چه اتفاقی موجب می شود تا جریان محافظه کاری در جهان و به خصوص ایالات متحده امریکا، در زمره علاقه مندان به این ورزش نام بگیرند؟

مشرق- گروه ورزشی بر آن است تا بابی در نقد و بررسی ورزش مدرن و به خصوص فوتبال به عنوان مهم ترین رکن آن باز کند تا نگاهی عمیق تر بدان صورت گیرد. یکی از آفت های ورزشی نویسی در ایران، صرف روزنگاری و سطحی بودن آن است. در این بخش بنا بر این است تا مباحثی جدی تر مورد توجه قرار گیرد که ریشه در مبانی دارد.
باید توجه داشت که مطالب منتشر شده به معنای تایید آن نگاه از سوی بخش ورزشی مشرق نیست. تلاش است تا زوایای متفاوت تفکر در این زمینه مورد توجه و نقد قرار گیرد.

××××                               
محافظه کاری باید فرصت فراوان و جدی برای جام جهانی 2022 قطر قائل باشد. شاید بخش قابل توجهی از محافظه کاران امریکایی خود را در نا امیدی های هواداران فوتبال در پی شکست ها و ناکامی ها شریک نکنند؛ اما این اشتباه بزرگی است که گاها از سوی آنها روی داده است. آنها باید توجه داشته باشند که فوتبال بهترین وسیله برای صدور ارزش های آنها به جهان است. می توان اذعان داشت که اکنون هیچ ورزشی وجود ندارد که بتواند مانند فوتبال، ارزش های محافظه کاری را در جهان و جوامع مختلف گسترش دهد.

بسیاری از امریکایی های وطن پرست ترجیح می دهند تا بر ایمان و وفاداری خود بر فوتبال امریکایی باقی بمانند. همین هم موجب شده علاقه مندان به ورزش در ایالات متحده اجازه حضور و بروز جدی به سایر ورزش ها را ندهند؛ اما بایستی توجه داشت که متعلق بودن به ارزش های لیبرال یا محافظه کارانه، می تواند این اصول را تغییر دهد و روزی همه چیز در این کشور دستخوش دگرگونی قرار گیرد.

× در نسبت اصول محافظه کاری و فوتبال
محافظه کاران معتقدند که دولت بایستی کمترین تصرف را در اقتصاد و زندگی مردم داشته باشد. این موضوع تا بدانجا است که این حضور در عرصه های زندگی، به حداقل ترین میزان ممکن برسد. قوانین اندک و محدود فوتبال را می توان در چنین محیطی تحلیل و بررسی کرد. چنین ادعایی را می توان در میزان حضور و اثرگذاری یک مربی در جریان بازی دید. در حقیقت، این نمونه گواهی بر این ادعاست که این رشته ورزشی در چه نسبت نزدیکی با این جریان فکری است.

مربیان کمترین اثر و قدرت را در جریان بازی فوتبال در قیاس با مربیان در سایر رشته های ورزشی بر عهده دارند. در حقیقت، بیشتر مسئولیت و اختیار اساسی فوتبال در دستان بازیکنان است. چنین مدعایی را می توان در امکان هایی که به مربی فوتبال در قیاس با سایرین داده شده، ارزیابی کرد؛ نداشتن حق تایم اوت، تعداد تعویض های محدود، امکان اندک و محدود برای بهره مندی از فناوری های روز و ... دلات بر این مدعا دارد.

با توجه به نبود زمان های استراحت (تایم اوت) در فوتبال، بازیکنان کمترین فرصت را برای اثرپذیری مستقیم از مربیان دارند. مسابقات به سرعت می گذرند و تحت تاثیر تصمیمات بازیکنان قرار می گیرند و بایستی آنها را مسئول اتفاقات دانست. در حقیقت، آنها استراتژی های متفاوت را در زمین به اجرا می گذارند و مربی نقش حداقلی را دارد.

× از قواعد تعویض تا مقابله با تکنولوژی
با حق فقط سه تعویض (حتی بازیکنان مصدم نیز نمی توانند بعد از آن جایگزینی داشته باشند)، تیم ها بایستی با دارایی های محدود خود کار کنند. از سوی دیگر، بازیکنان فقط می توانند در نقطه یا وظیفه ای خاص فعالیت کنند که این خود بر محدودیت ها می افزاید. این اصول محافظه کارانه موجب می شود تا هر بازیکنی فقط یک انتخاب و حفظ آن برای همیشه را داشته باشد.

سرانجام، مقابله با ورود تکنولوژی در فوتبال در سال های اخیر حکایت از قرابت روح این رشته با اصول محافظه کاری است. در قبال این شرایط، پاسخی نادرست و حتی ناجوانمردانه ارائه می دهند که این بخشی از بازی است چرا که این مثل زندگی است. در نتیجه فناوری های روز نباید وارد این رشته شود تا نزدیکی اش با اصل زندگی به فراموشی سپرده نشود. البته، این موضوع به داوری نیز سرایت کرده و مقابله با ورود فناوری به آن را می توان دید.

اصول محدودیت دولت در عرصه های اجتماعی را می توان مشابه قوانین فوتبال دانست. نمونه این ماجرا را می توان در کارت های زرد و قرمز دید. وقتی کارت زردی به بازیکن داده می شود، در حقیقت تحت مراقبت و فشار پلیسی از سوی خود برای محدود کردن رفتارش است. در غیر اینصورت، تیم مجبور است با یک بازیکن کمتر بازی کند که این موجب جلوگیری از بسیاری رفتارهای رو به جلو در فرد و تیم می شود. قواعد مربوط به پنالتی هم دقیقا مانند رفتارهای محافظه کارانه برای تطابق فرد با شرایط است. در حقیقت، تو مجبور به اعمال رفتارهایی محافظه کارانه می شوی.

× بردهای تک گلی و محافظه کاری!
می توان اذعان داشت روش محاسبه گل در فوتبال یکی از پرانتقادترین بخش ها در تاریخ این رشته ورزشی است؛ اما محافظه کاران علاقه عجیبی به این روش دارند. بردهای ناشی از تک گل که در دوران کنونی بسیار نیز شده، ترجمانی از یکی از مشهورترین ارزش های محافظه کارانه است؛ کار سنگین، پرداخت کم!

همین روش نیز موجب خسته کننده شدن فوتبال و تبدیل آن به تساوی های بی شمار یا بردهای با یک گل شده است. اما همین نقطه است که محافظه کاران را به سوی این رشته جذب می کند؛ صبر و پشتکار. فوتبال این روزها به نبرد پاس ها تبدیل شده که یادآور چنین مفاهیمی برای هواداران است.

فوتبال، همه گیرترین ورزش کنونی جهان، به مردم می آموزد که در زندگی قدم بزنند. این رشته این قدرت را دارد چرا که با شرایط انسانی و ذاتی ارتباط برقرار می کند. انتخاب های آزاد فردی و ایده آل های استقلال در مردم را به اشتراک می گذارد.

آری، فوتبال یک اتفاق ذاتی و فطری برای هر محافظه کاری است. برای آنها، فوتبال یک ورزش زیبا و دوست داشتنی است چرا که هر باره به نظاره اصول خود در مستطیل سبز می نشینند.

**جی.ال نورث