در موعد معين ببينند كه آن وعده تحقق پيدا كرد. اگر از صد تا كارى كه شما ميگوئيد، نودتايش را انجام بدهيد، ده تايش انجام نگيرد، همين در ذهن مردم يك اختلالى ايجاد خواهد كرد. آنچه را كه آدم احتمال ميدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگويد، به صورت قطع و يقين نگويد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
- در چالهى غرور نيفتيد كه بيرون آمدن از اين چاله خيلى دشوار است و كمك الهى را لازم دارد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- مفتخر باشيد به رأى مردم، مستظهر باشيد به رأى مردم؛ اما مغرور نشويد، كه اگر خداى نكرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پيش پاى خودمان خواهيم ديد. مراقب باشيد؛ اين از آن دامهاى بزرگ شيطان است. معمولاً بعد از پيروزىهاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد... سياسيونى كه در مساند قدرت نشستهاند، از اين پيروزى بزرگى (رای 25 میلیونی مردم) كه در عرصهى سياسى برايشان پيدا شد، بر اثر اين حادثه مغرور نشوند: «و ما رميت اذ رميت و لكنّ اللَّه رمى» ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- نصيحت علماى دينى را قدر بدانيد، مغتنم بشماريد. گاهى علماى دين، بزرگان دين، مراجع حتّى، نصايحى ميكنند، دربارهى مسائلى توصيههائى ميكنند؛ اين را مغتنم بشمريد؛ اينها را حمل بر محبت و علاقهمندى بكنيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- از اين حوادث منطقه هم بايد حداكثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. اين حوادث منطقه - همان طور كه اشاره كردم - حوادث بسيار مهمى است و ضربهى سنگينى بوده به جهتگيرى استكبار در اين منطقه. بلاشك شما بدانيد؛ آمريكا و صهيونيسم - نه فقط دولت صهيونيستى، بلكه تشكيلات قوى و فعال و پرنفوذ صهيونيسم در دنيا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسيبهاى اين حركت عظيمى كه اتفاق افتاد، نجات بدهند. اينها در مقابل اين حوادث، به معناى واقعى كلمه غافلگير شدند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
- دولت محترم و خدمتگزار با برنامهريزى صحيح، به همان كيفيتى كه در سند چشمانداز بيست ساله تصويب شده و سياستهايى كه اعلام شده است - كه جهت اين سياستها هم عدالت، رفاه عمومى و توسعهى علمى و فنى و همهجانبه و عدالتمحور است - در اين جهت حركت كند. دستيابى به اين اهداف والا، دور از دسترس نيست. با تلاش، با توكل به خدا، با تكيهى به مردم، با استفاده از نيروهاى بانشاطى كه در جامعهى جوان ما بحمداللَّه فراوانند، مىتوان به اين هدفها دست يافت.(تنفیذ حکم ریاست جمهوری نهم)
- آن كارِ واحدِ بزرگ عبارت است از پيشرفت و ارتقاء كشور به سمت و سوى اهدافى كه براى خودمان ترسيم كردهايم، كه همان اهداف انقلاب اسلامى است و ريزتر شده، آنچه در سند چشمانداز بيستساله تبيين شده است. براى اين كار بزرگ، همهى اين مدت را قدر بدانيد. شما چهار سال، يعنى حدود 1450 روز وقت داريد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛ 8 شهریور84)
- نكتهى بعدى توجه دائم به سند چشمانداز است. اين سند چشمانداز، مسئلهى مهمى است. نبايد هم تصور شود كه اين سند يا سياستهاى كلى را كسانى نشستهاند و دارند تنظيم ميكنند؛ نه. درست است كه اينها يك فرايندى دارد و از يك جاهايى شروع ميشود؛ ليكن آن كسى كه در اين زمينه كار و فكر ميكند و تصميم مىگيرد، خودِ رهبرى است؛ اين سياستها، سياستهاى رهبرى است. اينها چيزهايى است كه با توجه به همهى جوانب ملاحظه شده و اين سند چشمانداز درآمده است و بر اساس سياستهاى كلىاى كه در اين مدت وجود داشته، اعلام شده است. اينها بايد در برنامهها رعايت شود و نبايد تخلف شود.( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛ 6 شهریور85)
- در گزارش آقاى رئيسجمهور يك جملهى كوتاهى گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لكن اين كافى نيست. سند چشمانداز، يك مسألهى فرادولتى است؛ مال اين دولت و آن دولت و اين سياست و آن سياست و اين جريان و آن جريان نيست؛ محصول يك كار فشرده و متراكم است؛ كارِ كارشناسى شده است؛ و درست هم هست. اين سند، در واقع برنامهى كلان بيستسالهى ماست و يك سند به معناى حقيقى كلمه است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- سند چشمانداز را هيچ نبايستى مورد غفلت قرار داد. اين حقيقتاً يك سند واقعى و يك نقشهى راهِ حقيقى است. بايد دستگاههاى نظارتى خودتان را محاسبه كنيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- يكى از مواردى كه به نظر ما بايد در جهتگيرىهاى كلى دولت مورد توجه قرار بگيرد، مسئلهى سند چشمانداز است. اين سند چشمانداز يك كار اساسى بود كه در كشور انجام گرفت؛ بررسى شد، مطالعه شد، جوانبش سنجيده شد. آنچه كه در اين سند هم آمده، شعار نيست. با توجه به امكانات و واقعيات، اين سند تنظيم شده. اين سند در واقع نقشهى راه بيست سالهى ماست. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- اين چشمانداز هدفگذارى شده است، يك سند بالادستى است؛ بايد ما اين را حتماً رعايت كنيم. بدون جهاد اقتصادى، به چشمانداز نخواهيم رسيد. در چشمانداز، قدرت اول اقتصادى منطقه هم مطرح شده. در اين ميدان - كه ميدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب مانديم، ضربه خواهيم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد كه مسئلهى چشم و همچشمى مطرح نيست؛ مسئله اين است كه در اين چالش عمومى و ميدان تحركات عمومىِ دولتها در اين برههى از زمان، اگر كسى عقب ماند، پامال خواهد شد. پيشرفت اقتصادى ما و رسيدن به اهداف چشمانداز، به خاطر اين است كه اگر چنانچه به آنجا نرسيديم، ملت ما و كشور ما دچار ضربات سختى خواهد شد؛( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- يكى مسألهى رعايت قوانين است. قانون را اهميت بدهيد. قانون - وقتى كه با ساز و كار قانون اساسى پيش رفت - حتميت و جزميت پيدا ميكند. ممكن است همان مجلس يا دولت يا ديگران مقدماتى فراهم كنند كه آن قانون عوض بشود - با طرحهايى كه در مجلس مىآيد، با لوايحى كه دولت ميدهد، با تصميمسازيهايى كه در بخشهاى مختلف انجام ميگيرد - عيبى ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامى كه قانون، قانون است، حتماً بايستى به آن عمل بشود و به آن اهميت داده بشود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- دولت به قانون اهميت بدهد. بله اينى كه آقاى رئيس جمهور گفتند كه همه بايد قانون را رعايت كنند، بله مسلم است؛ مجلس، قوهى قضائيه، دستگاههاى گوناگون، بايد قانون را رعايت كنند؛ به آنها هم ما توصيهى اين را ميكنيم، به شما هم توصيه ميكنيم. قانون را دقيق رعايت كنيد. خوب، حالا بعضى از منتقدين دولت گفتند كه دولت قانون را رعايت نميكند. آقاى رئيس جمهور هم در جواب گفتند كه نه، اين دولت قانونگراترين دولتهاست. اين، دو تا ادعا شد؛ دو طرف قضيه. باز من اين جا كار ندارم كه كدام طرف ترجيح دارد، كدام طرف ترجيح ندارد. من ميخواهم به شما عنوان مسئولين مجريهى كشور سفارش اكيد بكنم كه به قانون اهميت بدهيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- تكيهى بر برنامه، تكيهى بر قانون، همكارى قواى سهگانه با يكديگر، جزو وظائف اصلى است. (تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)
7. کار کارشناسی
- همه به كار كارشناسى احتياج داريم. كار بدون كارشناسى، ابتر و عقيم و خنثى خواهد بود. اين حرف موجب نشود كه ما به كار كارشناسى بىاعتنايى كنيم. كارشناسان صادق و خوب در دستگاهها و مجموعهى ظرفيت عظيم انسانى كشور هستند؛ حتماً از نظر كارشناسى اين افراد صادق و مؤمن استفاده كنيد. كار بدون كارشناسى نبايد انجام بگيرد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- مىخواهم تأكيد كنم بر اينكه كار كارشناسى را حقيقتاً جدى بگيريد؛ بخصوص در كارهاى مبنايى و بنيانى، مثل مسألهى برنامهريزى و بودجهنويسى، يا مسألهى شوراها و امثال اينها؛ اينها كارهاى بنيانى و ماندگار است؛ يعنى بايد بماند. اگر كارِ كارشناسى عميقِ دقيقِ همهجانبهى متبحرانهاى انجام گرفت، اين كار ماندگار خواهد شد؛ والّا اگر چنانچه گوشهى كارشناسىاش سائيده بود، زحمات شما به هدر خواهد رفت. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- اگر بخواهيم عدالت به معناى حقيقىِ خودش در جامعه تحقق پيدا كند، با دو مفهوم ديگر بشدت در هم تنيده است؛ يكى مفهوم عقلانيت است؛ ديگر معنويت. اگر عدالت از عقلانيت و معنويت جدا شد، ديگر عدالتى كه شما دنبالش هستيد، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانيت بهخاطر اين است كه اگر عقل و خرد در تشخيص مصاديق عدالت بهكار گرفته نشود، انسان به گمراهى و اشتباه دچار مىشود؛ خيال مىكند چيزهايى عدالت است، در حالىكه نيست؛ و چيزهايى را هم كه عدالت است، گاهى نمىبيند. بنابراين عقلانيت و محاسبه، يكى از شرايط لازمِ رسيدن به عدالت است.
- عقلانيت و محاسبه كه مىگوييم، فوراً به ذهن نيايد كه عقلانيت و محاسبه به معناى محافظهكارى، عقلگرايى و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به كار گرفتن با محافظهكارى فرق دارد. محافظه كار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولى بيمناك است؛ هرگونه تغيير و تحولى را برنمىتابد و از تحول و دگرگونى مىترسد؛ اما عقلانيت اينطور نيست؛... اگر عدالت را از معنويت جدا كنيم - يعنى عدالتى كه با معنويت همراه نباشد - اين هم عدالت نخواهد بود. عدالتى كه همراه با معنويت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و كائنات نباشد، به رياكارى و دروغ و انحراف و ظاهرسازى و تصنع تبديل خواهد شد؛ ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8شهریور84)
- در عدالت، هم عقلانيت بايستى مورد توجه باشد، هم معنويت. اين را ما قبلاً هم عرض كردهايم. اگر معنويت با عدالت همراه نباشد، عدالت ميشود يك شعار توخالى. خيلىها حرف عدالت را ميزنند، اما چون معنويت و آن نگاه معنوى نيست، بيشتر جنبهى سياسى و شكلى پيدا ميكند. دوم، عقلانيت. اگر عقلانيت در عدالت نباشد، گاهى اوقات عدالت به ضد خودش تبديل ميشود؛ اگر درست در باب عدالت محاسبه نباشد. خيلى از كارها را گاهى بعضى از اين گروههاى تند و افراطى توى اين كشور به عنوان عدالت كردهاند، كه ضد عدالت شده. اتفاقاً حالا همان تندىهاى آن حضرات موجب شده كه خود آنها صد و هشتاد درجه گرايشهايشان عوض بشود! جور ديگرى حرف بزنند، جور ديگرى فكر كنند، جور ديگرى عمل بكنند. بنابراين در عدالت، عقلانيت شرط اول است؛ اين هم توصيهى دوم. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
9. عدم انفعال در مقابل تصمیمات دشمن
- خب، دشمنان ما اقدامهاى جديدى هم دارند ميكنند، كه اين اقدامها تدابير و راهكارهاى جديدى ميطلبد؛ اين را هميشه بايد توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره كردند كه دشمنان يك تصميمى را ميگيرند، ما در مواجههى با آن تصميم مشغول فعاليت ميشويم و اقدامى را انجام ميدهيم؛ خيلى خوب، اين كار بسيار خوب است؛ منتها بهترش اين است كه قبل از اينكه آن تصميم را طرف مقابل بگيرد، شما حدس بزنيد آنچه را كه او انجام خواهد داد. فرض بفرمائيد كه مشكل جابهجائى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس ميزديد و ميگفتيد؛ يا مشكلى را كه در خريد و فروش نفت و انتقال نفت و بيمه و از اين چيزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس ميزديم. راهها را از پيش آماده كنيد. الان هم همين جور است. يعنى تصور نشود كه دشمن از ادامهى دشمنىهاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهِ كارند. چون كارهائى كه انجام دادند، به نتيجه نرسيده، حتماً دنبال راهكارهاى ديگرى خواهند بود - كه البته آنها هم به نتيجه نخواهد رسيد - شما آن راهكارها را حدس بزنيد و از پيش، خودتان را آماده كنيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
10. تعیین اولویت های کاری
- اولويتهاى كارى را مشخص كنيد؛ معنايش اين نيست كه به كارهاى غيراولى نپردازيد؛ نه، چند نقطهى برجسته را كه ميتواند در بخشهاى ديگر اثر بگذارد و حالت سرفصل و چهارراه به خود ميگيرد، اينها را مشخص كنيد - چه در زمينههاى اقتصادى، چه در زمينههاى فرهنگى و چه در بقيهى زمينههايى كه موجود است - و به طور مداوم روى آنها تكيه كنيد؛ اگر امر دائر شد بين آنها و غير آنها، آنها را مقدّم بداريد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- يكى از ضعفها اين است كه ما در كارها اولويتها را نبينيم. يكى از آقايان اشاره كردند - كه اشارهى درستى است - به اين كه طرحهاى نيمهتمام را بايد دنبال كنيم. اين خيلى خوب است؛ اين كار، كار لازمى است؛ من هميشه تأكيدم بر اين است؛ منتها مشخص كنيد، يك مجموعهى كارى درست كنيد، بنشينند واقعاً طرحهاى نيمهتمام را - حالا يك رقمى هم ذكر كردند كه فلان تعداد طرحهاى نيمهتمام داريم - اولويتبندى كنند؛( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
11. استقلال وزرا رعایت شود
- نظارت رئيسجمهور نسبت به وزرا، با استقلال وزرا در كارشان نبايد تنافى پيدا كند. چون وزرا مسئوليت قانونى دارند و از مجلس رأى اعتماد گرفتهاند و بايد استقلال داشته باشند. ليكن اين نظارت حتى در مورد وزرا هم وجود دارد. استقلال عمل آنها محفوظ، اما نظارت رئيسجمهور هم با شدت تمام بايستى انجام بگيرد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- وزرا اختياراتى دارند، بايد هم به آنها اعتماد كرد. بايد به كسانى كه در قوهى مجريه در رأس هستند - وزرا - اعتماد كنند و مسئوليتهاى وزرا را بايستى به رسميت بشناسند؛ جورى نباشد كه لوث بشود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
12. انتقاد پذیری
- به انتقادها هم توجه كنيد؛ البته ... انتقاد با تخريب فرق دارد. متأسفانه خيليها تخريب ميكنند، ولى اسمش را ميگذارند انتقاد. آن جايى كه واقعاً انتقاد است و كسانى با نظر خيرخواهانه، نقاط مثبتِ كارى را توجه ميكنند و نقاط اشكالش را هم ذكر ميكنند، اينها را با سعهى صدر گوش بدهيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- براى شنيدن نقد، سينهى گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشيد. هيچ ضرر نميكنيد از اينكه از شما انتقاد كنند. البته اين انتقادهائى كه ميشود، همه يك جور نيست. بعضىها به قصد اصلاح نيست، بلكه به قصد تخريب است؛ داريم مىبينيم ديگر؛... ليكن در كنار اينها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهاى مصلحانه، خيرخواهانه. گاهى از سوى دوستان شماست، گاهى حتّى از سوى كسانى است كه دوست شما و طرفدار شما هم نيستند؛... اين چند سال، خيلى اهانتها به شما شد، كينهتوزى شد، اهانت شد. اينها را تحمل كرديد. اين تحملها هم پيش خداى متعال اجر دارد. ليكن اين موجب نشود كه حالا ما سينهمان تنگ بشود، بگوئيم ما ديگر انتقاد را گوش نميكنيم، يا اگر كسى اندك انتقادى در فلان گوشه از ما كرد، اين را حمل بر دشمنى بكنيم؛ نه، نخير؛ انتقاد را گوش كنيم؛ انتقاد خوب است. همين طور كه گفته شده، اين يك هديهاى است كه به انسان داده ميشود؛ نقدهاى غير مغرضانهى بخصوص برخى نخبگان .( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- يك جاهائى هم ممكن است انتقاد وارد باشد؛ بنابراين انتقادپذيرى را در خودتان نهادينه كنيد. بايد جورى باشد كه مسئولين دولتى انتقادپذيرى را در نفس خودشان پذيرا باشند. البته اين كار، سخت هم هست، اما بايد با سعهى صدر برخورد كرد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- البته در برخورد با انتقادهائى كه احياناً در رسانهها و روزنامهها يا بعضى از مراكز قانونى نسبت به دولت انجام ميگيرد، دو جور رويكرد ميشود داشت: يك رويكردِ توجيه و تبيين كننده است، اين خوب است؛ يك رويكردِ مخاصمه است، اين خوب نيست. اينجور نباشد كه شما بگوئيد چون به دولت حمله ميكنند، چون انتقاد مغرضانه ميكنند، پس ما هم بايستى اينجورى برخورد كنيم؛ نه، تبيين كنيد. بله، تبيين كار لازمى است. راه تبيين هم همين است كه در جلسات عمومى با مردم، بيان كنيد، روشن كنيد؛ سؤالات را مطرح كنند، شما جواب بدهيد، اينها تبيين ميشود؛ در رسانهها هم پخش شود. اگر چنانچه تبيينِ خوب انجام بگيرد، غرضورزىِ غرضورزان به جائى نخواهد رسيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
13 . بی توجهی به مقوله فرهنگ
- از بخش فرهنگ رفع مظلوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الان در گزارش آقاى رئيسجمهور، اصلاً اسمى از فرهنگ نيامد؛ يا در اولويتبنديها اين اولويت فداى اولويتهاى ديگر شد و آنها تقدم پيدا كرد كه در كوتاهى وقت، بيان بشود! اين مظلوميت است ديگر... از جملهى كارهايى كه مسؤولين فرهنگى دولت خيلى بايد به آن بپردازند و واقعاً يك دقيقه را در آن فروگذار نكنند، اين است كه به فرهنگ عمومى جامعه و ابزارها و وسائل فرهنگى، جهت ارزشى بدهند. چون تلاش زيادى شده تا جريانهاى فرهنگى و عاملهاى فرهنگى - هنر و ادبيات و شعر و سينما و بقيه - در جهت غير ارزشى حركت كنند و راه بيفتند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- يكى هم توجه به مقولهى فرهنگ است كه خيلى مهم است... همان طور كه بارها گفتيم مثل هوايى است كه انسان در آن تنفس ميكند. همه - بزرگ، كوچك، بالا، پائين، قشرهاى مختلف، مسئول، غيرمسئول - در فضا تنفس ميكنند. اين فضا را درست كنيد، تا همه سالم تنفس كنند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- تكليف اين را روشن كنيم. يك وقت هست كه يك دستگاهى به امور فرهنگى بىاعتناء است، يك وقت نه، يك دستگاهى اعتناء و اهتمام به امور فرهنگى دارد، ليكن هدفگذارىهاى فرهنگىاش دچار اختلال يا دچار خدشه است. اين هدفگذارىها خيلى مهم است؛ از اين نبايستى غفلت كرد. ما چه ميخواهيم بكنيم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آيا ما به عنوان دولت اسلامى ميتوانيم هدايتِ فرهنگى جامعهى خودمان را رها كنيم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- يكى دو سال پيش كه همين مجموعه اينجا حضور داشتيد، من راجع به مسئلهى فرهنگى از دستگاه دولتى يك گلهاى كردم. حالا خوشبختانه انسان احساس ميكند كه در دولت به كار فرهنگى اهتمام ورزيده ميشود. بودجههاى فرهنگىِ بزرگ و كلان و در واقع كارهاى گوناگون و تكرار مسائل فرهنگى و اينها خوب است؛ انسان اين اهتمام را مشاهده ميكند، خرسند ميشود؛ منتها اوائل امسال بود يا پارسال بود - يادم نيست - كه وقتى راجع به همين بودجهى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئيس جمهور گفتم كه من وقتى شنيدم شما اين رقم كلانِ سنگينِ فرهنگى را تصويب كرديد، از نحوهى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اينكه قاعدتاً آدم بايد خوشحال بشود وقتى كه بودجهى فرهنگى زياد ميشود. مديران ما دوست دارند كه بودجهاى كه به آنها داده ميشود، جذب كنند؛ چون ميدانند كه اگر امسال جذب نكردند، سال ديگر خبرى نيست؛ لذا ناچارند جذب كنند. خوب، جذب بودجهى فرهنگى در جاى مناسب، خيلى كار سختى است؛ كار آسانى نيست. كار فرهنگى مثل ساختوساز نيست كه آدم بگويد خيلى خوب، اين زمين، اين هم مصالح، حالا برويد بسازيد. كار فرهنگى مصالحش خيلى سخت گير مىآيد؛ معمار و استادكارش خيلى دشوار به دست مىآيد. لذاست كه به نظر من توى كار فرهنگى يك مقدارى بايستى اهتمام ورزيد. اولاً ببينيم ما چه قلم از قلمهاى كار فرهنگى را اهميت ميدهيم. در بعضى از آن دورههاى قبل - كه حالا نميخواهيم خيلى مشخص كنيم و اسم بياوريم، ليكن چارهاى هم نيست؛ انسان براى مقايسه مجبور است بگويد - ميخواستند كار فرهنگى بكنند، گفتند بودجهى فرهنگى؛ بنا كردند كاروانسراهاى شاه عباسىِ بين راه را به عنوان كار فرهنگى، آباد كردن! بله، آباد كردن كاروانسراى شاه عباسى چيز خوبى است، اثر باستانى هم هست؛ اما آيا كار اولويتدار فرهنگى ما همين است؟ ما كه اينجور در مواجههى با فشار عظيم تبليغات جهانى قرار داريم؛ سياست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر در خدمت فرهنگ است، براى فشار آوردن به فرهنگ داخلى ملت ما. آنها ميدانند كه اگر فرهنگ را عوض كردند، ديگر مبارزهاى باقى نميماند. اگر مبارزهى با استكبار هست، اگر ميل به ايستادگى و مقابلهى با دخالت اجنبى هست، به خاطر فرهنگ است. انسان يك فرهنگى دارد، همين فرهنگ را بيايند عوض كنند، همه چيز ميشود مال خودشان؛ لذا همهى فشار روى فرهنگ است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- در زمينههاى فرهنگى، دنبال كارهاى تشريفاتى و ويترينى نباشيد. نمايش دادن كار فرهنگى، نه اينكه فايدهاى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمينهى فرهنگ بايد دنبال كارهاى محتوائى و اصيل و واقعى رفت، كه امروز نياز عمدهى كشور هم اين است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- آنچه كه من لازم ميدانم به دوستان دولت توصيه كنم، اين است كه مسئلهى فرهنگ را خيلى جدى بگيريد. اگر چنانچه ما كارهاى اقتصادى را - همچنان كه در برنامه هست و آرزوهاى ما متوجه به آن است - انجام بدهيم، اما در زمينهى كار فرهنگى عقب بمانيم، بدانيد كشور لطمه خواهد ديد. دشمنان ما يكى از چشمههاى دشمنىشان كار اقتصادى است؛ يك چشمهى مهم ديگر، كار فرهنگى است. البته نه وقت و نه ظرفيت جلسه اجازه نميدهد كه انسان در اين زمينه وارد بشود؛ ليكن فىالجمله دوستان توجه داشته باشند كه كار فرهنگ، كار بسيار مهمى است؛ با ملاحظهى جهتگيرىهاى انقلابى و اسلامى. در زمينهى فرهنگ، دچار رودربايستى نشويد. در همهى شعبههاى فرهنگى - چه در موضوع كتاب، چه در كارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى - جهتگيرىها را انقلابى و اسلامى قرار بدهيد. اولويتها را در اينجا هم ملاحظه كنيد، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبهى دولت در زمينهى بودجهى فرهنگى، مصوبهى خوبى است؛ اگرچه حالا شنيدم كه خيلى از مبالغ اين مصوبه تخصيص داده نشده.( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- در زمينهى فرهنگ فرصت نشد آقايان گزارشى بدهند. من يك جمله عرض بكنم: به كارهاى سطحى نبايد اكتفاء كرد. به كارهاى عميقتر، كارهاى بنيانىتر، كارهائى كه از يكىشان دهها كار صادر ميشود و نشئت ميگيرد، توجه كنيد. من يك وقتى نسخهاى از آن كارهاى عميقِ لازم را به آقاى رئيسجمهور دادم؛ همانها بايد دنبال شود و بايد دنبال ميشد!! در باب فرهنگ بايد بشدت مراقبت شود كه ما به «فرهنگ مهاجم» كمك نكنيم. فرهنگ مهاجم خطرناك است. اگر ما فرهنگ عمومى كشور و فرهنگى كه نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت يك هدفى هدايت ميكند، نتوانيم از آسيب دشمن محفوظ بداريم، كار خيلى مشكل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصميم بگيريد، اينها مىآيند خرابش ميكنند و جور ديگرى منعكس خواهد شد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
14. بهانه دادن دست دیگران
- يك توصيهى ديگر اين است كه بهانه هم دست ديگران ندهيد. من مىبينم متأسفانه گاهى بهانههايى هم از طرف خودِ شما داده ميشود كه اين را هم بايستى توجه كنيد كه بهانه هم دست ديگران ندهيد ... خلاصه اينكه مواظب باشيد، مراقبت كنيد؛ «اتّقوا من مواضع التّهم»؛ براى خودتان و براى دولت مسئله درست نكنيد و براى جنجالآفرينىها - كه كسانى دنبالش هستند - بهانه ندهيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- مسئلهى ديگرى هم كه باز مطرح ميشود و من به طور كلى عرض ميكنم، اين است: با اين همه كارى كه دولت دارد، سعى كنيد دچار حاشيهسازىهاى مسئلهدار نشويد. دولت دارد كار ميكند، تلاش ميكند، ميدان هم براى كار بحمداللَّه هست، نياز هم به كار هست. خب، يك ميدان كارى وجود دارد، نياز فراوانى هم وجود دارد، دولت هم نشان داده كه اهل خطرپذيرى و وارد شدن در ميدانهاى كار و با همهى وجود كار كردن و وارد ميدان شدن است؛ خيلى خوب، با اين اوضاع و احوال، واقعاً شايسته و سزاوار نيست كه حواشىاى به وجود بيايد؛ حالا چه حواشىاى كه خود شما گاهى اوقات بىتوجه به وجود مىآوريد، چه آنهائى كه ديگران به وجود مىآورند و شما هم تسليم آنها ميشويد؛ از اين حواشى بايد پرهيز كرد. نگذاريد در فضاى كشور، در فضاى بين دولت و مردم، درگيرىها و دلهرههائى به وجود بيايد كه شماها را از كار باز بدارد... مسائل گوناگونى مطرح ميشود. توصيهى من اين است كه در زمينهى علاقهى به ايران، علاقهى به كشور و گرايش به ايران، چند نكته را توجه داشته باشيد... روى ايرانِ بعد از اسلام تكيه شود. افتخاراتى كه ايرانِ دورهى اسلامى دارد، در هيچ دورهى ديگرى از دورههاى تاريخىِ ما اين افتخارات وجود ندارد؛ من اين را با استدلال به شما عرض ميكنم و اين قابل اثبات است. گسترش كشور، پيروزىهاى بزرگ نظامى كشور، پيشرفتهاى عظيم علمى كشور در زمينههاى گوناگون، همهاش مال دورههاى بعد از اسلام است. نه اينكه قبل از اسلام از اين چيزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دورهى اسلامى، آنها ناقص است، كم است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
15. تعامل با نخبگان
- نكتهى بعدى، تعامل با نخبگان همفكر و بااخلاص است. آقاى رئيسجمهور اشاره كردند در سرتاسر كشور نخبگان زيادى هستند - در تهران هم خيلى هستند، در جاهاى ديگر هم هستند - بايد با اينها تعامل كنيم. البته نشست و برخاست با نخبگان در سفرها خوب است؛ ليكن اين كافى نيست، بيش از اين لازم است. اصلاً نبايد خود را از تعامل با اينها و استفادهى از وجود اينها محروم كرد؛ همچنان كه از ظرفيت مديريتى كشور نبايد غافل شد. ما الان در طول اين سالهاى متمادى، بالأخره افراد زيادى داشتهايم كه در اين چرخهى مديريتى كشور ورز خوردهاند؛ اين ورز خوردن نيروها و ورزيده شدن آنها خيلى چيز باارزشى است. اين ظرفيتى است و از اين ظرفيت بايد استفاده كرد. در هر ردهاى از مسئوليتها كه ميتوانيد اعتماد كنيد، حتماً از اين مديريتها استفاده كنيد؛ اينها به درد بخورند. البته يك وقتى آدمى است كه عناد و دشمنى دارد، بناى بر اخلال و كارشكنى دارد، خوب، بديهى است كه از او نميتوان استفاده كرد. اما وقتى يك مدير شايسته و آدم بااخلاصى است و به كشور و اهداف كلان نظام و اينها علاقهمند هم است، از اين ظرفيت مديريتى حتماً استفاده كنيد. اينها به تدريج جمع شدهاند و نبايد آسان از دست داد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- از نخبگان استفاده كنيد. نخبگان كشور زيادند و در اين جمع و جمعهاى مرتبط با اين جمع هم منحصر نمىشوند. ما انصافاً آدمهاى نخبه در كشور كم نداريم؛ در دانشگاهها هستند، در محيطهاى كارى و تحقيقاتى هستند. گاهى كه انسان با افراد نخبه برخورد مىكند، مىفهمد كه همه هم آماده و مشتاقند و دلشان مىخواهد كمك كنند؛ جويا و خواهان اينها باشيد. البته اين بايد در عمل نشان داده بشود تا نخبگان بيايند و خودشان را عرضه كنند كه يك مسئلهى مهمى است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- مسألهى بعدى، تعامل نظاممند با نخبگان و اهل نظر - حتى مخالفين - است؛ با اينها هم بايد تعامل كرد. نخبگان جامعه را نبايد فراموش كرد. من اعتقادم اين است كه بر طبق فرمايش مولاى متقيان، آن جايى كه بين خواست نخبگان و خواست مردم - عامهى مردم - تعارض وجود دارد، خواست عامهى مردم مقدم است؛ اين همانى است كه در نامهى معروف حضرت و فرمان معروف حضرت به مالك اشتر، به اين معنا تصريح شده؛ اما هميشه از اين قبيل نيست. گاهى نخبگان نظرات اصلاحىاى دارند كه بايستى از اينها استفاده كرد. يعنى همچنانى كه گفته ميشود كه «همه چيز را همگان دانند»، «همه كار را هم همگان توانند»؛ واقعش اين جورى است. از نظرات و از نيرو و از كار همهى نيروها استفاده بشود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- بعضى از نخبگان دانشگاهها مردمان خيرخواهى هستند؛ ما مىبينيم. به بنده گاهى نامههائى مينويسند، من هم بحمداللَّه توفيق دارم، خيلى از اين نامههائى كه نخبگان و فرزانگان حوزه و دانشگاه به من مينويسند، نگاه ميكنم و خودم ميخوانم. ... انتقاد دارند؛ به بنده، به شما، به فلان كار، به فلان اقدام، به فلان تصميم. ممكن است ايراد داشته باشند، اعتراض داشته باشند. ممكن است آن اعتراض به نظر ما وارد هم نباشد. ... اما يك جا هم در خلال حرفها انسان مىبيند كه نه، يك نكتهى روشنى، يك حرف خوبى هست، انسان استفاده ميكند. اين ذهن فعالِ اين انسان نخبه را، انسان براى خودش نگه دارد. شما وقتى از انتقاد او، از تذكر او استقبال كردى، در واقع ذهن او و فكر او را به عنوان يك پشتوانهاى براى خودتان نگه ميدارى. او احساس ميكند كه ميتواند كمك فكرى براى شما باشد. اين همان راهى است كه ما هميشه گفتيم بين خودتان و نخبگان باز كنيد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- نكتهاى كه من ميخواهم اضافه كنم، اين است كه در ملاقاتهاى متعددى كه من با نخبگان و زبدگان كشور - دانشگاهى، حوزوى - در سطوح مختلف دارم، مكرر از شما مسئولان محترم گله ميكنند كه اينها در بين ما نمىآيند و با ما در اين زمينهها صحبت نميكنند. اين اشكال بر شما وارد است. من چند روز پيش هم در ديدار اساتيد دانشگاه همين را مطرح كردم. آنها بارها به من گفتند، در آن جلسه هم گفتند؛ من هم مطرح كردم. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- اين(برنامه های اقتصادی) را ببريد در مجموعهى نخبگان؛ تشريح كنيد، توجيه كنيد، بيان كنيد. فرض بفرمائيد وزير محترم اقتصاد يا رئيس كل بانك مركزى وقتى كه در جمع بزرگى از دانشگاهيان بروند، ممكن است در بين سؤالاتى كه انجام ميگيرد يا انتقادهائى كه ميشود، احياناً سؤالهاى جهتدار و انتقادهاى داراى علل غير فنى هم وجود داشته باشد؛ باشد، اشكالى ندارد. شما برويد... احياناً ممكن است برخى از انتقادها صورت بگيرد كه براى شما مفيد باشد. يعنى در زمينهى كارهاى زيربنائى، در زمينهى كارهاى اقتصادى، در زمينهى مسائل مربوط به كار و اشتغال و غيره، اين همافزائى به وجود خواهد آمد. به نظر من اين كار، كار لازمى است؛ من توصيهام اين است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- همهى توان هم بايد به ميدان و به صحنه بيايد. كشور ظرفيتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفيتهاى بالائى هست، هم در بيرون دولت. من مىبينم گاهى اوقات بعضى از مسئولين بخشها، از افرادى كه خارج از تشكيلات دولتند، كمك فكرى ميگيرند؛ اين كار خوبى است؛ اين را توسعه بدهيد، از اين ظرفيت استفاده كنيد. افرادى هستند كه دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در كنار دولت باشند و با دولت همكارى كنند؛ از نيروهاى اينها استفاده شود؛ اينها جزو ظرفيتهاى كشورند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
16 . در دولت نبايد كارهاى موازى انجام بگيرد
- در مديريتهاى دولتى، كار موازى است. در دولت نبايد كارهاى موازى انجام بگيرد. كار موازى چند عيب دارد: اولاً هزينهى انسانى زيادى بيجا مصرف ميشود، ثانياً هزينهى مالى زيادى مصرف ميشود، ثالثاً تناقض در تصميمگيرىها به وجود مىآيد - وقتى دو دستگاه مسئول يك كارى هستند، اين يك تصميم ميگيرد، آن هم يك تصميم ديگر ميگيرد - و رابعاً از همه بالاتر، مسئوليت لوث ميشود. فرض كنيد توى فلان مسئلهى اقتصادى يا مسئلهى فرهنگى يا مسئلهى سياست خارجى يا هرچه، اگر چنانچه يك مشكلى پيش بيايد، مسئوليت لوث ميشود. وقتى كار موازى انجام گرفت، مسئوليت لوث ميشود. بين دولت - يعنى قوهى مجريه - و بعضى از دستگاههاى بيرون از قوهى مجريه، يك جاهائى بعضى موازىكارىها هست. همهى تلاشمان اين است كه بلكه اين موازىكارىها را يك جورى حل كنيم، اصلاح كنيم، علاج كنيم. در داخل دولت، ديگر نبايستى از اين موازىكارىها به وجود بيايد. حالا يك موارد خاصى هست؛ اما كلىاش اين است كه موازىكارى خوب نيست. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
17. هدف اين نشود كه دل مردم را به دست بياوريم
- كار را براى خدا بكنيد. نه اينكه چون مردم دوست دارند، اين كار را بكنيد؛ نه. اگر هدف اين شد كه دل مردم را به دست بياوريم، ناكام خواهيم ماند. «لأقطعنّ امل كلّ ءامل غيرى»؛ اين حديث قدسى است، كه در ذهنم اينجور است كه با سند معتبرى از قول خداى متعال نقل شده كه فرموده: من قطعاً اميد آن كسى را كه به غير من اميد ببندد، قطع خواهم كرد. ما بايد اميدمان به خدا باشد، براى خدا كار كنيم؛ منتها ميدانيم كه كار براى خدا جاذبه دارد. اين شعارها، شعارهاى الهى است. اگر چنانچه اين پايبندىها سست شود، اگر نسبت به اين شعارها تقيد و پايبندى كم شود، توفيقات الهى هم سلب خواهد شد. بسيارى از اين موفقيتهائى كه شما در ميدان عمل داريد، و از اول انقلاب تا امروز هرچه كه موفقيت بوده، به خاطر اين است كه توفيقات الهى شامل حال بوده و اين كمكِ الهى است. اگر كار براى خدا نباشد، اين موفقيتها از ما گرفته خواهد شد. همان شور و نشاط و تلاش و خدمت صادقانه و بدون توقع مزد و منت بايد ادامه پيدا كند. اين يك نكتهى اصلى است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
18 . شتابزدگی
- سرعت را با دقت همراه كنيد. سرعت غير از شتابزدگى است؛ شتابزدگى بد است. سرعت وقتى با دقت همراه شد، كار معقول و صحيح است. سرعتِ بدون دقت، مىشود شتابزدگى. مواظب باشيد در تصميمگيريها و نوع كارها، شتابزدگى پيش نيايد و دستپاچهمان نكنند. گاهى اوقات دستپاچه كردنِ مسئولان به مسائل مختلف - گاهى بعضى از نخبگان، بعضى از آحاد مردم و بعضى از مرتبطين، آدم را سر يك كارى دستپاچه مىكنند - آنها را عقب مىاندازد... من تأكيد ميكنم، اين سرعت عملى كه در رفتار دولت مشاهده ميشود، چيز ممدوحى است؛ اما مراقب باشيد اين سرعت عمل، شكل شتابزدگى به خودش نگيرد؛ يعنى هميشه با دقت همراه باشد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- همين مسئلهى هدفمند كردن يارانهها، واقعاً چيز خيلى مهمى است؛ در دولتهاى قبل هم مطرح بوده - بارها صحبت شده بود و گفته شده بود - منتها پيشرفت نميكرد. يا مشكلاتى كه در قضيهى بانكها و ماليات و بيمه و گمرك و ساير چيزهايى كه در بخشهاى مختلف اين طرح تحول وجود دارد، كارهاى بسيار بزرگ و مهمى است؛ حتماً هم بايد انجام بگيرد. من توصيه ميكنم در اين كار حزم به خرج بدهيد؛ يعنى مطلقاً نگذاريد در اين قضيهى بزرگ، شتابزدگى به وجود بيايد. ... يعنى مراقبت بكنيد كه هيچ عجله و شتابزدگى نباشد. توقف و ترسيدن از ورود در اين ميدان را به هيچ وجه توصيه نميكنم؛ اما نگاه كردنِ جلوى پا، نگاه كردن به چشماندازهاى دوردست و تبعاتى كه ممكن است به وجود بيايد و راه جلوگيرى از آن تبعات را توصيه ميكنم. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)